ضعف بزرگ لژیونرهای فوتبال ایران؛ روان ضعیف، عملکرد پرنوسان
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری آنا، سیدحمید صادقزاده؛ علیرضا بیرانوند در بازی با تاتنهام از دروازه تیم بلژیکی خود به خوبی نگهبانی کرد و در ادامه تبدیل به دروازه بان اول سرمربی در لیگ بلژیک شد، انتخابی که البته فقط ۹۰ دقیقه دوام داشت.
با انتقاد سرمربی، بیرانوند دوباره به نیمکت دوخته شد و این دروازهبان فرانسوی آنتورپ بود که قفس توری را دوباره مال خود کرد. هر چند بخت با او هم یار نبود و پایش شکست و این چنین بود که دوباره بیرانوند توانست مجال خودنمایی پیدا کند. خوردن چند گل بحث برانگیز شعله انتقادات را البته علیه علیرضا بیرانوند بالا برد.
علیرضا جهانبخش یک بازیکن هجومی با توانایی های بالا در گوشه گوشه محوطه جریمه. آقای گل لیگ معتبر هلند اما هرگز آنچه که شایسته اش بوده در لیگ برتر انگلیس به آن نرسیده و حتی گل قیچی برگردان او به چلسی هم باعث نشد تا سرمربی به او روی خوش نشان دهد و همچنان به عنوان بازیکن تعویضی و گاه خارج از کل لیست به او نگاه میشود استعدادی که به خاطر انتخاب اشتباه تقریباً هر روز می سوزد و می سازد.
مهدی طارمی؛ مهاجم خوب با استاندارد های جهانی آقای گل فصل پیش لیگ حرفهای پرتغال و مهاجم خوب این روزهای پرتو. در بازی با بنفیکا یک گل حرفهای را به ثمر رساند و تیمش را از شکست رها ساخت اما در ادامه روی یک حرکت بسیار خطرناک و غیر حرفه ای، بازیکن بنفیکا را مصدوم کرد. حرکت و تکل خشن مهدی میتوانست اوتامندی را حتی برای یک فصل از فوتبال محروم کند و بخت با مدافع آرژانتینی یار بود که تکل وحشتناک مهدی مچ پای او را خورد نکرد. به همین راحتی طارمی در دقیقه ۷۲ و در حساس ترین بازی لیگ پرتغال دست کونسیسائو را در پوست گردو گذاشت. با حرکتی بچگانه در بخشی از زمین که به هیچ عنوان خطری دروازه پرتو را تهدید نمیکرد و حتی نیازی به این رفتار نابخردانه نبود.
این سه مورد تنها بخشی از ضعف عملکردی بازیکنان ایران معروف به لژیونرها در اروپا میتواند باشد. هر سه بازیکن از نظر عملکرد در گذشته تواناییهای خود را نه در ایران و آسیا بلکه در میدانی به نام جام جهانی و مقابل تیمهای قهرمانی چون اسپانیا و پرتغال به نمایش گذاشته اند اما چرا بازیکنانی با این همه توانمندی و استعداد نمی توانند چنان که باید عملکردی با ثبات و خیرهکننده در اروپا داشته باشند.
البته قبول داریم که مهدی طارمی خوب کار کرده و خوب کار میکند اما لغزش او به شکلی نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد لغزشی که میتواند تیمی چون پرتو را در کوران رقابتها و در یک بازی حساس نابود کند. همینطور بیرانوند و جهانبخش که لطمات جبران ناپذیری به وجهه فوتبال خود در تیمهای متبوع شان وارد کردند. چرا چنین است؟ پاسخ این پرسش در دو سه کلمه خلاصه میشود؛ لژیونرهای ایرانی از نظر روانی ساخته و پرداخته نیستند. روحیه و ذهن آنان برای حضور در این میادین بزرگ از ضعف مفرط رنج می برد. مربی بدنساز، مربی تکنیک و مربی تاکتیک تاثیرات خود را روی این بازیکنان گذاشته اند اما آیا علیرضا بیرانوند، مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش مشاوره روانشناسی قوی داشته اند؟ این را هم نباید فراموش کرد که مربی روانشناس یا مشاور روانشناس دیگر نمیتواند به این بازیکنان اغلب با تجربه، چیزهایی را بیاموزد که در ذهن آنان نهادینه شود. چنین مشاوره هایی باید در سنین پایین یا حداکثر نوجوانی و جوانی به آنان داده می شد نه الان که حتی سن ۲۵ را رد کردهاند و به بخش میانی فوتبال حرفه ای خود رسیده اند.
تنها توصیه ای که میتوان به آنان کرد اینکه حتماً با مشاور روانشناس در ارتباط تنگاتنگ باشند اما چاره کار در این است به تیمهایی بروند که مطمئن باشند کادر فنی بویژه سرمربی روی بازی آنان نظر دارد و حواسشان هم باشد که کمتر کارهای ریسکی و به قول خودمان انتحاری انجام دهند و الا بعد از مدتی سرخورده شده و ناچار به جای پیشرفته، پسرفت کرده و در تیم های سطح پایین تر و چه بسا در تیم های داخلی ظاهر شوند و این روند هرگز به نفع آنان و فوتبال ملی ایران نخواهد بود.
انتهای پیام/
انتهای پیام/