دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
09 مهر 1399 - 13:50

چگونه بخشی از سند 2030 مخفیانه اجرا می‌شود؟

باوجود تذکرات رهبری در سال‌های اخیر زمزمه‌هایی مبنی بر پیاده‌سازی اسناد غیربومی شنیده می‌شود.
کد خبر : 519583
245656e-1.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، طبق معمول با انکار و پنهان‌کاری می‌کوشند وضعیت را عادی جلوه دهند،انگار نه سندی آمده و نه سندی رفته، گویا تمایلی ندارند درباره آن سر سوزنی روشنگری کنند و دستگاه‌های مسئول هم به‌نحوی شایسته و بازدارنده به موضوع ورود نکرده‌اند و این سهل‌انگاری‌ها سبب شده، مقام معظم رهبری مکررا زنگ خطر را به صدا درآورده و هشدار دهند، حال‌آنکه در نقطه مقابل، وزارت آموزش‌وپرورش هربار از در انکار به مسئله ورود کرده و صرفا این سخن را بر زبان رانده اند که ۲۰۳۰ سندی بیهوده است.


سکانداران این وزارتخانه در مقاطع زمانی مختلف مدعی بوده‌اند، دولت تمام‌قد از سند تحول بنیادین حمایت می‌کند، اما این اظهارات در شرایطی از سوی عالی‌ترین مقامات اجرایی وزارتخانه آموزش‌وپرورش بیان می‌شود که اولا باید از موضع قدرت و قاطعیت با اجرای این سند برخورد کرد و ثانیا به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست، بنابراین بیان این اظهارات که دولت از سند تحول بنیادین حمایت می‌کند و یا ۲۰۳۰ سندی بیهوده است قدری منفعلانه به نظر می‌آید، آن‌هم در قبال سندی که به اذعان صاحب‌نظران «تغییر در هویت و سبک زندگی فرزندان ما را دنبال می‌کند.» از سوی دیگر علی‌رغم تأکیدات فراوان رهبر انقلاب بر بهره‌گیری هرچه‌سریع‌تر از سند تحول، تاکنون اقدام مؤثر و کاملی در به‌کارگیری و بهره‌برداری از این مهم انجام‌نشده که این موضوع چندین‌بار ناخرسندی ایشان را موجب شده است.


هشدارهای دلسوزانه رهبر انقلاب


رهبر معظم انقلاب، سال ۹۶ در دیدار با معلمان از پذیرش سند ۲۰۳۰ توسط دولت به‌شدت انتقاد کرده و فرمودند: «‌این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آن‌ها شود و امضای این سند و اجرای بی‌سروصدای آن قطعا مجاز نیست و به دستگاه‌های مسئول نیز اعلام‌شده است.»


همچنین ایشان با تأکید بر اجرای هرچه سریع‌تر سند تحول و تنظیم زیرساخت‌های آن بیان داشتند: «من به‌طورجدی از وزیر محترم و مسئولان می‌خواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند زیرا آموزش‌وپرورش نیازمند تحول عمقی و به‌دوراز تغییرات ظاهری است.» ایشان با انتقاد از اجرایی نشدن سند تحول آموزش‌وپرورش باوجود گذشت چندین سال از ابلاغ آن، گفتند: چرا سند تحول آموزش‌وپرورش تابه‌حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظام‌نامه‌های سند تحول بود؟»


رهبر انقلاب سال ۹۷ هم در دانشگاه فرهنگیان درباره سند تحول آموزش‌وپرورش گفتند: «‌آن‌طور که به من گزارش‌شده است، تاکنون کمتر از ۱۰ درصد از امکان تحقق این سند و از محتوای این سند، تحقق پیداکرده؛ درحالی‌که چند سالی می‌گذرد از تصویب این سند. خیلی کم‌کار شده در این زمینه؛ باید کار بشود. سند یک نوشته‌ روی کاغذ است؛ باید تحقق پیدا کند.»


ایشان در دیدار سال گذشته بافرهنگیان هم تصریح کردند: «سند تحول، یک ریل‌گذاری است؛ سند تحول می‌تواند آموزش‌وپرورش را به آن سرمنزل موردنظر برساند؛ ما باید کاری کنیم که این اتفاق بیفتد. خب گفتند ابلاغ کردیم، درست هم هست ابلاغ‌شده لکن ابلاغ کافی نیست. ابلاغ قدم اول است؛ باید کاری کنیم که این سند محقق بشود. من پارسال گفتم جوری عمل کنید که بدنه‌ آموزش‌وپرورش این سند را بخواند، بشناسد، بنیوشد؛ بفهمند که چه‌کار بنا ست در آموزش‌وپرورش انجام بگیرد؛ سند، سند بسیار خوبی است؛ این دنبال‌گیری می‌خواهد، کار می‌خواهد. اولین چیزی که لازم است و نیاز اصلی این حرکت است، روحیه‌ انقلابی است.»


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امسال هم در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان، مدیران و رؤسای وزارت آموزش‌وپرورش در سی و چهارمین اجلاس آموزش‌وپرورش با اشاره به اصرار غربی‌ها برای نفوذ در آموزش‌وپرورش کشورها باانگیزه تحمیل سبک زندگی غربی، از سند ۲۰۳۰ و یا نفوذ در آموزش‌وپرورش برخی کشورهای منطقه به‌عنوان نمونه‌ یادکردند و گفتند: «امروز فلسفه‌ اجتماعی غرب در خود غرب شکست‌خورده و مظاهر فساد انگیز آن از هالیوود تا پنتاگون کاملا نمایان است.»


رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر حساسیت در مقابل نفوذ دشمن افزودند: «دشمن قصد دارد کاری را که به‌وسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، بانفوذ و از راه‌هایی مانند سند ۲۰۳۰ دنبال و انسان‌هایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملت‌ها فراهم بشود.»


وقتی بندهایی از ۲۰۳۰ به‌رغم مغایر بودن با بندهای قانونی کشور اجرایی می‌شود


این سند ظاهرا به‌منظور ارتقای سطح سواد و افزایش کیفیت آموزش، اما باهدف لطمه زدن به مسائل فرهنگی کشورمان در سال ۹۵ توسط دولت تصویب شد درحالی‌که مطابق دو اصل قانون اساسی پذیرش هر معاهده بین‌المللی یا اجرای آن در کشور مستلزم تصویب مجلس شورای اسلامی است، اما این سند بدون هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی قبلی و حتی بدون حضور نهادهای تصمیم‌گیر، سیاستگذار و قانونگذار ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی رونمایی شد و عجیب‌تر آنکه «سند ملی و بنیادین آموزش‌وپرورش» به‌عنوان «سند بالادستی نظام» به‌رغم تصویب و ابلاغ، نه در آن برهه اجرایی شد و نه اکنون!


فارغ از توجیهات محسن حاجی میرزایی که مبنای همه اقدامات مدارس را در نظام آموزشی، سندهای بومی دانسته و اظهار کرده که نیازی به سند ۲۰۳۰ نداریم. برخی از والدین به اجرای برخی برنامه‌ها و آموزش‌های مشکوک در مدارس که می‌توان آن‌ها را در قالب سند ۲۰۳۰ تعریف کرد، نگرانی خود را نسبت به عواقب و پیامدهای مخرب آن بر روی فرزندانشان ابراز کرده‌اند. سکاندار وزارتخانه آموزش‌وپرورش هم در پاسخ به این نگرانی‌ها صرفا مطرح کرده است: «هر کس درباره اجرای سند ۲۰۳۰ به ما گزارشی دهد، حتما با آن برخورد می‌کنیم.»


مشابه این گفتار را محمد بطحایی، وزیر آموزش‌وپرورش وقت هم عنوان کرده بود که «آموزش‌وپرورش مصرانه برای توقف اجرای سند ۲۰۳۰ تأکید دارد و اگر در مواردی گزارش‌هایی مبنی بر اجرای این سند در مدارس و مناطق به ما برسد تیم سه‌نفره‌ای فعال هستند که وظیفه آن‌ها فقط بررسی این موضوع است و با ورود به مسئله با خاطیان برخورد جدی خواهند کرد» اماسرانجام هم اتفاق مؤثری رخ نداد و برخی شواهد نشانگر این واقعیت تلخ بوده و هست که برخی از افراد و مجموعه‌های خارج از آموزش‌وپرورش اجرای مواردی از این برنامه‌ها و دوره‌ها را در مدارس بر عهده‌دارند.


به‌تازگی علیرضا منادی سفیدان، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در واکنش به این مسئله به افرادی اشاره‌کرده که برخی از بند‌های این سند را به‌رغم مخالف و مغایر بودن با بندهای قانونی کشور اجرایی کرده‌اند و باید با این افراد برخورد شود: «ازآنجاکه مقام معظم رهبری و سایر دلسوزان کشور در مورداجرای آن به دولت هشدار داده‌اند پس‌ازآن زمزمه‌هایی مبنی بر اجرایی شدن بندهای این سند به‌صورت مخفیانه به گوش رسید.»


منادی سفیدان که در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو این موارد را مطرح کرده، سند تحول بنیادین را از اولویت‌های کمیسیون آموزش مجلس عنوان نموده و تأکید کرده است که این کمیسیون، وزارت آموزش‌وپرورش را مکلف خواهد کرد این سند را اجرایی کند. در همین حال، ۲۸ شهریورماه «رسول فرخی» نماینده مردم لاهیجان در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم ، از طرح سؤال خود از محسن حاجی‌میرزایی وزیر آموزش‌وپرورش خبر داد و گفت: سؤال بنده از وزیر آموزش‌وپرورش در هشت محور تدوین‌شده که یکی از محورها به جلوگیری از اجرایی شدن سند ۲۰۳۰ در آموزش‌وپرورش مربوط می‌شود.


بررسی‌ها حاکی از آن است که بحث‌برانگیزترین بخش این سند مربوط به «آموزش جامع جنسیت» است که در قالب آن پیشنهادشده، کودکان ۵ تا ۸ سال ضمن فراگیری آموزش‌های جنسیتی بیماری‌هایی که می‌تواند از فردی به فرد دیگر انتقال یابد را هم بیاموزند. همچنین برای کودکان در گروه سنی ۹ تا ۱۲ سال نیز راهنمای آموزش جنسیتی مطرح‌شده است.


در این سند مواردی همچون برابری جنسیتی و ارائه آموزش‌های جنسی به کودکان و حذف برخی مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتاب‌های درسی مورد تأکید قرارگرفته است و کتاب‌هایی به‌منظور تشریح آناتومی بدن زن و مرد و فرآیند لقاح در کتاب «لک‌لکی» در کار نیست، وارد بازار شده که از آن تحت عنوان کتاب‌ و ابزار کمک‌آموزشی برای آموزش بهتر به کودکان یاد می‌شود.


۲۰۳۰ چیست؟


این سند که سال ۲۰۱۵ میلادی در سازمان ملل با ۱۷ هدف اصلی و ۱۶۹ هدف ویژه به تصویب رسیده، در مواردی جزئی بافرهنگ ملی- اسلامی دارای اشتراکاتی است، اما بی‌تردید، نقاط افتراق آن غالب بوده و ازاین‌رو به‌زعم کارشناسان در این سند هر نوع تربیت دینی، خلاف حقوق بشر دانسته شده، اما آموزش جنسی تحت لوای بهداشت برای کودکان در زمره حقوق کودک برشمرده شده است! «سازمان علمی- آموزشی ملل متحد موسوم به یونسکو در مراسمی که ۹۰ وزیر آموزش‌وپرورش از سراسر دنیا ازجمله ایران در آن حضور داشتند، سند «چارچوب اقدام آموزشی کشورها» موسوم به« سند ۲۰۳۰» را برای سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ میلادی تصویب و به کشورهای حاضر ارائه می‌کند.


آذرماه ۱۳۹۵ این سند با حضور وزرای آموزش‌وپرورش، علوم تحقیقات و فناوری و معاون امور زنان ریاست جمهوری طی مراسمی رو‌نمایی شده و به‌عنوان سند ۱۴ سال آینده جمهوری اسلامی، معرفی و ابلاغ می‌شود! مقصود پنهان‌شده در این سند، تغییر الگوی آموزش کشورها بر اساس طراحی آمریکاست که گامی بلند در جهت سیطره این کشور بر همه فرهنگ‌های جهان است.


این الگو این امکان را پدید می‌آورد که تمامی کشورهای جهان، با هزینه خودشان و با تلاشی همه‌جانبه برای آموزش فرزندانشان،در اصل انسان‌هایی با ملیت آسیایی و آفریقایی و … و با هویت و فرهنگ و تربیت آمریکایی به وجود بیاورند! واضح است که چنین طرحی در آینده‌ای نه‌چندان دور منجر به سیطره و تفوق کامل آمریکا بر همه شئون جهان خواهد شد، بدون نیاز به لشکرکشی و جنگ!»(۱)


کنار گذاشتن سند تحول بنیادین و پرداختن به ۲۰۳۰ خطایی راهبردی


در همین زمینه «حجت‌الله بنیادی» به‌عنوان پژوهشگر حوزه آموزش، در گفت‌وگو با «رسالت» به تبیین این سند و عواقب بی‌توجهی به سند تحول پرداخته است. او ضمن تأکید بر هشدارهای دلسوزانه مقام معظم رهبری، لازمه تعالی و پیشرفت در عرصه آموزش را منوط بر تکیه به اسناد بومی دانسته و می‌گوید: «ما باورمان بر این است که اسلام کامل‌ترین دین و مسیر برای زندگی بشر است و در کشورمان اندیشمندانی بیش از ۲۰ سال، سندی غنی و پربار را با لحاظ کردن همه دیدگاه‌ها و بخش‌ها تدوین کرده‌اند و این سند می‌تواند یک الگوی جهانی باشد، با این تفاسیر، چرا باید به سند ۲۰۳۰ بپردازیم؟ معلوم است که این اقدام عقلانی نیست چون ۲۰۳۰ محصول ۲ سال کار فکری بشر است و این سند در قیاس با سند تحول و مبانی نظری آن بسیار خرد است.


حال در چنین شرایطی، داشته‌های خودمان را کنار بگذاریم؟ داشته‌هایی که چارچوب کلی‌اش برمبنای وحی و قرب الهی است؟ کنار گذاشتن سند تحول بنیادین و پرداختن به ۲۰۳۰ یک خطای راهبردی و نابخشودنی است، درعین‌حال برخی افراد، یکسری مسائل را به ۲۰۳۰ منتسب می‌کنند که این مسائل در سند موجود نیست و ما به هر ترتیب می‌دانیم این سند مردود بوده و اصلا نباید در نظام آموزشی پیاده‌سازی شود. از سوی دیگر سند مذکور به اسم یک سند است، اما در متن آن، کشورهای مختلف، متعهد به انجام چند سند دیگر هم می‌شوند و آن اسناد، بحث‌هایی دارد که ممکن است تهدیدات دیگری برای کشور داشته باشد.


بنابراین به‌منظور مواجهه درست باید تأکید کرد که ما در اسلام و تعالیم دینی چهره‌های برجسته‌ای داریم، ازجمله پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار و ما می‌توانیم این معارف را عرضه بداریم و از سوی دیگر چهره‌های دینی ما، جهانی هستند و قادریم روش‌های تربیت درست و الگوهای اسلام را تبلیغ کرده و به‌عنوان پیشگامان تدوین اسناد تربیتی در جهان مطرح شویم. لذا نباید بنشینیم تا دیگران در حوزه آموزش و تربیت برای ما سند تدوین کنند، بلکه باید از اسناد تربیتی که توسط خودمان تدوین و تهیه می‌شود، استقبال کرده و الگویی برای تربیت نسل بشر ارائه نماییم و برای جهانی کردن اسلام تلاش کنیم.


از سوی دیگر زمزمه‌هایی مبنی بر اجرای روح سند ۲۰۳۰ در نظام آموزشی به گوش می‌رسد، وقتی ما نسبت به چارچوب نظری سند تحول بنیادین به‌عنوان چارچوب تربیت نوع بشر بی‌توجهیم و به بسیاری از راهکارها و راهبردهای آن دقت نظر نداریم، یعنی عملا اقدامات عبث و بیهوده انجام می‌دهیم یا در حال ارتکاب اقدامات غلطی هستیم که به‌نوعی با سند ۲۰۳۰ تطابق دارد. همچنین از زمان تصویب سند تحول، ۹ سال گذشته و ۲۰۳۰ حدود چهار سال است که بحثش مطرح‌شده، اما قبل از آن‌هم کارهای غلطی در آموزش‌وپرورش انجام‌شده است و در حال حاضر هر کار غلطی که صورت می‌پذیرد را به ۲۰۳۰ منتسب می‌کنند که بعضا درست است، اما ممکن است ربطی به این سند نداشته باشد و به مدیریت ضعیف و ناصحیح آموزش‌وپرورش مربوط باشد.


درواقع یکسری اقدامات عبث و بیهوده انجام می‌شود و برخی چون راغب هستند این اقدامات غلط را به یک سلطه بیرونی مرتبط کنند از اجرای سند ۲۰۳۰ می‌گویند. من معتقدم قبل از انتشار این سند هم‌،چنین رویه‌های غلط و عملکرد ضعیف وجود داشته و بعد از انتشار ۲۰۳۰ وضعیت به‌مراتب بدتر شده است.»


بنیادی، در توضیح این رویه‌های غلط می‌گوید: «ما در سند تحول بنیادین و مبانی نظری آن گفتیم که دوره‌های تحصیلی باید به چهار دوره سه‌ساله تقسیم شود بدان معنا که دانش‌آموز از دوره اول تا سوم ابتدایی، در یک مدرسه با یک معلم خاص حضورداشته باشد و سه سال دوم هم به همین شکل باشد، اما مدارس ابتدایی را که قبلا ۵ کلاسه بود،۶ کلاسه کردند، این مسئله باعث شد، مباحث اخلاقی در مدارس ما افزایش یابد و در مدارس روستایی که پسر و دختر درکنارهم حضور دارند و دارای کلاس‌های چندپایه هستند، باز مسائل به شکل دیگری حادتر شد و این وضعیت همچنان ادامه دارد. نکته دیگر آن است که معاونت آموزش ابتدایی وزارتخانه یا وزیر آموزش‌وپرورش نمی‌گوید که ما در راستای سند تحول می‌خواهیم تصمیم بگیریم و طی چند سال آینده، مدارس ابتدایی۶‌پایه را به دو مدرسه سه‌پایه‌ای تبدیل کنیم، این کار غلط بوده و مغایر با سند تحول است.


این سند تأکید بر رویکرد مدرسه محوری دارد و مدرسه را به‌عنوان مجموعه متفکر و هوشمند و کار‌بلد می‌شناسد و به دنبال این است که از کارهای مدرسه گره‌گشایی کند. آنان که در حوزه ستادی آموزش‌وپرورش نشسته‌اند خود را عقل کل می‌دانند و فقط امرونهی می‌کنند و این‌ها مغایر با سند است. سند تحول دریکی از راهکارهایش گفته، استقرار نظام استعدادیابی و هدایت تحصیلی؛ اما در نقطه مقابل، ما دم از مافیای کنکور می‌زنیم. اگر نظام استعدادیابی و هدایت تحصیلی مستقر شود، دانش‌آموز از همان دوره ابتدایی استعداد خود را می‌شناسد و بعدازاین‌که به سن ورود به دانشگاه رسید، تکلیفش با خودش معلوم است. درواقع به دلیل عدم توان مدیریت ما، مافیای کنکور شکل‌گرفته است.


از دیگر کارهای عبث، حذف مشق شب و حذف آزمون مدارس تیزهوشان بود و بسیاری از اتفاقاتی که در آموزش رخ‌داده، اتفاقاتی است که در راستای سند نبوده و چه‌بسا عبث و غلط بوده است. از طرفی این نکته را باید مورداشاره قرارداد که فهم عده‌ای از سند تحول، فهم ناصحیحی است و معتقدند برای اجرای سند تحول، بودجه مستدل می‌خواهیم و این به معنای فهم ناصحیح از سند است و تمام دلخوشی‌شان این است که در قالب سند ۲۰۳۰ ممکن است، بودجه‌ای اختصاص داده شود، چون الزام بین‌المللی است. لذا این نگرش که برای سند تحول بنیادین بودجه نیاز است، نگرشی غلط بوده، به این دلیل که سند تحول به معنای اصلاح روش‌های موجود است. ما قبلا معلم را استخدام و به‌کار می‌گرفتیم و سند تحول می‌گوید، روش پیشین درست نبوده و اگر روش درست را به‌کار بگیرید هزینه و زمانتان کاهش پیدا می‌کند و درعین‌حال بهره‌وری افزایش می‌یابد.


بنابراین نباید ادعا کرد که اجرای سند تحول بنیادین نیازمند بودجه جداگانه است. این‌ها تصورات ناصحیح نسبت به سند است که عدم باورمندی به آن سبب شده، همچنان معطل بماند. از طرف دیگر یکسری اقدامات غلط به دلیل ضعف مدیریت انجام پذیرفته که در بعضی از این کارها، رگه‌هایی از سند ۲۰۳۰ مشاهده می‌شود و در برخی کارها این‌گونه نیست و هیچ ارتباطی هم با سند ۲۰۳۰ ندارد.»


سند تحول نمونه کاملی از الگوی تربیتی و جایگزین بسیار کاملی برای سند ۲۰۳۰ است


وی با اشاره به برابری جنسیتی که در سند ۲۰۳۰ مورد تأکید قرارگرفته عنوان می‌کند: «سند موسوم به ۲۰۳۰ به‌عنوان سند آموزشی یونسکو درباره برابری جنسیتی و حقوق بشر در جهت سیاست کهنه «جهانی‌سازی» یا به عبارت بهتر «آمریکایی‌سازی» به کشورهای دیگر تحمیل می‌شود که حاصل و نتیجه روش‌های به‌اصطلاح «برابری جنسیتی» در کشورهای اروپایی و آمریکایی، نتایج فاجعه‌بار و تکان‌دهنده‌ای به بار آورده است. یکی از نتایج فجیع همین به‌اصطلاح «برابری جنسیتی» موردادعای سند ۲۰۳۰ یونسکو، افزایش چشمگیر و گسترده تعرض و تجاوزات جنسی در مراکز آموزشی و دانشگاهی غرب بوده است.


از سوی دیگر سندهایی که در مورد تربیت انسان صحبت می‌کنند به‌نوعی در مورد فلسفه زندگی و اصول هستی‌شناسی و چارچوب‌های زندگی هم‌سخن می‌گویند، بنابراین سندی که معین نیست برمبنای چه جهان‌بینی‌ای تدوین‌شده و جهان‌بینی آن قطعا اسلامی نیست، نمی‌تواند راهنمای خوبی برای تربیت بشر باشد. ازجمله عبارت‌هایی که در سند ۲۰۳۰ به‌کار برده شده، بحث تساوی جنسیتی است. حال‌آنکه این سخن اشتباه است. به این دلیل که در سند تحول بنیادین به موضوع عدالت جنسیتی توجه شده و عدالت بسیار بالاتر از تساوی است. تساوی، آن حداقل‌ها و بدترین وضعیتی است که می‌توانیم رقم بزنیم.


