صفیالدین اُرمَوی و ابداعات ماندگار در فن موسیقی
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
صفیالدین عبدالمؤمن بن یوسف ارموی (613-693ق) موسیقیدان، خطاط و ادیب است.
وی در 613ق در ارومیه به دنیا آمد و به همین علت «ارموی» نامیده شد. صفیالدین معاصر مستعصم، آخرین خلیفه عباسی و از شیفتگان هنر بود. در کودکی به بغداد رفت و در آنجا تربیت شد. در بغداد به محاضرات و آداب و خط پرداخت و در خط به کمال رسید. سپس نواختن عود آموخت و در این هنر فوقالعاده بود؛ اما در آن زمان فقط به خوشنویسی شهرت داشت.
اُرموی در دربار خلیفه عباسی
صفیالدین در خدمت مستعصم با سمت کاتب، در کتابخانه تازهبنیاد خلیفه، کار میکرد. خلیفه چون عودنوازی صفیالدین را شنید، به شگفت آمد و علاوه بر حقوق کتابخانه، مقرری دیگری نیز برای او تعیین کرد. کمکم کارش بالا گرفت تا حدی که ملازم درگاه خلیفه شد و از این راه مال فراوانی به دست آورد؛ اما مالی را که به دست میآورد صرف دوستان و خوشگذرانی میکرد و به اسراف میپرداخت. بر اثر این اسرافکاریها آخر عمر خود را به سبب بدهکاریاش، در زندان گذراند؛ در حالی که چنین سرنوشتی حق کسی که در طی قرون متمادی کتابهای درسیاش میان نظریهپردازان موسیقی آخرین مرجع بهشمار میرفت، نبود.
سر هربرت پروی، دستگاه او را کاملترین تقسیم گام توصیف میکند.
روزگار مستعصم که برای صفیالدین دوران خوشی و کامرانی بود، با هجوم مغول و فتح بغداد و کشته شدن خلیفه، به دستور هولاکو، پایان یافت و این هنرمند ناچار شد برای نجات جان خویش نزد خانِ مغول رود.وی حقوقی بیش از 5 هزار دینار مستعصمی برای صفیالدین تعیین کرد و صفی در دستگاه هولاکو احترامی خاص یافت تا جایی که شمسالدین جوینی پسران خود، بهاءالدین محمد و شرفالدین هارون را که از حامیان موسیقی بودند برای تعلیم به او سپرد. شرفالدین آنچنان شیفته هنرهای زیبا بود که صفیالدین بزرگترین اثر خود رساله شرفیه را به عربی، به نام وی تألیف کرد. این اثر در 674ق و در پنج فصل نوشته شده و نسخهای از آن در کتابخانه برلین محفوظ است .
صفیالدین به علت نزدیکی با شمسالدین جوینی و برادرش، عطاملک جوینی، نویسنده تاریخ جهانگشا، به دیوان انشای بغداد راه یافت. با حاکم عراق، بهاءالدین محمد، رهسپار اصفهان شد و مدتی در آنجا ماند. پس از درگذشت بهاءالدین و سقوط خاندان جوینی، در حالی به تبریز بازگشت که زندگی وی رو به سختی نهاده و به تنگدستی دچار بود. او برای 300 دینار قرض به زندان افتاد و در 18 صفر 693 در زندان درگذشت.
بزرگترین موسیقیدان و موسیقیشناس
پس از اسحاق موصلی، او را بزرگترین موسیقیدان خاورمیانه و پس از فارابی، ابن سینا و ابن زَیله او را از بزرگترین موسیقیشناسان میدانند؛ زیرا در علم و عمل موسیقی سرآمد بود و در این زمینه ابداعات فراوان داشت. او همچنین از علومی همچون علوم دینی،ادب، ریاضی، شعر، خوشنویسی، علم انشا و تاریخ آگاهی داشت. صفیالدین در فن خوشنویسی در حد یاقوت و ابن مُقله بود. جورج هنری فارمِر، پس از فارابی، صفیالدین را بزرگترین محقق اصول فن موسیقی خوانده است .
جنس غناء عرب با ادوار ایقاعی موسیقی ایران متفاوت بوده است. ابن زَیله، دانشمند بزرگ ایرانی و شاگرد او ابن سینا، به این نکته اشاره کردهاند. در زمان صفیالدین اوزان ایقاعی عرب و ایرانیان متفاوت بود و وی در این زمینه، یعنی موسیقی علمی و نظری، مؤلفات بسیاری دارد. در دوران صفیالدین فقط شش مقام رایج بوده است. به نقل از وی، ایرانیان چندین مقام موزون داشتند که اعراب از آن بیاطلاع بودند و برعکس، اعراب نیز چند مقام داشتند که ایرانیان از آن بیاطلاع بودند.
ابداعات ارموی در موسیقی شرقی
کتاب الادوار فی حل الاوتار صفیالدین از کاملترین کتابهایی است که در زمینه موسیقی ایران نوشته شده است. این کتاب شامل اصولی است که از فیلسوفان یونانی و پیشینیان اتخاذ گردیده و صفی آن را در جوانی در 633ق در پانزده فصل به رشته تحریر درآورده و در آن به شرح نغمهها و دساتین، اصول پردهبندی عود، فواصل موسیقی، ادوار (گامها)، تأثیر عمل موسیقی، عود و سازهای زهی، آموزش خوانندگی و نوازندگی و نتها پرداخته است.
صفیالدین در این کتاب برای نخستین بار آهنگ موسیقی را با حروف و اعداد نوشت و بدین طریق توانست نغمههایی را که سابقاً از راه گوش و سینه به سینه نقل میشد به صورت نت یادداشت کند. کتب صفیالدین از جمله منابع معتبر تحقیقی موسیقیدانان و موسیقیشناسان بزرگ، از جمله عبدالقادر مراغهای بود که به شرح الادوار صفی پرداخته است. پیش از دو کتاب الدوار و رساله شرفیه، تا دو سه قرن، فقط رسالات فارابی و ابن سینا برای موسیقی علمی، منبع دادهها بهشمار میرفت و در این دوره طولانی کسی از نویسندگان عرب و ایرانی کتابی در زمینه موسیقی ننوشته بود.
دستگاههایی که در الادوار و شرح آن نامگذاری شده شامل صبا، عذرا، دوستگانه، معشوق، خوشسرا، خزان، نوبهار، وصال، گلستان، غمزده، مهرجان، دلگشا، بوستان، زنگوله و تعدادی دیگر است که نام اکثر آنها فارسی است و این نامهای فارسی هر یک منشأ و مایه اصلی این آهنگها بوده است نه اختراع خود صفیالدین.
اندیشه منطقی صفیالدین که در حقیقت گونهای تعدیل گام بهشمار میرود، یکی از رویدادهای علمی و هنری تاریخ موسیقی شرق است که همه خاورشناسان و موسیقیشناسان آن را ستودهاند. کیزوترا، خاورشناس آلمانی، وی را «زارلینو» شرق میداند و سر هربرت پروی، دستگاه او را کاملترین تقسیم گام توصیف میکند.
تداوم تاریخی موسیقی ایرانی
بسیاری از خاورشناسان و موسیقیدانان از جمله فارمر، ریشه دستگاه صفیالدین را از پردهبندی تنبور خراسانی میدانند و هِلم هولتز، به حق آن را به موسیقی ساسانی نسبت میدهد. این امر مداومت تاریخی موسیقی ایرانی را به اثبات میرساند و مسلم میدارد که پردهبندی تنبور خراسان پایه و اساس گامهای موسیقی خاور و باختر است و میتوان پذیرفت که این پردهبندی پایه و اساس موسیقی ایرانی زمان ساسانیان است.
سازهای خانواده تنبور در زمان صفیالدین همچنان موقعیت خود را حفظ کرده بود. تا اواخر قرن دهم هجری قمری تنبور بغدادی همچنان از همه سازهای همخانوادهاش پیشتر بود. صفیالدین از این ساز دو گونه دیگر، یعنی دوتار و سهتار را معرفی کرده است.
صفیالدین برای نخستین بار آهنگ موسیقی را با حروف و اعداد نوشت و بدین طریق توانست نغمههایی را که سابقاً از راه گوش و سینهبهسینه نقل میشد به صورت نُت یادداشت کند
صفیالدین پیشقدم نظریه معروف فرضیه منتظم است که در آن گامها به هفده فاصله تقسیم میشود. وی، در رساله شرفیه این مطلب را قید میکند و به منظور رد تقلید نوشتههای پیشینیان مطالب جدیدی را شرح میدهد که قبلاً بیان نشده است؛ منظور او از پیشینیان، کسانی است که پیش از او در زمینه موسیقی کتاب نوشتهاند؛ مانند خلیل بن احمد واضع علم عروض که در زمینه اوزان شعر کتابی نگاشته که اکنون در دست نیست.
انتقادهای صفیالدین بر تعاریف فارابی و بوعلی سینا به خوبی خلق و خوی این محقق را نشان میدهد؛ چرا که او اگر به اشتباهی در کار استادان سلف خود، هر چند بزرگ و مشهور، برمیخورد، آن را فاش بیان میکرد و کورکورانه در برابر استادان پیش از خود زانو نمیزد.
پیتر کراسلی هلندی نوشته است که صفیالدین پیشگام مکتب تئوریک جدید نظامگرایی بوده و کتاب برجستهاش الدوار با اقبال نظریه پردازان این حوزه مواجه شده است. «ادوار» به نظام موسیقی دوره اسلامی اطلاق میشود و همانطور که کتاب صفیالدین نشان میدهد مبتنی بر این اصل است که «دور» از ترکیب چهارگان یا پنجگان تشکیل میشود و چون وی موفق به شناخت هفت نوع چهارگان و سیزده نوع پنجگان شده بود، در نتیجه شمار ادوار، بالغ بر 91 میشد، که بعدها تا 133 افزایش یافت.
براساس اظهارات نظریهپردازان، اساس و مبنای موسیقی ایرانی، از قرن چهارم تا دوازدهم هجری قمری، بر پایه دوازده مقامِ عشاق، نوا، بوسلیک، راست، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ، زنگوله، رهاوی، حسینی و حجازی استوار بوده است، که اسامی آنها در کتب الادوار صفیالدین و جامعالالحان عبدالقادر مراغهای ذکر شده است. صفیالدین شش آواز الحاقی به مقامات افزود و مبنای موسیقی ایرانی دوازده مقام و شش آواز الحاقی شد. همچنین دو ساز جدید را ابداع کرد: یکی مغنی که ترکیبی بود از قانون، رُباب و نُزهه و دیگری نزهه که ترکیب چَنگ و قانون است.
از دیگر آثار صفیالدین میتوان از رسالةالایقاع و رسالة فی علوم العروض و القوافی و البدایع نام برد.
بزرگترین شاگرد صفیالدین، جمالالدین یاقوت مستعصمی است که خط را به مرحله کمال رساند و تا پنج سال پس از استاد زنده بود. شاگرد دیگرش شمسالدین سهروردی است که جامع خط و موسیقی بود و به تمامی یادگار استاد خود به شمار میرفت. از شاگردان دیگر وی، آنچنانکه عبدالقادر مراغهای ذکر میکند، میتوان به علی ستایی، حسین زامر و حسامالدین قُتلُغ اشاره کرد.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/