دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

ستاره‌شناس مسلمان و نظریه حرکت حلزونی سیارات

ابواسحاق نورالدین اشبیلی معروف به «ابواسحاق بِطروجی» ستاره‌شناس اندلسی قرن ششم و هفتم هجری قمری است.
کد خبر : 471184
intellectualsAbbasid.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابواسحاق نورالدین اشبیلی ستاره‌شناس اندلسی قرن ششم و هفتم هجری قمری است.


در بِطروج، در شمال قُرطُبه، به دنیا آمد و به این سبب به «بطروجی» ملقب شد و چون بیشتر عمر خود را در اشبیلیه [سویل کنونی در اسپانیا] گذراند، به «اشبیلی» نیز مشهور است. او در منابع غربی به آلپِتراگیوس شهرت دارد .


از تاریخ تولد و نحوه زندگی وی اطلاع نداریم جز آنکه مؤلفی یهودی به نام یهود بن سلیمان در 1247م از او یاد کرده و گفته است که او حدود 30 سال پیش از آن تاریخ زنده بوده است. در منابع تاریخ فوت او را حدود 614ق ذکر کرده‌اند.


بطروجی کتابی به نام الهیئة دارد که از طریق آن می‌توان دریافت که شاگرد و دوست ابن طفیل، فیلسوف مشهور اندلسی بوده است. بطروجی این کتاب را به سفارش ابن طفیل نوشت که سبب شهرتش شد. وی در این اثر نظریه نظام افلاک و حرکت ستارگان، بدون توسل به افلاک تدویر و خارج از مرکز را بیان کرده که با الگوی بطلمیوس متفاوت است. این کتاب به سرعت توجه دانشمندان را به خود جلب کرد.


نقد هیئت بطلمیوس و دفاع از کیهان‌شناسی ارسطو، یک سده پیش از بطروجی آغاز شده بود. ابن باجه، جابر بن افلح اشبیلی، ابن طفیل و ابن رشد در رد هیئت بطلمیوس سخنانی گفته بودند و ابن میمون، معاصر بطروجی نیز مخالف نظریه بطلمیوسی و موافق با قواعد طبیعیات ارسطویی بود. از نظر ارسطو، آسمان از فلک‌های تودرتو و متحدالمرکزی تشکیل شده است که حرکت‌های خاص خود را دارند. هر فلک شامل یک یا چند جرم آسمانی (ثوابت و سیارات) است که با حرکت افلاک تغییر مکان می‌دهند. بنابراین، هر فلک محرکِ آن دسته از جرم‌های آسمانی است که در آن قرار گرفته‌اند.


در نظریه بطلمیوس هفت سیاره (ماه، خورشید، عطارد، زهره، مریخ، مشتری، زحل) منظم و دایره‌وار به دور زمین که ثابت است، می‌چرخند. بنا بر این نظریه، سیارات هنگام گردش گاهی به زمین نزدیک و گاهی از آن دور می‌شوند و به همین سبب، با آنکه همیشه سرعتی ثابت دارند، حرکت آنها از زمین گاه کُند و گاهی تند دیده می‌شود.


بطروجی نظریه حرکت لَولَبی (حلزونی) را که ساده‌تر و به نظریه ارسطو نزدیک‌تر بود، عرضه کرد. از نظر او فلک نهمی وجود دارد که منشأ همه حرکات است و فلک‌های تودرتوی آسمان تحت تأثیر این فلک برین، از شرق به غرب می‌چرخند و سرعت حرکت هر فلک به فاصله آن از فلک نهم تفاوت دارد.


 فلک هشتم یا فلک ثوابت که کمترین فاصله را با فلک نهم دارد و سرعت آن از همه بیشتر است و هر 24 ساعت اندکی کمتر از یک دور کامل می‌چرخد. فلک‌های درونی‌تر به علت تأثیرپذیری کمتر از فلک بیرونی، کندتر حرکت می‌کنند و منشأ مشاهده حرکت رجوعی نیز همین است.


در این نظام، هر فلک قطب جداگانه‌ای دارد و قطب هر فلک نسبت به قطب فلک بالاتر انحراف دارد. فلک‌ها هم در مسیر شبانه‌روزی خود حرکت می‌کنند و هم به دور محور خود می‌چرخند. از ترکیب این دو حرکت، حرکت لولبی پدید می‌آید که انحراف سیارات به شمال و جنوب را موجب می‌شود. به این ترتیب، در نظام نجومی بطروجی، بی‌نظمی ظاهری مشهود در حرکت سیارات بدون نیاز به فلک‌‌های خارج مرکز و تدویر توجیه می‌شود.


بطروجی در کتاب خود آورده که مبنای این سخنان او الهام الهی و همچنین نظریات ابن طفیل است، نه محاسبه و مشاهده و رصد.


انتقاد بطروجی از هیئت بطلمیوسی تأثیر فراوانی در غرب گذاشت. آرای او نشان می‌داد که وی تجربه چندانی در نجوم عملی نداشته است؛ اما فیلسوفان یهودی و مسیحی که نظام طبیعی ارسطو را با موازین دینی سازگارتر در نظام طبیعی بطلمیوس می‌دانستند، به او توجه فراوان نشان دادند.


دانشمندان فراوانی از بطروجی و هیئت او یاد کرده‌اند؛ از آن جمله می‌توان از آلبرت کبیر و شاگردش، برنارد دوتری، راجر بیکن و اسحاق اسرائیلی و لوی بن گرسون نام برد. بیشتر ستاره‌شناسان فرضیات بطروجی را به سبب نقصان و ناتوانی آن در برابر نظام بطلمیوسی رها کرده‌اند.


انتهای پیام/4104/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته