به انجام کارهای مهم و سیستماتیک متعهدم/ هیچ پرونده معلقی در کمیته انضباطی وجود ندارد
خبرگزاری آنا، گروه دانشگاه: دکتر سعید کاردار 38 ساله و جوانترین معاون دانشگاه آزاد اسلامی است. با اعتماد به نفس و پر انرژی به سوال ها پاسخ می دهد و باور دارد پذیرفتن مسئولیت معاونت بزرگترین دانشگاه حضوری جهان در این سن دیر است نه زود؛معاون دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا از زندگی شخصی و مهم ترین فعالیت هایش در یک سال اخیر می گوید.
*******
به شما جوانترین مدیر دانشگاه آزاد گفته میشود،درست است؟
اینطور فکر نمی کنم، شاید یکی از جوانترین مدیران باشم.
در سطح معاونین دانشگاه آزاد اسلامی چه؟
در سطح معاونین بله، فکر کنم هستم.
متولد چه سالی هستید؟
1355
آیا برعهده گرفتن این مسولیت در این سن دشوار نیست؟
ما امروزه در برهه ای از انقلاب هستیم که فکر می کنیم سن 37 یا 38 سالگی برای معاونت دانشگاه آزاد اسلامی زیاد است، در صورتی که اوایل انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی، فرمانده لشگرهای ما جوان های 19 یا 20 ساله بودند. آن موقع هیچکس خردهای به این موضوع نمیگرفت و یک جوان با آن سن و سال می توانست فرمانده لشگر یا معاون نخست وزیر باشد، اما الان اعتماد به نفس ما آنقدر پایین آمده است که به شخصی با 38 سال سن و مدرک دکترا و حداقل 15 سال سابقه کار اجرایی، می گوییم آیا بر عهده گرفتن این مسولیت برایش زود نیست! برای همین معتقدم که نخیر، نه تنها زود نیست حتی دیرهم هست.
آقای دکتر همین صحبت های شما را در هشت سال گذشته هم تکرار می کردند مثلا مدیر عامل بزرگترین شرکت صنعتی ایران بیست و هشت سال سن داشت!
جوان بیست و هفت هشت ساله ای که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل میشود و سر کار می رود با جوانی که در همان سن و سال سابقه هشت سال کار را دارد، خیلی متفاوت است.
پس خود شما فکر نمی کنید که این مسوولیت برای شما زود بود.
نه تنها زود نبود، بلکه فکر می کنم به موقع هم بود و اصلا هم ترس نداشتم چون کار اجرایی کرده بودم و تجربه کار اجرایی را در اشلهای مختلف داشتم. اما به نظرم این ریسک را دکتر میرزاده کردند؛ به همین خاطر برای همین اعتمادی که به من داشتند یا باید به ایشان تبریک گفت یا انتقاد کرد که ریسک کردند و به قول شما یک فرد جوان را به عنوان یکی از معاونین خود انتخاب کردند.
فارغ التحصیل چه رشتهای هستید؟
در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد فارغ التحصیل عمران هستم، اما در مقطع دکترا در رشته مهندسی محیط زیست فارغ التحصیل شده ام.
از چه سالی در دانشگاه آزاد مشغول به فعالیت شدید؟
بنده از سال هشتاد و پنج عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد شدم. از سال 1386 معاون عمرانی تهران شمال بودم اما سال 89 به دلیل اختلاف سلیقه ای که بین من و تیم اجرایی وقت واحد تهران شمال وجود داشت ازآن تیم جدا شدم و به دانشگاه دماوند برگشتم و کار تدریس را ادامه دادم. بعد از اینکه دکتر میرزاده عهده دار ریاست دانشگاه شدند برای کار اجرایی، مجددا دعوت به کار شدم و ایشان از من برنامه خواستند. برنامهای که ارایه دادم مورد قبول دکتر میرزاده قرار گرفت و در ابتدا با حکم سرپرستی کار خود را شروع کردم و پس از 10 ماه فعالیت در این پست، ایشان به بنده حکم معاونت دانشگاه را دادند.
