سرنوشت بیتالمقدس به یک موضوع یا توافق سیاسی مربوط نمیشود
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، سهشنبه هفته گذشته طرح آمریکایی صهیونیستی معامله قرن از سوی دونالد ترامپ رونمایی شد تا مشخص شود که دقیقا چه چیزی در اتاقهای فکر لابیهای صهیونیستی برای آینده فلسطین و البته جریان مقاومت میگذرد. محور اصلی این طرح آنچنان که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین هم بر آن تاکید دارد، محو سرزمین فلسطین و حاکمیت دولتی اصیل از میان فلسطینیان است، ایدهای که بر خروج بخش دیگری از مردم فلسطین از کرانه باختری و نوار غزه و همچنین اسکان دائم آوارگان در کشورهای همجوار متمرکز شده است تا برای همیشه دولتی جعلی به نام اسرائیل شکل بگیرد.
در طرح معامله قرن توجه نشده که حل مشکل رژیمصهیونیستی با کشورهای اسلامی موضوعی نیست که تنها به آمریکا یا رژیمصهیونیستی محدود یا مربوط باشد. ترامپ، نتانیاهو و کوشنر (بهعنوان هماهنگکننده میدانی) هنوز نفهمیدهاند که در خوشبینانهترین شرایط از نگاه جامعه بینالملل و سازمان ملل متحد، وضعیت سیاسی فلسطین با قطعنامه 242 سازمان ملل گره خورده و رژیمصهیونیستی باید از بلندیهای جولان، رود اردن، نوار غزه و کرانه باختری عقبنشینی کند.
از طرفی دقت در متن توافق نیز گویای این است که نیت پنهان ترامپ، رسمیتدادن به «سرزمین قوم یهود» به وسعت نیل تا فرات بوده و در این مسیر تلاش میکند ولو بهصورت رسانهای این پیام را به حامیان صهیونیست خود منتقل کند. او البته در این مسیر اقدامهای مهمی نیز انجام داده؛ حمایت ترامپ از انتقال سفارت آمریکا به قدس و نهایتا اجرای آن، حمایت از رژیم اشغالگر برای تصویب قانون قومیت در پارلمان (کِنِسِت) که براساس آن کل فلسطین و بلندیهای جولان بهعنوان بخشی از «سرزمین قوم یهود» شناسایی شدند؛ و همچنین ارائه پروژه «معامله قرن»، آغازی بر محو کامل سرزمین فلسطین و تحقق سرزمین موعود است. مرور جزئیاتی از این طرح گویای همین موضوع است.
در طرح یادشده، کشورهای عربی و در راس آنها عربستان و امارات باید به شرکتهای آمریکایی و اسرائیلی50 میلیارد دلار بابت طرحهای آبادانی بخشهایی از فلسطین و اردن بپردازند تا این سرزمین مقدس برای مسلمانان به مناطقی بیشتر تفریحی بهعنوان محلی برای خوشگذرانیهای گردشگران غرب مبدل شود. در این طرح از سرزمین و نظام حکومتی فلسطین صحبتی نیست، تمامی اتفاقات به آینده و مذاکرات بلندمدت محول شده و در عوض تاکید شده که فلسطینیها در بازار شکل گرفته از سرمایهگذاریهای خارجی مشغول کار خواهند شد.
بهعبارتی فلسطین از یک کشور با دولت، ملت و هویتی مشخص، قرار است به یک منطقه آزاد تجاری برای سرمایهگذاران آمریکایی و عرب و خوشگذرانیهای آنها تبدیل شود. در این پروژه، به احتمال فراوان سرزمین فلسطین تنها یک حوزه جغرافیایی بدون ملت، دولت و ارتش و برخوردار از مرزهای مفهومی خواهد شد؛ به عبارت دقیقتر مجمعالجزایری که با اتوبان، تونل و پل به یکدیگر متصل میشوند. این منطقه قرار است تنها بخشهایی از گروههای مختلف فلسطینی را اسکان دهند و اداره آن هم نه به دست حاکمیتی از گروههای اصیل این خطه که توسط شرکتهای چند ملیتی که کارکنانش از باقیمانده مردم فلسطین و نیروهای کار ارزان هستند، تحت نظارت آمریکا و رژیمصهیونیستی مدیریت و اداره شوند. نکته مهم در این میان تعیینتکلیف 6 میلیون آواره فلسطینی در کشورهای منطقه نیز است، آنها هرگز به سرزمینشان فلسطین باز نخواهند گشت. بخش دیگر این طرح مربوط به اسکان جمعیت آواره فلسطینی در اردن است.
طبق پیوستهای ارائه شده، قرار است آوارگان فلسطینی برای همیشه در اردن باقی بمانند و برای این منظور یک منطقه چند هزار هکتاری در جنوب شهر امان، برای ایجاد پایتخت جدید اردن در نظر گرفته شده که بهعنوان یک منطقه وسیع اقتصادی و تجاری زیر پوشش سرمایهگذاران شرکتهای چند ملیتی قرار میگیرد. در مقابل رژیمصهیونیستی این قول و امتیاز را به اردن میدهد با ایجاد کانالی بین بحرالمیت و خلیج عقبه، این دریاچه درحال مرگ را نجات دهد و آن را به قطب گردشگری منطقه تبدیل کند. معامله قرن، صحرای سینا را هم هدف گرفته است. بدین شرح که منطقه آزاد صنعتی در صحرای سینا در مجاورت غزه، با سرمایهگذاری عربستان و امارات ایجاد میشود. هدف آنها از این طرح ایجاد زمینه برای کشاندن جمعیت نوار غزه به این منطقه است که در حال حاضر بالاترین نرخ بیکاری را در جهان دارد.
در شهر نئوم عربستان نیز که در امتداد سواحل دریای سرخ و نزدیک مرزهای اردن قرار دارد، اولین شهر هوشمند خاورمیانه برپا خواهد شد و در کنار طرح منطقه گردشگری دریای سرخ، امکانات مختلف توریستی را در خود جای خواهد داد و زمینهساز جذب جوانان فلسطینی جویای کار میشود. بخشی از طنز تلخ ماجرا هم این است که براساس اظهارات کوشنر در منامه، فلسطینیها بعد از واگذاری سرزمینشان میتوانند غذاهای سنتی فلسطینی که طعمهای منحصربهفرد دارد را مانند بستنی رامالله و شیرینی مشهور کونفه یا کنافه همراه با صنایعدستی خود به جهان صادر کنند. خلاصه امر اینکه این میزان حماقت نمیتواند کار یک احمق باشد، بنابراین برای ترسیم چنین طرحی بیشک به چند نفر مانند ترامپ، کوشنر و نتانیاهو نیاز بوده است. مجموعه طرحهای آبادانی باید درنهایت بسترساز تبدیل ملت و کشور فلسطین به پروژه آبادانی تحت نظارت آمریکا و رژیم اشغالگر شود.
با این برنامهها ظرف مدت 10 سال که حدود 50 میلیارد دلار هزینه دارد، مرزهای غزه و کرانه باختری محو و گامهای نخست برای ایجاد «سرزمین قوم یهود» برداشته خواهد شد. معامله قرن باید برای رژیمصهیونیستی، مشکل قطعنامه 242 را حل کند و تلآویو با امتیازهای جغرافیایی که بهدست خواهد آورد به شهرکسازیهای خود به صورت قانونی ادامه دهد و بیش از گذشته امنیت مرزی خود را حفظ کند. بهرغم همه صحبتها در معامله قرن مشخص نیست که طرف مذاکره آمریکا در ارتباط با فلسطین، با توجه به عدم شرکت محمود عباس در نشست منامه و مخالفت جدی او با طرح معامله قرن، چه کسانی یا چه گروههایی خواهند بود. تاکنون مشخص نیست آمریکا و صهیونیستها با کدام طرف فلسطینی قرار است معامله قرن را به پیش ببرند.
این سه نفر هنوز نفهمیدهاند که آینده بیتالمقدس بهعنوان قبله اول مسلمانان و محل معراج آخرین فرستاده خداوند، به اسلام و مسلمانان تعلق دارد و سرنوشت بیتالمقدس به یک موضوع یا توافق سیاسی مربوط نمیشود. موضوع فلسطین یک مشکل سرزمینی در پیرامون امنیتی رژیم اشغالگر نیست، فلسطین یک موضوع ایدئولوژیک جهان اسلام است که با محور مقاومت و رزمندگان بدونمرز حمایت میشود و طی سالهای اخیر توانسته مقاومت مردم فلسطین را که با پرتاب سنگ علیه غاصبان فلسطین آغاز شد، به مقاومت سرزمینی با قدرت بازدارندگی مبدل کند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/