دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 فروردين 1399 - 00:05
آنا بررسی می‌کند؛

شرکت توسعه جایگاهی برای متخصصان ورزشی یا سیاسیون؟!/ بررسی عملکرد مدیران و شایسته سالاری در ورزش کشور از نگاه کارشناسان

بررسی عملکرد شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی با استفاده از نظر مدیران و کارشناسان ورزش کشور که در بخش دیگری به آن پرداخته شده است.
کد خبر : 483280
1398052814180333718154854.jpg

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، در ادامه بحث جایگاه مدیریت علمی و شایسته سالاری در ورزش به شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی می پردازیم.در مطلب گذشته به این نکته اشاره گردید که استفاده از ظرفیت درون‌سازمانی و به کارگیری افراد متخصص و همچنین تفویض اختیار به آن‌ها از جمله رموز موفقیت مدیران است که می‌بایست از سوی مدیران ورزش کشور مورد توجه قرار گیرد. با توجه به صحبت‌های وزیر ورزش مبنی بر استفاده از نیروهای درون‌سازمانی و شایسته‌سالاری، در این گزارش سعی داریم با استفاده از نظر کارشناسان عملکرد این شرکت و انتصاب‌های صورت گرفته را مورد بررسی قرار دهیم.


همانگونه که در قبل اشاره شد؛ فعالیت اصلی شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی در دو بخش نگهداری و توسعه اماکن ورزشی خلاصه می‌شود نکته‌ای که بیشتر از هر چیز دیگری نمود پیدا کرده است، بهره‌وری و توسعه مناسب این شرکت در این دو بخش میباشد؛ در کشور تحقیقات علمی زیادی در خصوص نحوه مدیریت اماکن ورزشی صورت گرفته است که به‌ خوبی نشان می‌دهد اماکن ورزشی کشور در بسیاری از موضوعات با استانداردهای جهانی فاصله داشته و نیروهای انسانی متخصص و آموزش‌دیده در خصوص اماکن ورزشی ارتباط مستقیمی با بهره‌وری در این بخش را دارد.


شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی به گفته بسیاری از کارشناسان با اهداف اولیه خود فاصله بسیاری گرفته است و از یک شرکت کوچک و چابک به یک شرکت بزرگ و تعداد قابل‌توجهی نیروی انسانی در حدود ۹۰۰ نفره تبدیل‌ شده است که بخش قابل توجه ای از درآمدهای این شرکت در حال حاضر صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان آن می‌گردد که به نحوه به کارگیری، استخدام کارکنان این شرکت و همچنین عملکرد فنی این شرکت انتقادات مختلفی در طی سالیان مختلف وجود داشته است که می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:


۱- عدم وجود شاخص‌های استاندارد مناسب جهت تخصیص اعتبارات به پروژه‌های مختلف کشور و اعمال نظرهای شخصی 
۲- عدم نیازسنجی و عدم تطابق مناسب نقشه‌ها با نیاز واقعی هر استان در پروژه‌های تعریفی و تصویبی
۳- عدم نظارت دقیق بر روی پروژه‌ها در استان‌های مختلف به دلیل دوری از محل اجرای پروژه
۴- عدم امکان استفاده از پیمانکاران قوی و بومی، با توجه به سازوکار خاص شرکت
۵- فسخ متمادی پیمان‌ها
۶- عدم پاسخگویی مناسب به مدیران استانی
۷- تعریف نامناسب پروژه های عمرانی در استانها با اعتبار ناکافی و به دنبال آن عدم اجرای کامل استاندارد های مورد نیاز

  و . . .
نکته قابل تأملی که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهور مورد تاکید قرار گرفته است کاهش تصدی گری و چابک سازی دستگاه های اجرایی می باشد که طبق ماده ۲۰ و ۱۹ قانون اجرايي اصل ۴۴ قانون اساسي، هیئت واگذاري شركت‌هاي دولتي مجاز می باشند حسب شرايط متناسب، از كليه روش‌هاي ممكن براي واگذاري بنگاه‌ها و مالكيت و واگذاري مديريت، تجزيه، واگذاري، انحلال و ادغام شركت‌ها اقدام نمایند.


حال چرا با توجه قانون اصل ۴۴ و همچنین وجود ظرفیت های قانونی ماده ۵(۸۸) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و همچنین ماده 27 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم  مبنی بر واگذاری طرح‌های تملک دارایی‌های سرمایه‌ای جدید، نیمه‌تمام، تکمیل شده و آماده بهره‌برداری چرا شرکت توسعه و وزارت ورزش و جوانان در راستای کاهش تصدی گری نسبت به انحلال یا تغییر ساختار این شرکت الزامات قانونی را طی این مدت انجام نداده است؟ چرا با توجه به وجود دفاتر فنی و مهندسی در ساختار وزارت ورزش و وجود پیمانکاران متعدد در مجموعه های ورزشی چنین شرکتی عریض و طویلی که در حال حاضر تقریبا تعداد کارکنانش با وزارت ورزش برابری می کند و بار مالی بسیار زیادی برای ورزش کشور ایجاد نموده است تاکنون ادامه فعالیت داشته است؟ چرا آقای سلطانی فر تاکید زیادی به واگذاری دو شرکت استقلال و پرسپولیس داشته ولی برنامه ای برای این شرکتارائه نشده است اینها بخشی از سوالاتی است که در اذهان ایجاد گردیده است.


حضور اعضای هیئت مدیره بدون تخصص ورزشی 
طی بررسی صورت گرفته حسن کریمی در سال ۱۳۹۶ به‌عنوان مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره جایگزین مصطفی مدبر در شرکت توسعه تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی می‌گردد. کریمی از استانداری استان تهران به همراه رضا معصومی زاد، ژاله فرامرزیان، حسن رباطی و بهروز منتقمی به‌عنوان اعضای هیئت‌مدیره فعالیت خود را در این شرکت آغاز نمودند. در این میان منتقمی بعد از شش ماه به‌عنوان تنها متخصص ورزش از هیئت‌مدیره جداشده و در اردیبهشت سال ۹۸ برانوش نیک‌بین و محمدرضا حسینی به‌عنوان اعضای جدید این شرکت در هیئت‌مدیره معرفی می‌شوند.


انتخاب مدیران از استانداری و شهرداری تهران و مدیریت های متزلزل 
کریمی در جهت تحقق اهداف خود در انتخاب مدیران خود بیشتر از استانداری و شهرداری تهران استفاده کرد.


آقایان ناصر محمودی فر، علی‌اکبر شعبانلو، قدرت الله سیف در مجموعه ورزشگاه آزادی و محمود لاله، علی‌اکبر شعبانلو، یوسف پور و امیرحسین فتحی مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در مجموعه ورزشی باشگاه انقلاب؛ صمدی و توفیق کابلی در مجموعه شهید شیرودی و خانم آناهیتا شیرودی در مجموعه ورزشی شهید کشوری، فرهاد نیکوخصال در مجموعه ورزشی سوارکاری به همراه آقایان عبادالله فتح‌اللهی، هادی رحمتی و محمدرضا حسینی به‌عنوان معاونین ایشان همکاری دارند.


با یک بررسی اجمالی تنها آقایان توفیق کابلی و فرهاد نیکوخصال در مدیران مجموعه سابقه مدیریت ورزشی و تحصیلات مرتبط داشتند و در مجموعه های آزادی و انقلاب تغییرات مدیریتی زیادی در این مدت کوتاه صورت پذیرفت .


 نکته قابل‌توجه مدیریت آناهیتا شیرودی است که در سال ۱۳۹۶ با انجام سخنرانی در سالن شهید افراسیابی مجموعه ورزشی شهید شیرودی و حمایت از روحانی در انتخابات رئیس جمهوری به‌ اشتباه در این سمت ابقا شد و تاکنون نامبرده بارها در فضای مجازی به عملکرد سلطانی‌فر انتقاد کرده است. حال با توجه به اقدامات صورت گرفته و نحوه انتخاب و انتصاب افراد در شرکت توسعه اینکه به چه میزان شایسته‌سالاری از سوی وزیر و مدیران ایشان مد نظر قرار گرفته است و عملکرد شرکت توسعه و دفتر نظارت فنی بر اماکن ورزشی در وزارت ورزش را در ادامه از منظر کارشناسان مورد بحث قرار خواهد گرفت :


محمدتقی حسن‌زاده دکترای تخصصی ورزش، استاد دانشگاه و از مدیران اسبق وزارت ورزش و جوانان در خصوص عملکرد شرکت توسعه، تجهیز و اماکن ورزشی از بدو تأسیس گفت:


افرادی سیاسی مدیریت این شرکت را عهده‌دار شدند
شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی از سال 1373 در دوره مدیریتی مهندس مصطفی هاشمی‌طبا با رویکرد تخصصی برای تأمین منابع بخش زیر ساخت‌های ورزش کشور و رعایت اصول مهندسی و استانداردها برای ساخت‌وساز و بهره‌برداری مطلوب از اماکن ورزشی تأسیس شد که باید از او برای چنین اقدام کاربردی در جهت ساماندهی و توسعه زیرساخت‌های ورزش کشور تشکر کرد. اما متأسفانه اتفاقاتی که در سال‌های اخیر در نحوه مدیریت و راهبری شرکت افتاده و باعث انحراف از اهداف و رسالت اصلی شرکت شده ورود افراد فاقد تخصص مهندسی ورزش باتجربه است. افرادی سیاسی و غیر مرتبط مدیریت این شرکت را عهده‌دار شدند. متأسفانه در دوره مدیریت مهرعلیزاده اساسنامه شرکت تغییر داده شد؛ یعنی عملاً اهداف و رسالت اصلی شرکت را تغییر دادند و از آن زمان این شرکت در پیشبرد امور زیرساخت‌های و نگهداری آن با مشکل ساختاری روبرو شده است.


شرکت توسعه به پایگاه و حاشیه امن برای حضور رفقای جناحی تبدیل شد
اصلی‌ترین چالش این شرکت، حضور مدیران سیاسی غیرحرفه‌ای است، با حاکم شدن تفکر سیاسی و باندی در وزارت ورزش به‌تبع مدیریت شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی تبدیل به پایگاه و حاشیه امن شد تا با حضور رفقای جناحی اداره شود. با حاکم شدن نگرش غیرتخصصی مدیریت مجموعه‌ها و ورزشگاه‌های ملی مثل شیرودی، آزادی و انقلاب توسط افراد غیرمتخصص و سیاسی مصادره شدند.


دومین چالش این شرکت رعایت نکردن اصول فنی مهندسی و مکان‌یابی پروژه‌های عمرانی است. روند مدیریت ناکارآمد در شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی باعث شد عملیات اجرایی خیلی از پروژه‌ها سال‌ها متوقف و رها شوند. عدم نظارت و تخصیص بودجه هم یکی دیگر از مشکلات مدیریتی این شرکت است. متأسفانه در دوره مدیریتی سلطانی‌فر و گودرزی، شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی تبدیل به یک پایگاه و حاشیه امن برای بکار گیری وابستگان و دوستان مدیران غیرتخصصی سیاسی شد که بر اساس سفارش منصوب شدند. بعضاً افراد بازنشسته سایر دستگاه‌ها از وزارت کشور و گردشگری در این شرکت حضور داشتند.


در حال حاضر مجموعه‌های انقلاب، آزادی و شیرودی توسط افراد غیرمتخصص از بیرون بدنه ورزش که در دستگاه محل خدمت خود کنار گذاشته‌ شده بودند، اداره می‌شوند. علاوه بر عدم ثبات و تغییرات غیرمعقول مشکلات عدیده فرهنگی، مالی، سیاسی و امنیتی در این ورزشگاه‌ها به وجود آوردند. مانند اتفاق تلخ سال گذشته فوت دانش‌آموز هفت‌ساله در ورزشگاه آزادی دچار برق‌گرفتگی شد.


کریمی سفارش شده به شرکت توسعه آمده است
کریمی به‌عنوان مدیرعامل شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی یک چهره سیاسی است باسابقه عمرانی بر اساس رفاقت با سلطانی فر و سفارش چون از معاون عمرانی استانداری تهران برکنار شده بود و احتمالاً بازنشسته هم هستند به‌ عنوان مدیرعامل منصوب‌ شده است. او کمترین شناخت و تخصص در ارتباط با زیرساخت‌های ورزش را دارد، این در شرایطی است که مدیریت یک شرکت تخصصی ساخت‌وساز و نگهداری اماکن ورزشی کار کاملاً تخصصی است. به‌کارگیری مدیر بدون تخصص و تجربه مرتبط در یک شرکت تخصصی خسارت‌های جبران‌ناپذیر مالی و انسانی را در کوتاه‌مدت و بلندمدت به مجموعه تحمیل می‌کند. بودجه‌ها را هدر می‌دهند و به نظرم باید هر چه سریع‌تر دستگاه‌های نظارتی چون بازرسی کل کشور و دیوان کل محاسبات به وضعیت عملکردی شرکت ورود کنند.


شرکت توسعه زیان ده است
طبق اصل 44 و ماده 88 اجاره اماکن باید طبق ضابطه قانونی انجام شود؛ متأسفانه حساب‌وکتابی در وضعیت درآمدی ورزشگاه‌ها از محل اجرای ماده 88 وجود ندارد و حتی مشخص نیست درآمدی که از اجاره اماکن کسب می‌شود، در کجا هزینه می‌شود. در حال حاضر ورزشگاه‌های آزادی، شهید کشوری، شیرودی و انقلاب درآمدشان را از محل اجاره اماکن کسب می‌کنند. در کنار این موضوع افراد زیادی هم در این ورزشگاه‌ها بدون رعایت ضوابط اغلب قراردادی با سفارش و ارتباط جذب‌ شده‌اند که خیلی از آنان هم تخصص مرتبط ندارند. کل درآمد ناشی از این اماکن صرفاً خرج هزینه‌های جاری می‌شود و سرمایه‌گذاری بلندمدتی وجود ندارد. در واقع این شرکت به سمت زیان‌دهی رفته و باید هر چه سریع‌تر وضعیت عملکردی آن رسیدگی شود.


مسائل غیرفرهنگی و غیراخلاقی در ورزشگاه انقلاب وجود دارد
وضعیت شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی بحرانی و نابسامان است؛ پروژه‌های نیمه‌کاره زیاد که برخی از آنان توجیه اقتصادی ندارد بدهی زیادی به پیمانکاران دارند، عملیات اجرایی اکثر پروژه‌ها عمرانی ملی سال‌هاست متوقف‌ شده است. همچنین با طرح‌های واگذاری دولت روبرو شده که استقبالی چندانی هم ازطرف بخش خصوصی از این طرح واگذاری نشده و اغلب افراد متقاضی به دنبال تصاحب آنان با شرایط خودشان هستند. چند مورد واگذاری هم با مشکلات روبرو شده و دستگاه های نظارتی مانع از واگذاری آنان شده‌اند. ورزشگاه‌هایی مثل آزادی و شیرودی از محل دارایی‌هایی سرمایه‌ای ثابت و اجاره درآمد کسب می‌کنند، متأسفانه به دلیل حاکم شدن مدیریت غیرتخصصی و ناکارآمد، عملاً این شرکت با وضعیت زیان‌دهی روبروشده است. در مجموعه ورزشی انقلاب علاوه بر مدیریت غیرتخصصی ، با چالش‌های فرهنگی و اخلاقی هم مواجه است به طوریکه هر فردی با ورود به مجموعه با آن روبرو می‌شود . فضای حاکم بر این باشگاه باعث شده شاهد مسائل غیرفرهنگی و غیراخلاقی در این ورزشگاه باشیم.


ساختار فعلی وزارت ورزش موازی و ناکارآمد است
ساختار فعلی وزارت ورزش، جوانان ساختاری موازی و ناکارآمد است. در استان‌ها، دفاتر فنی و مهندسی با ساختار ناقص وجود دارد که از اختیارات قانونی بهره‌مند نیستند؛ تمام اختیارات در وزارتخانه متمرکز است و چند سال اخیر هم با ایجاد دفتر نظارت فنی در کنار شرکت تجهیز باعث ایجاد تداخل در انجام وظایف و موازی ‌کاری و ناکارآمدی شده است. ایجاد ساختار موازی نتیجه‌اش افزایش هزینه و هدر رفتن منابع در شرایط فعلی است.


به دلیل مدیریت سلیقه فردی متمرکز مالی در وزارتخانه، عملاً برای کمک‌های حداقلی به یک باشگاه ورزشی در شهرستان، باید وزارتخانه مجوز آن را صادر کند. اگر قرار باشد یک ورزشگاه در استانی با هزینه حداقلی مثل 10 میلیون تومان تجهیز شود، مجوز این کار باید از سوی وزارت ورزش پیگیری شود و درواقع استان‌ها اختیارات لازم در تخصیص منابع و بودجه ندارند. توزیع بدون معیار و شاخص و سلیقه‌ای در وزارتخانه مشکلات عدیده‌ای به وجود آورده است از جمله ایجاد رانت واسطه و طولانی شدن زمان اجرا که این موضوع ناشی از مدیریت ناآشنا و غیرتخصصی است.


این‌گونه مدیران سنتی و ناکارآمد منابع را هدر می‌دهند و با موازی کاری، سیستم تمرکز در تخصیص منابع ورزش کشور را با خسارت‌های جبران‌ناپذیر مواجه می‌کنند. همین موضوع منجر توقف و طولانی شدن عملیات اجرایی پروژه‌ها شده است و بیشتر پروژه‌ها در استان‌ها به دلیل طولانی شدن دوره اجرا به حالت نیمه‌کاره رهاشده یا فرسوده شده‌اند. دولت و مجلس باید به نحوی با کمک دستگاه‌های نظارتی، دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور باید به داد این وزارتخانه برسند.


در نهایت اولین راهکار اصلاح ساختار و نظام مدیریتی و به‌کارگیری افراد متخصص و کارآمد به دور از وابستگی باندی و سیاسی است. متأسفانه تفکر مدیریت باندی و رفاقتی، بدون رعایت شایسته گزینی در این شرکت حاکم شده است. همچنین عملکرد غیر شفاف و پنهان‌کاری از دیگر چالش اصلی این شرکت است.


نیروهای متخصص و دلسوز از بدنه وزارت ورزش جداشده‌اند
مدیران شرکت توسعه چهره‌های سیاسی بوده‌اند که بر اساس رفاقت با وزیر مدیرعامل شده‌اند که در زمینه مهندسی ورزشی تخصص ندارد و از همه بدتر اینکه افرادی هم که در کنار آن‌ها هستند، افراد ناآشنا و سیاسی و سفارش شده هستند. آن‌ها با حضور این افراد، توان مدیریتی خود را زیر سؤال ‌برده است . متأسفانه نیروهای متخصص و دلسوز از بدنه وزارت ورزش جداشده‌اند و افراد غیرمتخصص روی کارآمده‌اند. نمونه آن تغییر مداوم مدیریت ورزشگاه آزادی و انقلاب است که تابه‌حال چندین مرتبه تغییر کرده و بازتاب‌های منفی زیادی در جامعه ورزش ایجاد کرده است.


کریمی کار عمرانی انجام داده اما تخصص ورزشی ندارد
مدیریت در هر وزارتخانه‌ای تخصصی است کسی که تخصص ورزشی ندارد نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.
با توجه به پیچیدگی و حساسیت اماکن ورزشی، باید افراد متخصص جایگزین این افراد شود. جای سؤال و تعجب است این‌ همه علاقه و انگیزه غیر متخصصین ورزشی برای مدیریت در ورزش ناشی از چیست؟!


بازنشسته‌ها حق استفاده از امکانات ورزشگاه‌ها را دارند یا خیر
بر اساس مدیریت و عملکرد فعلی امکان استفاده بازنشسته‌ها از اماکن ورزشی وجود ندارد. بازنشسته‌های و خانواده آنان را به این اماکن راه نمی‌دهند این در حالی است که افرادی از بیرون ورزش این باشگاه‌ها را تصاحب کرده‌اند، و به‌راحتی از امکانات استفاده می‌کنند متأسفانه حتی قهرمانان و کارشناسان بازنشسته وزارت ورزش و جوانان هم به‌سختی می‌توانند ورود به این اماکن ورزشی دارند. در حال حاضر برای ورودی به باشگاه انقلاب رقم بلایی باید پرداخت کنند.


در ادامه احمد کامیاب یکی دیگر از مدیران بازنشسته وزارت ورزش به عملکرد شرکت توسعه انتقاد کرد و در گفتگو با خبرنگار آنا گفت:


فلسفه اصلی شرکت رفاه حال کارکنان و بازنشستگان بود
این شرکت به درخواست مدیران کل استان‌ها هم‌زمان با ریاست هاشمی طبا در سازمان تربیت‌بدنی تأسیس شد. در آن مقطع زمانی استان‌ها برای حفظ و نگهداری اماکن ورزشی مشکلات زیادی داشتند؛ البته ردیف بودجه از سوی سازمان برنامه‌وبودجه از طرف طرح ملی و منابع استانی برای حفظ و نگهداری اماکن ورزشی پرداخت می‌شد. اما با توجه به برخی مشکلات هاشمی طبا با پیشنهاد مدیران کل تصمیم گرفت این شرکت را تأسیس کند تا پول‌های که در طرح ملی و از طریق اعتبارات استانی به دست می‌آید صرف این شرکت شود و کارمندان بازنشسته وزارت ورزش هم این شرکت را اداره کنند تا منبعی برای تأمین امرارمعاش همکاران بازنشسته وزارت ورزش شود. درواقع فلسفه اصلی این شرکت رفاه حال کارکنان و بازنشستگان سازمان تربیت‌بدنی بود. نیروهای خدماتی سازمان تربیت‌بدنی ۲۴ ساعته تلاش می‌کردند و این شرکت تأسیس شد تا امکاناتی برای آن‌ها در نظر گرفته شود و منبع درآمدی هم برای آن‌ها ایجاد شود.


اماکن ورزشی به اقوام و بستگان اجاره داده شد
نیروهای خدماتی ورزش کشور در همه سالن‌ها و اماکن شهر و روستا باحقوق کم و عشق در حفظ و نگهداری اماکن کوشا بودند و قرار بود شرکت تجهیز به آن‌ها کمک مالی کند؛ اما این‌ چنین نشد و نه‌ تنها به آن‌ها کمک نشد بلکه زیان هم دیدند، رفته‌رفته ماهیت شرکت توسعه تغییر کرد. از زمان روی کار آمدن مهر علیزاده این تغییرات به‌وضوح دیده شد؛ اماکن ورزشی به اقوام و بستگان اجاره داده شد؛ کم‌کم این اماکن تخریب و فرسوده شدند و متأسفانه هیچ‌کس هم مسئولیت آن را برعهده نمی‌گرفت. برخی از زمین‌های این ورزشگاه‌ها فروخته شد و در اطراف آن مغازه‌ها ساخته شد، اما هیچ زمانی مشخص نشد پول‌های آن کجا هزینه شد.


وزارت ورزش با شرکت تجهیز مثل گوشت قربانی رفتار کرد
در واقع پس از مدتی شرکت توسعه و تجهیز محلی برای سیاسیون شد و به یک حیات خلوتی بدل شد. متأسفانه وزارت ورزش هم با شرکت تجهیز مثل گوشت قربانی رفتار کرد. در حال حاضر کارمندان تربیت‌بدنی و وزارت ورزش در این شرکت جایی ندارند و حتی ساختمانی که یک مدیرکل بازنشسته در زمان خدمتش ساخته است اجازه رفت‌وآمد در آن را ندارد. افراد دیگری از وزارتخانه‌های دیگر آمدند و جای خود را در این شرکت باز کردند. درنهایت شرکت تجهیز ساخت‌وسازها را گرفت. دفاتر فنی در استان‌ها که ۱۴ کارکنان داشتند به‌مرور به هزار نفر افزایش پیدا کرد.


در کنار وزارت ورزش وزارتخانه دیگری تأسیس شد
در هر استان ده تا پانزده نفر در ساخت‌وساز بودند و با برنامه پیش می‌رفتند ولی بعد از تأسیس شرکت آن‌ها بیکار و شرکت با حدود هزار نفر کارکنان اماکن بدون استفاده و با مکان‌یابی‌های نامناسب انجام می‌دهد. می‌توان گفت در کنار وزارت ورزش وزارتخانه دیگری تأسیس شد که هر اعتبار و پولی که داشت باید خرج کارکنان مازاد خود می‌کرد. بیشتر پژوه‌های ورزشی در سراسر کشور نیمه‌کاره ماند. در تمام این سال‌ها افراد حاضر در این شرکت طبق رفاقت‌ها، رانت بازی و فشارهای یک نماینده مجلس روی کار آمدند. افرادی که از بدنه ورزش نیستند و متأسفانه این شرایط همچنان ادامه دارد.


مدیرعامل شرکت توسعه را نمی‌شناسم چون از بدنه وزارت نیست
من به‌عنوان یک مدیرکل بازنشسته وزارت ورزش، مدیرعامل شرکت توسعه و تجهیز را نمی‌شناسم به این خاطر که از بدنه وزارت نیست. دفاتر فنی استان‌ها کاری نمی‌کند و موازن کاری صورت می‌گیرد. از طرفی یک بازنشسته وزارت ورزش اگر قرار باشد با عده‌ای دیگر از مدیران بازنشسته در یک سالن تمرین کنند، جایی ندارند و باید سالن اجاره کنند. این در حالی است خانواده آقایان از وزارتخانه‌های دیگر به‌راحتی کارت دارند و از همه امکانات استفاده می‌کنند. بنابراین شرکت توسعه و تجهیز محل بسیار خوبی برای سیاسیون شده که تخصص لازم هم ندارند اما از همه شرایط و امکانات استفاده می‌کنند.


تخصص در شرکت توسعه و تجهیز محلی از اعراب ندارد!
در بدنه شرکت رفاقت‌سالاری موج می‌زند و هرکسی که روی کار می‌آید افراد نزدیک به خود را به کار می‌گیرد؛ در واقع می‌توانیم بگوییم تخصص در شرکت توسعه و تجهیز محلی از اعراب ندارد؛ مهندس به‌عنوان کسی که طراح است نقش را می‌کشد، کار خودش را به‌درستی انجام می‌دهد؛ اما اجرای نقشه در اختیار افرادی قرار می‌گیرد که علم و تخصص ندارند و بر اساس سلیقه تصمیم می‌گیرند. درنهایت منجر به این می‌شود که ما سالن‌هایی زیادی در کشور داریم که ازنظر اصول مهندسی ایرادهای زیادی دارند؛ به این خاطر که هیئت‌مدیره و اعضای شرکت توسعه و تجهیز تخصصی بر ساخت‌وساز اماکن ورزشی ندارند و همان‌طور که گفتم رفاقت و مسائل باندبازی در این شرکت موج می‌زند.


جذب افراد نامتخصص درد ورزش ایران است
جذب افراد نامتخصص درد ورزش ایران درد ورزش در لایه‌های بالایی و میانی ورزش است. این افراد با اصول ساخت‌وساز اماکن ورزشی آشنایی ندارند اما به هر دلیلی در بدنه ورزش هستند و درنهایت با تصمیم‌های نادرست، هدر رفتن بخش عمده اعتبارات، ناکارایی اماکن ورزشی را رقم می‌زنند.


اگر مدیران گذشته تأسیسات نمی‌ساختند آقایان رئیس کجا بودند!
در حال حاضر قره‌خانلو به‌عنوان رئیس آکادمی کمیته ملی المپیک در این مجموعه مشغول به فعالیت است اما هر زمان که با او صحبت داریم به ما وقت نمی‌دهد. مدیران کل و کارشناسان و همکاران درخواست داشتند مانند گذشته برای سلامت روح و جسم به تمرین نیاز دارند و پول آن را هم پرداخت می‌کنند؛ اما رئیس آکادمی کمیته ملی المپیک گفت سلامت کارکنان وزارت به ما ربطی ندارد و وقت‌های تمرین ما را حذف کردند. من از او سؤال دارم که اگر مدیران گذشته این تأسیسات را نساخته بودند؛ الان شما رئیس کجا بودید؟!


ورزشی‌ها از صدقه‌سر غریبه‌ها بی‌کلاه ماندند و باید التماس کنند
مگر شما سازندگی در ورزش داشتید که رئیس آن باشید؟ ما ساختیم و شما رئیس شدید؛ حالا ما باید کنار باشیم چون شرکت تجهیز حتی یک باشگاه هم برای کارکنان و رفاه حال آن‌ها نساخته است! هر اداره‌ای مانند ارتش، بانک‌ها، شرکت نفت، محلی برای ورزش و رفاه کارکنان فراهم کرده است، اما ورزشی‌ها از صدقه‌سر غریبه‌ها بی‌کلاه ماندند و باید التماس دیگران را برای سلامتی و رفاه خود و خانواده‌ها کنند و این به خاطر سوء مدیریت در ورزش است. البته مهر علیزاده عامل این کار نبود، اما از زمان حضورش در ورزش واگذاری و بی‌بندوباری شروع و ادامه پیدا کرد.


آیا وزیر این اسامی را می شناسد؟
من سؤالم از وزیر ورزش و جوانان این است که تاکنون با چند بازنشسته جهت برنامه‌ریزی جلسه داشته است؟ چرا آن‌ها پاسخگویی تلفن‌های خود نیستند؟! آیا وزیر ورزش آقایان کاشفی، نعمت پور، صمیمی، صنیعی، مهرور، خزایی، قندی، مایلی کهن، دلیریان، مولاهویزه، شهریاری، کریمی، رضایی، رحیمی، دانشمند، سمیع زاده و... را می‌شناسد؟ آیا تاکنون اسم این افراد را شنیده است و می‌داند آن‌ها هزاران سال تجربه ورزشی دارند؟! اگر نام این افراد را شنیده است و از تخصص آن‌ها استفاده نمردند، این فاجعه‌ در ورزش ایران است. متأسفانه مشاوران کم ذهن، نابلد،حسود را انتخاب کردند که مسائل را به او به‌درستی انتقال نمی‌دهند و همین موضوع باعث ضعف ورزش ایران است. پیشنهاد می‌کنم با هاشمی طبا که به‌عنوان یک کاربلد سال‌هاست در ورزش حضور داشته ارتباط برقرار کنند و از نظرات او بهره ببرند.


انتهای پیام/4057/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب