دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
09 دی 1399 - 10:50

حاجی فیروز سر چهارراه، بابانوئل در ویترین!

با وجود اینکه شب یلدا به عنوان فرهنگ باستانی با کریسمس تقریبا در یک دوره زمانی قرار دارد، اما در سطح شهر نمادهای کریسمس بیش‌تر و پررنگ‌تر از نمادهای شب یلدا جلوه می‌کند.بعضی مسلمانان ایرانی انگار کریسمس را نماد روشنفکری می‌دانند!
کد خبر : 552384
10531451743307326127.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری آنا، ستاره‌ها و گوی‎‌های قرمز، سبز و نقره‌ای روی شاخه‌های درخت کاج می‌درخشند و کادوهای رنگارنگ در کنار درخت جلوه می‌کند. بابانوئلی با لباس قرمز کنار درخت ایستاده و نوید سال نوی میلادی را می‌دهد. انگار همه چیز برای آمدن سال جدید میلادی مهیاست و نه فقط مسیحیان، بلکه حتی برخی مسلمانان نیز نمادهای سال نو را در زندگی خود جای داده‌اند و برای آماده کردن درخت کریسمس در خانه هزینه‌ می‌کنند.



چرا برخی از مسلمانان ایرانی، برپایی کریسمس را روشنفکری می‌دانند؟


چند سال اخیر با گسترش روزافزون فضای مجازی و مشاهده زرق و برق فرهنگ غربی در شبکه‌های اجتماعی، بسیاری از مسلمانان ایران در کنار ارامنه و آشوری‌‎ها در روزهای آخر دسامبر، خود را برای رسیدن سال نو آماده می‌کنند. اما چرا کریسمس برای برخی از مسلمانان ایرانی فارغ از اینکه اصلا فلسفه درخت کریسمس و نمادهای آن را بدانند، مهم شده و در فرهنگ خود آن را جای داده‌اند؟ حتی بعضی‌ها برگزاری کریسمس را نشانه روشنفکری می‌دانند.



برپایی مراسمی برگرفته از فرهنگ غربی، مثل هالووین و کریسمس طوری شده که برخی انگار در مسابقه‌ای به منظور بهتر برگزار کردن آن هستند و سعی می‌کنند با اشتراک‌گذاری تصاویری از تزئینات خود، دیگران را هم به این کار ترغیب کنند.



کارتون و فیلم‌هایی که کریسمس را در ذهن کودکان زیباتر از فرهنگ ایرانی جلوه داد


البته این علاقه‌مندی اکنون به وجود نیامده است. بلکه بعد از پیروزی انقلاب با توجه به نبود فضای مجازی، سرگرمی بیش‌تر کودکان و نوجوانان در کنار بازی‌های دسته جمعی، مشاهده کارتون بود. کارتون‌هایی همچون «اسکروچ» و «رابین هود» یا حتی پس از آن فیلم‌ «تنها در خانه» که به نوعی کریسمس را نشان داد و با توجه به جذابیت‌های بصری و نمادسازی، پیوندی روانی با کودکان و نوجوانان آن دوره برقرار کرد.


«اسکروچ» که خسیس بودن مهم‌ترین ویژگی او بود و ثروتمندترین شخصیت دنیای افسانه‌ای دیزنی به شمار می‌رفت، با عصای مخصوصش با سه روح در شب کریسمس ملاقات می‌کند تا علت شاد بودن در زندگی را دوباره به خاطر بیاورد.


اینها از همان دوران در ذهن کودکان نقش بسته و دیدن چنین کارتون‌هایی آنها را با نمادهای کریسمس از همان دهه ۶۰ و ۷۰ مأنوس کرد. در حالی که ما حتی کارتون و فیلمی برای زیبا جلوه دادن فرهنگ و مراسم‌های سنتی خود حتی نوروز که به برخی کشورها هم تسری یافته، نداشتیم و کودکی نیست که با کارتونی درباره نوروز انس گرفته باشد.



وقتی مسلمانان ایرانی، گوی سبقت را در برگزاری کریسمس می‌ربایند!


البته نباید فراموش کنیم که کریسمس هم یک فرهنگ و مراسمی برای بزرگداشت سال نو و میلاد حضرت مسیح (ع) است، همانطور که نوروز آغازگر فصل بهار و سال شمسی است؛ اما آنچه موجب نگرانی می‌شود، تکلف و تجمل در برگزاری جشن‌هایی است که بدون توجه به فلسفه وجود آنها در بین مردم رواج می‌یابد؛ به طوری که حتی گوی سبقت را از ارامنه و آشوری‌های ایرانی ربوده و در مراسمی باشکوه‌تر و حتی در تاریخی اشتباه برگزار می‌شود و برخی به جای بزرگداشت جشن‌های ملی اصرار به برپایی آن دارند.


در حالی که می‌توان در کنار فرهنگ هموطنان مسیحی، از جشن‌های آنها لذت برد و به جای هزینه‌های اینچنینی، با برقراری ارتباط با آنها و شریک شدن در شادی‌شان با فلسفه این جشن بیشتر آشنا شد.



به جای استفاده از نماد مراسم‌های غربی، نماد جشن‌های ملی را شناخته و برجسته کنیم


در این روزهای کرونایی که بسیاری از مشاغل در وضعیت نامناسب اقتصادی و رکود هستند، ما اعیاد و جشن‌های ملی همچون یلدا و نوروز را به دور از هم به شادی نشسته‌ایم و در مراسم‌هایی چون برگزاری روضه‌های محرم و فاطمیه از دورهمی‌ها دوری کردیم، در حرکت مومنانه به یاری هموطنان شتافتیم و با خانه‌نشینی‌ها حمایتگر کادر درمان بودیم.


پس بیایید در این روزها نیز همچون گذشته شادی‌هایمان را در خانه بگذرانیم و به جای هزینه بالا برای جشن‌هایی که ربطی به دین و آیین و فرهنگ ملی ما ندارد با دوستان مسیحی خود درباره فلسفه این جشن‌ها صحبت کنیم. شاید این روابط باعث شود ما هم به فکر بیفتیم تا در تاریخ جست‌وجو کنیم و نمادهای جشن‌های ملی را خود را بهتر بشناسیم. جشن مهرگان، سده، یلدا و نوروز هر کدام آیین و فلسفه خاص خود را دارند.


چیدمان سفره هفت‌سین آیین و رسومی که در نوروز برقرار است، تغییر رنگ در بهار که بیش از سبز و قرمزهای زمستانی جلوه‌گری می‌کنند، آنقدر جذاب هست که می‌توان آن را به دنیا معرفی کرد.



چرا نمادهای کریسمس در سطح شهر بیش‌تر از یلداست؟


گاهی آنقدر نمادهای فرنگی و سنت‌های بیگانه برایمان جذاب شده که با وجود اینکه شب یلدا به عنوان فرهنگ باستانی ایران با کریسمس تقریبا در یک دوره زمانی است، اما وقتی به خیابان‌های پایتخت می‌نگریم، نمادهای کریسمس بیش‌تر و پررنگ‌تر از نمادهای شب یلدا جلوه می‌کند؛ تا جایی که حتی خرید لباس یا عروسک بابانوئل که نماد کریسمس است، در این ایام مورد توجه قرار می‌گیرد.


آنقدر حاجی فیروزها را سر چهارراه‌ها و پشت چراغ‌های قرمز دیدیم و عمو نوروزهای‌مان را لای کتاب‌ها گم کرده‌ایم و رسانه‌ها و مسؤولان در تبیین و معرفی نمادهای ما کم کاری کرده‌اند که بابانوئل برای ما جذابیتی بیش از حاجی فیروز و عمونوروز دارد. حالا درخت‌های کریسمس با نوارهای سبز و قرمز و جعبه‌های سرخ و طلایی در ورودی هتل‌ها و فروشگاه‌ها و حتی مغازه‌های کوچک، سطح شهر را فرا گرفته است.


در حالی که پیش از این در خیابان‌هایی نظیر ۱۰ متری ارامنه، میرزای شیرازی و استاد نجات اللهی، می‌توانستیم نمادهایی از کریسمس را ببینیم، امروز با عمومی‌تر شدن این جشن و فراگیری آن پشت شیشه اغلب مغازه‌ها و در سطح شهر می‌توانیم رنگ و بوی این جشن مسیحیان را شاهد باشیم. کاج‌های مصنوعی با قیمت بالا، گوی‌های رنگی و عصاهای سفید و قرمز و ستاره‌های قله‌نشین روی کاج‌ها، عروسک‌های بابانوئل در سایزهای مختلف، جوراب‌های قرمز و سبز با طرح گوزن و برف و حتی شمع‌ها و عودها این روزها شهر را تسخیر می‌کند.


منبع: فارس


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب