راهبرد ترامپ امید به کاهش اعتیاد در آمریکا را از بین برده است/ نتایج نامعلوم سیاست کنترل مواد در ایالاتمتحده
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از کادراس، در نوشتار سیاست مخدری آمریکا (۱) با بررسی سیاست جنگ با مواد در چارچوب تطور تاریخی به این سیاست و دلایل شکست آن پرداختیم. امروزه مشخصشده غلبه چهار دهه استراتژی جنگ با مواد در آمریکا نهتنها تأثیری نداشته بلکه باعث افزایش قاچاق مواد و آمار اعتیاد شده است. امری که موجب شد تا در سال ۲۰۱۰ استراتژی کنترل مواد بهگونهای در دستور قرار گیرد تا در کنار مقابله با عرضه مواد، حوزه کاهش تقاضا و پیشگیری در جمعیت رو به رشد افراد معتاد موردتوجه قرار گیرد.
از استراتژی مبارزه با مواد تا کنترل مواد
هزینههای بسیار بالا و شکست جنگ با مواد در آمریکا، سیاستمداران را بر آن داشت تا با تغییر رویکرد خود با یک برنامه دانشمحور و بر اساس مشارکت اجتماعی به کاهش مصرف مواد برسند. ازاینرو استراتژی مبارزه با مواد آمریکا در آغاز قرن بیست و یکم با این رویکرد که فرد معتاد یک بیمار است، کمی از رویکرد سختگیرانه و سزادهنده خود در مقابله با مواد کنار نشست. در واقع محور اصلی استراتژی نوین آمریکا در مبارزه با مواد شکستن زنجیره سوءمصرف مواد – جرم – حبس- بازداشت مجدد و تمرکز بر پیشگیری و درمان معتادان است. استراتژی نوین ایالاتمتحده آمریکا نه جنگ با مواد بلکه کنترل مواد است و برای رسیدن به این هدف علاوه بر مقابله با عرضه مواد، باید به برنامههای کاهش تقاضا نیز بهصورت متعادل و موازی توجه شود.[۱]
در این استراتژی بر موضوع پیشگیری از اعتیاد بسیار تأکید شده، بهگونهای که در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، بهجای استفاده گسترده از مجازات حبس، به ترویج برنامههای اجتماعمحور مانند برنامه حمایتی جوامع عاری از مواد مخدر با تأکید بر جوانان در محیطهای مدرسه، دانشگاه و محیط کار پرداخته شد.[۲]
در استراتژی نوین آمریکا علاوه بر تأکید بر مقابله، پیشگیری و درمان بهمنظور کاهش آسیب و بازگشت مجدد معتادان به جامعه، تعدیل و تغییر برخی از قوانین نیز در دستور کار قرار گرفت. بر اساس این استراتژی قوانینی مانند مجازات منصفانه تصویب شد؛ در این قانون مجازاتهای برخی از جرائم مواد مخدر بهویژه حمل آن پس از ۴۰ سال با کاهش روبرو شد. همچنین در سندهای جداگانهای در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ با تأکید بر پیشگیری بهعنوان کمهزینهترین و مؤثرترین راهبرد کنترل مواد، مشارکت تمامی بخشهای جامعه برای پیشبرد این استراتژی امری ضروری اعلام شد.
در واقع اصلیترین تفاوت استراتژی کنترل مواد با استراتژی مبارزه با مواد در آمریکا، جایگزینی یک رویکرد علمی مبتنی بر شواهد و مدارک موجود درباره وضعیت اعتیاد در کشور برخلاف رویکرد جنگ با مواد که بیشتر یک سوگیری سیاسی در مبارزه با جرم و مجازاتهای مرتبط با مواد بوده است. استراتژی نوین ایالاتمتحده آمریکا با محوریت کنترل مواد مخدر مبتنی بر اصول زیر است:
- پیشگیری از مصرف مواد بهعنوان رکن اساسی کنترل مواد در کشور؛ بر اساس شواهد موجود این استراتژی توانست در کاهش مصرف مواد بهویژه مخدر در میان گروههای سنی نوجوان و جوانان باعث کاهش مصرف مواد شود. گرچه سوءمصرف مواد میان گروههای سنی مختلف همچنان یک نگرانی عمده محسوب میشود.
- افزایش دسترسی به درمان و حمایت از افراد معتاد در جهت بازتوانبخشی؛ درحالیکه در استراتژی جنگ با مواد معتادان به مواد بهعنوان کسانی معرفی میشدند که سزاوار سرزنش و کیفر هستند، در استراتژی کنترل مواد، اعتیاد بهعنوان یک بیماری معرفی شد که تمامی برنامهها و تلاشها باید معطوف به درمان باشد. بر اساس استراتژی کنترل مواد، تلاش شد تا دسترسی به خدمات درمانی در سراسر آمریکا فراهم شود تا افراد بیشتری تحت پوشش درمان قرار گیرند. در این زمینه یکی از برنامههای در دستور کار، استفاده از مواد جایگزین است که سعی شد تا بهمنظور بهبود افراد معتاد از مواد از داروهای جایگزین استفاده شود. همچنین در این استراتژی توجه به این موضوع که بهتنهایی درمان افراد معتاد برای بازگشت به جامعه کافی نیست، برنامههایی برای بازتوانسازی افراد مانند ایجاد فرصتهای شغلی و مسکن مناسب نیز در نظر گرفته شد.
- تبدیل نظام عدالت سزا دهنده به نظام عدالت منصفانه؛ بر اساس استراتژی کنترل مواد در آمریکا، جهت درمان و بازتوانبخشی، باید نظام عدالت دارای کارکرد مطلوب و منصفانه باشد. برای این منظور توجه به قضا زدایی سوءمصرف کنندگان مواد و درمان آنها، ارائه خدمات درمانی برای بزهکاران، استفاده از حبسهای جایگزین، فراهمسازی فرصت شغلی و تأمین مسکن برای افراد دارای سابقه کیفری، کاهش میزان مجازات و در عوض اعمال مجازاتهای شدید برای قاچاقچیان ازجمله برنامههای ناظر به تحول نظام عدالت کیفری در دستور کار قرار گرفت.[۳]
- از جنگ تا کنترل مواد: شکست استراتژی جنگ با مواد نشان داد، نهتنها آثار مثبتی از آن حاصل نشد بلکه آمار زندانیان بهشدت بالا رفت؛ به عبارتی استراتژی تک ستون جنگ با مواد باعث افزایش آمار اعتیاد و حتی قاچاق مواد شد. ازاینرو استراتژی کنترل مواد با هدف تحول در تدابیر و سیاستهای اتخاذی در حوزه مواد، مجازات و کیفر سخت مانند اعدام را در استراتژی جنگ با مواد به حاشیه راند و ابزارهایی مانند پیشگیری و درمان را بهعنوان محورهای اصلی استراتژی کنترل مواد معرفی کرد.
- مقابله با قاچاق و تولید مواد؛ حتی در استراتژی کنترل مواد بر اهمیت کاهش عرضه نیز تأکید شده است. این رو تمام توان دولت مرکزی و ایالتها باید در کنار توجه به برنامههای کاهش تقاضا معطوف به مقابله با تولید، کشت و قاچاق مواد نیز شود. بنابراین تولید و کشت مواد مخدر در مرز جنوبی ایالاتمتحده آمریکا یعنی مکزیک بهمنظور مقابله با تولید و توزیع نیازمند همکاری بینالمللی قلمداد شد؛ در واقع در استراتژی کنترل مواد همکاریهای بینالمللی جهت کنترل مواد در مرکز توجه قرار گرفت.
با توجه به اینکه سیاست جنگ با مواد حدود چهار دهه در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار داشت، بهراحتی میتوان درباره دلایل شکست آن سخن گفت، اما درباره نتایج سیاست کنترل مواد نمیتوان بهراحتی نظر داد. در واقع محور اصلی استراتژی جنگ با مواد مقابله عرضه بود؛ یعنی تمام تلاشها معطوف به مقابله با قاچاقچیان و مجازات آنها بود و اساساً توجهی به کاهش تقاضا نمیشد، درحالیکه یکی از رهنمودهای بینالمللی استراتژی کنترل مواد تلاش برای کاهش تقاضا بوده است که مشخص شدن نتایج آن به زمان بیشتری نیاز دارد. علاوه بر اینکه با روی کار آمدن ترامپ و بازگشت او به استراتژی جنگ با مواد نمیتوان چندان امیدوار به کاهش اعتیاد و ظهور نتایج مثبت استراتژی کنترل مواد در آمریکا بود.
راهبرد ترامپ امید به کاهش اعتیاد در آمریکا را از بین برده است/ نتایج نامعلوم سیاست کنترل مواد در ایالاتمتحده
استراتژی ترامپ موجب شده تا موفقیت راهکارهای مبارزه با مواد مخدر از تعدیل و تغییر قوانین تا تأکید بر پیشگیری در سایهای از ابهام قرار گیرد.
[۱] https://www.whitehouse.gov/ondcp/drugpolicyreform
[۲]https://www.ussc.gov/research/congressional-reports/2015-report-congress-impact-fair-sentencing-act-2010
[۳] National Drug Control Strategy: https://www.whitehouse.gov/ondcp/national-drug-control-strategy
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/