چشمک اصلاحطلبان به ترامپ/ چرا غربگراها اصرار به مذاکره با آمریکا دارند؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه وطن امروز در گزارشی به چرایی اصرار اصلاحطلبان بر زمینهسازی برای مذاکره با آمریکا در صورت رأی آوردن جو بایدن در انتخابات آتی پرداخته است که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
رویاپردازیهای اصلاحطلبان
رسانههای اصلاحطلب این روزها عملا تبدیل به ستاد انتخاباتی دموکراتها در ایران شدهاند و سعی میکنند اینطور نشان دهند که رای آوردن جو بایدن میتواند آغازی بر رویکرد پیشین دولت در انجام مذاکراتی با دولت آمریکا باشد.
رویاپردازیهایی که بیش از هر چیز سعی دارد در صورت انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا، پروژه جدید اصلاحطلبان را بر مبنای لزوم تکرار دولتی همانند دولت روحانی در افکار عمومی مطرح کند و با کاسبی از نارضایتیهای اقتصادی، امکان عبور از این موقعیت را به آغاز دور جدیدی از مذاکرات با دولت دموکرات پیوند بزند.
در این میان ترامپ نیز که همواره میل زیادی به وادار کردن ایران به آغاز مذاکرات با آمریکا، پس از خروج یکطرفهاش از برجام داشته است، با همراهی و همصدایی بخشی از اصلاحطلبان مشعوف شده است.
وی که تا چندی پیش با طرح این مساله که از آغاز مذاکرات با ایران پیش از انتخابات آبانماه استقبال میکند، سعی کرده بود بخشی از جریانات سیاسی را برای پیگیری مطالبه خود به صف کند، روز گذشته در جمع برخی حامیان خود در ایالت آریزونا با تکرار این ادعا که ایران خواستار پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات ریاست جمهوری آمریکاست، گفت: [اگر من پیروز شوم] در ماه اول یا زودتر به توافقی با ایران دست خواهیم یافت.
وی همچنین ادعا کرد: ایران بسیار مشتاق انجام یک توافق است اما من گفتم که تا پس از انتخابات صبر کنیم.
حیات مذاکراتی اصلاحطلبان
این مواضع ترامپ در حالی است که بررسی جریان رسانهای اصلاحات بخوبی گواه این است که این جریان پروژه طرح گفتوگو با آمریکا حتی پیش از برگزاری انتخابات این کشور را با جدیت دنبال میکند و از آن به عنوان تنها راهکار برونرفت از اغمای سیاسی خود یاد میکند.
در همین زمینه صادق زیباکلام در گفتگو با روزنامه آرمان ملی گفته بود: بنده در گذشته معتقد بودم بین ایران و آمریکا بحران ایجاد شده است.
این در حالی است که مدتهاست به این نتیجه رسیدهام که باید به جای کلمه بحران از باتلاق استفاده کنم.... معتقدم تنها راهی که میتواند ایران و آمریکا را از این باتلاق نجات دهد به تعبیر من برجام 99 است؛ مانند توافق برجام در سال 94. بنده معتقدم ما باید به دنبال برجام دیگری با آمریکا باشیم.
همچنین هفته گذشته سعید حجاریان در بخشی از یادداشت خود برای روزنامه شرق با عنوان «خشمگین از امپریالیسم؛ ترسان از انقلاب» که عنوان یکی از جزوات امیرپرویز پویان، از رهبران چریکهای فدایی خلق نیز بود، با بیان مواضع چهارگانه میان «مذاکره»، «جنگ»، «داخل» و «خارج» و استنتاج این نکته که اصلاحات در نقطه بنبست خود قرار گرفته است، به بیان راهکارهایی در زمینه برونرفت از این بنبست اشاره کرده و نوشته بود: «بخشی در داخل معتقد است نباید از سطح اصلاحات نمایشی فراتر رفت. غافل از آنکه چنانکه گفته شد، زمان به ضرر کشور در حال سپریشدن است و چنانچه اصلاحات ساختاری کلید نخورد، شاید خیلی زود دیر شود! در این شرایط بهگمان من باید به طور عاجل در ۲ جبهه مذاکراتی صورت بگیرد.»
اظهارات حجاریان مبنی بر بایسته بودن اصلاحات و خروج از بنبست با آغاز دور جدید مذاکرات در حالی است که چهرههای شناختهشده دیگری از جریان اصلاحات نیز در ماههای گذشته هرگونه حیات سیاسی این جریان را در گرو مذاکره با آمریکا و پذیرش عقبنشینیها در مقابل ترامپ دانسته بودند.
خطی که پیش از این در جریان نامه 77 فعال اصلاحطلب در میانه ناآرامیهای آبانماه سال گذشته برای نخستین بار مطرح شده بود و بر اساس آن به دنبال سوق دادن نارضایتیهای اجتماعی و معیشتی به سمت پذیرش مجدد مذاکرات با آمریکا و امید بستن به بهرهگیری حداقلی از امتیازات ترامپی است که خود به عنوان عاملی خودسر در خروج از برجام است که آمریکا در آن عضویت داشته است.
تاکتیک انتخاباتی یا هویت تشکیلاتی؟
در سالهای اخیر هر جا سخنی از اصلاحطلبان بوده، بحث مذاکره با آمریکا و پیگیری طرح برجام 2، 3 و... نیز مطرح بوده است.
گویا اصلاحطلبان پس از به دست گرفتن قدرت در دهه90 و در سایه شعارهای تبلیغاتی که حول مقوله سیاست خارجی میچرخیده است، برای قرار دادن خود در معرض آرا و اقبال عمومی هیچ برنامه و رویکرد دیگری نداشتهاند و پیوند سیاسی آنها با مقوله مذاکره با آمریکا فراتر از یک پیوند استراتژیک یا مقطعی، تبدیل به یک پیوند هویتی شده است که بدون وجود آن قادر به اثبات موجودیت خود نیستند.
آغاز دولت دوم روحانی و خروج آمریکا از برجام توام با سقوط اعتبار سیاسی اصلاحطلبانی شد که با کلیدواژه مذاکره خارجی موفق به پیروزی در انتخابات سالهای 92، 94 و 96 شده بودند.
در شرایطی که اصلاحطلبان با فقدان اعتبار اجتماعی شاهد افول جایگاه سیاسی خود و کاهش اقبال عمومی برای تکرار پیروزیهای سیاسی خود بودند، یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند سال گذشته با کاهش محسوس رغبت بدنه اجتماعی این جریان مواجه شد و مجید انصاری، سرلیست این جریان در پایتخت تنها با کسب 60 هزار رای در انتخابات شکست سنگینی خورد.
در این موقعیت تکرار ایده برجام و طرح این صورت مساله که خروج کشور از مشکلات اقتصادی، راهی جز مذاکره با آمریکا و توافقی جدید ندارد، به عنوان یک استراتژی رقابت سیاسی نیز قابل فهم است.
تا زمانی که جامعه نسبت به این مقوله حساس نشده و مطالبه آن را طرح نکند، اصلاحطلبان در قالبی دیگر توانایی معرفی خود و اقناع جامعه برای اعتماد مجدد را ندارند، بر این مبنا تلاش دارند با تکعاملیتی کردن وضعیت موجود و ارائه مجدد راهکار مذاکراتی راه را برای ادامه حیات خود و جلوگیری از انزوای بیش از پیش سیاسی هموار کنند.
فارغ از نتیجه انتخابات آمریکا و رای آوردن بایدن یا ترامپ، اصلاحطلبان در ماههای آینده بیش از پیش مقوله مذاکره با دولت آمریکا را تکرار خواهند کرد.
هویت سیاسی آنان ایجاب میکند در این برهه زمانی که شاهد سقوط یک به یک پایگاههای اجتماعی خود هستند، مذاکره با آمریکا و الزام آن را به عنوان دال مرکزی گفتمان خود به اشکال مختلف تکرار کنند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/