داستان جالب زندگی آدمهایی که با شیوع کرونا معروف شدند
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، «سعید نمکی»، وزیر بهداشت از تعطیلی سه روزه مدارس و دانشگاهها خبر داد. این خبر به ظاهر خوشحال کننده برای دانشآموزان و دانشجویان(!) همان روزهایی منتشر شد که «تدروس آدهانوم»، دبیرکل بهداشت جهانی هشدار میداد سرعت شیوع کرونا در ایران، کره و ایتالیا نگران کننده است. در داخل هم دکتر «مسعود مردانی» که تازه نامش سر زبانها افتاده بود در هر برنامه تلویزیونی و رادیویی و گفت و گو با رسانهها درباره همهگیری این بیماری صحبت میکرد و ... حالا بیشتر از 200 روز است که اوضاعمان شبیه قبل است.
بیشتر از هفت ماه است که «تدروس آدهانوم» همچنان درباره کرونا هشدار میدهد، «کیانوش جهانپور» در سمتی دیگر اما مثل سابق از خطرات همهگیری ویروس میگوید و «مسعود مردانی» در گفت وگوهایش مردم را به رعایت نکات بهداشتی دعوت میکند. از داستان زندگی این آدمها چه میدانید؟ کیانوش جهانپور چه گذشتهای داشته؟ مسعود مردانی اهل کجاست؟ تدروس آدهانوم چطور زندگی داشته، سیما لاری کیست؟ و ... در پرونده امروز «زندگیسلام» سراغ همه چهرههایی رفتیم که با آمدن کرونا معروف شدند. از سرگذشت زندگی این آدمها گفتیم و با مسعود مردانی، پزشک خوشاخلاق جنوبی گپ جالب و خواندنی زدیم.
«نمیتوانم بپذیرم کسی تنها به دلیل فقر، جان خود را از دست بدهد.» 55 سال پیش تدروس آدهانوم در یک خانواده فقیر اتیوپیایی متولد شد. او 7 ساله بود که برادر 5 سالهاش را به خاطر سیستم ناکارآمد درمانی کشورش از دست داد و همین انگیزهای شد که آقای آدهانوم برای نجات سیستم بهداشت و درمان کشورش آستین بالا بزند. آدهانوم در هجده سالگی به انگلیس میرود و در رشته بهداشت عمومی، دکترا میگیرد. او سال 2005 وقتی روی صندلی وزارت بهداشت کشورش مینشیند با یک سیستم ورشکسته روبه رو میشود اما در طول هفت سال مدیریتش هزاران مرکز درمانی جدید در اتیوپی برپا و تعداد تحصیل کردههای این رشته را چندین برابر میکند.
از کارنامه پروپیمان آقای آدهانوم همین بس که در طول 7 سال تصدیاش در وزارت بهداشت نرخ مرگ ومیر بر اثر ابتلا به بیماریهایی چون سل، مالاریا و ایدز در این کشور تا حدود ۹۰ درصد کمتر شد. هر چند که بعضی از شهروندان درباره عملکرد او انتقاداتی هم داشتهاند. مثلا گفته میشود که آدهانوم چندین مورد شیوع وبا در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ را کمرنگ جلوه داده و همین باعث شده تا تعداد زیادی از شهرندان این کشور با بیماریهایی مثل وبا جان خود را از دست بدهند.
آدهانوم 4 سال در پست وزارت خارجه کشورش خدمت و در آن زمان ارتباط تنگاتنگی با رهبران چین برقرار کرد ولی ارتباط نزدیک با چینیها حالا انگار برای او دردسرساز شده است. چند وقتی است که او مورد انتقاد چند کشور غربی قرار گرفته به این بهانه که در آغاز شیوع کرونا از روی ملاحظه با چینیها به اندازه کافی برای مقابله با کرونا عمل نکرده است.
18سالگی وارد دانشکده پزشکی اصفهان میشود. مدتی بعد از فارغ التحصیلی اما لباس پزشکی را کنار میگذارد و روی صندلی روابط عمومی دانشگاه اصفهان و بعد هم سخنگویی سازمان غذا و دارو مینشیند. جهانپور میگوید: «در کودکی مثل همه بچهها از آمپول میترسیدم. وقتی وارد حرفه پزشکی شدم هر بچهای را ویزیت کردم، آمپول برای او ننوشتم مگر این که ناگزیر بودم. برای خودم هم همین کار را کردهام.
در 25 سال گذشته هرکسی برایم آمپول تجویز کرده سعی کردم جایگزین آن را استفاده کنم!» جهانپور 22 مهر سال گذشته، برادرش و کمی بعد، پدرش را از دست داد. خودش اینطور تعریف میکند: «غم برادرم باعث شد پدرم را هم از دست بدهم. او همیشه میگفت کسی حق ندارد برای من مراسمی برگزار کند و همین اتفاق افتاد. پدرم ۱۲ اسفند درگذشت و ما به خاطر کرونا، مراسمی برایش نگرفتیم.»
چراغ جدی حاشیههای جهانپور اواسط فروردین روشن شد، جایی که همه منتظر بودند تا او مثل همیشه در تلویزیون، آمار را اعلام کند اما جهانپور بعد از اعلام آمار به شدت از عملکرد چین در انتشار آمار همهگیری کرونا انتقاد کرد که با واکنش سفیر چین و سخنگوی وزارت خارجه همراه شد.
بعد از کیانوش جهانپور، تریبون اعلام آمار تعداد مبتلایان و فوتیهای کرونا به سیما سادات لاری رسید. او قبلا عضو هیئت علمی بخش رادیولوژی دانشگاه علوم همدان بود. خانم لاری اولین دندان پزشکی است که به سمت سخنگوی وزارت بهداشت منصوب میشود. سخنگوی جدید وزارت بهداشت که از حدود دو ماه پیش کارش را شروع کرده آن اوایل با تپقهایش حسابی معروف شد.
به ویژه اولین روزهایی که او در بخش خبری ساعت 14 آمار مبتلایان و فوتیهای کرونایی را اعلام میکرد، ویدئوی تپقهایش بازنشر قابل توجهی در شبکههای اجتماعی داشت. اگر همین حالا هم نام سخنگوی وزارت بهداشت را جستوجو کنید به ویدئویی میرسید که سیما سادات لاری وقتی میخواهد عدد 2322 نفر را اعلام کند چند مرتبه گیر میکند و اعداد مختلفی را به زبان میآورد! در یک ویدئو، سوتیهای اعلامی خانم سخنگو را با قسمتی از سریال بامزه «سه در چهار» مقایسه میکنند که بازیگرها نمیتوانند اعداد و ارقام ساده را بیان کنند و ...! این همه چیزی است که از سیما سادات لاری میدانیم.
برای این پرونده حدود 10 روز برای یک گفتوگوی کوتاه با سخنگوی وزارتبهداشت که اطلاعات معتبر کمی از او در اینترنت وجود دارد، پیگیری کردیم اما در همه این مدت بین خانم لاری و مسئول روابط عمومی ایشان پاسکاری شدیم! هرچند از مقام سخنگو انتظار میرود ارتباط بهتری با رسانهها داشته باشد اما شما به بزرگواری خودتان ببخشید و به همین چندخط توضیح ما از ایشان قانع باشید!
«مینو محرز» در سال ۱۳۲۴ در تهران به دنیا آمد و در سال 1352 موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته تخصصی عفونی از دانشگاه تهران شد. او سالهاست به عنوان کارشناس سازمان جهانی بهداشت درباره بیماری ایدز در ایران و منطقه مدیترانه شرقی پژوهش میکند و از سال ۱۳۹۴ که مرکز تحقیقات ایدز ایران راهاندازی شد، ریاست آن را بر عهده دارد. محرز بعد از شیوع کرونا، به یکی از چهرههایی تبدیل شد که گفتوگوهای زیادی درباره این بیماری انجام داد و بارها به عنوان کارشناس در برنامههای تلویزیونی حاضر شد.
با این حال اوایل امسال، خودش به کرونا مبتلا شد و بعد از بهبودی در ارتباط تصویری متخصصان حوزه بهداشت با رئیسجمهور در پاسخ به پرسش رئیسجمهور درباره وضعیت بیماری خود، گفت: بنده بدون علامت بودم. زمانی که آزمایش دادم گفتند تست شما مثبت است. این که چه زمانی به کرونا مبتلا شدم نمیدانم اما دو هفته در قرنطینه بودم، ۲ تست منفی داشتم و از قرنطینه بیرون آمدم و کارم را شروع کردم.
بنده در طول حضور در قرنطینه هیچ علامتی نداشتم و درمانی انجام ندادم. محرز در جدیدترین گفتوگویش هم از مردم خواهش کرده که همچنان به رعایت پروتکلها پایبند باشند و گفته: «هم اکنون کووید ۱۹ در کشور به اوج خود در موج سوم رسیده و تقریبا همه جای کشور قرمز است. در کنترل بیماری رفتار اجتماعی مردم به میزان زیادی موثر است زیرا نه واکسن داریم و نه دارو و درمان اختصاصی.»
«18 ساله بودم و دیپلم دانش سرای مقدماتی(تربیت معلم قدیم) گرفتم. سال 1354 با بالاترین نمره از دانش سرای کل کشور فارغالتحصیل شدم و هیچوقت به پزشک شدن فکر نکردم.» مردانی با این مقدمه میگوید: آن سال با بالاترین نمره، دیپلمم را گرفتم و بورسیه شدم. اوایل پیشنهاد دادند که لیسانس دانش سرای عالی بگیرم اما من از رشتههایش خوشم نیامد و همزمان درس خواندم و تدریس کردم.
وقتی کنکور دادم همزمان در 13رشته پزشکی و دندان پزشکی و 34 رشته حقوق و مهندسی قبول شدم. من هم دانشگاه پزشکی جندی شاپور اهواز را انتخاب و همزمان در یک دبیرستان پسرانه تدریس کردم. از سال 54 تا همین حالا من هم پزشک و هم در دانشگاه شهید بهشتی، معلم هستم.
مردانی 13 سال از عمر کاریاش را در چهارمحال و بختیاری گذرانده و میگوید آن زمان هم مثل حالا چهره معروفی بوده است: «بیشتر از 20 سال پیش در یک برنامه تلویزیونی استانی اجرا داشتم. من آنجا هم مجری بودم و هم کارشناس. روزگاری آنقدر طرفدار داشتم که موقع پخش برنامهام خیابانهای شهرستان خلوت می شد. آن موقع یک پیکان کهنه داشتم که مدام پنچر می شد ولی حتی یکبار دست به لاستیک نزدم. مردم آنقدر لطف داشتند که خودشان لاستیک را درست میکردند. الان هم اوضاع همین طوری است.
از وقتی کرونا شروع شده و به برنامههای مختلفی میروم همه مردم، من را میشناسند. چند روز پیش در آخرین مهلت ارسال اظهارنامه مالیاتی به بانک مراجعه کردم. در مسیر مراجعه به بانک، چندین نفر سراغم آمدند و عکس یادگاری گرفتند. حتی وقتی به بانک رسیدم کارم را سریع انجام دادند و ... من خودم را یک پزشک سلبریتی میدانم. سلبریتی که ارتباط با مردم همیشه برایش لذت بخش بوده است. قبل از اینکه تخصص عفونی را انتخاب کنم سه ماه رادیولوژی خواندم که درآمد بیشتری داشت ولی متخصص رادیولوژی فقط با عکس و دستگاه سونوگرافی ارتباط دارد.
او هیچ وقت سراغ بیمار نمیرود تا شرح حال بگیرد. آن زمان با اینکه شاگرد اول پزشکان عمومی ایرانی بودم ولی رشته عفونی را انتخاب کردم که هر پزشکی با هر رتبهای میتواند آن را بخواند. هنوز هفت یا هشت دقیقه از فارغالتحصیلیام نگذشته بود که پیشنهاد دادند عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بشوم.»
از دکتر مردانی میپرسم اولین بار، خبر انتشار شیوع کرونا در کشورمان را چطور فهمیده و چه واکنشی داشته است که میگوید: «آخرین روزهای بهمن یکی از شاگردانم در قم با من تماس گرفت و گفت که برای چند بیمار هر چه آنتیبیوتیک تجویز میکنم فایدهای ندارد. چند روز بعد همکار دیگری تماس گرفت تا درباره چند بیمار با شرایط مشابه مشورت کنیم. دو، سه روز بعد هم چند بیمار بدحال قمی سراغ خود من آمدند ولی هرکار کردم فایدهای نداشت و آنها فوت کردند.
همه این وقایع باعث شد تا یک اکیپ تحقیقاتی را به قم ارسال کنیم. اولینبار دانشگاه تهران اعلام کرد که این بیماری کروناست و ما هم خبر را به اطلاع وزیر رساندیم. من البته قبلا چنین وضعیتی را تجربه کرده بودم. وقتی «مرس» در عربستان شایع شد عضو کمیته شورای عالی حج بودم. آن موقع عدهای از کرمانیها به حج رفته و مرس را به ایران آورده بودند.
من هم در روزنامه جام جم مطلبی با عنوان «کرونا را جدی بگیرید» نوشتم که بعدا خبرساز شد. آن زمان «مرس» که ویروس ضعیف شده کروناست در نطفه خفه شد ولی در کرونای چینی مقداری اهمال کاری کردیم. شاید باورتان نشود وقتی اکیپ تحقیقاتی از تهران به قم رفتند در اولین اقدام، بیماران بدحال قمی را به بیمارستانهای تهران منتقل کردند! آن موقع هنوز موردی از ابتلا به کرونا در تهران گزارش نشده بود ولی با سهلانگاری، پای ویروس به پایتخت باز شد.»
«روزهای اول اسفند که تازه کرونا آمده بود متروی تهران روزانه 5 میلیون تردد داشت. در صورتی که بعد از تعطیلات عید این آمار به شصت هزار نفر رسید. در هیچ جای دنیا چنین همکاری را نمیتوان دید. با این سطح از مشکلات که بعضی از مردم حتی توان پرداخت کرایه تاکسی را ندارند چند میلیون نفر در خانه نشستند و متروها خلوت شد.» مردانی با این مقدمه می گوید: وقتی مردم حمایت نمیشوند و ما حتی بیمه بیکاری درستی نداریم بخشی از جامعه مجبور است برای گذران زندگی مقداری از پروتکلها را نادیده بگیرد.
در این چند ماه چند نفر بیمه بیکاری منظم گرفتند؟ این وامهای یک میلیونی به چه کسانی رسید؟ در این اوضاع گرانی تا حالا سه بار برای خود من اخطار قطع تلفن آمده است. در صورتی که در بقیه کشورها اینطور نیست. یکی از آشنایان ما در کانادا زندگی میکند و ماهیانه 2500 دلار بیمه بیکاری میگیرد. اینقدر شرایط خوبی دارد که دعا میکند این ویروس ادامه یابد تا همینجور تعطیل باشد و حقوق بگیرد!
دستکاری شدن آمار مبتلایان همیشه پر از بحث و چالش بوده است. مردانی اما شبهات را بیجا میداند و میگوید: سخنگوی وزارت بهداشت هر روز جلوی دوربین میآید و میگوید که از تعداد مراجعهکنندگان به مراکز دولتی که تست PCR انجام دادند، فلان تعداد مثبت شدهاند. اول این که تست PCR 60 درصد قابل اعتماد است. یعنی ممکن است تا چهل درصد مردم تستشان مثبت نباشد اما کرونا داشته باشند.
پس اگر آمار میگوید که امروز دو هزار نفر کرونا مثبت شدهاند یعنی تعداد مبتلایان خیلی بالاتر است. دوم این که تمام مبتلایان به مراکز بهداشتی درمانی دولتی مراجعه نمیکنند. بعضیها پیش دکتر محلهشان میروند یا در خانه، خودشان را تیمار
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
انتهای پیام/