شهروندان درجه دو جامعه جهانی و قاتلانی که هرگز مجازات نشدند!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، افغانستان که بیش از 19 سال است به بهانه برقراری صلح و آرامش در اشغال نیروهای ناتو و آمریکا قرار دارد، طی هفتههای اخیر با موج جدیدی از انفجارها و حملات تروریستی همراه بوده است.
در میان این وضعیت بحرانی و نیز اخباری که پیرامون روند صلح میان دولت مرکزی کابل و طالبان مطرح میشود اما؛ خبر اذعان سربازان خارجی حاضر در افغانستان به کشتار غیر نظامیان کمتر مورد توجه قرار گرفته و از سوی رسانههای غربی به حاشیه رانده شد.
پس از آنکه چندی پیش یک فرمانده نیروهای استرالیایی جنایات نظامیان این کشور در افغانستان مبنی بر قتل غیرقانونی ۳۹ غیرنظامی افغان را مورد تأیید قرار داد، طی چند روز گذشته نیز دو نظامی هلندی مستقر افغانستان، افشا کردند در یک ماموریت به دستور مافوقهای خود به سوی شهروندان افغانستانی تیراندازی کرده و آنها را کشتهاند.
در همین خصوص؛ «سروی هولزکن» نظامی سابق هلندی به روزنامه محلی «ترو» گفته است که آنها منازلی را هدف قرار دادند که ابتدا فکر میکردند متعلق به شبهنظامیان طالبان است اما هنگامی که مردم شروع به فرار از خانهها میکنند، نظامیان با دستور مافوق به سوی آنها شلیک کردند و این در حالی بود که هیچکس از خانهها به سمت آنها شلیک نکرد. یک نظامی دیگر هلندی که نام خود را افشا نکرد نیز این حادثه را تایید کرده است.
البته این پایان ماجرا نیست، کشوری مدعی چون کانادا که علیه سایر کشورها در سازمان ملل پرونده حقوق بشری تشکیل میدهد نیز در این جنایات دست داشته است، چنانچه گزارشهای متعددی از کشتار غیر نظامیان و شکنجه زندانیان در افغانستان توسط نیروهای کانادایی منتشر شده است اما به قول «کریگ اسکات» قانونگزار سابق و استاد علوم سیاسی؛ حکومت کانادا هیچگاه به این موضوع رسیدگی نکرده است.
از سویی؛ رسانههای انگلیسی نیز اسنادی را منتشر کردهاند که نشان میدهد نیروهای ویژه این کشور شماری از شهروندان افغانستان را بدون آنکه مسلح باشند و تهدیدی محسوب شوند به ضرب گلوله کشتهاند.
گزارشهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری نیز نشان میدهد که نیروهای آمریکایی بیشترین جنایت را در کشتار غیر نظامیان صورت دادهاند.
جالب اینکه؛ در دوران قدرتنمایی داعش در سوریه و عراق در حالی تصاویری از بازی داعشیها با سر بریده منتشر میشد که سابقه این رفتار جنایتکارانه و وحشیانه به سربازان آمریکایی در افغانستان باز میگردد، آنجا که با سر بریده شهروندان افغانستانی، فوتبال بازی کرده و فیلم آن را پخش کردند.
در باب این جنایات اشغالگران افغانستان چند نکته قابل توجه است:
نخست؛ نوع نگاه غربیها به مردم افغانستان و بهای جان آنان است، چه، حتی زمانی که آمریکا تحت فشار جهانی مجبور به پذیرش برخی کشتارها مثلا در قندهار شد، در سال 2012 خون بهایی معادل 40 تا 50 هزار دلار برای هر کشته و 10 هزار دلار برای هر زخمی اعلام کرد و البته حاضر به مجازات احدی در این خصوص نشد.
این در حالی بود که آنان برای کشتهشدگان حادثه لاکربی در سال 1988 که به لیبی نسبت داده شد، در سال 2003 قذافی را مجبور به پرداخت مبلغ 3 میلیارد دلار به خانوادههای 259 قربانی (به ازای هر فرد بیش از ۱۱ میلیون دلار) کردند.
در کنار این مبالغ، آن حادثه بدون هیچ سندی تروریستی اعلام شد و لیبی به عنوان مقصر شناخته شد و فردی هم به حبس ابد محکوم شد، در حالی که نه لیبی و نه فرد مظنون هیچگاه مسئولیت حادثه را نپذیرفتند و دولت لیبی تنها به دلیل فشارهای بینالمللی و تحریم، مجبور به این کار شد.
دوم؛ نوع برخورد دولتهای غربی با عاملان جنایت علیه مردم افغانستان و البته عراق توسط نیروهایشان در این کشورهاست که نه تنها هرگز مجازاتی علیه این قاتلان جنایتکار صورت نگرفته بلکه در رفتاری کاپیتولاسیونی به دولت افغانستان اجازه مجازات قاتلان داده نشده و نظامیان خاطی به کشورهای خود باز گشته و در دادگاههای این کشورها به بهانه اختلال روانی تبرئه و یا نهایتا به چند سال زندان محکوم شدهاند و فرماندهان و عاملان اصلی این جنایات نیز هرگز محاکمه نشدند.
در همین حال؛ پرونده این جنایات همواره مشمول مرور زمان شده و با خروج از چرخه رسیدگی حقوقی و پیگیری رسانهای، از افکار عمومی پنهان شدهاند، چنانچه پرونده جنایات نیروهای انگلیسی در عراق و افغانستان که از زمان «تونی بلر» نخست وزیر پیشین انگیلس بازگشایی شده بود تا به امروز به نتیجه نرسیده است.
در آمریکا نیز دولتمردان این کشور رسما اقدام به عفو قاتلان کردهاند، که اقدام اخیر ترامپ در عفو اعضای جنایتکار «بلک واتر» تازهترین اقدام در این زمینه است.
جالبتر اینکه؛ در خرداد ماه امسال نیز دونالد ترامپ در واکنش به تلاش دادگاه لاهه برای آغاز تحقیقات درباره جنایات جنگی طرفهای درگیر در افغانستان از جمله نظامیان آمریکایی، دستور اعمال تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای مسافرتی علیه کارکنان دادگاه لاهه را صادر کرد.
سوم؛ نوع رفتار نهادهای بینالمللی در قبال این جنایات است. هر چند که سازمان ملل، شورای امنیت، دادگاه لاهه و شورای حقوق بشر موظف به بررسی ابعاد جنایات صورت گرفته از سوی اشغالگران افغانستان و عراق هستند اما رفتار آنها همچون رفتارشان در قبال جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین است، چنانچه سازمان ملل در باب جنگهای 22، 8 و 51 روزه غزه کمیتههای حقیقت یاب تشکیل داد اما در نهایت هیچ محکومیتی علیه رژیم صهیونیستی صادر نشد.
رفتارهای مشابه سازمان ملل نظیر خارج کردن سعودی از لیست سیاه رژیمهای کودککش به رغم اذعان به کشتار کودکان یمنی، نمودی دیگر از این رفتارهاست.
به هر تقدیر آنچه مسلم است اینکه؛ سازمانهای بینالمللی نیز زیر سیطره قدرتهای بزرگ عملا به ابزاری برای پنهانکاری و توجیه جنایات اشغالگران تبدیل شده و به جای کارکردهای حقوقی و انسان دوستانه در راستای منافع قاتلان و جنایتکاران عمل میکنند.
با این تفاسیر؛ آیا راهی جز اخراج این تروریستها و پایان اشغالگری آنها برای بازگشت ثبات و آرامش در کشورهایی نظیر افغانستان و عراق وجود دارد؟
انتهای پیام/