علم باز یونسکو تناقضگویی و در حد شعار است/ لزوم راهاندازی اکوسیستم «ترویج علم»
به گزارش خبرنگار حوزه آموزشی و پژوهشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، با توجه به اهمیت ترویج علم برای توسعه کشور در بخشهای مختلف و عدم توجه کافی نهادهای متولی در پیشگیری از پرداخت سطحی به ترویج و توسعه علم در جایگاه حقیقی آن، خبرگزاری آنا را بر آن داشت تا در راستای سیاست ذاتی خود در سلسله گفتگوهایی پای صحبت نخبگان و صاحبنظران بنشیند و با ارائه راهکارهایی که برگرفته از مسیر موفقیتهای علمی این نخبگان است دانشجویان و علم دوستان را با ارائه الگوهای موفق در این عرصه، بیشازپیش به علماندوزی و تلاش در راستای فراگیری علم و دانش ترغیب کند.
در ادامه مشروح گپوگفت وحید احمدی رئیس مرکز تحقیقات علمی کشور را با خبرگزاری آنا میخوانید.
آنا: وضعیت ترویج علم در کشور را چگونه میدانید و راهبردها در این زمینه باید چگونه باشد؟
احمدی: موضوع ترویج علم یک موضوع اساسی است. در جوامع علمی و پیشرفته این مسئله بسیار مهم است. ما هم در کشور در پی موضوع ترویج علم هستیم و این امر را با نگرشی جدید در دستور کار قرار دادهایم. در دنیای مدرن رشد علمی بالاست یعنی علم در همه ابعاد زندگی و نوع نگرش به دنیا تأثیرگذار است. در حوزههای مختلف شاهد این رشد و پیشرفت هستیم. این پیشرفت هم خوب است و هم میتواند مشکلزا باشد، هم فرصت بزرگی است و هم میتواند تهدیداتی را در پی داشته باشد. چرا که علم زندگی را متحول میکند.
دانشگاهها و فناوری این روزها بسیار پیشرفت کردهاند و در جزء جزء زندگی انسانها، فناوری و تکنولوژی مشاهده میشود. حال برای اینکه از تهدیدات بگوییم باید اینگونه توضیح داد که با وجود علم، فاصله بین طبقات مردم و جامعه علمی دانشگاهی در حال زیاد شدن است و اینگونه به نظر میرسد که مردم عادی هماهنگی لازم با علم را ایجاد نکردهاند. اکنون تکنولوژی، ابزار رسانه، فضای مجازی اجتماعی، آیتی، آیسیتی در دنیا بسیار پیشرفت کرده و وارد زندگی مردم شده. اگر آگاهی لازم به این فناوریها در میان مردم ایجاد نشود، آلودگیهای مختلف نظیر آلودگیهای زیستمحیطی ایجاد میشود یا مثلاً همین موبایلی که در دست مردم است، میتواند از طرفی منجر به راحتی زندگی و یا از هم پاشیدگی آن شود.
باید به سمتی برویم که انسانها با استفاده از علم بتوانند کیفیت زندگی خود را ارتقا دهند. موضوع علم در مسائل اجتماعی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر نتوانیم دادههای مناسب را در اختیار مردم قرار دهیم شاهد آسیبهای اجتماعی، گسستهای خانوادگی و گسستهای ارتباطی خواهیم بود. یعنی انسانی که تا قبل از پیشرفت تکنولوژی میتوانسته با آرامش زندگی کند، اکنون با چالشهای زیادی روبهرو است.
معنی تمام این حرفها این است که درست است که علم پیشرفت میکند؛ اما وقتی باید وارد زندگی مردم شود که با آن هماهنگ باشد. ارائه دادههای صرف به مردم نمیتواند در زندگی مردم اثرگذار باشد. در حال حاضر درصد زیادی از جوانان، دانشجویان و دانشآموزان ارتباطات گستردهای در فضای مجازی را در اختیار دارند ولی مسئله این است که آیا این امر، قدرت علمی و خلاقیت جوانان را افزایش داده است؟ یا پیشرفت تکنولوژی در سطوح مختلف جامعه باعث کاهش چالشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم شده است. در موضوعاتی نظیر توسعه ارتباطات در حمل و نقل، خوب عمل شده ولی آیا همه ابعاد این موضوع به خوبی دیده شده است؟
در دنیای پیشرفته میخواهند آگاهی مردم را همراه با توسعه علمی در مراکز دانشگاهی همتراز کنند چرا که اگر آگاهی مردم افزایش نیابد، گسستها و خلأهای شدیدی ایجاد میشود که تعادل جامعه را بر هم میزند و مهاجرتها، ناهنجاریها و نارضایتیها آغاز میشود. زمانی فکر میکردیم اگر اقتصاد خانوادهها رشد پیدا کند، با بهبود زندگی مردم روبهرو خواهیم بود اما اکنون میبینیم که اینگونه نشده است چرا که خواستهها و روشهای مردم متفاوت شده است. به نظر میرسد که در کنار توسعه رشد علمی، هماهنگسازی طبقات مختلف جامعه برای رسوخ و ترویج علم باید دنبال شود.
حال پرسش اساسی این است که این امر فقط بر عهده دانشگاه یا حکومت است؟ چه کسی دقیقاً باید متولی ترویج علم در کشور باشد؟ این موضوع بحث جدی در دنیای پیشرفته است؟ ابزاری که میتواند کمککننده باشد رسانهها هستند ولی اینکه کدام رسانه شامل رسانههای رسمی، غیررسمی، علمی، غیرعلمی یا عمومی باید این موضوع را دنبال کند، بحثی بسیار پیچیده است که در این مجال نمیگنجد ولی در جمعبندی میتوان حکمرانی خوب و نظام توسعه ملی را مد نظر قرار داد. حکمرانی خوب یعنی اینکه همه اجزای مورد نیاز به خوبی در کنار یکدیگر چیده شود. اصطلاحاً یعنی اکوسیستمی باید ایجاد شود که بتواند همه اجزا را بهخوبی در کنار یکدیگر حفظ کند. اکوسیستم مانند یک ساعت چرخدندهای شامل مجموعهای از چرخدهندههاست که اگر یک چرخدنده خوب کار نکند، باعث میشود بقیه اجزا نیز از کار بیفتند. یعنی اگر رسانهها، دانشگاهها، زیرساختها، ارتباطات بینالمللی، شفافیت و قوانین خوب نباشد، فضای اجتماعی برای ترویج علم ایجاد نمیشود. پس حکمرانی خوب یعنی اینکه همه اعضای پازل به درستی کنار یکدیگر چیده شوند و ارتباط مناسبی بین این اجزا ایجاد شود. در این سیستم اگر بگوییم دانشگاه، نظام آموزش و پرورش، رسانه، بخش خصوصی، بخش دولتی، نظام مالی، قوانین و ارتباطات بینالمللی چه عملکردی داشته باشند، آنوقت طبقات مختلف جامعه ارتباط درستی با یکدیگر برقرار میکنند.
اکنون که در دنیا روز یا هفتهای به عنوان روز جهانی علم تعریف میشود، به این معنی نیست که بگوییم علم خوب است چرا که همه این موضوع را میدانند. باید به این باور برسیم که علمی خوب است که مردم آن را لمس کنند. یعنی همه آحاد جامعه از مدیر، کارمند، فرد عامی یا یک زن خانهدار بدانند که علم مبنای ارتباط است. درست اندیشیدن و درست فکر کردن، رفتار علمی درست است. یعنی بر مبنای فکر علمی عمل میشود. همه دادهها و اطلاعات زیادی که امروزه در جهان شاهد آن هستیم، علم واقعی نیستند. علم واقعی آن است که دادهها بهدرستی در کنار هم قرار گیرند و از آنها استدلال درست صورت گیرد. در مقابل این علم واقعی، شبهعلم قرار دارد. شبهعلم زمانی رخ میدهد که مجموعهای از دادههای بهظاهر درست بهگونهای کنار یکدیگر گذاشته شوند که نتیجه اشتباه حاصل شود. برای ترویج علم، باید علم را از مجموعههای علمی و پژوهشی خاص به جامعه بکشانیم.
البته نباید این موضوع را از نظر دور کرد که علم وقتی پیشرفت میکند، زبانش تخصصیتر میشود و برای بسیاری اعم از آحاد جامعه و حتی دانشگاهیان، غیرقابل فهم میشود. این موضوع یک چالش بزرگ است. در این زمان دامنه و شاخههای علمی آنقدر گسترده میشوند که یک فرد دانشگاهی نمیتواند زبان علمی یک دانشگاهی دیگر در دپارتمان مجاور خود را درک کند.
امروزه در جهان بسیاری معتقدند که مرزها در میان رشتهها از بین رفته است. مثلاً پیش از این فکر میکردند کسی که علوم انسانی خوانده هیچگاه نمیتواند با فیزیک ارتباط برقرار کند، در صورتی که اکنون ثابت شده که اینگونه نیست. همانطور که میبینیم اکنون رشتههای تربیتی با ابزار IT و ICT به علوم شناختی متصل شدهاند یا علومی مانند بایو و نانو، اکنون با هم کار میکنند. با این وجود مشاهده میشود که دیگر مرزبندی رشتهها وجود ندارد. باید به سمتی حرکت کنیم که حصارها برداشته شود و یک فیزیکدان یا شیمیدان بهراحتی با ابزار زبان بتواند علوم خود را به اقتصاددان و حقوقدان انتقال دهد. البته اینجا هنر رسانه میتواند کمککننده و راهگشا باشد.
آنا: آیا اطلاعاتی از وضعیت جهان در این زمینه دارید؟
احمدی: متأسفانه آماری با این دقت نداریم ولی رشد دانشگاهها در کشور نشان میدهد که وضعیت خوبی را به دست آوردهایم. دانشگاهها اکنون در رنکینگهای جهانی رتبههای خوبی به دست آوردهاند و تعداد دانشگاههای حاضر در این رتبهبندیها رو به رشد است. در رتبهبندیهای بینالمللی شاخصهای مختلفی نظیر وضعیت آموزش، پژوهش و میزان اشتغالپذیری فارغالتحصیلان در نظر گرفته میشود. تا هفت، هشت سال قبل در رتبهبندیهایی نظیر QS یا لایدن حضور نداشتیم یا اینکه تعداد دانشگاههای حاضر در این رتبهبندیها بسیار محدود بود ولی اکنون دانشگاههای زیادی از کشور در این رتبهبندیها حضور دارند.
علم باز یونسکو تناقضگویی و در حد شعار است
آنا: ولی همچنان رتبه دانشگاهها بالای 400 است؟
احمدی: بله. ولی خوب است که این موضوع را در نظر بگیریم که ما مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتهایم. ارتباطات بینالمللی در این رتبهبندیها بسیار اثرگذار هستند. اینکه دانشگاههای کشور چقدر در پروژههای بینالمللی حضور دارند و چقدر از اساتید بینالمللی در دانشگاههای کشور مورد استفاده قرار میگیرند یا اینکه چه تعداد از استادان دانشگاههای کشور به دانشگاههای معتبر جهان میروند، بسیار مهم است. همکاریهای بین دانشگاهی، حضور در کنفرانسهای بینالمللی و قراردادهای همکاری بینالمللی نظیر اراسموس پلاس یا افق 2020 در رتبهبندیهای بینالمللی اثرگذار است. اکنون وجود تحریمهای ظالمانه، مشکلات اقتصادی و سیاسی باعث شده نتوانیم وضعیت خوبی در رتبهبندیهای بینالمللی به دست آوریم. متأسفانه این تحریمها با وجود شعار علم باز یونسکو بیاثر نشده است. یعنی علم باز نیست و این یک تناقضگویی آشکار است. مجامع بینالمللی باید با این مسئله برخورد کنند.
آنا:چرا علم نازل در ایران ترویج پیدا میکند اما علم اثرگذار پیشرفت نمیکند؟
احمدی: من فکر میکنم کار طولانی فرهنگسازی همراه با سرمایهگذاری زیاد نیاز است نه اینکه سرمایهگذاری مادی صورت گیرد بلکه سرمایهگذاری باید فرهنگی و طولانیمدت باشد. واقعیت این است که هنوز نتوانستیم دریابیم که باید چگونه با مردم تعامل داشته باشیم و چگونه ظرفیتهای مردم را گسترش دهیم. قشر جوان کشور ما پرجمعیتترین قشر است و هر جا که قشر جوان پرجمعیت باشد علاقهمندی و ظرفیت بالا باید وجود داشته باشد که متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست.
اینکه میگویند مردم ایران تمایلی به مطالعه ندارند کمی فرافکنی است و مقصر جلوه دادن مردم است چرا که مردم خودشان شکل نمیگیرند و این ما هستیم که به مردم شکل میدهیم، یعنی همان مهدکودک، مدرسه، خانواده، دانشگاه و صدا و سیما، روحیات مردم را شکل میدهد. هر یک از این نهادها چقدر در این زمینه کار کردهاند و چقدر مطالعه را ترویج دادهاند؟ فقط گفتن از مطالعه فایدهای ندارد. باید با روشهای تشویقی، فرهنگی و هنری ذهن مردم را شکل داد. باید برای نهادینه شدن علم در جامعه قوانین زندگی، طبیعت و اجتماع باید به افراد یاد داده شود. برای این آموزشها، متدهایی باید مورد استفاده قرار گیرد که افراد هویت مستقل خود را داشته باشند. آموزش همگانی یعنی اکوسیستمی ایجاد شود که افراد، هویت مستقل خود را به دست آورند. با داده و موعظه نمیتوان کاری انجام داد. 40 سال است که برای مردم تئوریپردازی میکنیم ولی هنوز نتوانستهایم به موفقیت دست یابیم و نمیدانیم چه روشهایی را باید به کار گیریم تا افراد، قدرت اندیشیدن پیدا کنند. کسانی که به دانشگاه میآیند باید یاد بگیرند که مسئله را از طریق دادهها حل کنند ولی متأسفانه دانشگاهها فقط دادهها را به دانشجویان انتقال میدهند.
آنا: چقدر توانستهایم در ترویج علم مؤثر عمل کنیم؟
احمدی: نه میتوانم بگویم که خیلی کار انجام شده و نه میتوانم بگویم که اصلاً کاری انجام نشده است. واقعیت این است که واقعاً روش علمی در پیش نگرفتهایم و هنوز دانشگاه با محوریت اثرگذاری اجتماعی نداریم. نه جامعه دنبال این است که از دانشگاه بخواهد و نه دانشگاه به آن معنی وارد جامعه شده است. الان این حرکت تا حدودی به عنوان مطالعه، فضاسازی و گفتمانی شروع شده است. در هفته ترویج علم از من سؤال شد که در این هفته چه اقداماتی را انجام دادید، پاسخ دادم اگر فکر میکنید برنامهای رونمایی میکنیم، اینگونه نمیشود. ما میخواهیم فضای گفتمانی ایجاد کنیم. بازنگری طوفان فکری و فضاسازی را میتوان در این هفته پیش گرفت، رسانههای میتوانند در این زمینه خوب عمل کنند. معمولاً در این مقاطع بازنگری شکل میگیرد که آیا ما توانستیم کاری انجام دهیم یا نه؟ متأسفانه هنوز مسیر آموزش و پرورش در کشور مسیر اصولی ندارد و دانشآموزان و دانشجویان به دنبال حل مسائل نمیروند. در کشور ما مردم دانشگاه را قبول دارند چرا که همه میخواهند وارد دانشگاه شوند به خاطر اینکه احساس میکنند دانشگاه جای خوبی است ولی از راه درستی وارد دانشگاه نمیشوند چون مردم میخواهند مدرک بگیرند تا پرستیژ داشته باشند در صورتی که باید مدرک بگیرند تا اثرگذاری دانشگاه مشخص شود.
آنا: رسانهها چقدر میتوانند در ترویج علم و اثرگذاری آن گام بردارند؟
احمدی: به نظر من خلأهایی در این زمینه وجود دارد. رسانهها باید بتوانند ورود پیدا کنند و «رسانه علمی» (Sceintific Media) را دنبال کنند نه به این معنا که فقط اخبار علمی را پوشش دهند. ما باید بتوانیم در کنار اخبار علمی دانشگاهی به این سمت برویم که چه خلأهایی وجود دارد و چگونه میتوان علم را وارد زندگی مردم کرد. همانطور که در فضای اجتماعی میبینیم، یک کلیپ سخنرانی ویرایششده میتواند میلیونها بازدید داشته باشد، در صورتی که اگر یک استاد دانشگاه تمام توان خود را بگذارد و یک نمایشگاه برگزار کند، حداکثر 5 هزار بازدیدکننده را میتواند جذب کند. در آن کلیپ در فضای مجازی که میلیونها بازدیدکننده دارد، حتی از بودجههای دولتی استفاده نشده و فقط یک شخص آن را نشر داده است. به نظرم در این زمینه میتوانیم از ابزارهای مختلفی استفاده کنیم. رسانهای عمل کردن، فن رسانه و هنر رسانه میتواند تأثیرات شگرف در ترویج علم همگانی داشته باشد. برای ترویج علم همگانی، شاید یک استاد دانشگاه نتواند کار خاصی انجام دهد ولی لایه میانی جامعه که بیشترین جمعیت را نیز دارد، میتواند یک موضوع را شاخص و برجسته کند. رسانهها باید به این لایه توجه کنند و آن را مورد هدف قرار دهند. اگر رسانهها خوب عمل کنند، میتوانند علم را بهدرستی ترویج دهند ولی اگر خوب عمل نکنند و به حواشی دامن بزنند، همان شبهعلم ایجاد میشود و این مزیت و قدرت رسانه را نمایان میکند.
*گفتگو از پروین طالبیان
انتهای پیام/4040/پ
انتهای پیام/