دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 آذر 1394 - 14:35

عضو هیات علمی واحد بابل: روانشناسان در روانشناسی جدید، ذهن یا نفس را به جنبه‌های شناختی محدود می‌کنند

نشست هم‌اندیشی «نفس و روان از دیدگاه مکاتب مختلف» از سری سلسله نشست‌های هم‌اندیشی استادان و نخبگان «اندیشه و اندیشمند» در سالن کنفرانس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل برگزار شد.
کد خبر : 52801

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، دکتر محمود دکتر سالکی عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه آزاد واحد بابل در این نشست اظهار کرد: شناخت انسان از خود و جهان درباره خود، مدت‌ها توجه او را به خود جلب کرده و او در رسیدن به این هدف، گام‌های مؤثری برداشته است. انسان تا زمانی که در اثر این جستجو به شناخت نهایی، یعنی شناخت خداوند متعال و خلقت نرسد، همواره به تلاش خود ادامه خواهد داد؛ زیرا هدف انسان پس از شناخت خود و محیط پیرامون خود، شناخت خدای متعال است.


وی با بیان نظریات مختلف از متقدمین و متأخرین مسئله «روان و نفس» گفت: آدمی نسبت به حقیقت وجودی خود بی‌اعتنا نبوده و همواره بدان می‌اندیشیده است. از مذاهب و مکاتب عرفانی هند گرفته تا فلسفه‌های یونان و روم باستان و عرفای مسیحی و اسلامی تا عصر حاضر همواره شناسایی انسان و توجه به معرفت خود مد نظر بوده است. «خودت را ب‌شناس» سقراط در وهله‌ای نشان از این دارد که زندگی در طبیعت بدون تردید یک پیکار همه جانبه است. پیکار با همه چیزهایی که مانع پروازند و انسان را از پرداختن به خود باز می‌دارند. برای پرواز باید همه موانع را از میان برداشت، خود را سبک بال و سبک بار کرد و در هوایی پاک، حرکت رو به بالا را آغاز نمود. در این میان بزرگ‌ترین عامل صعود، شناخت خود یعنی شناخت همه توانایی‌های خود است.


عضو هیات علمی واحد بابل تصریح کرد: تا زمانی که انسان قابلیت‌های خود را نداند و به داشته‌هایش وقوف نیابد، نمی‌تواند گام از گام بر دارد زیرا هر قدمی می‌تواند آخرین گام بوده و او را به دره سقوط هدایت کند.


سالکی: عرفان عملی بیان می‌دارد که سالک برای اینکه عملاً و حقیقتاً به قلّه توحید برسد؛ باید حرکت را از کجا آغاز کند و چه منازلی و مراحلی را به ترتیب طی کند و در منازل بین راه چه احوالی برای روح و نفس او رخ می‌دهد، در عرفان عملی سخن از آغاز، منازل، مراحل و مقصدی است که به ترتیب سالک باید طی کند تا به سر منزل نهائی برسد

عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه نشست با بیان اینکه روانشناسی‌ معاصر عمدتاً در قرن‌ حاضر تکوین‌ یافته‌ است‌ گفت: با توجه‌ به‌ فضای‌ غالب‌ بر اندیشه‌های‌ فلسفی‌ در قرن‌ نوزدهم‌ که‌ تحت‌ تأثیر افکار هگل‌، درونمایه‌ ایده آلیستی‌ داشت‌، در قرن‌ بیستم‌ شاهد مقابله‌ای‌ اساسی‌ با ایده‌آلیسم‌ بوده‌ایم‌. این‌ مقابله‌ با ظهور کارل گوستاو یانگ و در آمریکا با ظهور فلسفه‌ پراگماتیسم‌ و اعراض‌ صریح‌ کسانی‌ چون‌ «دیویی» ‌ از اندیشه‌های‌ «هِگلی» ‌ نمودار گردید؛ در آلمان‌ و شوروی‌ سابق‌، با ظهور مارکسیسم‌ و اعراض‌ تمام‌ عیار مارکس‌ از هگلیسم‌ جلوه‌‌گر شد و در انگلستان‌، با معارضه‌ جویی‌ فیلسوفان‌ تحلیلی‌ همچون‌ «مور» افکار هگلی‌ آشکار گردید. ظهور چنین‌ فضایی‌، متمایل‌ به‌ ماده‌انگاری‌ و طبیعت‌گرایی‌ بود، به منزله فراهم‌ آمدن‌ بستری‌ برای انکار نفس‌ بود. روان‌شناسان جدید تلقی‌ای غیرذات‌گرایانه از ذهن یا نفس دارند؛ یعنی آنها ذهن یا نفس را به جنبه‌های‌شناختی (مانند ادراک حسی، آگاهی، حالات التفاتی و غیره) محدود می‌کنند و جنبه‌های حیاتی را به هیچ وجه بخشی از کار یک روان‌شناس نمی‌دانند بلکه آن‌ها را به زیست‌شناسی می‌سپارند و اساساً معتقد نیستند که هویتی ذاتی یا جوهری در پسِ رویدادهای‌شناختی (مثلاً یک رویدادِ ادراکی یا باور و غیره) وجود داشته باشد.


سالکی از رابطه عرفان و تصوف با نفس و روان گفت و تأکید کرد: در عرفان نظری عارف به تفسیر هستی می‌پردازد؛ درباره خدا و جهان و انسان بحث و تصور خود را از هریک از آن‌ها ارائه می‌دهد در واقع عرفان نظری پایه‌های علمی و نظری عرفان عملی را مورد بحث و بررسی خود قرار می‌دهد، به عبارتی وقتی عرفان نظری ابعاد وجود انسان و جهان را تحلیل کرد و به یقین، حقیقت رستگاری انسان را درک کرد، عرفان عملی می‌گوید باید بر طبق چنین چیزی عمل کرد؛ اگر واقع آن گونه است باید به‌‌ همان نحو که عرفان نظری آدرس داده است حرکت کرد و پیش رفت و عمل خود را سامان داد امّا عرفان عملی عبارت از آن قسمت از عرفان است که به توضیح روابط و وظایف انسان با خود او و با جهان و با خدا می‌پردازد.


وی بیان کرد: عرفان عملی بیان می‌دارد که سالک برای اینکه عملاً و حقیقتاً به قلّه توحید برسد؛ باید حرکت را از کجا آغاز کند و چه منازلی و مراحلی را به ترتیب طی کند و در منازل بین راه چه احوالی برای روح و نفس او رخ می‌دهد، در عرفان عملی سخن از آغاز، منازل، مراحل و مقصدی است که به ترتیب سالک باید طی کند تا به سر منزل نهائی برسد.


در ابتدای این نشست حجت الاسلام دکتر حسن قلی‌پور سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل گفت: جلسات هم اندیشی و نشست‌های ما باید در راستای اباعبدالله حسین (ع) امتداد داشته باشد و روح بزرگی از ایثار و پایداری در وجود ما پرورش یابد.


سرپرست واحد بابل با تشکر از دکتر سالکی و همچنین دکتر بهروز افشار دبیر هم‌اندیشی سابق بابل که مسئولیت خطیری بر عهده داشت، پیروِ موضوع نشست، افزود: انسان موجودى است چند بعدى که در وجود او ابعاد مادى و معنوى، فکرى و عاطفى، فردى و اجتماعى، اخلاقى و هنرى، فرهنگى و اقتصادى و مانند آن وجود دارند. در تربیت انسان کامل لازم است بر همه ابعاد و جنبه هاى وجودى او توجه شود و این ابعاد به صورت هماهنگ و متعادل رشد و تکامل یابند تا انسان حقیقى پرورش یابد و انسانیت او تحقق پیدا کند.


عضو هیأت امنای استان مازندران بیان کرد: قرآن انسان را موجودی دو بُعدی می‌داند که یک بُعد وی‌‌ همان مادّیت و ظاهر اوست که از گِل بدبوی تیره رنگی به وجود آمده و بُعد دیگرش بُعد غیرمادی اوست که از آن به به «روح خدا» تعبیر شده و‌‌ همان هم حقیقت وجود انسان است و در واقع بدن در حکم وسیله‌ای برای فعالیت روح یا نفس به حساب می‌آید و آثاری را که ما از قوای جسمانی و اعضای بدن خود می‌دانیم در حقیقت از روح و نفس سرچشمه می‌گیرند؛ یعنی دیدن، شنیدن، بوییدن و سخن گفتن ـ همه مربوط به نفس و روح است و اعضا و جوارح فقط وسیله‌ای برای درک این اُمورند.


سپس دکتر بابک حسین‌زاده دبیر جدید هم اندیشی واحد بابل؛ هدف از این نشست را تبیین درباره شناخت درست ماهیت انسان و تربیت روحی و متعالی آن، عنوان کرد و در جهت گفتگوی معنای نفس در طی اعصار مختلف و علم امروز صحبت‌هایی ارائه کرد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب