زمام حکومت آمریکا در دست مردم نیست / چگونه حاکمان خودکامه صاحب و سرور مردم ایالاتمتحده شدند؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، حالوروز مردم آمریکا در این برهه از زمان نظرات همه متفکران حامی دموکراسی آمریکایی را به زیر سؤال برده است که چه شد آن جایگاه رفیع رأی مردم، حکومت مردم بر مردم، سالار بودن مردم در مقابل حاکم و دیگر مصادیقی ازایندست؟ و چه شد که اکنون مردم ثروتمندترین کشور جهان نهتنها دیگر خود را صاحب و کنترلکننده حکومت نمیدانند نهتنها به احساس بردگی در مقابل حاکمیت رسیدهاند بلکه تحت فشار اقتصادی بی سابقه حتی همین حاکمیت خودکامه ایالاتمتحده را در حال فروپاشی میبینند و آینده روشنی برای آن متصور نیستند.
جهنمی از تشنگان ثروت و قدرت شاکله نظام سیاسی آمریکا
اگر بخش اراده مردم در تعیین و کنترل دولت را از آن کسر کنیم دولت به هر تعریفی همانا ساختاری برای اداره و کنترل مردم با توسل بهزور معنی خواهد شد. حکومتهایی که به خود نام دموکراتیک، جمهوری قانون اساسی، کنفدراسیون، حکومت اغنیا، فاشیسم، سلطنتی، سوسیالیستی یا کمونیستی بدهند هیچکدام از این قاعده مستثنا نیستند. همه و همه وقتی اراده مردم در تعیین و نظارت بر آن نفی شده باشد تنها شکلی از حکومت جابرانه قدرتمندان به تودههای مردم خواهند بود. این روند در طول تاریخ ادامه داشته و مردم در اکثر مواقع نهتنها اجازه دادهاند که این حادثه یعنی اقدام زورمندانه اتفاق بیفتد بلکه عمداً ساختار حکومتی مبتنی بر ستم را تأسیس کردهاند. حال باید دید که چگونه مردم در این روند غیر مردمی نقشی علیه خود بر عهده میگیرند.
با تعاریف فوق مردم آمریکا هماکنون در گونهای از جهنم زندگی میکنند که رقتانگیزترین موضوع آن انتخاب یک نامزد از یکی از دو حزب همیشه حاکم برای سروری و آقایی بر مردم است. هر دو سوی این گله به وسط هدایت میشوند زیرا هر دو سوی این دستهبندی سیاسی عامدانه از سیرک انتخابات برای تأمین منافع خود سود میبرند تا قدرت لازم برای حکومت بر توده مردم را به دست بیاورند. وقتی اینگونه انتخابات حکایتی بهجز برتری هیولاهای طبقه حاکم را دربر ندارد حمایت از هرکدام از این دو حزب حاکم چه دموکرات چه جمهوریخواه کاری احمقانه است زیرا باقدرتی که از حمایت و مشارکت مردم به دست میآورند رهبران هر دو حزب تمام توان خود را به کار میگیرند که همین روند ادامه یابد تا دولت در دستانشان باقی بماند و اینجاست که مشخص میشود این خود مردم هستند که با حمایتشان پایههای یک نظام ضد مردمی را محکمتر میکنند. اینجاست که به این نتیجه میرسیم که مهم نیست چه کسی انتخابات را برنده میشود مهم ایناستکه بههرحال مردم همیشه بازنده هستند.
بیشتر بخوانید:
بعد از انتخابات هم، حزب پیروز دیگر حزب را مقصر کاستیها میداند بدون اینکه یکمرتبه قبول کنند که خودشان هم اندکی در این کاستیها مقصر هستند.
متأسفانه مردم آمریکا گمان میکنند که بنیانگذاران این کشور استقلال را به دلیل دور انداختی طبقه حاکم، پس زدن دولت و برکنار کردن یک پادشاه بدون اینکه به نفع یک حاکم سیاسی باشد به دست آوردند. البته باید گفت وقتیکه انقلاب مردم آمریکا علیه استعمار انگلستان پیروز شد بسیاری از کسانی که در ساقط کردن استعمارگران انگلیسی مشارکت کردند تصمیم گرفتند که نظام دیگری داشته باشند زیرا این نظریه به آنها قدرت بیشتری اعطا میکرد و همین تصمیم بود که ادامه یافت یعنی قدرت گرفتن و بیشتر قدرت گرفتن که همینالان هم تبعات آن را در ساختار سیاسی آمریکا میبینیم. سالبهسال به طمع سیاستمداران در کسب قدرت بیشتر افزوده میشود. سیاستمداران هستند که دولت را شکل میدهند بنابراین دولت چه از حزب دموکرات باشد چه جمهوریخواه به دنبال قدرت است و حکومت بر مردم.
دولتها در آمریکا منشأ تمام مشکلات مردم هستند
در این نقطه است که میبینیم که همه مشکلات مردم در این کشور ریشه در دولت دارند زیرا همانگونه که گفته شد دولت شامل سیاستمداران فدرال و ایالتی است و اینها هستند که از زمان تأسیس این کشور را بهسوی آشفتگی و ستم سوق دادهاند. پس چرا مردم آمریکا هنوز فکر میکنند که این سیاستمداران و دولت هستند که باید رنجهای آنان را پایان دهند و پادشاهان امروز بهتر از پادشاهان گذشته هستند؟
ببینید که آمریکا کجاست و به کجا میرود. زندگی مردم آمریکا بهوسیله همین سیستم حاکم به نابودی کشیده شده است. بی رحمی دولتی رواج دارد و روزبهروز هم بدتر میشود. همه جنبههای زندگی تحت کنترل، مدیریت، محدودیت، نظارت و قیومیت یک دولت تکنوکرات درآمده است و اعمال قوانین سختگیرانه نسبت به مردم از کنترل خارج شدهاند.
این ساختار سیاسی هرگز به وجود نیامده است تا از آزادیهای مردم آمریکا دفاع کند بلکه به وجود آمده که پول و قدرت بیشتری به دست بیاورد تا مردم را راحتتر کنترل کند. درواقع این ساختار بهقدری پیچیده و اصطلاح ناپذیر است که با انتخابات و راهکارهای سیاسی تغییر نمییابد. تنها راهکار برای تغییر چنین نظامی این است که مردم به جای اینکه زیر بیرق یکی از دو حزب حاکم باشند و دشمن هم شوند با هم متحد شوند و آنگاه بهعنوان معترض سیاسی خواستار تغییرات اساسی در نظام حکومتی ایالاتمتحده قد علم کنند.
انتهای پیام/4155/
انتهای پیام/