به‌عنوان‌مثال یک فرزند دو ساله یک نوع توجه و رسیدگی و هزینه می‌طلبد و فرزند ۱۰ ساله نوع دیگری از توجه و رسیدگی و هزینه را می‌طلبد، بنابراین تساوی در این زمینه درست نیست و باید عدالت را برقرار کرد. نگاه تساوی جنسیتی یک نگاه ناصحیح است، لذا اسلام و سند تحول بر عدالت اصرار می‌ورزد چون عدالت بالاترین ارزشی است که هم در دنیا و هم در اسلام پذیرفته‌شده است. در نتیجه تساوی جنسیتی مردود است و از طرفی زن و مرد در اقتضائات فیزیولوژیکی و روحیات با یکدیگر تفاوت دارند و اصلا نیازهای آن‌ها باهم متفاوت است،لذا تساوی جنسیتی یک نگاه سطح پایینی است به آن برقراری عدالتی که شاید مدنظر آن‌ها هم باشد. یعنی آن‌ها ناتوان هستند از این‌که بتوانند اهداف خود را به شکل درست بیان کنند.»


به گفته این پژوهشگر، «سند آموزشی ۲۰۳۰ جزئی از سند توسعه پایدار است و خود سند توسعه پایدار یکسری الزامات را نسبت به اسناد دیگر ایجاد کرده. درواقع کسانی که سند توسعه پایدار را می‌پذیرند الزاما باید یکسری اسناد دیگر را هم تقبل کنند و آن اسناد محدودیت‌های دیگری ایجاد می‌کند. بحث تساوی جنسیتی در بسیاری از بخش‌های سند توسعه پایدار و در سند آموزش آمده، اما همان‌طور که با ادله ثابت کردم، این سخن غلط است. همچنین در ۲۰۳۰ به مواردی همچون گسترش پیش از دبستان و آموزش رایگان و دسترسی آموزشی اشاره‌شده که این موارد در سندهای بومی ما ازجمله سند تحول موردتوجه قرارگرفته است.


مبانی نظری سند تحول، دقیق‌تر و جامع‌تر از سند آموزشی ۲۰۳۰ است که اگر صاحب‌نظران و کسانی که به‌عنوان نماینده دولت در مجامع بین‌المللی حضور پیدا می‌کنند این مجموعه را به دنیا عرضه می‌داشتند قطعا دنیا استقبال می‌کرد و این مجموعه مطالعاتی غنی ما جایگزین سند ۲۰۳۰ می‌شد، این ضعف ماست که نتوانستیم از این فرصت استفاده کرده و گنجینه‌های گرانبهای تربیتی را عرضه کنیم.


سند ۲۰۳۰ برمبنای مطالعات دو ساله تدوین‌شده اما مبانی نظری سند تحول بنیادین، یک پشتوانه بیش از ۲۰ سال دارد و این سند یک حیات طیبه وزندگی والا و متعالی را ترسیم کرده و نمونه کاملی از الگوی تربیتی و جایگزین بسیار کاملی برای سند ۲۰۳۰ به شمار می‌رود. اگر اراده‌ای برای اجرای سند تحول بنیادین وجود داشت، آن‌گاه این سند می‌توانست به‌عنوان یک سند تربیتی در سطح جهان پیشگام باشد. ما در اجرای سند تحول بنیادین ضعف داریم، به حدی که نتوانسته‌ایم معارف اسلام را با آن چارچوب دینی غنی اسلام به‌درستی معرفی کنیم و حتی یک معرفی ناصحیح صورت گرفته است.»


پی‌نوشت: 
۱- روزنامه کیهان/ سند ذلت‌بار ۲۰۳۰
از ادعای دولتمردان تا واقعیت


منبع: روزنامه رسالت


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب