دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

اجازه ندهیم ادامه حواشی فیتیله مثل برنامه جمعه‌اش تلخ باشد

سید مصطفی صابری در روزنامه خراسان نوشت: حواشی مربوط به برنامه روز جمعه فیتیله و اشتباه بزرگی که در آن رخ داد هنوز ادامه دارد. اتفاقی که واقعاً ناراحت کننده بود اما تا حواشی بعدش هم تلخ نشده باید فکری کرد.
کد خبر : 48981
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در ادامه این یادداشت آمده است: رنگین کمان را تصور کنید، از چند رنگ مختلف تشکیل شده، اما هر وقت اسمش را می شنوید یک کلیتِ واحد و زیبا در ذهن تان متبادر می شود که بدون هر کدام از رنگ ها دیگر ماهیتش رنگین کمان نیست. شاید زیبا باشد اما زیبایی قبل را ندارد. یک تیم ورزشی هم همین طور، از آدم های مختلف با ویژگی های مختلفی تشکیل شده اما تاکید روی تفاوت ها نیست بلکه روی هدف مشترک آن هاست یعنی پیروزی. اصلاً تفاوت هاست که یک زوج، یک خانواده، یک محله، یک شهر و یک کشور را زیبا می کند چون آدم ها مکمل هم هستند.


ما مردم ایران هم علیرغم تنوع در قومیت ها، شباهت های زیادی در دین، ملیت و خیلی چیزهای دیگر داریم و در کنار هم یک مفهوم واحد به نام ایران را می سازیم و بدون هر قومیت این مفهوم آن ویژگی های قبلی را ندارد. وطن یک اجتماع نیست، در اجتماع آدم ها فقط برحسب یک اتفاق و بدون هیچ حس مسئولیت و تعهدی، گرد هم جمع شده اند. اما وقتی درباره مفهومی مانند وطن صحبت می کنیم یعنی داریم به جای اجتماع از جامعه حرف می زنیم، جامعه ای که یک اجتماع هدفمند است و آدم ها با دلایل مشخصی با محوریت یک مرز جغرافیایی و با تاکید روی ویژگی های وحدت بخشی مثل دین، دور هم جمع شده اند تا یک مفهوم بزرگ را بسازند و در کنار هم برای تعالی وطن تلاش کنند. در یک جامعه قومیت ها باعث پویایی و تکامل یکدیگر می شوند.


معرفی قومیت ها و ویژگی های شان نباید جزو خط قرمزها باشد، به طور مثال نباید از لهجه شیرین شیرازی یا خون گرمی جنوبی ها به راحتی گذشت. شخصیت جناب خان یا آقای همساده در خندوانه و کلاه قرمزی روی همین ویژگی های لطیف و شیرین تاکید دارند. از قضا جنوبی ها هم از این که در عین خون گرمی جناب خان، گاهی این شخصیت، خالی بند معرفی شود، چون در نیت خوب برنامه ای مثل خندوانه که هدفش شاد کردن مردم است شکی ندارند دلگیر نمی شوند. اما این استفاده از لهجه ها تا جایی لطف دارد که گویای ویژگی های اخلاقی آن ها باشد و به معرفی بهترشان کمک کند نه آن که باعث شود چهره واقعی آن ها مخدوش شود و مورد توهین قرار بگیرند. آن چه در فیتیله جمعه اتفاق افتاد متاسفانه چیزی جز توهین با بی سلیقگی محض نبود، بی سلیقگی از این نظر که معلوم نبود پخش چنین آیتم مشمئز کننده و بی هدفی، ولو که شخصیت ها هیچ لهجه خاصی هم نداشتند چه فایده ای می توانست برای کودکان داشته باشد؟


آیا برای آموزش مسواک زدن هیچ داستان سرراستی که اینقدر زشت نباشد وجود نداشت؟ ابعاد تلخ ماجرا با لهجه شخصیت ها بیشتر هم شد. اما از آن طرف عذرخواهی سریع عوامل و برخورد قاطع صدا و سیما نشان داد عزم جدی در حفظ کرامت قومیت ها به عنوان من و تویی که یک «ما» را تشکیل داده ایم وجود داشته و دارد و همه چیز ناشی از یک اشتباه سهوی بوده است. این که چطور خود عوامل برنامه و پس از آن عناصر نظارتی بر پخش برنامه، چنین اشتباه بزرگی را مرتکب شدند، غیر قابل درک است اما از طرفی نباید فراموش کرد که همین عموهای فیتیله ای نه تنها در برنامه های شان، بلکه طی این سال ها در چندین و چند برنامه خیریه، بدون هیچ چشمداشتی کوشش های فراوانی برای شادی بچه ها انجام دادند و حالا که به اشتباه خود پی برده اند و با دیگر عوامل هم برخورد شده، نیاز است برای حفظ وحدت همان کلیت بزرگ یعنی ایران اسلامی که همگی دوستش داریم به فکر گذشت و بزرگواری بود.


حق چیز مهمی است اما گذشت و سعه صدر هم با ارزش است. این که حقی ثابت شده به خودی خود با ارزش است و شاید لازم نباشد حالا که طرف مقابل به اشتباهش پی برده و بدون هیچ توجیهی پوزش می خواهد، بیشتر از این پافشاری کرد و عرصه را برای برخی که از خدشه دار شدن هویت ما ایرانی ها نفع می برند باز گذاشت. به قول امیر تتلو چهره فعال در شبکه های اجتماعی: «آذرى ! غیرتى جدى عادى !! هر کی ام که باما طرف شد آغلادى گدّى یادّى ولى اگه کسى شوخى کرد یا اشتباه کرد و معذرت خواهى کرد سریع می بخشیمش و دلمون گنده تر و جنبه مون بیشتر از این حرفاس...» شاید چاره کار، در کنار حفظ حرمت ها، کمی مهربانی باشد و عشق و اطمینان، به قول مهراب قاسم خانی: «همه مون داشتیم کنار هم زندگى می کردیم و حال می کردیم. شوخى می کردیم و جوک می گفتیم، ولى به هم اطمینان داشتیم چون دوست داشتیم همو. همه قومیت ها و لهجه ها توى نمایش هاى تلویزیونى کنار هم زندگى و با هم شوخى می کردن.


رادیو که کلاً روى لهجه می چرخید. همه مون صبح جمعه با شما رو گوش می کردیم و دوستش داشتیم. شخصیت هاى ترک و لر و شمالى و جنوبى و تهرانى و اصفهانى و شیرازى کنار هم داشتن زندگى می کردن و جوک می گفتن و با هم شوخى می کردن و به هیچ کسى هم برنمی خورد. چون می دونستیم دوست داریم همو. به هم اطمینان داشتیم. ما و شما نداشتیم. همه مون ما بودیم. بر اساس قومیت دوستامون رو انتخاب نمی کردیم. بر اساس قومیت ازدواج نمی کردیم. اینجورى تربیت شده بودیم. اینجورى بهمون یاد داده بودن. توى خونِ مون بود... یادش بخیر..»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب