دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
11 آبان 1399 - 20:46
لبه دوم قیچی تجزیه طلبی

«اندیشه ایرانشهری» چاشنی انفجار «پان ترکیسم»

فعالیت مروجان «اندیشه ایرانشهری» در رسانه‌‌ها، شبکه‌های اجتماعی و محافل سیاسی طی دست کم دو دهه اخیر نشان داده است که موضع‌گیری‌های این طیف در پیچ‌های مهمی تاریخی، هم‌راستا با منافع ملی ایرانیان نبوده است.
کد خبر : 527493
1.jpg

به گزارش رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، همزمان با افزایش حساسیت افکار عمومی خصوصاً در مناطق آذری نشین ایران به درگیری‌های جاری میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره‌باغ، توئیت «احمد علیرضابیگی»، نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی درباره آنچه «اندیشه ایرانشهری» خوانده می‌شود، با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شد. وی در این توئیت به صراحت نوشت: «اندیشه ایرانشهری با افکار فاشیستی و نژادپرستانه میدان را بر ترویج فرهنگ و آداب و رسوم اقوام به بهانه «پان» بودن تنگ کرده و هر قدمی که در این عرصه تلاش می‌کند را متهم به نابودی ایران می‌کنند».


اگر چه وی در ادامه کوشید تا ضمن «نژادپرستانه» خواندن «پانترکیسم» از تندی واکنش‌ها نسبت به خود بکاهد اما عملاً موجب شعله‌ور شدن شدید مجادلات در رابطه با «اندیشه ایرانشهری» شد. به موازات واکنش‌های رخ داده به این توئیت، رسانه‌های بیگانه نیز اعلام کردند که بیشترین نفرت پراکنی در فضای مجازی علیه آذری‌های ایران و کشورهای ترک منطقه از سوی «جریان ایرانشهری» صورت گرفته است. سایت‌ها، حساب‌های کاربری توئیتری، صفحات اینستاگرامی و کانال‌های تلگرامی نزدیک به جریان «پان‌ترکیسم» و مشخصاً بخش فارسی «خبرگزاری آناتولی ترکیه» به همراه دیگر رسانه‌های این کشور، همچنین مدعی شدند که فعالان «جریان ایرانشهری» از جمله آخوندی (وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی و از فعالان اصلی ستاد موسوی در انتخابات۸۸) ترک‌ها و آذری‌های کشورهای همسایه و نیز آذری‌های ایرانی را به بدترین شکل مورد اهانت قرار می‌دهند.


اساس اندیشه «ایرانشهری»


فعالان و حامیان «اندیشه ایرانشهری» که در مناطق آذری نشین ایران نیز به صورت پررنگ فعالیت کرده و بخش بزرگی از آن‌ها از هم‌وطنان آذری‌زبان هستند، پیرتمون اندیشه‌ای حول کلمه «ایران» اقدام به فعالیت در فضای مجازی و حقیقی بالاخص محیط‌های دانشگاهی می‌کنند. این طیف مدعی هستند که «اندیشیدن به ایران» راهی برای برون رفت از وضعیت موجود کشور در حوزه اندیشه، سیاست، فرهنگ و اقتصاد ارائه می‌کند. این افراد می‌گویند احیای «اندیشه ایرانشهری»، نظامی از تفکر شامل ایرانیت (ایرانی بودن)، اسلام و تشیع و تفکر فلسفی را در بر گرفته و در نهایت آن را به تجدد پیوند می‌زند. مروجان و مبلغان «اندیشه ایرانشهری» می‌گویند که این تفکر نه متعلق به یک قوم خاص، بلکه ترکیبی از اقوام مختلف در مرزهای فرهنگی سرزمینی به نام «ایران» است.


منشأ «اندیشه ایرانشهری»


سید جواد طباطبایی از اساتید برجسته دانشگاه در حوزه فلسفه تاریخ و سیاست، اهل تبریز و آذری‌زبان، به عنوان یکی از شناخته شده ترین شارحان «اندیشه ایرانشهری» طی دهه‌های اخیر شناخته می‌شود. وی عضو پیشین هیئت‌علمی و معاون پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. طباطبایی در سال ۱۳۲۴ در تبریز به دنیا آمد. در تبریز تحصیل کرد و برای تحصیل در رشته حقوق ، وارد دانشگاه تهران شد. پس از اخذ لیسانس حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به ادامه تحصیل در رشته فلسفه سیاسی پرداخت و با اخذ درجه دکترای این رشته، در سال۱۳۶۳ به ایران بازگشت. گفته شده است که او طی سال‌های حضور در فرانسه، با «لوئی آلتوسر» فیلسوف مارکسیست و نیز گروهی از کشیشان یسوعی (یک فرقه از مسیحست کاتولیک) فعال در حوزه فلسفه، مراوده داشته است.


یکی از جنجالی‌ترین نظرات طباطبائی مربوط به حوادث ۱۱ سپتامبر است. وی طی مصاحبه‌ای که سال‌ها قبل با نشریه فرانسوی لیبراسیون انجام داد می‌گوید: «قرائت ایدئولوژیک و سیاسی از اسلام، قرائتی مرده و فاقد معنا است، زیرا از آنجایی که آن‌ها (اعضای القاعده) نتوانستند خودشان را از لحاظ نظری با رویدادهای اجتماعی سیاسی دنیای حاضر که در آن زندگی می‌کنند به‌روز کنند، در عمل نیز برنامه‌ای اجتماعی و سیاسی برای پاسخ به سؤالات مربوط به این دنیای جدید ندارند و تنها راه‌حل این اسلامگرایان در مواجهه با دنیای غرب، ایدئولوژیک کردن اسلام و مبارزه با غرب است که خود را می‌تواند در عملیات تروریستی نشان دهد» طباطبائی در این گفتگو وضعیت مردم ایران را متفاوت می‌داند و می‌گوید «جامعه ایران توانسته خودش را به‌روز کند و بزرگ‌ترین دشمنان بن لادن مردم ایران هستند».


همچنین طباطبایی در مقاله تحت عنوان «بهار عربی و خطر اسلام‌گرایی» در مورد انقلاب اسلامی ایران می‌گوید: «پس از وقوع انقلاب، اسلام‌گرایان و چپ‌گرایان در اتحاد با یکدیگر و ضمن ایجاد یک دوگانه اسلامی و مارکسیستی، پرچم کودتا را برای غلبه بر آزادی که خودشان از اشاعه‌دهندگان آن در جنبش مشروطه بوده‌اند، برافراشتند.»


طباطبائی طی گفتگویی که با نشریه «مهرنامه» در تابستان سال ۱۳۹۲ داشت، مبنای «پان‌ترکیسم» را «درآمیختگی نوعی فراموشی تاریخی با افسانه‌بافی‌های به ظاهر تاریخی می‌داند که بدل به ملغمه‌ای از بی‌سوادی و بی‌شعوری شده است». به نظر می‌رسد همین دست اظهارنظرها موجب برانگیخته شدن احساسات قومیتی حتی در میان برخی از آذری زبان‌های مخالف با «پان‌ترکیسم شده است.


اگر چه طباطبائی نکاتی را به درستی درباره فعالیت‌های ترکیه و آذربایجان و تلاش آن‌ها جهت سیطره فرهنگی و جغرافیایی بر خاک ایران را بیان می‌کند اما تندزبانی‌های بی‌پروا علیه فرهنگ قومیت‌های مختلف بالاخص فرهنگ آذری، همواره آتش تهیه‌ای برای فعالان تجزیه‌طلب «پان ترک» در شبکه‌های اجتماعی و گردهمایی‌های پیدا و پنهان آن‌ها بوده است.


جهت‌گیری‌های سیاسی با موضوع «تفکر ایرانشهری»


اشاره‌هایی به «اندیشه ایرانشهری» و تلاش برای موضوع قرار دادن «ایران» جهت سروسامان دادن به سیاست داخلی و خارجی، در میان عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی نیز بی‌سابقه نیست و مثال‌های مختلفی در این رابطه می‌توان بیان کرد. عباس آخوندی در حال حاضر تنها فردی در میان مسئولان سابق است که نه تلویحاً بلکه با صراحت اقدام به طرح «اندیشه ایرانشهری» به عنوان یک «ابرگفتمان» و «ناجی» برای برون رفت از بحران سیاسی-اجتماعی ایران می‌کند.


لازم به ذکر است که شایعاتی درباره تلاش آخوندی برای تشکیل ستاد انتخاباتی و تبدیل شدن به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری نیز به صورت پراکنده در تریبون‌های غیررسمی نقل می‌شود.


نقد ساختار تفکر ایرانشهری


البته علاوه بر گروهک‌های تجزیه‌طلب و برخی از قومیت‌ها که خود را مورد هدف موضع‌گیری‌های تند «فعالان ایرانشهری» حس کرده‌اند، برخی فعالان دانشگاهی و صاحب‌نظران حوزه تاریخ و فلسفه و علوم اجتماعی نیز در صف منتقدان و مخالفان این دیدگاه قرار دارند.


عموم منتقدان «اندیشیدن ایرانشهری» ضمن استناد به آثار «سید جواد طباطبائی» ایراداتی به شیوه تاریخ‌نگاری، نگاه به ماهیت تاریخ و برخی موارد دیگر در آثار و تفکرات وی را طرح می‌کنند.


این پژوهشگران معتقدند در کتاب‌های طباطبائی به اصل ایجاد اندیشه به صورت افراطی تکیه شده و اثرگذاری محیطی و بازخورد اندیشه‌ با اندیشه‌های معارض، مدنظر قرار نگرفته است. آن‌ها معتقدند این نگاه درونگرایانه، موجب ایجاد یک نگاه و اندیشه سیاسی و تاریخی خاص تحت عنوان «اندیشه ایرانشهری» شده است.


استفاده افراطی از جملات تکراری در برخی آثار طباطبائی، بی‌توجهی به معرفی یک مرز جغرافیایی مشخص، تلاش برای معرفی و جایگزینی یک اندیشه به عنوان یک نام سیاسی مشخص و نگاه ایده‌آلیستی به تاریخ سیاسی، از ایرادات موجود در مواضع فکری وی است.


ایرانشهر و تشیع


بخش بزرگی از فعالان و مروجان «اندیشه ایرانشهری» معتقدند که این تفکر می‌تواند جایگزین تفکر اسلامی، شیعی و جمهوری اسلامی شود. به همین علت است که عملاً مخالفت خاصی از ناحیه سلطنت‌طلب‌های فعال در فضای مجازی با «اندیشه ایرانشهری» دیده نمی‌شود. با این وجود دسته‌ای از منتقدان و موافقان «اندیشه ایرانشهری» مدعی هستند که از آثار «جواد طباطبایی» و برخی از فعالان این حوزه می‌توان دریافت که آن‌ها تحت شرایطی ویژه به سازگاری تشیّع با اندیشه ایرانشهری باور دارند که البته همین ادعا نیزدر عرصه عمل، با فلسفه وجودی و چرایی استقرار نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی، سازگاری ندارد.


ایرانشهر و فتنه۸۸


نقش آفرینی عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی دولت حسن روحانی در ستاد انتخاباتی موسوی طی سال ۱۳۸۸ و در ادامه ادعاهای او درباره نتایج انتخابات و حضور در پیگیری ادعای دروغین تقلب که اتفاقاً در هم‌نوائی با گروهک‌های مختلف تجزیه‌طلب بود، شاید یکی از واضح‌ترین ردپاهای ارتباط میان فتنه۸۸ با برخی مدعیان، مروجان و اصطلاحاً فروشندگان «اندیشه ایرانشهری» باشد.


نقش آفرینی خبرنگاران حامی این طیف در نگارش مطالب تحریک‌آمیز علیه قومیت‌ها و حضور پررنگ این خبرنگارها در ستادهای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در آستانه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، می‌تواند جایگاه این تفکر در سپهر سیاسی کشور را مشخص کند.


ایرانشهری‌ها و سلطنت طلب‌ها


برای بررسی دلیل علاقمندی طیف سلطنت طلب به «اندیشه ایرانشهری» باید گریزی دیگر به آثار «سید جواد طباطبائی» به عنوان شناخته‌شده‌ترین شرح‌دهنده و تبیین کننده این تفکر بزنیم.


دو محور اصلی اندیشه ایرانشهری، «شاه آرمانی» و «به هم برآمدگی یا وحدت دین و دولت»‌ است. از نظر طباطبایی مفهوم بنیادین اندیشه سیاسی ایرانشهری، «شاه آرمانی» خصوصیاتی دارد. در عین حال، «شاه آرمانی» از آنجا که دارای «فرّه ایزدی» است، در نوشته های ایرانشهری عملاً به عنوانی انسانی «خداگونه»، «نماینده» و «برگزیده خدا» بر روی زمین معرفی می‌شود.


آن‌ها معتقدند «برابر اصول اندیشه ایرانشهری، شخص شاه، خدا بر روی زمین و عین شریعت (نه مجری آن) محسوب می‌شده است.» شاید به همین دلیل است که سلطنت‌طلب‌ها، پادشاهی‌خواهان و حتی مشروطه‌خواهان به عنوان گروه‌هایی از ضدانقلاب مستقر در خارج از مرزها، در عمل مخالفتی با «اندیشه ایرانشهری» ندارند.


ایرانشهر و رابطه با آمریکا


از آنجا که تفکر مبتنی بر نژاد، هویت مشخص فرهنگی و نظایر آن، خواه‌ناخواه به عدول از دستورات دینی و عقلی منجر شده و بر منافع مادی بعضاً زودگذر متمرکز می‌شود، امکان اغوا شدن و عدم تصمیم‌گیری صحیح را نیز فراهم می‌کند. بر همین اساس در مسائل استراتژیک و مهمی همچون رابطه با آمریکا و دوستی با این کشور، موضع‌گیری واضحی از سوی حامیان «اندیشه ایرانشهری» در شبکه‌های اجتماعی علیه سیاست جمهوری اسلامی ایرانی مبنی بر عدم سازش با آمریکا و عدم همراهی مروجان «ایرانشهر» با دفاع از مظلومان و مستضعفان دنیا، دیده می‌شود.


فعالیت های مطبوعاتی و رسانه ای


بخش اصلی حامیان «تفکر ایرانشهری» در برگیرنده فعالان رسانه‌ای شامل خبرنگاران، نویسندگان و بعضاً هنرمندان رشته‌های مختلف نزدیک به طیف اصلاح‌طلب و بعضاً اعتدالی است. این طیف با تولید محتوا در رسانه، شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های تلگرامی، عموماً آگاهانه و در مواردی نیز ناآگاهانه مشغول به ترویج و تبلیغ «اندیشه ایرانشهری» هستند. بخش بزرگی از این فعالیت تحت عنوان «وطن‌دوستی» و «تلاش برای حفظ تمامیت ارضی ایران» انجام می‌شود اما در پاره‌ای از موارد، فعالیت‌های طیف حامی «اندیشه ایرانشهری» عملاً موجب بروز تأثیر معکوس در تقویت هر دو مورد در میان اقشار مختلف جامعه ایرانی دارد.


ایرانشهر و تجزیه‌طلب ها


عدم پذیرش گروهک‌های تجزیه‌طلب در میان مردم ایران بالاخص اقوام کرد و آذری، همواره از معضلات و مشکلات فعالیت این گروه‌ها در جهت کسب محبوبیت و جذب نیرو بوده است. چنین وضعیتی تا آنجا به گروه‌های تجزیه‌طلب فشار آورد که حتی اقدامات مسلحانه و ارعاب مردم نیز نتوانست باعث فرمانبرداری اهالی مناطق کردنشین از تروریست‌های تجزیه‌طلب شود.


در آذربایجان نیز از آنجا که نگاه ضددینی در میان فعالان «پان‌ترک» در قالب اندیشه های شبه‌کمونیستی و بعضی دیگر از انواع تفکرات نامتعارف مشاهده شده بود، قاطبه مردم مسلمان اقبال چندانی به فعالیت های جدایی طلب از خود نشان ندادند. در حال حاضر اما اتفاقی که در حال رخ دادن است، عمقی حیرت انگیز به ماجرا داده و سبب تشدید فعالیت این گروه‌های خطرناک شده است. موضع‌گیری‌های بعضاً تند در قالب «اندیشه ایرانشهری» سبب شده است که بخشی از اقشار آذری‌زبان، بی‌خبر از اساس تفکر ضددینی «پان‌ترکیسم» و تنها به دلیل ناراحتی از مواضع ایرانشهری ها، به دام گروهک‌های تجزیه‌طلب افتاده و اقدام به حمایت عاطفی و معنوی از آن‌ها کنند.


موضع‌گیری‌های قدیم و جدید حامیان تفکر ایرانشهری در اتفاقات و پیچ‌های تاریخی کشور نشان می‌دهد که لزوماً مواضع آن‌ها به نفع منافع ملی کشور نیز نبوده است. اگر تلاش این طیف در دانشگاه‌ها برای تبیین «تفکر ایرانشهری» و درجا زدن‌های آن‌ها در بیان عقایدشان و اقناع جوانان به دلیل ضعف در مبنای فکری را در نظر نگیریم، قطعاً موضع‌گیری عناصر رسانه‌ای و سیاسی این طیف در بزنگاه‌های تاریخی همچون فتنه۸۸، موضوع رابطه با آمریکا و نظایر آن، منطبق با مصالح ملی ایران و ایرانیان نبوده است. به بیان دیگر در مواقع حساس «اندیشه ایرانشهری» به عنوان لبه دوم قیچی در اتحادی پنهان با تفکرات منحط تجزیه‌طلبانه در اقصی نقاط کشور خصوصاً در آذربایجان عملکرده و مانع از شفاف شدن فضا به نفع آرامش و امنیت کشور می‌شود.


منبع: جهت


انتهای پیام/4129/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته