بحران قطر-عربستان به فروپاشی شورای همکاری خلیجفارس منجر میشود؟/ گزینههای پیش روی اعراب
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، با گذشت بیش از سه دهه از عمر شورای همکاری خلیجفارس، به نظر میرسد این نهاد نتوانسته اتحاد کامل میان اعضا برقرار کند و حتی شدت یافتن اختلافات میان آنها گمانهزنیها مبنی بر احتمال فروپاشی شورا را قوت داده است. تلاشهای میانجیگرانه کشورهایی چون کویت و آمریکا برای حل بحران قطر با عربستان و متحدان آن تاکنون راه بهجایی نبرده است، گرچه آمریکاییها دست از تلاش برای پایان دادن به بحران سیاسی و متحد کردن اعراب حاشیه خلیجفارس ضد ایران برنداشتهاند اما بررسی سناریوهای آینده بحران نشان میدهد وضعیت شورا آنقدر وخیم است که دیگر نخواهد توانست مثل سابق روی پای خود بایستد را ایفا کند، البته اگر زنده بماند.
تشکیل شورای همکاری در سال 1981 که گفته میشود محرک اصلی آن نگرانی حاکمان جنوب خلیجفارس از احتمال تکرار سرنوشت شاه برای حکومتهای سلطنتی خود بود، موجب رفع بالمره اختلافات میان اعضا نشد. قطر از زمان استقلال خود در سال 1971 و حتی پیش از آن اختلافات عمدهای با عربستان و امارات داشت، مسئلهای که تا حد زیادی از تلاش قطریها برای استقلال از عربستان ناشی میشد. یکی از اهداف اساسی عربستان در ترسیم سیاست خارجی خود به دست آوردن جایگاه رهبری سیاسی جهان اسلام بهویژه کشورهای عربی و جلب حمایتهای آنان در جهت منافع خود است، اما قطریها هیچگاه موافق دادن چنین نقشی به عربستان نبودهاند.
بیشتر بخوانید:
در گذشته، قطریها جسارت برداشتن قدمهای بزرگ در مسیر تأمین خواسته خود را نداشتند، اما در سالهای اخیر قدرت گیری قطر موجب شده حکام این کشور برای عملی کردن رؤیای خود مبنی بر استقلال و تبدیلشدن به قدرت منطقهای گامهای عملی بردارند. توان راهبردی قطر در زمینه انرژی و برخورداری عظیم از منابع گازی، سبب شده است که قطر دارای قدرت وسیعی در حوزه اقتصاد باشد. علاوه بر این یکی از ابزارهای مهم قدرت قطر فعالیتهای گسترده رسانهای است که با شبکه الجزیره شناخته میشود. این قدرت اقتصادی و رسانهای این اختیار را به دولتمردان قطر داده که بتوانند در چالش جدی با عربستان، سیاستهای مستقلتری در پیش بگیرند.
راهبرد «استراتژی اجبار» آل سعود علیه قطر
اقدامات جسورانه قطر و البته تهاجمیتر شدن سیاست خارجی عربستان پس از روی کار آمدن ملک سلمان موجب شد که سعودیها و متحدان آن استراتژی اجبار (Coercive Diplomacy) یعنی استفاده عمدی و هدفمند از تهدیدات آشکار به استفاده از زور را برای تسلیم کردن قطر برگزینند. در استراتژی اجبار، موفقیتآمیز بودن تهدید وابسته به برداشت بازیگر هدف از تهدید و دیگر فاکتورهایی است که در محاسبات وی دخیل هستند. قطر کشوری کوچک محسوب میشود و این نوع کشورها در عرصه بینالملل بیشتر نگران بقای خویش هستند تا مسائل دیگر.
قطر از زمان شروع بحران با عربستان نشان داده ضربه خوردن به پرستیژ خود را برنمیتابد و هنوز متقاعد نشده که هزینه مقاومت بیشتر از هزینه سازش است.
بحران کنونی در خلیجفارس باعث شده که روند گسترش همکاریها بهطور کامل متوقف شود. شدت اختلافات میان اعضای شورای همکاری خلیجفارس به حدی است که آخرین اجلاس سالانه شورای همکاری دیماه سال گذشته با حضور کمفروغ نمایندگان اعضا برگزار شد و بهسرعت نیز خاتمه یافت. همچنین بحران باعث شده که تلاشهای عربستان برای تشکیل ائتلاف علیه ایران تقریباً متوقف شود. بحران، ضربات اقتصادی بزرگی را نیز به این بلوک در خلیجفارس زد و سبب شد مذاکرات مربوط به ایجاد مناطق آزاد تجاری با مشارکت طرفهای اروپایی، چین و انگلیس تعطیل شوند.
در این میان سه سناریو در خصوص وضعیت شورای همکاری خلیجفارس در آینده نزدیک قابل پیشبینی است:
1. تداوم وضع موجود: اختلافات اساسی در شورا ادامه دارد و عربستان و قطر به تفاهم برای عبور از بحران دست پیدا نمیکنند. از عواملی که باعث قوت قلب حکام قطری میشود میتوان به ثروت هنگفت آنها که شامل بیش از 300 میلیارد دلار موجودی صندوق ذخیره ارزی میشود، وجود پایگاه آمریکا در این کشور و نیز نداشتن پیوند اقتصادی نزدیک با همسایههای عرب خود که تقریباً همه اقتصاد نفتی دارند اشاره کرد. عربستان و متحدان آن سعی کردهاند با طرح اخراج یا تعلیق عضویت قطر، این کشور را مجاب کنند مطابق خواستههای آنها عمل کند. از طرفی قطر نیز با طرح خروج خودخواسته از شورا خواسته کشورهای محاصره کننده را وادار کند از اعمال فشار دستبردارند. اما تاکنون تهدیدهای طرفین عملی نشده است.
2. فروپاشی شورای همکاری: درصورتیکه قطر اقدام به خروج از شورای همکاری کند یا توسط اعضا اخراج شود، میتوان انتظار داشت که شورای همکاری تداوم نداشته باشد. عملکرد سعودیها بهخصوص در بحران یمن نشان میدهد آل سعود بهشدت نگران وجهه جهانی و منطقهای خود هستند و بهراحتی دست از خواستههای خود برنمیدارند. اگر سعودیها از ناتوانی خود در تحمیل خواستهها به قطر پریشان شوند و تصمیم به افزایش فشار بگیرند، میتوان انتظار داشت فروپاشی رقم بخورد. فاکتور مهم دیگر رابطه قطر با آمریکاست. ترامپ از زمان روی کار آمدن، رفتار نامعقولی با متحدان این کشور داشته است و ازجمله شیخنشینهای حاشیه خلیجفارس را تهدید کرده که باید پول بیشتری به آمریکاییها بپردازند، چون این حکومتها بقای خود را مدیون آمریکا هستند.
درصورتیکه آمریکا قصد فشار بیشتر بر قطر بر سر مسائل اقتصادی داشته باشد میتوان انتظار داشت قطریها بیشازپیش از آمریکا و بهطریقاولی از عربستان دور شوند.
فشار آمریکا به قطر برای پذیرش طرح موسوم به معامله قرن نیز یک فاکتور تأثیرگذار است. قطریها با وجود برقراری روابط پنهانی و بعضاً تجاری با رژیم صهیونیستی، هنوز از حامیان سرسخت فلسطینیها محسوب میشوند و احتمال کمی وجود دارد که دست از حمایت از متحد نزدیک اخوانی خود یعنی حماس بکشند. به نظر میرسد بحران سوریه نیز رو به فروکش کردن باشد و حامیان منطقهای براندازی نظام سوریه از تحقق این مسئله ناامید شده باشند و این مسئله موجب میشود نیاز قطر به آمریکا و عربستان کمتر شود. تیرگی روابط آمریکا با متحد نزدیک قطر یعنی ترکیه نیز موجب شده دوری از آمریکا برای قطریها راحتتر شود.
3. احیای شورای همکاری: به نظر میرسد ترامپ قصد فشار فزاینده بر عربستان و قطر برای رسیدن به یک تفاهم بینابینی دارد تا شرایط را برای بازسازی نقش شورای همکاری خلیجفارس در مهار جمهوری اسلامی مهیا کند. سال گذشته، اولین نشست روسای ستادهای کل نیروهای مسلح کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در کویت با حضور همتایان آمریکایی، اردنی و مصری آنها برای نخستین بار پس از بحران برگزار شد. برخی نشریات اعلام کرده بودند که این نشست جزئی از مقدمات تشکیل ائتلاف سیاسی و امنیتی موسوم به ناتوی عربی است که در چارچوب برنامههای آمریکا برای محاصره ایران قرار دارد.
فارغ از اینکه کدام سناریو عملی شود، میتوان با قاطعیت گفت که بحران اخیر زیانهای سیاسی و اقتصادی زیادی بر پیکره شورای همکاری وارد ساخته است، بهطوریکه احتمالاً دیگر این شورا نتواند همانند گذشته در مسائل منطقه کنشگری فعال باشد و از سازمانی نسبتاً هماهنگ و تأثیرگذار به سازمانی تشریفاتی چون اتحادیه عرب تبدیل شود. قطریها با صراحت اعلام کردهاند که روابط اعضای شورای همکاری دیگر ازنظر سیاسی مثل قبل نمیشود. به نظر میرسد کشورهایی چون عمان و کویت که هماهنگی کمتری با عربستان نسبت به امارات و بحرین دارند نیز از برخورد عربستان ناراضی هستند و دیگر مثل قبل روی شورا حساب نخواهند کرد.
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/