بررسی نقش و ابعاد تأثیرگذاری زنان در اقتصاد مقاومتی
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، از مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ابتدای این پژوهش نگاشته شده است اقتدار ملی مسئله مهمی است و برای حفظ اقتدار یک جامعه باید به جزئی از آن که اقتدار اقتصادی است توجه ویژهای شود.
این نکته در سخنان رهبری نیز همواره مورد تأکید بوده است، ایشان در این خصوص میفرمایند: مسائل اقتصادی، بسیار مهم بوده و یک رکن اقتدارملی، اقتداراقتصادی است.
همچنین نیاز ما به اقتصادمقاومتی بیش از کشورهای دیگر است؛ زیرا از یک طرف کشور ما همچون کشورهای دیگر مرتبط با اقتصاد جهانی و مصمم به ادامه این ارتباط است و طبیعتاً از مسائل اقتصادی جهان متأثر خواهد بود و از طرف دیگر نظام اسلامی، بهدلیل استقلال خواهی، عزت مداری و تأکید بر تحت تأثیر قرار نگرفتن سیاست قدرتهای جهانی؛ مورد تهاجم و سوءنیت بوده است.
بنابراین هدف کلی این پژوهش شناسایی نقشهای زنان در ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی، چگونگی تأثیرگذاری آنها و تولید محتوای آموزشی و ترویجی در مسیر گفتمانسازی و استفاده از ظرفیت زنان در عرصه اقتصاد مقاومتی است.
با توجه به هدف پژوهش این سؤالات مطرح میشود: نقشهای زنان در اقتصاد خانواده و جامعه کدام است؟ چگونه میتوان از ظرفیت جامعه زنان در راه پیادهسازی اقتصاد مقاومتی در کشور بهره برد؟ برای مشخص شدن ابعاد تأثیرگذاری زنان در اقتصاد مقاومتی، به تحلیل محتوای نظرات صاحبنظران، خبرگان و مسئولان در این خصوص پرداخته شده و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، ابعاد تأثیرگذاری زنان در اقتصاد مقاومتی مشخص شده است.
بخش نتیجهگیری این پژوهش بهشرح ذیل نگاشته شده است:
با توجه به نقشهای زنان در قالب مادری و همسری و رعایت نکاتی در پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی میتوانند نقش بسزایی داشته باشند.
میتوان به مدیریت مصرف انرژی، مبارزه با مصرفگرایی و مصرف تولیدات داخلی، آموزش صحیح به فرزندان، خرید بهموقع اشاره کرد.
دیگر مصادیق تأثیر زنان در اقتصاد مقاومتی مسئله اشتغال است. ازاین منظر اشتغال بانوان هم در بیرون منزل و هم در منزل با عنوان مشاغل خانگی مدنظر بوده است. توسعه کسب وکارهای خانگی با کمک و حمایت صندوقهای قرضالحسنه میتواند بسیار مفید باشد.
نقش زنان کارآفرین در توسعه اقتصادی هم دیده شده است، باوجود زنان تحصیلکرده در کشور، میتوان با یک برنامهریزی صحیح از وجود این نیروهای متخصص در توسعه اقتصادی کشور و در نهایت پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی بهره برد.
مـدیریت منابع مالی خانواده از مهمترین وظایفی است که با تدبیر هـمه اعضا شکل میگیرد.
ارادهکردن برای برخورد آگـاهانه،کـسب دانـش و اقدام مناسب، برپایه اصول و قواعد، نخستین گامهای عملی تغییردهنده و سرنوشتساز زندگی است. در این تغییر و تحولات همه اعـضای خـانواده مـیتوانند نقش مهم و بزرگی داشته باشند؛ پدر در جایگاه کسب کننده درآمد، مادر هم که مدیر خانه است و فـرزندان کـه مصرفکننده هستند.
آنچه اقتصاد خانواده را منحصر بهفرد میکند وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خـانوادگی اسـت؛ رابطهای که بهطور معمول و در غیر از مباحث اقتصادی خانواده یافت نمیشود.
درک این ارتباط درونـی را مـیتوان شاه کلید سالمسازی اقتصاد خانواده دانست. نگرش سیستمی، درک روشنی از تأثیر متقابل سیستم فرعی خـانواده و اقـتصاد را بـر یکدیگر و بر محیط ارائه میدهد.
