بغض ابتکار از بنزین سرطانزای پتروشیمی/ دکلهای پیشرفته سازمان محیط زیست گم شده است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست با گروه مدیران رسانهای و دانشجویان علوم سیاسی به مناسبت سالروز 13 آبان دیدار و گفتوگو کرد.
رئیس سازمان محیط زیست در ابتدای این دیدار ضمن خوشامدگویی و عرض تسلیت به مناسبت ماه محرم به خبرنگاران، سردبیران و مدیران مسئول سایتهای خبری و خبرگزاریها گفت: در سال 60 هجری در فاصله میان عاشورا تا اربعین ده هزار منبر بر پا شد. ده هزار منبر برای اثبات اینکه امام حسین(ع) از دین خارج شده بود. ده هزار منبر برای اثبات اینکه امام حسین(ع) علیه امیر المومنین به حق شورش کرد و به سزای اعمالاش رسید. ده هزار منبر برپا شد و از اصل مباهته استفاده کردند. فتوایی که فقهای اموی صادر کرده بودند تا بهتان زدن به کسانی که آبرو دارند برای استحکام پایههای حکومت اموی رایج و بدون هیچ مشکلی انجام شود. ده هزار منبر به تهمت، سب و توهین امام(ع) و یاراناش پرداختند. تمام این اتفاقات در زمانی رخ داد که تنها 63 سال از هجرت پیامبر(ص) میگذشت. بنابراین زمان زیادی از بعثت نورانی پیامبر نگذشته بود که این اتفاق رخ داد. اما بعد از بزرگترین تحول در عالم خلقت، با قیام امام حسین(ع) که در واقع ادامه همان تحول نورانی و روشنگری بود چنین برخوردی شد. بر حق لباس باطل پوشاندند و تلاش وافری در خاموش کردن این قیام و پیام حق داشتند و چه زیبا حضرت زینب(س) با یک جمله گفت: من جز زیبایی ندیدم.
ابتکار در ادامه به راه امام حسین(ع) و پیام عاشورا اشاره کرد و یادآور شد: برای مخبرانی که وظیفه آنها انتقال پیام بود، چه جملهای تاثیر گذارتر از جمله حضرت زینب(س) میتوانست در انتقال پیام عاشورا موثر باشد. ما دلمان میخواهد در ایام محرم از این بادهها بنوشیم و هر طور هست از ایام محرم استفاده کنیم، چون قلبا معتقدیم که «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» و قویا هم اعتقاد داریم که امروز بیش از هر زمانی نیازمند این نگاه در رسانه، حکومت داری و رفتار سیاسی هستیم. ما میتوانیم از راه امام حسین(ع) بهره بگیریم و به عنوان انسان در مقابل این همه توهین به انسانیت در اسلام داعشی، اسلام تندرو و واپسگرا بایستیم. انسان شرمنده میشود وقتی بدن کوچک و نحیف آیلان را میبیند که در سواحل اروپا افتاده است و از انسانیت خودش متاسف میشود. معتقدیم این پیامهاست که ما را نگه می دارد و به ما امید میدهد تا این راه را ادامه دهیم.
معاون رئیسجمهوری در خصوص شرایط سیاسی جامعه و نحوه برخورد دولت با منتقدان گفت: در کشور ما فراز و نشیبهای متعددی در جریان انقلاب و حرکت جریانهای سیاسی و فکری وجود داشته است که بالطبع بخشی از آن اقتضای جریان مردم سالاری، نواندیشی دینی و پویایی فقهی است. دگرگونیها البته بیشتر در دولتهایی رخ داده است که مدعی ایجاد فضای اجتماعی، سیاسی و فکری بازتری هستند. نمونه این فضای باز را در دوران اصلاحات و دولت موقت در ابتدای انقلاب تجربه کردهایم. رویدادهایی که در این فضای باز رخ میدهد در مقابل شرایط بسته طبعا متفاوت خواهد بود. بدین معنا که برخی از اتفاقات به دلیل فشارها و محدودیتهایی که پیشتر بر فضای اجتماعی و سیاسی جامعه حکم فرما بوده به صورت انفجاری میدهد. در مقابل یک سری از رویدادها با برنامه مطرح میشود. به عنوان نمونه وقتی یک مسئول دولتی میگوید من بنای برخورد امنیتی ندارم، طبعا فضا برای نقد بازتر خواهد شد. ما هم معتقدیم یکی از مولفههای کارآمدی نظام همین فضای سالم برای طرح دیدگاهها و نقد مسائل است و اعتقاد داریم که اگر رسانه اجازه نداشته باشد به تمام فعالیتهای یک دولت نور بتاباند، قطعا فساد در نظام سیاسی، اداری و دیگر ارکان جامعه رخنه خواهد کرد. ما به آزادی بیان معتقدیم و فکر میکنیم شرایط نقد را در جامعه را میتوانیم فراهم کنیم. هر چند در دوره رئیس دولت اصلاحات این فضا با کوشش ایشان و دولتمردان فراهم شد اما در سالهای پایانی دولت هشتم فضای بیتفاوتی جامعه را فرا گرفت، چرا که برخی جریانات به خصوص با ایجاد جو ناامیدی باعث بیتفاوتی مردم شدند. متاسفانه در آن سالها فضای سیاسی خاکستری شد و برخی جریانات همه چیز را مبهم جلوه دادند تا در اعتماد مردم خدشه وارد شود و نسبت به تعیین سرنوشت خود بیاعتنا شوند. به عنوان نمونه دومین انتخابات شورای شهر تهران در فضای ناامیدی که برخی جریانات رسانهای و سیاسی از جمله صداوسیما ایجاد کرد برگزار شد و در نهایت کمترین میزان مشارکت مردم را به همراه داشت.
وی در ادامه یادآور شد: در شرایط حاضر دولت یازدهم به مشارکت هر چه بیشتر مردم و فضای باز اجتماعی مینگرد اما به هر حال معلوم نیست که این پنجره تا چه حد باز بماند. من از رسانهها میخواهم از باز شدن این پنجره در راستای اصلاح و بهبود شرایط کشور و نشر آگاهی استفاده کنند. فعالین رسانهای باید بدانند یک چنین شرایطی ممکن است همیشه برای آنها فراهم نباشد.
در ادامه عضو دانشجویان پیرو خط امام (ره) در پاسخ به سوالی درباره وقایع 13 آبان سال 58 و تسخیر سفارت آمریکا گفت: برای بحث در مورد شرایط 13 آبان لازم است به شرایط سال 58 یعنی 8 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازگردیم. به عقیده بسیاری از فعالین سیاسی انقلاب 57 بزرگترین اتفاق سیاسی قرن گذشته بود. چون تمام معادلات سیاسی، نظامی، امنیتی و اجتماعی خاورمیانه را در هم ریخت. فقط 8 ماه از پیروزی آن انقلاب بزرگ گذشته بود، ما نه قانون اساسی داشتیم و نه مجلس شورای اسلامی. آنچه کشور را به صورت قانونی کنترل میکرد شورای انقلاب و دولت موقت بود. آگاهان میدانند که تمام سیستمهای امنیتی کشور کاملا دگرگون شده بود و به معنای درستتر اصلا وجود نداشت. در کنار این مسائل ما فاقد یک ارتش منظم و نیروهای دفاعی و انتظامی بودیم.
عضو دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا در سال 58 در ادامه یادآور شد: باید یادآور شویم که تنها نیروی امنیتی و انتظامی که آن زمان فعالیت میکرد کمیتههای انقلاب بود. این تصویری از شرایط کشور در سال 58 است؛ از سوی دیگر نباید فراموش کرد که جامعه ایرانی هنوز در با روحیه انقلابی بالا حاضر به کار و تلاش بودند، اما کشور در التهابات، ناآرامی و ناپایداری گستردهای به سر میبرد. ما در کشوری هستیم که 25 سال پیش از رخ دادن انقلاب 57 یک کودتا با مدیریت سرویسهای جاسوسی و امنیتی در جریان ملی شدن نفت و دولت مصدق را تجربه کرده بود. اینکه برخی از افراد میگویند کودتایی درکار نبود اطلاعات درستی ندارند. سرویسهای جاسوسی CIA و اینتلجنت سرویس انگلستان کودتایی موفق را در ایران اجرا کردند و اتفاقا برای انقلاب اسلامی هم برنامه داشتند. چنانکه پیشتر در بیش از 40 کشور جهان ایده کودتا برای متوقف کردن انقلابها را دنبال کرده بودند. بنابراین پیشبینی دانشجویان خط امام(ره) درمورد رخ دادن کودتا پیشبینی درستی بود. ما که در تاریخ ایران یک بار کودتا را تجربه کرده بودیم نمی توانستیم خوشبینانه تکرار آن را به نظاره بنشینیم. اینها مسائلی است که لمساش این روزها برای مردم بسیار سخت است. بنابراین برای تحلیل در مورد شرایط 13 آبان 58 لازم است در کوران انقلاب قرار بگیریم و واقعیتهای آن روزگار را درک کنیم.
معصومه ابتکار در ادامه به ارائه برخی تحلیلها در مورد حرکت دانشجویان خط امام (ره) برای نشان دادن جایگاه و قدرت چپ اسلامی در مقابل بقیه نیروهای چپ اشاره کرد و در پاسخ به سوالی در خصوص علت حرکت دانشجویان چپ برای تسخیر سفارت آمریکا اشاره کرد و گفت: من این تحلیل را با توجه به شرایط آن روز به واقعیت نزدیک نمیدانم. اینکه دانشجویان خط امام(ره) بخواهند چپ اسلامی را به واسطه تسخیر سفارت در مقابل دیگر گروههای چپ قرار دهد واقعا دغدغه دانشجویان تسخیر کننده سفارت نبود. ما انقلاب شیلی و رخدادهای پس از آن را دیده بودیم و میدانستیم که سرویسهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا در مقابل ایران بیکار نخواهند بود. این رویکرد آمریکا در قبال انقلاب ها امروز هم ادامه دارد. همگان دیدند که آمریکا با انقلاب مردم مصر چه کرد و چه بلایی بر سر این کشور آورد. اکنون دولتی به شدت امنیتی بر کشور مصر حکم فرماست که در واقع با یک کودتای نظامی بر سرکار آمده است. این ترس و تجربه در میان دانشجویان خط امام(ره) به دلایل سوابق متعدد آمریکا در اجرای کودتاهای متعدد در کشورهای مختلف جهان وجود داشت. بنابراین طبیعی بود که به قول شهید بزرگوار دکتر بهشتی ما به آمریکا اعتماد نداشته باشیم.
ابتکار در ادامه به دلایل استعفای دولت موقت اشاره کرد و گفت: دولت موقت، سه بار قبل از حادثه تسخیر سفارت آمریکا به دلایل متعدد تصمیم به استعفا گرفته بود. حادثه تسخیر سفارت تنها بهانهای برای تکرار درخواست آنها شد. بارها بعد از این حادثه مرحوم مهندس بازرگان به دلایل متعدد استعفای خود و دولتاش اشاره کرده بود که ما مشکلات زیادی داشتیم، عملا دخالتها در کار دولت موقت زیاد بود و ما دنبال بهانه برای استعفا بودیم. براساس دیدگاه حضرت امام(ره) و تحلیل دانشجویان، تصمیم گرفتیم تنها برای چند روز سفارت آمریکا را تسخیر کنیم تا زنجیره اصلی مقابله با انقلاب را پاره کنیم و مانع ارتباط حلقههای مختلف کودتا با یکدیگر شویم. واضح بود که هر کشوری بخواهد در مقابل سلطه شرق و غرب بایستد نابود خواهد شد. شما به وضعیت دیروز و امروز کشورهای خاورمیانه را نگاه کنید. وضعیت عراق امروز را ببینید. صدام حسین تنها حق خود را به خاطر جنگ 8 ساله علیه ایران طلب کرد. پیشتر آمریکا برای تصرف کویت و دست اندازی به خاک آن کشور به عراق چراغ سبز نشان داده بود. اما همگان دیدند اقدام صدام حسین برای دستیابی به آنچه که به این کشور وعده داده شده بود چگونه پاسخ داده شد. واضح بگویم دانشجویانی که سفارت آمریکا را تسخیر کردند نگران آینده سیاسی خود یا جناحی که آن را نمایندگی میکردند نبودند. آنها با شرایط یک انقلاب ناپایدار روبرو بودند. بنابراین هر کاری میکردند که این انقلاب حفظ شود. در ماههای آغازین انقلاب به شکلی غیرطبیعی سیستان و بلوچستان، ترکمن صحرا، کردستان و خوزستان آشفته شده بود. هر تحلیلگر سیاسی هم بود به این نتیجه میرسید که این انقلاب در شرایط ناپایداری به سر میبرد. در این میان و با توجه به تجربه گذشته تنها اقدامی که به نظر دانشجویان میرسید از میان بردن یکی از سر حلقههای مرتبط با کودتای قریب الوقوع بود و همگان دیدند با تصرف سفارت آمریکا و اسنادی که به دست آمد چقدر تحلیل ها درست بود.
عضو دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص غیرقانونی بودن تصرف سفارت آمریکا به لحاظ حقوق بین الملل گفت: تحلیل وقایع 13 آبان 58 بدون تجربه یا درک واقعیت آن روزها دشوار است و به طور قطع برای تحلیل درست از وقایع 13 آبان 58 نیازمند درک شرایط ایران و معادلات سیاسی آن دوران هستیم. در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدیم که برای جلوگیری از یک کودتای قریب الوقوع نمیتوانیم تنها به تظاهرات خیابانی و شعار مرگ برآمریکا بسنده کنیم. چون در اقدامات کودتاگران تاثیری نداشت. در مقابل این توطئه، تنها کاری که میتوانستیم انجام دهیم که موثر باشد از میان بردن مهمترین حلقه کودتا بود. با این تحلیل اقدام به تصرف سفارت برای چند ساعت شده بود و گمان نمیرفت گروگانگیری 444 روز ادامه پیدا کند. ما به دنبال شکستن هیمنه آمریکا بودیم و البته در این مورد موفق شدیم.
ابتکار در خصوص دلایل طولانی شدن گروگان گیری در سفارت آمریکا یادآور شد: ما پیشبینی طولانی شدن گروگانگیری را نداشتیم. در تحلیلها ممکن است برخی به این نتیجه برسند که طولانی شدن گروگانگیری اشتباه بوده است. این موضوع به نظر من جای بحث دارد، اما حمله به سفارت آمریکا و تلاش برای کنترل یک کودتای قریب الوقوع حداقل در کوتاه مدت تنها کاری بود که می توانستیم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که چرا ما به سمت تصرف سفارت انگلستان یا شوروی با توجه به سوابق گذشته هر دو کشور در استعمار و دخالت ایران از سوی دانشجویان اقدام نشد گفت: تاثیرگذاری و نفوذی که آمریکا در ایران سال 58 داشت نسبت به نفوذ انگلستان و شوروی قابل مقایسه نبود. تحلیل امام (ره) هم این بود و بر این نکته تاکید میورزید. به هر حال اکثر دانشجویان و تحلیلگران بر این باور بودند که آمریکا به زودی در ایران دست به اقدام خواهد زد. ما معتقد بودیم که آمریکا در ایران سلولهای خفتهای دارد که در زمان مناسب از این نیروها و افراد برای تغییر جهت انقلاب و صدمه زدن به آن بهره میگیرد. این تعبیر سلولهای خفته را آمریکا بعدها علیه طالبان به کار برد. تنها جریان احمدی نژاد و دوستاناش که در آن طیف قرار داشتند معتقد به تصرف سفارت شوروی بود. آنها مخالف حمله به سفارت آمریکا بودند و حتی در مقطعی تهدید کردند که شما را لو میدهیم. آن طیف اصلا در جریان گروگانگیری نبود اما دانشجویان تصمیم خود را گرفته بودند تهدید آنها فایدهای نداشت. از نظر ما ورود شاه به آمریکا مفهوم داشت. جریان راکفلر که به دنبال تغییر در ایران بود عملا ورود شاه به آمریکا را مدیریت میکرد. اصلا انگلیس در شرایط آن روز مطرح نبود.
ابتکار در خصوص حمله به سفارت انگلستان در دوره احمدی نژاد از سوی دانشجویان بسیجی گفت: شرایط ما در آغاز انقلاب و کوران آن دوران با امروز متفاوت است. در سالهای پس از انقلاب حاکمیت ملی ما تثبیت شد و هیچ قدرتی حق دخالت در امور ایران را نداشت. اما در سال 58 آمریکا عملا در ایران مشغول توطئه بود. به نظرم وقتی ما دارای حاکمیت ملی قدرت هستیم، حمله به یک سفارت کار درستی نیست. آنچه در رابطه با سفارت انگلستان صورت گرفت به نوعی نادیده انگاشتن حاکمیت ملی ما بود. ادعای اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران پس از 30 سال ممکن است تحت سلطه انگلستان قرار گیرد خندهدار و دور از واقعیت است. معتقدم در حمله به سفارت انگلستان شبیهسازی دور از واقعیت و بچگانهای صورت گرفت. این مسئله با وقایع سفارت آمریکا قابل مقایسه نیست. البته شاید برخی در جناح راست تصور میکردند میتوانند شبیه به آنچه که تحت عنوان استکبارستیزی در خط امام (ره) و جناح چپ در سال های ابتدای انقلاب رخ داده بود را بازسازی کنند. اما تحلیل آنها در خصوص حمله به سفارت انگلستان اشتباه بود. شرایط ایران در سالهای اخیر با ابتدای انقلاب متفاوت بوده است. ما آن روزها نمیتوانستیم با آن بحرانها شرایط لازم برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و تدوین قانون اساسی را فراهم کنیم. در طول ماههای گروگان گیری البته این چتر ایمنی برای جمهوری اسلامی فراهم شد. واقعیت این است که اجازه نمیدادند جمهوری اسلامی پا بگیرد. امام (ره) از آن فضای وحدت ملی بهره برد و ارکان نظام در 444 روز شکل گرفت. اما به هر حال همین امروز هم بحثها در مورد ادامه گروگانگیری و لزوم آن در جریان است و نظرات متفاوتی در این مسئله وجود دارد. خیلیها معتقدند که گروگان گیری باید در 24 تا 48 ساعت تمام می شد.
وی در ادامه یادآور شد: هر چند آمریکا تا همین مذاکرات هستهای اخیر رژیم ایران را به رسمیت نمیشناخت و به دنبال تغییر رژیم بود. در همین مذاکرات اخیر بود که آمریکا دست از ادعای خود مبنی بر تغییر رژیم حاکم ایران برداشت؛ مشکل ما آن زمان با آمریکا بیشتر بود. دولت آمریکا رسما مقابل انقلاب قرار داشت و علنا برای تغییر رژیم تلاش میکرد. دولت بازرگان هم میدانست آمریکا به دنبال سرنگونی است، اما با حسن نیت میخواست از طریق مذاکرات تصمیم آمریکا را عوض کند. به عقیده ما اما آن زمان شرایط برابر وجود نداشت تا آمریکا ناگزیر تصمیماش را عوض کند. ولی امروز شرایط ما نسبت به اول انقلاب به کلی تغییر کرده است. حالا میتوانیم با قدرت مقابل آمریکا دور میز مذاکره بنشینیم.
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص وضعیت فعلی محیط زیست کشور و چالشهای پیش روی آن به خبرنگاران گفت: مایلم در ابتدا در خصوص آنچه که تحویل گرفتهام صحبت کنم. وضعیت محیط زیست کشور به دلیل بیتوجهیهای صورت گرفته در گذشته و عملا مدیریت رها شدهای که دولت قبل در خصوص محیط زیست ایران داشت به وضعیت بغرنج خود رسیده بود. اگر چه امیدواریم فرصتها را از دست نداده باشیم و غفلتها به محیط زیست ایران ضربه کاری نزده باشد. چون به هر حال طبیعت قدرت بازسازی و تجدید پذیری دارد. البته باید بدانید بحرانهای زیست محیطی فقط مختص ایران نیست. ما در تمام دنیا شاهد یک چنین بحرانهایی هستیم. دنیا در برخی موارد اقدام به کنترل بحرانهای زیست محیطی خود کرده است. اما ما به دلیل غفلتهای متعدد گذشته شاهد وضعیت بحرانی فعلی هستیم.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با هشدار نسبت به وضعیت سفره های آب زیر زمینی گفت: ما در دنیا به لحاظ برداشت از سفرههای آب زیرزمینی در رتبه های اول هستیم. این وضعیت ممکن است کشور را با یک بحران جدی روبرو کند. متاسفانه در گذشته این هشدار اصلا جدی گرفته نشده است. البته سرمایههای طبیعی و تنوع زیستی ایران فوق العاده است و همان گونه که تهدیدات را میبینیم طبعا باید فرصت ها را هم باید ببینیم، ولی این مدیریت میطلبد.
معاون رئیس جمهوری در خصوص بهرهگیری از سرمایههای اجتماعی در حوزه محیط زیست گفت: سرمایه اجتماعی ما هم بینظیر است و دولت معتقد به استفاده از تشکلهای مردم نهاد و تقویت آنهاست. دولت در خصوص گسترش تشکلهای زیست محیطی اقدام میکند و نگاه امنیتی به فعالیت تشکلها ندارد. متاسفانه در دولت گذشته نگاه امنیتی نسبت به تشکلهای مردم نهاد در حوزه محیط زیست وجود داشت و به هر کسی در این تشکلها فعالیت میکرد نگاه امنیتی داشتند. همین نگاه باعث شد تعداد تشکلهای مردم نهاد به یک سوم کاهش پیدا کند. تشکلهای محیط زیست چشمان بیدار حافظ محیط زیست هستند. تمام اتفاقاتی که تحت عنوان زمین خواری، تخریب محیط زیست و... انجام شد در نبود این تشکلها صورت گرفت. به دلیل تهدیدهای امنیتی و بالا رفتن هزینه کار اجتماعی ما متاسفانه با پروندههای گسترده زمین خواری به طرز اعجابآوری روبرو هستیم.
ابتکار در ادامه با اشاره به اتفاقات رخ داده در حوزه محیط زیست خاطر نشان کرد: رئیس جمهوری در سفر استانی خود به خوزستان اشاره کرد که تالابها بیش از آنکه ارزش کشاورزی داشته باشند ارزش زیست محیطی دارند. بنابراین خشک کردن تالابها آسیب وارد کردن به محیط زیست است. شما در هیچ دولتی نمیتوانید یک چنین نگرشی پیدا کنید، هر چند دولت آقای خاتمی نیز نگرش مثبتی وجود داشت، اما در این دولت عنایت ویژهای به مسئله محیط زیست وجود دارد. هر ماه یک بار در هیات دولت گزارش میدهم. در اولین جلسه هیات دولت به موضوع بحران دریاچه ارومیه پرداخته شد. برنامه چهارم توسعه با محوریت توسعه پایدار و بر مبنای محیط زیست تدوین شد. اما در دولت قبل این برنامه به دلیل اینکه برخی معتقد بودند غرب گرایانه است کنار گذاشته شد. مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد 75 درصد برنامه چهارم توسعه عملی نشد. امروز شعارهایی که برخی در خصوص محیط زیست میدهند تنها بهانهای برای فعالیتهای سیاسی و حاشیهسازی است. وقتی اقدامات دولت گذشته را دیدند چرا این فریادها را سر ندادند. ما در دولت هشتم تمام زیرساختها را برای مدیریت پسماند فراهم کردیم اما در طول دولت گذشته از هیچ کدام از آن فرصتها و زیرساختها بهره برداری نشد. حتی ردیفهای بودجه اجرای مدیریت پسماند در کشور را هم گرفتم. کسانی که امروز از محیط زیست و اقداماتاش انتقاد می کنند در دولت گذشته کجا بودند و چرا اقدامی و انتقادی انجام ندادند؟ حالا صدا و سیما بعد از ده سال روی بحث پسماند مانور میدهد. مدیران و برنامه سازان صدا و سیما آن روز کجا بودند؟ وقتی صندوق محیط زیست کشور مصادره شد و سازمان محیط زیست را از آن صندوق کنار گذاشتند آیا دغدغه برنامهسازی نداشتند؟! آیا از خودشان نپرسیدند آن صندوق و آن پولها کجا رفت؟! و سازمان محیط زیست چه شد که به این روز افتاد؟! الان 6 ماه است که این صندوق را دوباره راه انداختهایم. متاسفانه این اقدامات را نمیبینند و تنها به دنبال حاشیهسازی سیاسی هستند.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: پیشرفتهترین دکلهای بیسیم را سال 81 برای سازمان محیط زیست خریداری کردیم، آیا کسی پرسید این دکل ها چرا ناپدید شده است؟! تاسیسات موزه تنوع زیستی ایران را نمیتوانستند راه بیاندازند و با ذغال و چوب محوطهاش را گرم میکردند. زمینهای منطقه ورجین را زمین خوارها غارت کردند. آیا کسی پرسید در منطقه حفاظت شده چرا زمین خواری شده، ویلا ساخته و حتی فروخته شده و سندش هم زدهاند؟! این آقایان مسئول در این 8 سال کجا بودند؟! صدها مورد زمین خواری دیدیم و یکی از مدیران استان تهران دهها پرونده زمینخواری را در خانه خود نگه داشته بود. یکی از پروژههای ما بازپس گرفتن ورجین فروخته شده بود. وسط منطقه تحت حفاظت موته جاده کشیدهاند، کی؟! سال 85. آیا آن زمان صدا و سیما وجود نداشت که این قضیه را رسانهای کند. برخی نمایندگان مجلس که مرتب تحقیق و تفحص از سازمان حفاظت محیط زیست را طی این دو سال مطرح میکنند، آن 8 سال کجا بودند؟! هنوز که هنوز است ما با پرونده زمین خواری، فساد مالی و ... روبرو هستیم. در ماجرای احداث «جاده ابر»که خیانتی بزرگ و غیرقابل چشم پوشی به ملت ایران به حساب میآمد، طرح انحلال سازمان محیط زیست را دادند. آیا کسی نیست در مورد این اتفاقات صحبت کند؟!
عضو سابق شورای شهر تهران هنگام صحبت درباره سرطانزا بودن بنزین پتروشیمیها بغض کرد و در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود، گفت: من اولین بار بحث بنزن را زمانی که عضو شورای شهر تهران بودم و در سال 90 مطرح کردم. بر اساس اطلاعاتی که داشتیم مشخص بود بنزین تولیدی پتروشیمیها که در تهران و شهرستانها توزیع میشد به دلیل وجود مقادیر فراوان بنزن حتی در مواردی هزار برابر حد استاندارد، سرطان زا است. نیمی از بنزین تهران از همین نوع بود. آزمایشگاه کنترل کیفیت هوا را مامور کردیم که بنزن را اندازه بگیرد و حاصل آزمایشها که اکنون هم اسنادش موجود است نشان میداد بنزینی که در تهران و شهرستانها توزیع می شد به شدت سرطانزا است. بنزن باعث ایجاد سرطان خون در کودکان و بزرگسالان میشود. من این مسئله را بیان کردم و از همان زمان سیل تهمتها و ناسزاها نصیب من و خانوادهام شد. وقتی در شورای شهر این مسئله را مطرح کردم اولین برخورد برخی اعضاء با من این بود که شما دارید علیه دولت احمدینژاد شانتاژ میکنید. روزی که میخواستم موضوع را مطرح کنم با من تماس گرفتند که این مسئله را بازگو نکن. تهدیدم کردند و بعد هم حمله به بهانههای مختلف شروع شد. تا آنجا که در تیترها و مطالبی که در رسانههایشان منتشر کردند مدعی شدند خواهر مری جاسوس انگلستان شده است. اما گناه من فقط بازگویی اقدامات تهدید کننده سلامت مردم بود. وقتی مجددا رئیس سازمان حفاظت محیط زیست شدم مصرانه این مسئله را پیگیر کردم تا تولید بنزین پتروشیمی را با کمک وزیر نفت آقای زنگنه متوقف کردم. از زمانی که در دولت حضور پیدا کردم کار ما با کمک وزارت نفت حذف این نوع بنزین از سوخت شهرهای مختلف کشور بود و بالاخره در اردیبهشت سال 93 موفق شدیم. بولتن نیوز بیش از 60 روز به طور متوالی با بنر و روز شمار مدعی شد که من مامور MI6 هستم. در دورهای که وارد دولت شدم به خاطر همین مسئله زندگی شخصیام را هدف قرار دادند وگفتند شوهرم وارد کننده بنزین است! یعنی همسرم اجازه ندارد زندگی عادی داشته باشد چون من وارد حوزههایی شدم که نباید ورود میکردم. هفت مورد تحقیق و تفحص مجلس را به خاطر همین بنزین سرطانزا پاسخ دادیم. تازه آقای میرکاظمی نماینده مجلس نهم بعد از اثبات سرطانزا بودن این نوع بنزین به من گفت شما مقابل دستاوردهای یک دولت و افتخارات آن ایستادید. بله من افتخار میکنم که مقابل بنزین سرطانزا به عنوان عامل بیماری و مرگ انسانها ایستادهام. از دیروز اما خوشبختانه توزیع بنزین یورو 4 در شهر اهواز هم آغاز شد و البته توجه داشته باشید که اصلاح این سوخت در کلانشهرها در شرایطی است که هنوز تحریمها ادامه دارد.
وی در مورد وضعیت محیط بانان و رده بندی شغلی آنان گفت: 440 نفر از محیطبانان اکنون تبدیل وضعیت شدهاند و حدود 500 محیط بان در حال فراگیری آموزشهای بین المللی جامع و کاملی هستند که این تعداد تا پایان سال جاری به 850 نفر افزایش مییابد. برای محیطبانان به عنوان رده اول ایثارگری تلاش زیادی شده است.
رئیس سازمان محیط زیست درمورد حاشیههای ایجاد در سازمان تحت مسئولیتاش طی روزهای گذشته گفت: متاسفانه رسانه ملی ما بسیاری از برنامهها و گزارش اقدامات سازمان را منعکس نمیکند. یک ماه پیش یک ساعت ملاقات با رئیس جمهوری فنلاند داشتم که حتی یک ثانیه از آن هم پخش نشد. من از مسئولان صدا و سیما میپرسم، فقط حاشیه های سازمان محیط زیست ارزش خبری دارد؟ ملاقات معاون رئیس جمهوری کشور با رئیس جمهوری یک کشور موفق اروپایی خبر قابل انتشاری نیست؟! برخی خبرگزاریها هم به طور غرض ورزانهای اهداف خود را به نام کارمندان سازمان منتشر میکند که صحت آن روشن نیست. کار به جایی رسیده که دلواپسان ایراد می گیرند ماشینهای سفرا به سازمان حفاظت محیط زیست رفت و آمد میکنند و بدتر از آن ادعای خود را به کارکنان خدوم محیط زیست نسبت میدهند. از نظر آنها گسترش ارتباطات بینالمللی اشتباه است. اگر چه این رویکرد کم و بیش در مورد دولت یازدهم در صداوسیما وجود دارد، اما در مورد شخص من بسیار بارز است. کلی خبرسازی فقط برای جا به جایی یک کارمند میشود، اما مانور آمادگی برای آتشسوزی جنگلها که به طور مشترک برای سه استان مجاور هم صورت گرفته، اطلاعرسانی نمیشود. همزمان یک خبرگزاری خاص شانتاژ میکند و از جمله مدعی نامهای به کمیسیون اصل 90 میشود که مشخص نیست واقعا آن را کارکنان نوشتهاند یا خیر؟! البته اگر کمیسیون اصل 90 از ما سوال کند قطعا پاسخهای واضح و روشنی داریم. اما تاسف بار است که یک خبرگزاری در حد یک سایت شانتاژ عمل میکند. همین جا میگویم که از حیثیت سازمان و کارکنان آن دفاع میکنم و پاسخ این نوع دروغ پردازیها را میدهیم.
معصومه ابتکار در خصوص کارکنان استخدام شده در سازمان محیط زیست افزود: متاسفانه در این ماجرا با حیثیت کارکنان سازمان بازی شده است. مدیرکل حوزه ریاست و مسئول دبیرخانه شورایعالی حفاظت محیط زیست، خانم لاهوتی است که 20 سال سابقه کار دارد و دارای مدرک کارشناسی ارشد است. آن خانمی که این ماجرا را برایش ساخته اند با حدود 20 سال سابقه در سازمان مسئول مکاتبات دبیرخانه بوده و مدیر کل حوزه ریاست نیست.
وی همچنین در پایان در پاسخ به پیشنهاد اعضای گروه مدیران رسانهای مبنی بر انتخاب یک سخنگو برای سازمان محیط زیست گفت: انشاءا... انتخاب سخنگو برای سازمان حفاظت محیط زیست در دستور کار سازمان قرار خواهد گرفت.
انتهای پیام/