جبهه اصلاحات؛ امیدوار به مذاکره، دلخوش به فراموشی مردم!
گروه سیاسی خبرگزاری آنا_سارا خانمحمدی؛ اظهارات تاجزاده در شهریور سال گذشته را شاید بتوان خط مشی این روزهای جبهه اصلاحات دانست. وی در آن مقطع و در خصوص انتخابات مجلس یازدهم گفته بود: «حافظه مردم ایران نسبت به حوادث و وقایع گذشته ضعیف است، زود مسائل را فراموش میکنند و بیشتر نگاهشان به آینده است.»
نگاه و امید این جریان با سیاستهایی که در پیش گرفته، معطوف به فراموشی مردم است چراکه از مذاکره و مقصر جلوه دادن نظام در خصوص مشکلات معیشتی دم میزنند، گویی که دولت مورد حمایت آنها نه مذاکره کرده و نه اختیاری برای اداره امور کشور داشته!
این رویکرد میتواند زنگ خطری برای مردم و کشور باشد، به این دلیل که دولت مورد حمایت این جریان سیاسی در هفت سال گذشته، کشور را معطل مذاکرات بی حاصل و برجام کرده و همیشه چشم به دستان دشمنان این ملت برای تغییر شرایط داشته است.
اصلاحطلبان از اسفند سال گذشته تاکنون در شرایط فریز سیاسی قرار داشته اما اکنون با این حربه و با طلبکاری دنبال برگشت به انتخابات و به دست گرفتن مجدد قدرت بوده و حتی عدم اقبال مردم به آنها را که ناشی از عملکرد دولت روحانی بوده را به پای نظام مینویسند. علاوه بر این، در حال القای این گزاره غلط به جامعه هستند که برخی مسئولان عالی رتبه در نظام باعث کاهش مشارکت شده و در این مسیر حتی از حمله به شورای نگهبان و پیشتازی در موضوع رد صلاحیتهای احتمالی نیز فروگذار نیستند.
اردوگاه اصلاحطلبان در پی القای مواضع غیرواقعی به مردم است
جدای از گفتار درمانی و القای برخی مواضع غیرواقعی از سوی طیف حاکم بر دولت باید بدانیم که عملکرد دولتی که محصور به اصلاحطلبان است شاید یکی از مهمترین دلایل دلزدگی مردم از این جریان محسوب میشود و واقعیت این است که شکست برجام، اعمال تحریمهای سنگین بر مردم و گره زدن همه چیز به تقویت روابط با خارج از کشور موجب وضعیت ناخوشایند امروز اصلاحطلبان شده است. این در حالی که طبق نظر مقام معظم رهبری، تنها راه رسیدن به پیشرفت و تعالی در اقتصاد و سایر حوزهها استفاده از ظرفیتهای داخل کشور از جمله جوانان و نخبگان دانشگاهی است اما طیف حاکم بر قوه مجریه با پا فشاری در پی این است که به مردم القا کند حتی تأمین نیازهای ضروری کشور نیز با مذاکرات مرتبط است.
نتیجه نگاه به خارج از مرزها در میان اصلاحطلبان، توقف و عدم پیشرفت در بخشهای مختلف در تمامی فعالیتهای داخل کشور شده به صورتی که با تصمیمات خوشبینانه این افراد بحرانی شدن شرایط کشور مشهود است.
کلید خوردن جنگ روانی اصلاحطلبان پیش از آغاز انتخابات
با نزدیک شدن به انتخابات ١۴٠٠ مانند ادوار گذشته انتخابات که طیف اصلاحات، اقبالی از سوی مردم نداشتند، بیانیههای مختلفی صادر شده است. به تازگی نیز در بیانیه شورای سیاستگذاری این طیف، گزارههایی تکراری طبق سنوات گذشته دیده میشود و از همین حالا جنگ روانی علیه شورای نگهبان و مردم آغاز شده است.
شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در بیانیه اخیر خود معتقد است که اگر طیف موافق ما تایید صلاحیت نشده و رأی نیاورند، تندروها منتخب شده و کشور به سمت پرتگاه میرود که این مصداق ادعا تکراری و نخنمای شده انتخابات فرمایشی آنها است.
دولت با عملکرد مخرب خود و تلاش برای ادامه مسیر مذاکره صرف با خارج از کشور کدهای غلط و آدرسهای اشتباهی به مردم داده به گونهای که رساندن نرخ ارز به مرز ٣٠ هزار تومان و آغاز روند کاهش آن با قدرت گرفتن جو بایدن در آمریکا مصداق بارز این عملکرد مخرب است.
نکته حائز توجه این است که اگر اعتراضی به این نوع مدیریت شود همین طیف معتقدند که اختیاری در دولت نداشته اما با وجود همین اعتقاد همواره برای انتخابات ریاست جمهوری سر و دست شکانده و در صورت عدم پیروزی به سناریوی ادعای بروز تقلب متوسل میشوند.
سلبریتیها، پیادهنظام اصلاحطلبان برای کسب کرسی قدرت
دیگر سیاست تکراری جریان اصلاحات، استفاده از ظرفیت سلبریتیها بوده که سعید حجاریان به عنوان تئوریسین این گروه میخواهد که سیاستهایشان را با سلبریتیها در میان بگذارند و توسط آنان در جامعه منعکس کنند. این دقیقا کاری است که در زمان روی کار آمدن حسن روحانی در ٧ سال گذشته صورت گرفت هر چند که بسیاری از همین افراد، مدافع رئیسجمهور فعلی با اعلام برائت و پشیمانی خواهان تطهیر چهره خود شدند اما چهره واقعی آنها نیز برای مردم هویدا شد.
در پایان میتوان به این گفته تاج زاده از این جنبه نگاه کرد که در سال ۸۴ مردم به خاطر عملکرد به شدت ضعیف مرحوم هاشمیرفسنجانی به احمدینژاد رای داده و همین مردم در سال ۹۲ با حمایت مرحوم هاشمی که کارنامه بسیار ضعیفی به ویژه از نظر اقتصادی در دوره تصدی ریاست جمهوری خود داشت، به ریاست جمهوری حسن روحانی رای دادند؛ فارغ از عملکرد دولت فعلی، این موارد باعث میشود که تاج زاده و هم حزبیهایش با چاشنی جنگ رسانهای که تبحر خاصی در این امر دارند، دلخوش به فراموشی مردم در انتخابات آینده باشند تا کاندید مورد نظر آنها در چهار سال آینده بر کرسی ریاست جمهوری نشسته و بتوانند وضعیت فاجعهبار کنونی را در اقتصاد و سیاست خارجی در آینده نیز ادامه دهند.
و بالاخره اینکه این جریان از این امر غافل هستند که ملت شریف ایران بعد از این همه آزمونهای سخت با تجربه و آب دیده شده و دیگر فریب وعدههای پوچ و ایجاد انحراف از مطالبات واقعی را نمیخورند.
انتهای پیام/۴١۵١/
انتهای پیام/