درباره عملکردتان در این یک سال چه نظری دارید؟
درباره خودم نمی توانم نظر دهم اما باید بازخورد اقداماتم را از دانشجوها و مخاطبین بگیرید که آیا از عملکرد حوزه معاونت دانشجویی در این یک سال راضی هستند یا خیر.
چقدر از ایدههایی که در ابتدای کار در ذهن داشتید را توانستید عملیاتی کنید؟
به جز کارت هوشمند دانشجویی که به خاطر نحوه اجرا (مزایده یا مناقصه) هنوز اجرایی نشده است، الحمدلله باقی ایدهها را با پشتیبانی و حمایت دکتر میرزاده عملیاتی کردیم. به عنوان نمونه کار بزرگی که در نقل و انتقال دانشجوها انجام شد و آنها لازم نیست برای نقل و انتقال مجبور به سفر شوند؛ یا تحولی که در سیستم استعلامها رخ داد و اینترنتی شده است و بدین ترتیب یک دانشجوی دانشگاه آزاد در هر کجای دنیا باشد و بخواهد استعلام مدرکش را بگیرد، لازم نیست مثل قبل با سفارت نامهنگاری کند و ماهها این فرآیند به طول بیانجامد؛ بلکه به صورت آنلاین می تواند در لحظه این کار را انجام دهد.
تحولی که در سیستم استعلامها رخ داد و اینترنتی شده است و بدین ترتیب یک دانشجوی دانشگاه آزاد در هر کجای دنیا باشد و بخواهد استعلام مدرکش را بگیرد، لازم نیست مثل قبل با سفارت نامهنگاری کند و ماهها این فرآیند به طول بیانجامد؛ بلکه به صورت آنلاین می تواند در لحظه این کار را انجام دهد. |
از سوی دیگر قرار است سیستم صدور مدرک یکپارچه در کشور را راه اندازی کنیم که تا خرداد سال 94 انجام خواهد شد. به این صورت که صدور مدرک دیگر به صورت دستی و زمانبر نخواهد بود و پروسه صدور مدرک که برای دانشگاه آزاد اسلامی به یک معضل تبدیل شده بود را به صورت آنلاین انجام خواهیم داد. همچنین در خصوص وام ازدواج، جناب دکتر میرزاده تیمی را برای این کار تشکیل دادند. این در حالی است که در طول این سالها نه در دانشگاه آزاد که در کمتر سازمان دیگری به این شکل چنین سرویسهایی به جوانان در مقوله ازدواج و فرهنگ داده شده است.
از سوی دیگر برای کمیته انظباطی نیز سیستمی در حال ساماندهی است که مشکل پرونده های راکد دانشجویان را برای ما قابل مشاهده و رصد میکند و بدین صورت از اتلاف وقت دانشجویی که مثلا در انتظار صدور حکم است، جلوگیری میشود. البته این را هم الان بگویم که به قدری پروندهها به روز شده که اکنون در کمیته انظباطی سازمان مرکزی حتی پرونده مربوط به هفته گذشته هم نداریم .
در راستای خدماتدهی به دانشجویان ما این وعده را داده بودیم که به صورت اقساط به دانشجویان کامپیوتر و لپ تاپ ارایه خواهد شد، کمیسیون معاملات در همین باره چندی قبل به ما مصوبه ای ارایه کرد تا مزایدهاش را برگزار کنیم و این درحالی است که تلاش شده تا ارائه تجهیزات کمک آموزشیدانشجویی بدون بار مالی برای سازمان دانشگاه و از طریق بخش خصوصی باشد.
مهمترین میراثی که از گذشته برایتان باقی مانده که شما برمبنای آنها ایدههای نو دادهاید چه بوده است؟
مدیران و کارشناسان توانمندی که دانشگاه آزاد در اختیار داشته، مهمترین میراث دانشگاه آزاد است که نتیجه دهها سال سرمایه گذاری انسانی در این دانشگاه است. به همین خاطر معتقدم بزرگترین میراثی که دانشگاه به بنده داد مدیران توانمند و کارشناسان خبرهای بود که حوزه معاونت دانشجویی دعوت به کار کردم.
این افراد را چگونه انتخاب کردید؟
من با توجه به شناختی که از اعضاء هیئت علمی دانشگاه های کشور داشتم این افراد را انتخاب کردم. تعدادی از آنان را از بدنه دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور به اینجا منتقل کردم. این ها در نقاط مختلف و در حوزه معاونت دانشجویی مشغول فعالیت بودند. همچنین اعضای هیئت علمیهای مختلف را به عنوان رؤسای ادارات قرار دادم.
گاهی خوابگاه یک واحد دانشگاهی به لحاظ امکانات مثل هتل و بسیار لوکس و مجهز است و همچنین سطوح اساتید آن عالی است.اما واحدی دیگر ساختمان مناسبی ندارد و آزمایشگاه های آن نیز به مجهزی دیگری نیست و ... به همین دلایل من به عنوان یک مدیر ستادی دانشگاه هیچ وقت نمی توانم رضایت نسبی دانشجوها را کسب کنم |
برای سازمان مرکزی معاونت دانشجویی هم فقط یک مدیرکل از بیرون اضافه شد و مابقی مدیرکل ها از خود سازمان بودند. بدنه کارشناسی هم کاملا حفظ شد و از بیرون کارشناس نیاوردیم و فقط چند رییس اداره از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی به ما ملحق شدند.
بنابراین بزرگترین میراثی که دانشگاه آزاد به من داد، افراد خبره و هیئت علمی های موفق و ایدهپردازهایی بودند که به نظر من از هر سرمایه ای بالاترند و من فقط آنان را هماهنگ کردم.
یکی از عرف هایی که در سازمان های مختلف خارج از ماهیت آن وجود دارد این است که مدیر، مدیرکل یا معاونان افراد را از لحاظ چارت سازمانی بر اساس رابطه انتخاب می کنند. آیا در حوزه شما این مصداق دارد؟
اگر نیروهایی که از بیرون سازمان با من به اینجا آمده اند مد نظر شماست،همراه من فقط یک راننده آمده که تقریبا بیست سال است من را همراهی می کند؛ همچنین یک کارمند دفتر که با من به معاونت دانشجویی آمده و در دفتر مشغول به کار است .
بزرگترین مشکلی که شما پس از ورود به حوزه معاونت به آن مواجه شدید چه بود؟
بوروکراسی اداری طاقت فرسا و کمرشکن و غیر قابل تصور دانشگاه آزاد که مولود ساختار سی ساله دانشگاه بود. البته آقای دکتر میرزاده در تسهیل این روند تاثیر زیادی گذاشتند و اگر تغییر مثبتی اتفاق افتاده به دلیل اقداماتی بوده که دکتر میرزاده انجام دادهاند، وگرنه هیچ یک از تیم های معاونت اعم از نظارت، مدیریت یا حتی کارشناسی نمیتوانست با این سرعت کارها را پیش ببرد.
به طور میانگین چقدر با دکتر میرزاده ملاقات می کنید؟
به خاطر نوع کار بنده، زیاد به دیدنشان می روم .
اولین باری که در رابطه با کار با آقای میرزاده دیدن کردید خاطرتان هست؟
اولین دیدارمان برای انجام مصاحبه بود.
آیا از کانال خاصی به ایشان معرفی شده و ملاقات کردید؟
خیر، به خاطر حضورم در دانشگاه آزاد و رزومهای که داشتم ایشان از من شناخت داشتند و به همین خاطر دعوت به کار شدم.
کلیدی ترین جمله آن جلسه خاطرتان هست؟ دکتر میرزاده چه چیزی از شما خواستند؟
از بنده کار،صداقت، سلامت و احترام به مردم را خواستند. گفتند حوزه ای را به شما می دهم که با بطور مستقیم با مردم و دانشجوها سر و کار دارد.
با توجه به اینکه دانشجوهای دانشگاه آزاد، شهریه پرداخت می کنند، توقع بیشتری از امکانات دانشگاه دارند. چقدربرای واقعی کردن توقع دانشجوها تلاش کرده اید؟ چقدر توانسته اید تواناییهای یک ساختار دانشگاهی را نشان دهید و فاصلهاش تا ایده آل را برای دانشجویان ترسیم کنید؟
دانشگاه آزاد سازمان بزرگی است. شما اگر برای مثال رییس دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز هستید توقعات از شما معلوم است. چون سرویس مشخص است و خدمت هم مشخص است؛ امکانات هم معلوم است. اما در سازمان مرکزی شما با دانشگاهی به گستره کشورمان ایران مواجه هستید. به عنوان نمونه خوابگاه یک واحد دانشگاهی به لحاظ امکانات مثل هتل و بسیار لوکس و مجهز است؛همچنین سطوح اساتید آن عالی است.اما واحدی دیگر ساختمان مناسبی ندارد و آزمایشگاه های آن نیز به مجهزی دیگری نیست و ... به همین دلایل من به عنوان یک مدیر ستادی دانشگاه هیچ وقت نمی توانم رضایت نسبی دانشجوها را کسب کنم .به طور مثال اگر یک ویدیو پروژکتور در یکی از واحد های دانشگاه کار نکند دانشجو من را مقصر می داند.
پس این خواسته ها شما را برای انجام کارهای مهم تر متعهد می کند!
بله من را متعهد به انجام کارهای مهم و سیستماتیک می کند تا لااقل همه دانشجوها خدمات را به صورت یک پارچه دریافت کنند. به همین خاطر تنها راه حلی که برای نزدیک شدن به شرایط مطلوب به ذهنم رسید سیستماتیک کردن کارهای حوزه معاونت دانشجویی و تحت وب بردن این کارها بود که دکتر میرزاده هم از آن حمایت کردند.
به طور مثال در حال حاضر دانشجو برای گرفتن وام ازدواج دانشجویی لازم نیست به واحد دانشگاهی خود مراجعه کند که این نکته خیلی مهمی است. به این دلیل که مشکلات گذشته را ندارد و پس از ثبت نام اینترنتی مستقیما به شعبه بانک مورد نظر مراجعه و وام خود را دریافت میکند.برای انتقال دانشجو یا بیمه نیز سیستم مشابهی طراحی شده است.
رشته تحصیلی شما مهندسی عمران است آیا تحصیل در این رشته به کاری که انجام می دهید ربط دارد؟
بنده سال 76 فارغ التحصیل شده ام و از آن زمان تا کنون به کار اجرایی مشغولم که این فعالیت ها در حوزه عمرانی و مدیریتی بوده است.
پس وضع مالی تان خوب است؟
نمی دانم وضع مالی خوب از نظر شما چطور است، اما خودم راضی هستم.
در استان خودتان مازندران مشغول به ساخت وساز هستید؟
الان نه، ولی درگذشته ساخت وساز می کردم و هم در کار تولید بودم و به همین خاطر بیشتر من را به عنوان یک کارآفرین می شناسند.اما از زمانی که در این پست دانشگاهی مشغول به فعالیت شده ام به صورت شبانهروزی در دانشگاه هستم و فرصت فعالیت در جای دیگری را ندارم.
آیا با توجه به جایگاهی که دارید سعی کرده اید برای بهبود وضعیت محیط زیست استان مازندران کاری انجام دهید؟
بله صد در صد.
به عنوان تحصیلکرده محیط زیست و عمران نظرتان درباره آسیب به محیط زیست ،زمین خواری و ساخت و سازهای بیرویه ای که در استان مازندران اتفاق می افتد چیست؟
به نظر من این آسیب ها و سوء استفاده ها به دلیل نبود روال اداری سیستماتیک است .اگر زمین،نوع کاربری و صدور پروانه ساخت در اداره ثبت و شهرداری ها با هم لینک باشد ممکن نیست سوء استفادهای رخ دهد. در این صورت اگر در هرجا خلافی رخ دهد سیستمهای نظارتی متوجه آن می شوند. به طور مثال اگر کاربری زمینی از کشاوررزی به مسکونی تغییر کند، مسولین می توانند قبل از ساخت جلوی آن را بگیرند. در غیر این صورت در این فرآیند نمی توان کسی را هم مقصر تشخیص داد به این دلیل که از قبل همین روال نیز برقرار بوده است، یا از ساخت وساز قبل از تغییر کاربری جلوگیری کرد.
اما به گفته خودتان، این ساختار اداری پیچیده را در دانشگاه تغییر داده اید و در حال اصلاح آن هستید.
بله، اما اصلاح این ساختار زمان بر است. من در حوزه معاونت دانشجویی با یک نرم افزار می توانم مشکلات خود را حل کنم اما در مقیاس بزرگتر و برای یک استان این فرایند زمان بر است.
اگر این تغییر ساختار خیلی طول بکشد و آسیب را نتوان جبران کرد چه؟
مطمئنا ناراحت میشوم اما من یک پیشنهاد خوب برای حل آن دارم. چون بالاخره ما احتیاج به ساخت و ساز هم داریم و در همه دنیا هم ساخت وساز می شود. اگر به جای اینکه افراد شخصا ساخت وساز انجام دهند پروژه های مناسب تعریف شود و در زمین های پنجاه یا صد هکتاری شهرک سازی شود این مشکل قابل حل خواهد بود. مردم مسکن را برای زندگی شهری می خواهند که بدین منظور می توانند از بافت های فرسوده یا زمین هایی که در شهرها مشخص است استفاده کنند. اما یک نیاز دیگر هم وجود دارد و آن مسکنهای توریستی است که می توان این نیاز را با ساخت شهرک های مسکونی در جاهای مشخص برطرف کرد مگر فقط ایران جنگل دارد این همه کشورها چه کار کردند که هم محیط زیست خراب نشود و هم ساخت و ساز انجام شود.درست شبیه به اروپا ،استرالیا یا کانادا و ترکیه که از این مدل استفاده می کنند.
این ایدهها آرمان گرایی نیست؟
خیر، آرمانی نیست.
اما واقعیت این است که در شرایط کنونی ایران آرمانی است!
خیر نیست. سال گذشته هم خیلی از صحبتهای من برای برخیها آرمانی بود. مثلا می گفتند مگر ممکن است وضعیت نقل و انتقال را سر سامان داد؟ نبود یک سیستم یکپارچه، باعث شده بود برای جابجایی و نقل و انتقا دانشجوها، افراد در روزنامه آگهی می دادند با این مضمون که دانشجو را به طور تضمینی جابجا میکردند. حتی شرکت هایی آگهی انتقال تضمینی دانشجو می زدند و در واقع یک نوع بازار شکل گرفته بود اما الان این بازار حذف شده است. اما اکنون چه اتفاقی افتاده است؟ همه بساط قبلی برچیده شده و دانشجو گیر دلال و کلاهبردار نمیافتد. به همین خاطر معتقدم که این طرحها به هیچ وجه آرمانی نیست . من به عنوان یک متخصص اعتقاد دارم اگر در استان های گیلان،مازندران و گلستان طبق آمایش سرزمینی، مناطق شهرک سازی و گردشگری مشخص و در بستر قانون این کار انجام شود آن موقع می توان با متخلفان هم برخورد کرد. من بستر قانونی تحت وب را ساختم و به همین دلیل اگر کسی کار خلافی انجام دهد در سیستم مشخص است و با آن برخورد خواهد شد.
در مدت یک سالی که در معاونت مشغول هستید آیا از طرف دانشجوها موردی مانند دلالی به شما گزارش شده است ؟
بله و ما هم مورد را به بازرسی گزارش دادیم و آنها هم فرد و عواملی را که در موضوع نقش داشتند شناسایی کردند و حتی یک نفر هم اخراج شد.
به نظر شما ریشه این دلالی ها چیست ؟
نبود سیستم.
به دلیل تعداد دانشجویی که در تهران مشغول به تحصیل هستند و نیازهایی که دارند بازاری شکل میگیرد و افراد سودجو می توانند از آن استفاده کنند،آیا برای این مشکل راه حلی دارید؟
با ایجاد ظرفیت، قطعا نیاز از بین نمی رود اما من به شما اطمینان می دهم که این بازارها جمع شده است. اگر قبلا مثلا ده دلال وجود داشته الان به زیر دو نفر تقلیل یافته است و هر چه روبه جلوتر می رویم کمتر هم خواهد شد چون راه های سوء استفاده بسته می شوند.
به نظر شما چه زمانی به نقطهای می رسید که انجام فعالیتهای غیر قانونی ممکن نباشد؟
ما الان در دانشگاه آزاد اسلامی به این نقطه رسیدیم به این دلیل که اگر کسی مدعی شود ترم قبل از او مثلا
در حال حاضر عمده پرونده های موجود در کمیته انضباطی آموزشی است و پرونده های سیاسی و امنیتی، خیلی کم داریم. پروندههای اخلاقی بسیار کم است و مواردی هم که برخورد می شود غیر قابل گذشت است لذا قطعا هیچ برخورد سلیقهای با این موارد نمیشود |
وجهی دریافت شده است آخرین شخص معرف وی در سیستم مشخص است. به عنوان مثال اکنون نحوه پذیرش دانشجوی مهمان سیستماتیک است .اعضای کمیسیون نیز معلوم هستند؛ روشی که دانشجو مهمان شده نیز، مشخص است چون همه مراحل به صورت سیستمی انجام می گیرد به همین دلیل فساد کم می شود.
آیا در دوره مدیریت جدید دانشگاه آزاد، در نحوه برخورد کمیته انضباطی با دانشجوها مشکلی وجود دارد و آیا کماکان دانشجوها به خاطر کنشها و رفتارهایی که در محیط دانشگاه دارند نگران احضار به این کمیته ها هستند و اگر بله، آیا توانستهاید از نگرانی دانشجوها بکاهید؟
در حال حاضر عمده پرونده های موجود در کمیته انضباطی آموزشی است و پرونده های سیاسی و امنیتی، خیلی کم داریم.
منظور من احضار به دلیل مشکلات اخلاقی بود.
پروندههای اخلاقی بسیار کم است و مواردی هم که برخورد می شود غیر قابل گذشت است لذا قطعا هیچ برخورد سلیقهای با این موارد نمیشود چون حریم خصوصی افراد برای ما محترم است اما رفتارها بایستی در چارچوب قوانین شرعی ودانشگاه باشد.
پس تعداد این پرونده ها کم شده است ؟
بله و البته رفتار دانشجوها هم تغییر کرده است.
شما تلاش کرده اید خیلی از قسمت های تحت مدیریت خود را به روز کنید؛ آیا ایده ها را هم به روز کرده اید و آیا این اتفاق برای کمیته انضباطی افتاده است؟
بله، به طور مثال شخصی در بیرون از دانشگاه قلیان کشیده بود و پرونده ای برای او در دانشگاه تشکیل شده بود اما در حال حاضر ریاست دانشگاه اجازه ورود هیچ کس را به این مباحث نمیدهند. مواردی هم بوده است که دانشجو مشکل داشته اما پرونده اش در کمیته انضباطی معلق مانده بود؛ بزرگترین دستاورد کمیته انضباطی در طول این یک سال آن است که هیچ پرونده معلقی در این کمیته وجود ندارد به این معنی که امروز هیچ دانشجویی منتظر رای کمیته انضباطی سازمان مرکزی نیست. دو سه هفته پیش نمیتوانستم این را بگویم اما در آخرین جلسه فوق العاده کمیته انضباطی که تشکیل شد تعداد پروندههای راکد در کمیته انضباطی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به صفر رسید. این دستاورد بزرگی است زیرا تکلیف پرونده دانشجو مشخص شده است بدین صورت که یا دانشجو به مدت مشخص تعلیق شده یا توبیخ کتبی شده یا مثلا در بدترین وضعیت از دانشگاه اخراج شده است.
تدریس هم می کنید؟
بله، در دانشکده محیط زیست واحد علوم و تحقیقات مشغول تدریس مکانیک سیالات و روش تحقیق هستم.
بعد از یک سال و چند ماهی که در این پست مشغول به فعالیت هستید اگر قرار به انتخاب باشد، بین معلمی ،مهندسی و معاونت کدام یک را انتخاب می کنید؟
معلمی عشق من است و با آن زندگی می کنم؛ مهندسی حرفه من است؛ مدیریت نیز خدمتی است که بنده باید به جامعه ارایه دهم.
فکر می کنید در کدام یک از آنها بهتر هستید؟
انجام تکتک آنها برای من لذت بخش است زیرا با معلمی انرژی میگیرم، با مهندسی نیازهای حرفه ای ام را مدیریت می کنم و از کار در معاونت دانشگاه حس مفیدبودن دارم .
با این همه مشغله در معاونت دانشجویی، آیا پدر خوبی هم هستید؟
من دو فرزند پسر دارم. پسر اولم محمدرضاست که 9 سال دارد. او سال گذشته با اولین کتابش به عنوان کوچکترین نویسنده ایران شناخته شد . دومین کتاب او نیز حدود دو ماه پیش تمام شد و الان در مرحله دریافت جواز است. محمدرضا همزمان با دومین کتاب، تالیف اولین کتاب خود به زبان انگلیسی را شروع کرده است که تا شهریور 94 منتشر خواهد شد. پسر دومم هم امیرعلی، دو سال سن دارد.
آیا به اندازه کافی برای آنها وقت صرف می کنید؟
تلاش کردهام با بچههایم زیاد وقت بگذرانم، اما یک سری برنامههای ثابت داریم مثل سفر که همراه هم هستیم .
آیا بعد از قبول معاونت این فرصت ها کم نشده است؟
بعضی از برنامههای روزانه که با بچه ها داشتم کم شده است اما یک سری سفرها و دوره ها را حتما برگزار میکنیم ولی از خودم به عنوان پدر راضی نیستم.
آیا همسرتان با ساعت کاری شما مشکل ندارد ؟
یکی از دلایل موفقیت بنده داشتن همسر خوب است . در واقع مدیریت خانه و خانواده برعهده همسرم است و مدیریت اجتماعی و اقتصادی خانواده نیز با من.ولی مطمئن هستم زمان کافی برای همسر و فرزندانم صرف نمی کنم وشرمنده آنها هستم.
دکتر میرزاده بارها گفتهاند همه دانشجوها مانند فرزندان من هستند، به همین خاطر می توان گفت که بخشی از مسولیت این فرزندان نیز با شماست. مدیریت فرزندان خودتان سخت تر است یا دانشجویان؟
اینها دو جامعه متفاوت هستند. خواستههای بچههای خودم به دلیل کم سالبودن، کوچک است اما خواستههای دانشجوها به حق و معقول، بزرگتر است. در محیط خانه شاید بتوانم از کنار خواسته فرزندان خودمان بگذرم اما خواسته های جامعه دانشجویی را به هیچ عنوان نمی توان نادیده گرفت .
نارضایتی پدر و فرزند در خانواده با مهر پدر و فرزندی قابل حل و فصل است اما نارضایتی دانشجوئی یا نیاز دانشجویی یک امر صنفی است و مدیریت و کسب رضایت کار ساده ای نیست ولی همه تلاشم را می کنم تا نارضایتی و نارسایی را کم کنم.
انتهای پیام/