9 پرده از وعدههای دولت پیشین و فعلی آمریکا به ایران/ از پیام نوروزی اوباما تا ترجیعبند ترامپ برای مذاکره!
گروه بینالملل خبرگزاری آنا – حسین ارجلو؛ ماجرای گفتگوهای هستهای به 15 سال پیش برمیگردد، زمانی که کشورهای اروپایی با وعده رفع تحریمها بهپای میز مذاکره با جمهوری اسلامی آمدند و بیانیهای مشترکی در این خصوص صادر شد. متعاقب امضای «بیانیه تهران» در ۲۹ مهر سال ۸۲ و پذیرش «تعلیق داوطلبانه و موقت تمام فعالیتهای هستهای صلحآمیز مرتبط با غنیسازی و بازفرآوری اورانیوم، برای اعتمادسازی»، وزرای تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) وعده کردند که برای مختومه شدن پرونده هستهای در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خرداد ۸۳ تلاش کنند اما نهتنها گامی در این خصوص برنداشتند، بلکه آن را دو ماه به تعویق انداخته و با چراغ سبز آنها، شورای امنیت سازمان ملل در همان ماه، قطعنامهای ضدایرانی تصویب کرد و طی آن از جمهوری اسلامی خواست تا ضمن تولید برخی قطعات با کاربری دوگانه، طراحی و ساخت تأسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان و احداث رآکتور تحقیقاتی آبسنگین اراک را هم متوقف کند!
بیشتر بخوانید: درآمدی بر گعده ظریف با سناتورها؛ «شبه مذاکره» با آمریکا چه تبعاتی در پی دارد؟
پرده اول: وعدههای نوروزی!
این بدعهدی باعث شد که گفتگوهای هستهای با غرب سالها به تأخیر بیفتد و پس از آن نیز چندین دور مذاکره با گروه 1+5 به سرانجامی نرسد. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید که داعیهدار فتح باب مراوده با جهان بود، «باراک اوباما»، رئیسجمهور «مؤدب» آمریکا! دندان طمع تیز کرد و بهعنوان اولین مستأجر کاخ سفید، در 29 اسفند 92 در آستانه نوروز، پیامی ویدئویی برای مردم و نظام اسلامی صادر کرد. وی در این پیام گفت:
«میخواهم از این فرصت برای سخن گفتن مستقیم با مردم و رهبران جمهوری اسلامی ایران استفاده کنم ... اگر ایران به تعهدات بینالمللیاش عمل کند، ما میدانیم که مسیر گفتگو و اعتماد و همکاری بیشتر به کجا میانجامد. این به معنای فرصتهای بیشتر برای ایرانیان برای تجارت و ایجاد روابط با سایر نقاط دنیا خواهد بود. این به معنای رشد اقتصادی و شغلهای بیشتر برای ایرانیان، بخصوص برای جوانان ایرانی خواهد بود که آرزو دارند در این دنیا اثرگذار باشند. این به معنای فرصتهای بیشتر برای دانشجویان ایرانی خواهد بود که بتوانند به کشورهای خارجی سفر کنند و مشارکتی جدید بنا کنند که به شما کمک میکند توان باورنکردنیتان را بشناسید. بهطور خلاصه امسال، پیشرفت دیپلماتیک واقعی میتواند به گشودن فرصتهای جدید و سعادت برای مردم ایران برای سالهای آتی کمک کند.»
اوباما به مناسبت نوروز 93 پیامی ویدئویی برای مردم و مسئولین ایران منتشر کرد
«جان کری»، وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در همان روز، گفتگویی با صدای آمریکا داشت و در آن تصریح کرد: «به نظر ما داشتن یک برنامه اتمی صلحآمیز حق ایران است. ما نمیگوییم که این حق را ندارد اما چنین برنامهای باید بر طبق معیارهای بینالمللی باشد و محدودیتها و شفافیتهایی را داشته باشد که در دیگر برنامههای هستهای جهان رایج است... فکر میکنم گفتگوها برای دنیا، برای آینده ایرانیها و برای آینده مناسبات ما بیش از اینها اهمیت دارد.» وی در ادامه وعده داد که اگر ایران پاسخ جامعه جهانی را بدهد، میتواند از منافع دسترسی به بازارهای جهانی برخوردار باشد و شریکی مطمئن برای کشورهای جهان محسوب شود.
پرده دوم: تخفیف و تحریم با نمایش پلیس خوب، پلیس بد
هفت ماه بعد – حدود یک سال پس از توافق ژنو - زمانی که ایران سیگنالهای پرقدرتی برای همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شفافسازی برنامه صلحآمیز هستهای خود ارسال کرد، «مرکز تحقیقات کنگره آمریکا» در گزارشی ( download) به ارزیابی آخرین وضعیت تحریمهای اقتصادی علیه ایران پرداخت. در این گزارش، تحریمهای اقتصادی سنگین عامل مجبور شدن ایران به پذیرش گفتگوهای هستهای و امضای توافق ژنو معرفی و فهرستی جامع از شرکتها و اشخاص مورد تحریم از 12 دسامبر 2013 یعنی کمتر از سه هفته پس از توافق ژنو تا 29 آوریل 2014 ارائه شد.
اندکی پس از این گزارش، «جک لو»، وزیر خزانهداری وقت آمریکا در آستانه توافق هستهای با تأکید بر حفظ هندسهای که «ریچارد نفیو»، معمار تحریمها آن را طراحی کرده بود تصریح کرد: «حفظ معماری تحریمها در حین فراهم آوردن تخفیف از طریق معافیتهای تحریمی، شرط دوم ما (یعنی برخورداری از توانایی بازگرداندن تحریمها در صورت عدم پایبندی ایران به تعهداتش) را تقویت میکند.» این مقام ارشد آمریکایی همچنین، شاهبیت دیگر مقامات کاخ سفید را تکرار و افزود که در صورت پایبندی کامل ایران به تعهداتش و رفع دیگر نگرانیهای آمریکا، تحریمهای بیشتری تعلیق میشوند!
جک لو، وزیر خزانهداری دولت اوباما
کاخ سفید برای تشویق ایران به واگذاری امتیازات بیشتر، بازی «پلیس خوب»، «پلیس بد» را کلید زد و با واگذاری نقش منفی به کنگره و ایفای نقش مثبت توسط اوباما، در مهرماه 93 از طریق شبکه فاکس نیوز و روزنامه نیویورکتایمز اعلام کرد که رئیسجمهور آمریکا تصمیم دارد تا تحریمهای اعمالشده علیه ایران را در صورت رسیدن به توافق جامع هستهای، لغو کرده و در این راه از کنگره نیز کسب مجوز نکند، چراکه هراس دارد که اگر موضوع لغو تحریمهای ایران در کنگره به رأی گذاشته شود، این طرح با شکست مواجه شود.
پرده سوم: لغو، تعلیق یا معافیت از تحریمها؟
برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام (Joint Comprehensive Plan of Action) متعاقب تفاهم هستهای لوزان، روز سهشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلیس، آمریکا و آلمان) منعقد و همزمان، اختلاف بر سر نحوه تعلیق تحریمها میان کنگره و کاخ سفید آغاز شد. کاخ سفید برای مذاکرهکنندگان ایرانی استدلال کرده بود که چون لغو تحریمها به موافقت کنگره منوط است و این نهاد قانونگذاری با «لغو» تحریمها موافق نیست، رئیسجمهور آمریکا تنها میتواند معافیتها را «تعلیق» (Suspend) کند و به شرکتهای تجاری «معافیت» (Waiver) اعطا نماید.
در همین راستا، «میچ مککانل»، رهبر جمهوریخواهان سنا در 25 شهریور 94 (دو ماه پس از انعقاد برجام) اظهار کرد؛ در حال آمادهسازی طرحی است که هرگونه اقدام دولت آمریکا در زمینه رفع تحریمهای ایران، تنها زمانی ممکن است که تهران، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد. پیشتر طرح مشابهی از سوی یکی دیگر از نمایندگان سنا مطرحشده بود، اما نتوانسته بود آرای لازم را کسب کند.
پرده چهارم: اطمینانبخشی به ایران برای برخورداری از مزیت توافق هستهای
در بهار سال 95، «ولیالله سیف»، رئیس وقت بانک مرکزی و «جک لو»، وزیر خزانهداری آمریکا پشت درهای بسته با یکدیگر دیدار و طرف آمریکایی مدعی میشود: «تا وقتیکه ایران به توافقهای اتمی خود در ارتباط با برنامه جامع اقدام مشترک، عمل میکند، آمریکا هم با حسن نیت به تعهدات خود در زمینه برداشتن تحریمهای هستهای عمل خواهد کرد». افزون بر این، «آدام شوبین»، قائممقام وزیر خزانهداری آمریکا هم با وعدههای سر خرمن و البته تکراری گفته بود: «لازم است به تعهدات خود عمل کنیم و به مردم ایران این اطمینان را بدهیم که از مزیتهای اقتصادی توافق اتمی بهرهمند خواهند شد».
پرده پنجم: ریاست جمهوری ترامپ و تصویب طرح «تحریمهای جامع علیه ایران»!
زلزله سیاسی مهم آمریکا در اواخر سال 95، عبارت بود از روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در اول بهمن آن سال (20 ژانویه 2017). ترامپ، در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز همواره برجام را «فاجعه» و «بدترین توافقنامه دنیا» خوانده و وعده داده بود که در صورت راهیابی به کاخ سفید در همان روز اول برجام را پاره خواهد کرد.
از طرفی، درحالیکه طبق نظرسنجی «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی مریلند» آمریکا، حمایت ایرانیان از توافق هستهای ناشی از «سوءبرداشتهای آنها» از ثمرات برجام ازجمله انتظارهای گسترده اما نادرست نسبت به رفع سریع تحریمها و ادامه بیوقفه فعالیت برنامه هستهای ایران بود و در سوی دیگر، مقامات کاخ سفید همچنان به بازی با افکار عمومی ایران مبنی بر گشایشهای اقتصادی ادامه میداد، سنای آمریکا در 26 خرداد 96 و همراستا با سیاست سختگیرانه ترامپ علیه کشورمان، آب پاکی را روی دست ایران ریخت و طرح «تحریمهای جامع علیه ایران» را به تصویب رساند. این طرح تحریمهای غیرهستهای علیه ایران را در سه حوزه «موشکهای بالستیک»، «تروریسم» و «تسلیحات» افزایش داد. نکته قابلتأمل ماجرا اینجاست که حدود یک سال قبل و در کشاکش تصویب برجام، وزیر خزانهداری آمریکا، به کنگره این کشور هشدار داده بود که تشدید مجازاتهای مالی علیه ایران میتواند نقش آمریکا و دلار را در بازارهای جهانی تضعیف کند!
بیشتر بخوانید: دلخوش به تجربه تلخ/از قرارداد الجزایر تا برجام وین خسارت محض بود
مجلس سنای آمریکا
پرده ششم: خروج از برجام و آغاز وعدهها به سبک ترامپ
تلاش واشنگتن برای خروج از برجام در اواخر شهریورماه سال ۱۳۹۶ شدت یافت و در مهرماه همان سال، بهطورجدی در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت. ازآنجاکه امکان خروج یکجانبه آمریکا از این توافقنامه بینالمللی ممکن نبود، ترامپ منتظر فرصتی برای متهم کردن ایران به خروج از برجام ماند. تلاشهای دولت ترامپ با مشکل بزرگی روبرو بود و آنهم اعلام پایبندی ایران به مفاد برجام از طرف کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، لذا دولت آمریکا سعی کرد تا با تمرکز بر برنامه موشکهای بالستیک و نفوذ منطقهای ایران، جمهوری اسلامی را ناقض «روح برجام» نشان دهد و بالاخره با این مستمسک، از این توافق خارج شد. تفاوت دولت ترامپ با اوباما این بود که رئیسجمهور دموکرات قبلی بر عمل به وعدههای آمریکا در صورت پایبندی ایران تأکید میکرد و حتی وعده گشایشهای بیشتر میداد اما ترامپ قول رفع تحریمها را به توافقی جامع و فرابرجامی شامل موضوعات موشکی و منطقهای گره زده است.
پرده هفتم: قاعده رفع تحریمها از زبان وزیر خزانهداری دولت ترامپ
دولت آمریکا در 18 اردیبهشت 97 از برجام خارج شد و مدتی بعد، «مایک پمپئو» و «استیون منوچین»، وزرای خارجه و خزانهداری آمریکا رسماً از بازگشت «تمام تحریمهایی» خبر دادند که در قالب برجام لغو شده بودند. این تحریمها طی دو مرحله در نیمه مرداد و نیمه آبان همان سال دوباره اعمال شدند. بااینحال هشت کشور از تحریم خرید نفت ایران معاف شدند تا به قول مقامات آمریکایی، بازار برای پر کردن سهم ایران از سبد انرژی جهان آماده و جایگزینهایی بهمنظور به صفر رساندن صادرات نفت ایران تدارک دیده شوند. این دو مقام بلندپایه آمریکایی در آن کنفرانس کذایی تأکید کردند که اگر ایران به خواستههای واشنگتن تن بدهد، تحریمها رفع خواهند و در غیر این صورت، تا زمان منقاد شدن ایران، فشارهای اقتصادی ادامه خواهند یافت.
پرده هشتم: 12 شرط پمپئو برای توافق جدید با ایران و لغو تحریمها
وزیر خارجه آمریکا حدود دو هفته بعد از خروج ترامپ از برجام در 31 اردیبهشت 97 طی اظهاراتی در بنیاد «هریتیج»، 12 شرط را مطرح کرد که در صورت اجرایی شدن آنها از سوی ایران، تحریمهای اعمالشده لغو میشدند و توافقی جدید منعقد میشد. این شروط عبارت بودند از 1. توقف تلاشها برای ساخت اسلحه اتمی 2. اجازه ورود دادن به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به پایگاههای هستهای 3. توقف تولید موشکهای قادر به حمل کلاهکهای اتمی 4. اعلام برنامههای سابق برای ساخت اسلحه اتمی 5. توقف پشتیبانی از تروریسم بهویژه گروههای حماس، حزبالله و جهاد اسلامی 6. توقف حمایت از گروههای مقاومت در منطقه و حوثیها 7. خارج کردن نیروهای ایران از سوریه 8. توقف پشتیبانی از طالبان و گروههای تروریستی در افغانستان 9. پایان دادن به میزبانی از فرماندهان القاعده 10. پایان دادن به تهدید کشورهای همسایه 11. آزاد کردن همه زندانیان آمریکایی در ایران 12. توقف حملات سایبری.
به گفته «محمدحسن قدیری ابیانه»، کارشناس امور منطقه و سفیر سابق ایران در سفارت در استرالیا و مکزیک معتقد است آمریکا با اعلام این شروط، عملاً وارد فاز اجرای راهبرد «فشار حداکثری» شد و در کنار به حداکثر رساندن تحریمها که به قول ترامپ، تاکنون هیچ بشری بر بشر دیگر تحمیل نکرده، عملیات روانی را با چاشنی نظامی ازجمله اعزام ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» و بمبافکنهای راهبردی به منطقه کلید زد. ایران در عوض، با فعال کردن همه ظرفیتهای خود در راستای استراتژی «مقاومت فعال»، دست بهاصطلاح برتر آمریکا در حوزه نظامی را کوتاه کرد. پهپاد افسانهای آمریکا بر فراز آسمان ایران سرنگون و قدرت دریایی کشورمان با توقیف کشتی متخلف انگلیسی اثبات شد درحالیکه این دو ابرقدرت، جرئت پاسخ نداشتند.
پرده نهم: از پیشنهاد گفتگوی بدون پیششرط ترامپ با ایران تا در باغ سبز «منوچین» و «هوک»
رئیسجمهور آمریکا اول تیر 98 در گفتگو با شبکه خبری ان. بی. سی اعلام کرد که آماده دیدار با ایران بدون هیچ پیششرطی است و تصریح کرد: «من آمادهام بدون هیچ پیششرطی با آیتالله علی خامنهای، رهبر یا حسن روحانی، رئیسجمهور ایران دیدار و گفتگو کنم»! او برداشتی مضحک و بسیار دور از واقعیت از ساقط شدن پهپاد جاسوس «گلوبال هاوک» نیز ارائه کرد و گفت: «ایران پهپاد آمریکایی را برای تحریک هدف قرار نداده، بلکه برای آغاز کردن گفتگو این اقدام را صورت داده است»!!
استیو منوچین، وزیر خزانهداری دولت ترامپ
بااینحال آمریکا بر مواضع خود اصرار دارد و میکوشد با نشان دادن در باغ سبز، ایران را به گفتگو و رفع تحریمها متقاعد کند. در همین راستا، استیو منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا روز شنبه ۲۳ آذر (۱۴ دسامبر) در حاشیه نشست مجمع بینالمللی «فوروم دوحه» اعلام کرد: «اگر تهران شروط آمریکا را بپذیرد تحریمهای وضعشده علیه این کشور برداشته میشوند» اما درباره جزئیات شروط آمریکا و همچنین چگونگی برداشته شدن تحریمها توضیح بیشتری ارائه نکرد.
عدم تمایل ایران برای گفتگو با آمریکا و اصرار کشورمان بر اجرای تعهدات معوقه واشنگتن، کار را بهجایی رساند که کاخ سفید از ارائه شماره تلفن به سفارت سوئیس در ایران بهمنظور تماس مقامات تهران با واشنگتن خبر داد. پاسخ کشورمان منطقی بود و طبق آنچه مقام معظم رهبری در آستانه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اواخر شهریور فرمودند، چنانچه تحریمها طبق توافق هستهای لغو شوند، آنگاه آمریکا میتواند در قالب مذاکرات برجامی گروه 1+5 با ایران گفتگو کند.
«برایان هوک»، رئیس گروه اقدام علیه ایران نیز در همان نشست طی گفتوگویی کوتاه با شبکه خبری «الجزیره» قطر مدعی شد «ما آمادهایم که تحریمهای ایران را برداریم و روابط دیپلماتیک با آن را از سر بگیریم درصورتیکه به توافقی بهتر با آن دست پیدا کنیم که بتواند با تهدیدهای این کشور برای امنیت و صلح منطقه مقابله کند».
«ابراهیم کارخانهای»، نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی درباره مجموعه اظهارات مقامات پیشین و فعلی کاخ سفید اینگونه نتیجهگیری کرد که «وعدههای آمریکایی چه به سبک اوباما و چه به روش ترامپ، هر دو یک خط را دنبال میکنند. کلیدداران کاخ سفید چه با برجام و چه بدون آن، میکوشند که مؤلفههای قدرت و شاخصههای حیثیتی ایران در حوزه موشکی، منطقهای و در گامهای بعدی، حقوق بشر و شکل حاکمیت در نظام اسلامی را هدف قرار دهند. این راهبرد بدون تردید در ژاپن از طریق دلال چشمبادامی نیز پی گرفته میشود؛ اما آنچه مسلم است اینکه عدول آمریکاییها از تهدیدات نظامی و گفتگو با شروط 12 گانه به مذاکره بدون پیششرط و ودیعه گذاشتن شماره تلفن، با مقاومت «حداکثری» و «فعال» بهدستآمده است؛ خطی که تا بهزانو درآمدن کدخدا باید بدون هیچ انحرافی ادامه پیدا کند.»
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/