«قصه ظهر جمعه»؛ 80 سال همراهی با مخاطبان رادیو
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، در دورانی که به نظر میرسد شبکههای اجتماعی و بستر بیپایان اینترنت، سلطان بلامنازع قلمرو رسانه و ارتباطات شدهاند، رادیو در کنار مخاطبان وفادارش، همچنان پرقوت به حیات خود ادامه میدهد.
در هشت دههای که از آغاز به کار رادیو در ایران گذشته است، برنامههای پرشنونده و خاطرهساز فراوانی به رادیو آمدهاند. این برنامهها بعد از مدتی به بخشی از خاطره جمعی ایرانیان تبدیل شده و در ذهن آنان ماندگار شدهاند.
سیاست احیا و تقویت برنامههای خاطرهانگیز
در سالهای دهه شصت برخی برنامههای رادیویی همچون «قصه ظهر جمعه»، «صبح جمعه با شما» و «سلام صبح به خیر» به دایره برنامههای پرمخاطب رادیو اضافه شد. این برنامهها با فراز و فرود و شدت و ضعف در طول چهار دهه اخیر به کار خود ادامه دادهاند و مخاطبان خاص خود را نیز داشتهاند.
چند سالی است که روند احیا و یا تقویت این برنامهها در دستور کار رادیو و بهویژه مدیران رادیو ایران بهعنوان قدیمیترین شبکه رادیویی قرار گرفته است. شاید برنامههای رادیویی از حیث کمیّت مخاطبان به دوران طلایی دهه پنجاه و شصت نرسد، اما از لحاظ کیفی تقویت و احیای این برنامهها میتواند رادیو را همچنان در جایگاه همنشین قدیمی مخاطبان حفظ کند.
ظهرهای جمعه با طعم حکایت و خیال
یکی از برنامههای خاطره انگیز و جذابی که از نیمه دوم دهه شصت تا اواخر دهه هفتاد از رادیو ایران پخش میشد «قصه ظهر جمعه» بود.
برنامه قصه ظهر جمعه درسال 1319 توسط فضلالله مهتدی (صبحی) به فاصله یک هفته از آغاز پخش اخبار رادیو ایران، و یک ماه از تأسیس رادیو ایران بنیانگذاری شد. این نویسنده داستانهای کودکان حدود ۲۴ سال قصهگویی این برنامه را بر عهده داشت.
پس از او به ترتیب علی جواهرکلام، ایرج گلسرخی، حمید عاملی و مصطفی موسوی گرمارودی هر یک از چند ماه تا حداکثر پنج سال، گویندگی این برنامه پر شنونده رادیویی را بر عهده گرفتند.
آخرین قصه گوی این برنامه محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) برای ۲۴ سال از ۲۲ بهمن ۱۳۶۰ تا ۱۵ مهرماه ۱۳۸۴ راوی داستانها بود و رکورد کمنظیری از خود بر جای گذاشت.
این داستان نویس و منتقد ادبی دربارهٔ دلیل پایان قصه گویی اش گفته بود که قبل از آنکه مخاطب از برنامه سیر و روگردان شود باید به آن پایان داد.
برنامه در دهه ۶۰ بخصوص از برنامههای بسیار پرطرفدار رادیو بود. بر اساس یک نظرسنجی سازمان صدا و سیمای ایران این برنامه در سال ۱۳۶۳ دومین برنامه پرشنونده رادیو شناخته شد (پس از صبح جمعه با شما). تا آنجا که بسیاری از دولتمردان و مسئولان وقت نظام از شنوندگان آن بودند.ضمن این کهاین برنامه در بین رزمندگان جبههها هم محبوبیت داشت.
محمدرضا سرشار در 23 خرداد سال 1332 به دنيا آمد. خانوادهاش در اصل شيرازي بودند، از كودكي علاقه شديدي به مطالعه داشت و در دوره دبيرستان، جذب برنامههای مذهبی و فرهنگی مسجد شد. مطالعه فراوان كتابهای مذهبی و بهرهگيری از برنامهها و سخنرانیهای دلنشين مسجد، پايههای اعتقادی او را محكمتر ساخت.
گرايش به نوشتن در او به شكل گستردهای ريشه دوانده، و او را برای نوشتن مصممتر از پيش كرده بود. قصه «برفی» اولين اثری بود كه در كلاس درس دوره آموزش سپاه دانش نوشت و نشانههايی از استعداد خود را آشكار كرد. در سال 54 در رشته مهندسی صنايع دانشگاه علم و صنعت پذيرفته، و برای ادامه تحصيل روانه تهران شد. اين هجرت، آغاز نوينی برای بروز استعدادهای بالقوه او شد؛ به طوری كه همزمان با حضور در دانشگاه به تدريس در مدارس پرداخت.
با شروع انقلاب در كشور و تعطيلی دانشگاهها، سالهای تحصيل به درازا كشيد و سرانجام در سال 61 پس از گذراندن موفق 81 واحد درسی، اين رشته را ناتمام گذاشت و به اخذ مدرك فوق ديپلم اكتفا كرد. بین سال های 61 تا 63 به تحصيل در رشته نمايشنامهنويسی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران پرداخت، اما در سال 63 و در چهارمين ترم تحصيلی، با آن که نامزد بورسیه شدن برای ادامه تحصیل در خارج کشور (ترجیحاً انگلیس) بود، آن را هم ناتمام رها كرد.
در سال 1381، در رشته نمايش دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد تهران مركز به تحصيل مشغول شد، اما پس از مدت كوتاهی، آن را نيز رها كرد. سرانجام نيز در سال 1385 به خاطر مجموعه فعاليتهای ادبی و فرهنگی 30 ساله خود، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دريافت نشان درجه يك ادبی (معادل دكتری) نايل آمد.
یک موسیقی حزین و آرامشبخش
رضوان موسوی تهیهکننده قصه ظهر جمعه در اوایل دهه نود در گفتگویی درباره موسیقی خاطرهانگیز این برنامه رادیویی میگوید:بنا به گفتههای آقای سرشار در سال 60 موسیقی برنامه بخشی از موزیک متن فیلم «میشل استروگف» بود. موسیقی بدی هم نبود، اما دو مشکل اساسی داشت. یکی این که بکر و بدیع نبود و دوم غربی بود و با برنامه کاملاً شرقی و ایرانی مثل قصه ظهر جمعه تناسب نداشت.
وی میافزاید:در نهایت آقای سرشار سفارش کار دادند که حاصل آن همین آرم جا افتاده و پذیرفته شده فعلی شد. سازنده این موسیقی علی غلامعلی است.
قصههایی که تکرارشان هم لذتبخش است!
پس از پاییز سال 84 و تعطیلی برنامه «قصه ظهر جمعه» در چند مرحله این برنامه رادیویی توسط گویندگانی همچون مریم نشیبا، علی عابدی و امیر حسین مدرس برای شنوندگان رادیو پخش شد اما از آنجایی که این برنامه در ذهن مخاطبان با صدای گرم و ساده سرشار نقش بسته بود گویندگی این گویندگان توانمند هم دیری نپایید. سرانجام از سال 1395 مقرر شد که بازپخش برنامههای قدیم قصه ظهر جمعه با صدای محمدرضا سرشار از رادیو پخش شود.
با توجه به محتوای این برنامه و این که به زمان خاصی وابسته نیست این امکان وجود دارد که بخش قابل توجهی از برنامههای دهه شصت و هفتاد دوباره به مخاطبان ارائه شوند.ضمن این که تغییر نسل و گذشت زمان هم مانع از تکراری بودن قصهها خواهد شد.
احیای دوباره این برنامه حتی به صورت بازپخش اقدام مناسبی از سوی مدیریتی رادیو است که باعث میشود. مخاطبان قدیم با یک برنامه ماندگار خاطرهبازی کنند و شنوندگان جوان تر هم از شنیدن قصههای کهن لذت ببرند. اقدامی که میتواند برای بسیاری از برنامههای ماندگار رادیو نیز اتفاق بیفتد.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/