هدف خانواده که مجموعه بههم پیوستهای تشکیل میدهد، فقط پرورش فرزندان نیست، بـلکه والدیـن که ستونهای اصلی خانواده هستند بـاید حـق اعمال نظر در مدیریت اقتصادی خانواده را داشته باشند.
اختیار و آزادی فرزندان باید در محدودههایی باشد که ظرفیت و توان پذیرش مسئولیت را دارند وگرنه بنیاد خانواده بر پایـه اعـمال ستم و بیعدالتی فرزندان نـسبت بـه پدر و مادر بنا خواهد شد.
بنابراین تربیت اقتصادی را در سه حوزه میتوان به کودکان آموزش داد:
تفکر اقتصادی: با توجه به فهم و درک کودک، مفاهیم اعتقادی مانند رزاقیت الهی، ربوبیت الهی، مالکیت الهی، امانت الهی، توکل، برکت و شکر به کودک آموزش داده میشود.
احکام اقتصادی: با توجه به اینکه فرزندان در سن تکلیف مکلف به اجرای احکام میشوند، اما قبل از آن باید با احکام الهی که توسط پدر و مادر رعایت میشود، آشنا شوند.
مهارت اقتصادی: کودکان نیاز دارند از همان کودکی مهارتهای اقتصادی را بیاموزند. مهارت پسانداز کردن، خرید براساس نیاز، مصرف صحیح، محافظت از اموال.
اگر بخواهیم اقتصاد خانواده را برمبنای اصول دینی و علمی دوام ببخشیم میتوان اصـول زیـر را بهکـار برد:
برنامهریزی اقتصادی خانواده،
ـ جمعآوری اطلاعات وضع موجود در بودجه خانواده،
ـ توازن دخل و خرج،
ـ نظم و ترتیب در مخارج خانواده،
ـ انجام مشاورههای اقتصادی،
ـ توجه به آموزههای دینی،
ـ شناسایی موارد هزینهها در خانواده،
ـ الگوی مصرف در خانواده،
ـ مصرف صحیح.
براساس مأموریت شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای تبیین ابعاد فرهنگی اقتصاد مقاومتی، تلاش برای فرهنگسازی در این زمینه و پیگیریهای مربوطه با حصول به نتیجه و با جمعآوری نظرات خبرگان در کارگروهها و نشستهای تخصصی مجموعهای از راهبردهای کلان فرهنگی و راهکارهای مربوط به هر یک بهشرح ذیل نگاشته شده است:
طراحی الـگوی سـبک زندگی متناسب با اقـتصاد مقاومتی:
ـ بهینه کردن تصمیمگیریهای فردی و جمعی در راستای تقویت اقتصاد داخلی،
ـ اصلاح فرهنگ مصرف وکاهش فاصله سرانه مصرف با کشورهای پیشرفته،
ـ ترویج مصرف صنایع دستی، سنتی و بومی،
ـ تغییر در سبک زندگی مردم و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی،
ـ برنامهریزی برای ارتقای کیفیت، سالمسازی و بهینهکردن فرهنگ و عادات غذایی،
ـ تهیه و اجرای برنامه جامع الگوی صحیح مصرف و مقابله با مصرفگرایی، اسراف و تجملگرایی،
ـ فرهنگسازی در زمینه مصرف پوشاک داخلی با تکیه بر حفظ سنتهای ملی و بهینهسازی اقتصادی.
ترمیم فـرهنگ عمومی در راستای تقـویت اقـتصاد مقاومتی:
ـ تبیین و ترویج اخلاق و فرهنگ اسلامی کار، کارجمعی، صبر هدفمند، جهاد اقتصادی، کارآفرینی، تولیدثروت،کسب رزق حلال، مشارکت و رقابت سالم اقتصادی و پرداخت مالیات بهمثابه وظیفه و ارزش ملی برای تأمین عزت جامعه اسلامی و آحاد آن،
ـ ترویج ساده زیستی برای حاکمان و مسئولان و پرهیز از تجملگرایی و رعایت قناعت و کفاف در مصرف و اجتناب از اسراف،
ـ توسعه و ترویج انضباط اقتصادی در سطح عمومی جامعه،
ـ مبارزه با فرهنگ واسطهگری در اقتصاد و تقویت فرهنگ تولید بهینه،
گفتمانسازی در راستای اقتصاد مقاومتی:
ـ تبیین دقیق ابعاد مفهومی اقتصاد مقاومتی و خارج کردن آن از ابهامات مفهومی،
ـ بسط و تبیین مفاهیم و روشهای اقتصاد مقاومتی در دانشگاهها، حوزههای علمیه و مراکز علمی،
ـ حرکت در جهت ایجاد درک متقابل فرهنگ و اقتصاد و تعامل مثبت فعالان این دو حوزه،
ـ ایجاد تقسیم کار ملی و همگرایی بین دستگاههای متولی حوزه فرهنگی برای گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی،
ـ حمایت از تشکلهای فرهنگی هنری در راستای تولید محصولات و آثار مرتبط با اقتصاد مقاومتی،
ـ مخاطب شناسی گفتمان اقتصاد مقاومتی در سطوح دانشگاهی، مدیریتی و عمومی.
پیشبرد و ارتقای سیاستهای توسعه اقتصاد دانش بنیان:
ـ سرمایهگذاری برای ارتقای مهارتهای نیروی انسانی از طریق هدفمند کردن نظام آموزشی کشور،
ـ حمایت از ابداع و نوآوری و تغییر برنامهها در دانش و فناوری از مأموریتمحور به ترویجمحور و ایجاد محیط مناسب برای فعالیتهای تحقیق و توسعه،
ـ ایجاد امکان دسترسی مطمئن، سریع و ارزان به اینترنت و افزایش امکانات مخابراتی و ارتباطی،
ـ ارائه خدمات عمومی توسط دولت بهصورت برخط به مردم،
ـ مدیریت دانش در اقتصاد توسط دولت که عبارت است از: تصمیمگیری آگاهانه و نظاممند درباره استفاده بهتر از دانش بهمنظور بهبود وضعیت کارایی در سطح کشور.
اصلاح نـظام آموزشی در راستای تقـویت و ترویج اقتصاد مقاومتی:
ـ ترویج مؤثر آموزشهای فنی و هنری در مدارس،
ـ ترویج مهارتهای حرفهای و کارآفرینانه در مقاطع مختلف آموزشی،
ـ اصلاح نگرش دانشآموزان درباره کار، تولید و مصرف،
ـ تأسیس و تقویت رشتههای مرتبط با مدیریت فرهنگی و جذب نخبگان بهمنظور اصلاح ساختارهای مدیریت فرهنگی،
ـ برقراری تعامل میان دانشجویان و پژوهشگران در عرصه فرهنگ و اقتصاد،
ـ بازنگری در نظام تحصیلات تکمیلی و حذف رشتههای فاقد توجیه فرهنگی و اقتصادی،
اصلاح نظام رسانهای و تبلیغاتی در ارتباط با اقـتصاد مقاومتی:
ـ فرهنگسازی در راستای ارزشمند پنداری کار و تولید،
ـ مبارزه با فرهنگ مصرفزدگی و مدگرایی،
ـ حمایت از تولید آثار هنری و رسانهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی،
ـ برگزاری دورههای آشنایی با اقتصاد مقاومتی برای فعالان فرهنگی و رسانهای.
سـیاستگذاری برای افـزایش نقش مردم در نظـام اقتصادی:
ـ ایجاد چشمانداز ملی استقلال اقتصادی، تولید و مصرف فرهنگسازی واصلاح آگاهیها، باورها، گرایشها ونگرشها برای تحقق آن،
ـ ترویج مشتریمحوری و تحقق عدالت در تخصیص و توزیع منابع ثروت و دسترسی به فرصتها، کالا و خدمات،
ـ مقابله همهجانبه، فراگیر و سازمانیافته با ویژهخواری (رانتجویی)، فقر، فساد و تبعیض در عرصههای اقتصادی.
توجه به سویههای اقتصادی برنامههای فرهنگی:
ـ تهیه پیوست اقتصادی برنامههای فرهنگی، جامعنگری در سیاستگذاریها و توجه همزمان به رشد اقتصادی وتعالی فرهنگی، توجه به اثرات مخرب ورود درآمد نفتی به فضای اقتصاد و فرهنگ، توجه به مزیتهای اقتصادی ذخایر فرهنگی، حرکت به سوی ایجاد درک متقابل فرهنگ و اقتصاد و تعامل مثبت فعالان متخصص این دو حوزه.
تدوین برنامه ویژه برای عمـلیاتی کردن بـندهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی در اسناد بالادستی شورا (نقشه مهندسی فـرهنگی، نقشه جـامع علمی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش).
انتهای پیام/4127
انتهای پیام/