دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آشفته بازار نمایش خانگی/3

«شبکه نمایش خانگی» محفلی خالی از مسئولیت/ نه خط قرمزی وجود دارد نه همتی برای سامان‌دهی

شبکه نمایش خانگی، گویا همه‌جور امکاناتی را در اختیار فیلمساز در سودای پول قرار داده؛ علی‌الخصوص مخاطبان متعددی که رسانه را فقط اینترنت دیده‌اند و از هرجای دیگری نیز گریزانند؛ فعلاً اینجا خالی از مأموریت است نه خط قرمزی وجود دارد نه همتی برای سامان‌دهی.
کد خبر : 462973
نمایش خانگی2.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا-  نزدیک به یک دهه از شیوه نوینی عرضه محتوا به مخاطب در ایران که «شبکه نمایش خانگی» نام گرفته، می‌گذرد. در این یک دهه عرضه سریال‌های مختلفی در این بستر تعریف شد که برخی مثل «قهوه تلخ» و «شهرزاد» با استقبال فوق العاده‌ای مواجه شدند و در طرف مقابل برخی نیز همچون «ویلای من» و «عشق تعطیل نیست» توفیقی برای جذب مخاطب نداشتند.


گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا قصد دارد به واکاوی این جریان بپردازد و اینکه چرا باید سطح ممیزی در این عرضه محتوا این‌قدر پایین باشد؟ آثار پخش این محتواهای ناهنجاری در شبکه‌ای که نامش خانگی است و باید به خانه مردم برود، چیست؟ در نخستین شماره یادداشتی از «محسن غلامی(قلعه سیدی)» فعال رسانه‌ای به بهانه پخش سریال دل را از نظر می‌گذرانید.




شبکه نمایش خانگی همچنان روزهای شلوغی را سپری می‌کند؛ محلی که این روزها هر فیلمسازی چه قدیمی و چه جدیدترها سعی می‌کنند لااقل برای خودنمایی هم که شده، حضوری در آن داشته باشند.


البته دلیل عمده، قطعاً متوجه همین کسب سود به‌واسطه مخاطبان عجیب و غریبی است که در این فضا حضور دارند؛ وگرنه به‌راحتی نمی‌توان این بخش از ماجرا را به دغدغه فلان فیلمساز و مثلاً سیر کردن مخاطبی دانست که در هجمه تولیدات خارجی و جز آن قرار دارند.


به همین راحتی هم می‌‎شود اذعان کرد؛ فیلمسازی که دنبال پول است و از دست ممیزی‌‎های عجیب و غریب هم فراری، چاره را در شبکه نمایش خانگی می‌بیند. هرچند که به‌واقع این فضا پر است از مخاطبانی که دل از تلویزیون و سینما کنده‌اند و شاید اصلاً وقت و حوصله‌ای هم برای رجوع به این دو رسانه ندارند.



فیلمساز وقتی از دست سانسور سینما و سیما عاصی شود، با ورود سرمایه‌های آنچنانی از تهیه‌کننده‌ فضا نمایش خانگی را تجربه می‌کند و به‌واسطه همان پول ناشناخته فلان سرمایه‌گذار، جمعی از بازیگران به اصطلاح تاپ را نیز وارد قصه‌اش می‌کند تا جذب مخاطب کند.



بنابراین مخاطبی که عمدتاً دست به موبایل است و نمی‌خواهد برای هرچیزی به اسم مثلاً فیلم و سریال، وقت بگذارد و هزینه آنچنانی کند، دل به تماشای آن‌لاین شبکه نمایش خانگی می‌گذارد. اتفاقاً این نوع تماشاکردن رکورد هم می‌زند!


از طرفی فیلمساز وقتی از دست این همه سانسور سینما و سیما عاصی شود، با ورود سرمایه‌های آنچنانی از تهیه‌کننده‌ای که چه بسا ممکن است صرفاً پول دارد ولاغیر، این فضا را تجربه می‌کند و به‌واسطه همان پول ناشناخته فلان سرمایه‌گذار، جمعی از بازیگران به اصطلاح تاپ را نیز وارد قصه‌اش می‌کند تا جذب مخاطب کند.


البته که چنین مخاطبی از دیدن قصه‌های عاشقانه و لوکیشن‌های من‌درآوری بالاشهری تا تجملات پر زرق و برق، کیف هم می‌کند، حتی اگر ته ماجرا چیزی به اسم فیلمنامه باکیفیت به او تحویل نشود. جریانی که در سریال‌هایی مثل «دل»، «عاشقانه»،  و «مانکن» و ... به وفور وجود دارد و همچنان هم زیادتر می‌شود.


گرچه استثنائاتی در بین این تولیدات دیده شده از آثار حسن فتحی و داود میرباقری گرفته تا مهران مدیری و برخی دیگر که حساب‌شان از این ماجرا جداست. پس اینجا تر و خشک را قرار نیست با هم بسوزانیم، اما کلیت ماجرا همین است. اتفاقاً همین آثار باکیفیت بودند که مخاطب را به این بخش از ماجرا متوجه‌تر و فیلمساز را نیز حریص‌تر کرد.


وگرنه چنین سریال‌هایی که قطعاً از اهم تولیدات تلویزیونی باکیفیت‌تر نیستند، ولی به‌خاطر بازیگران معروف‌تر و خاص‌تر تا دستی که برای برای دور زدن و فرار از ممیزی بازتر است، عرصه را برای جولان و کار و کاسبی برخی صدچندان می‌کند.


سریال‌هایی عمدتاً لاکچری که متوجه هرچه باشند، اما اقناع تقلبی مخاطب و تغییر تعلقات و هنجارها را بیخیال‌اند. سریالی که بعید است حتی خانواده را برای دیدنش دورهم جمع کند؛ اما وقت مخاطب همیشه آنلاین را چرا؛ خوب هم پر می‌کند!



سریال‌هایی عمدتاً لاکچری که متوجه هرچه باشند، اما اقناع تقلبی مخاطب و تغییر تعلقات و هنجارها را بیخیال‌اند. سریالی که بعید است حتی خانواده را برای دیدنش دورهم جمع کند؛ اما وقت مخاطب همیشه آنلاین را چرا؛ خوب هم پر می‌کند!



حال باید دید فیلمسازانی که این روزها خبر از فعالیات‌شان در شبکه نمایش خانگی شنیده می‌شود، و به نظر می‌رسد جدا از کسب سود، به نوعی دنبال ترویج برخی ایده‌ها نیز هستند مثل حامد عنقا تا حسن فتحی و مسعود کیمیایی و بقیه، قرار است همچنان همین مسیر را دنبال کنند یا قرار است گَه‌گداری این عرصه نفس سالمی هم بکشد؟


بالاخره شبکه نمایش خانگی، گویا همه‌جور امکاناتی را در اختیار فیلمساز قرار داده؛ علی‌الخصوص مخاطبان متعددی که رسانه را فقط اینترنت دیده‌اند و از هرجای دیگری نیز گریزانند؛ اینها همین‌جا هستند و هرچه باشد را می‌خوانند و می‌بینند.


زمانی شبکه نمایش خانگی صرفاً محلی بود برای ورود فیلم‌های از پرده کنار رفته سینما، اما اینجا هرکس پولی دارد یا رویای پول، سری به این جریان می‌زند؛ بنابراین فعلاً اینجا خالی از مأموریت است نه خط قرمزی وجود دارد نه همتی برای سامان‌دهی!


انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب