ایران و تاملی بر چگونگی پایان جنگ قره باغ
طی این درگیری، سه مرحله توافق برای اجرای آتش بس با میانجی گری روسیه و آمریکا که از روسای مشترک گروه مینسک هستند به دست آمد ولی هربار آتش بس آغاز نشده، نقض شد اما پس از امضای توافق نامه اخیر، روسیه بلافاصله با اعزام نیروهای حافظ صلح به منطقه نشان داد اراده جدی برای برقراری آرامش شکل گرفته است.
درواقع بر اساس این توافق جمهوری آذربایجان سرزمین های از دست رفته خود را بازپس می گیرد علاوه بر این که کریدوری محافظت شده برای اتصال نخجوان به سرزمین اصلی به دست خواهد آورد. ترکیه به مدد همین کریدور و پیوستگی نخجوان به ترکیه رویای دریای مدیترانه – دریای خزر را تحقق یافته می بیند و ارمنستان از بار سنگین هفت شهر اشغالی رها می شود و در مقابل تضمین جدی برای حفظ قره باغ کوهستانی به دست می آورد اگرچه اعتراضات جدی بخش هایی از جامعه ارمنستان به این توافق وجود دارد و حتی خود پاشینیان هم گفته مجبور به پذیرش این طرح شده است. روسیه نیز جای پای خود را برای پنج سال و قابل تمدید در دوره های پنج ساله دیگر در قره باغ محکم کرده و عملا دست آمریکا و فرانسه دو رئیس دیگر مشترک گروه مینسک را از منطقه کوتاه می کند اما آیا ایران از این توافق نامه نفعی خواهد برد؟
اگر چه مقام های روسیه اعلام کردند که طرح صلح پیشنهادی ایران را که تا حد زیادی مبتنی بر قطعنامه های سازمان ملل و ضرورت رسیدن طرف ذی حق به حقوق خود بود، در نظر خواهند گرفت اما رصد اخبار، اظهار نظرها و مصاحبه های مقام های چهار کشور مرتبط با این مناقشه نشان می داد در همان روزهای سفر فرستاده ایران به منطقه و بعد از آن رایزنی های گسترده ای برای به سرانجام رساندن متن توافق نامه ای که حالابه امضا رسیده، در جریان بوده است البته بدون حضور ایران .
به عبارتی این توافق و پیامدهای آن دست ترکیه را در کریدور شرق تا حد زیادی باز خواهد کرد و ضمن کاستن وابستگی باکو به تهران که خود اهرمی برای کنترل رفتار های دولت علی اف به شمار می رفت، وزن و تاثیر گذاری ایران در یکی از نقاط مهم پیرامونی خود را کمتر از گذشته خواهد کرد. اگرچه پایان درگیری در کنار مرزهای کشورمان به خودی خود خبر خوبی است و استقرار نیروهای حافظ صلح روسی می تواند مقدمه خروج و حتی پاک سازی گروه های تکفیری باشد که بعد از شعله ور شدن جنگ اخیر در قره باغ با حمایت ترکیه به این منطقه گسیل شده بودند اما در مجموع به نظر می رسد کم توجهی به محیط پیرامون و بهره نگرفتن از مولفه هایی که برگ برنده در حوزه تمدنی ایران محسوب می شوند، موجب شده زمین بازی بیشتر از قبل در اختیار رقبا قرار بگیرد.
برای بازگشت به شرایط قابل قبول و سپس ایفای نقشی که از ایران با تکیه بر عقبه های تاریخی،فرهنگی و ... انتظار می رود، ضرورت دارد هرچه زودتر رویکرد ایران در منطقه طلایی قفقاز جنوبی به صورت ویژه و با استفاده از توان تمام کارشناسان خبره بازنگری شود. شاید فردا دیر باشد.
انتهای پیام/