اسحاق بن سلیمان و اهمیت پژوهش در طب
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، معروف به «ابویعقوب»، پزشک مشهور و فیلسوف نوافلاطونی در قرن سوم هجری قمری است.
او حدود سال 241ق در مصر به دنیا آمد. از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست. در زمان حکومت زیادةالله بن اغلب به قیروان رفت و ملازم و شاگرد اسحاق بن عمران شد. او طب را با چشمپزشکی آغاز کرد و بر معلومات طبی خود افزود. سپس، به خدمت عبیدالله المهدی مؤسس سلسله فاطمیان در شمال افریقا، درآمد.
احتمالاً اسحاق از همعصران رازی بوده است؛ چون رازی چندین بار در الحاوی از پزشکی یهودی نام برده که به لحاظ زمانی میتواند اسحاق بن سلیمان باشد. او نزد پزشکان دوره اسلامی، به سبب اهمیت پژوهشهایش، شهرت بسیار داشت؛ مثلاً در مورد خواص هلیله میگوید: «هلیله کابلی پاک کننده فضولات معده و خشککننده آن است. ویژگی هلیله سیاه سودمند بودن برای سودا و خفقان قلب و تصفیه رنگ بدن میباشد و هلیله زرد: آن مسهل صفرا و دباغ معده میباشد».
اسحاق بن سلیمان را نخستین کسی دانستهاند که سنت فلسفی نوافلاطونی را به دنیای یهود شناسانده است. ویژگی کار اسحاق، کوشش او برای سازگار کردن نظریه نوافلاطونی فیضان یا صدور با عقیدهای است که در کتاب مقدس درباره خلقت الهی بیان شده است. در آثار فلسفی اسحاق وجه عرفانی حکمت نوافلاطونی نیز با سنت یهودی پیوند یافته است؛ چنانکه اعتقاد دینی به بهشت برین، بر واپسین مرحله از سیر بازگشت و تعالی نفس انسانی به سوی نور اعلی منطبق است. مشهورترین شاگرد اسحاق بن سلیمان، ابن جزار، صاحب کتاب اخبارالدوله است.
آثار اسحاق بن سلیمان به زبانهای لاتینی و عبری و برخی نیز به زبانهای اروپایی ترجمه شده است. آثار فلسفی او برای یهودیان اهمیت بسیار داشته و به آنها بسیار پرداختهاند. این آثار عبارتاند از:
1. الحمیات، که مشهورترین اثر اوست و درباره تاریخ درمان عمومی و پرهیز غذایی است. خود اسحاق بن سلیمان این اثر را بینظیر میخواند و چون ازدواج نکرد، در جواب کسانی که از او میپرسیدند اگر فرزندانی از خود به یادگار میگذاشت، احساس خوشبختی نمیکرد، گفت: من این رساله را از خود به یادگار میگذارم. در میان آثار طبی عربی به این کتاب توجه فراوانی شده و از آن استفاده بسیار کردهاند. این کتاب را کنستانتین به لاتینی و عبری ترجمه کرده است.
2. الاغذیه و الادویه، از مشهورترین و مفصلترین کتب اسحاق بن سلیمان است، که از آن با عناوینی چون الاغذیه یا فیالغذاء و الدواء نیز یاد شده است. کنستانتین افریقایی این کتاب را با عنوان رژیم عام (غذایی) و خاص (دارویی) به لاتینی ترجمه و به خود منسوب کرده است. بیش از نیمی از ارجاعات این کتاب به جالینوس است. اسحاق از بقراط، دیوسقوریدس و برخی دیگر از بزرگان نام برده و حتی از پزشکان پارس نیز مستقیماً نقل قول کرده است. شیوه نگارش این کتاب در سایر آثار طبی کمتر دیده میشود و به صورت مناظره و گفتگوست.
تاریخ درگذشت اسحاق بن سلیمان روشن نیست، اما تا 341ق زنده بوده است؛ زیرا، براساس روایتی که تاریخنگاران متعددی بدان اشاره کردهاند، وی در 29 شوال 341 به درمان ابوطاهر اسماعیل منصور فاطمی مشغول بوده است که به سبب سرپیچی از اندرزش بهشدت بیمار شده بود. از این سال به بعد، هیچ خبری از اسحاق بن سلیمان در دست نیست و گمان میرود که پس از آن چندان زندگی نکرده است. در بیشتر منابع سن او را بیش از صد سال ذکر کردهاند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/