حافظ راز چگونه زیستن را به ما میآموزد
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا نخستین جلسه از سلسله «نشستهای نگارگری در آیینه ادب فارسی»با عنوان حافظنگاری شامگاه شنبه بیستم مهرماه در دانشگاه هنرهای اسلامی- ایرانی استاد محمود فرشچیان برگزار شد.
در این نشست که به مناسبت بیستم مهرماه و روز حافظ، به نگارگری در شعر خواجه شیراز اختصاص داشت «اسماعیل آذر» مدیر گروه زبان و فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و «محمدباقر آقامیری» استاد پیشکسوت نگارگری به ایراد سخنرانی پرداختند.
اسماعیل آذر در ابتدای صحبتهای خود گفت: سالهاست که در مقطع دکتری حافظ درس میدهم. در اولین جلسه تدریس، بحث را با این سؤال آغاز میکنم که آیا اگر فارسیزبانان هزار سال دیگر شعر حافظ را بخوانند بازهم از آن لذت میبرند؟ فرضیه و پاسخ من این است که آری. تاریخ تولد حافظ از ازل و تاریخ مرگ او ابد است. دیوان حافظ سفرنامهای است که مبدأ و مقصد آن مشخص است.
مدیر گروه زبان و فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات درباره جایگاه اشعار حافظ رد هنر نگارگری اظهار کرد: شاید بهترین شاعری که اشعارش در نگارگری کاربرد دارد، «نظامی گنجوی» باشد. تصاویری که او در لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد ارائه میکند، نیازی به حضور نقاش ندارد، اما شعر حافظ پیچدرپیچ است و لایههای مختلف دارد.
وی افزود: همه افراد در زندگی روزمره دنبال صید هستند. اختلاف در این است که دنبال چه صیدی هستند؟ حافظ این موضوع را در بطن یکی از غزلهایش مثل یک تابلو ترسیم کرده است. در دیوان حافظ به تصحیح سایه میخوانیم:
چنینم هست یاد از پیر دانا /فراموشم نشد، هرگز همانا
که روزی رهروی در سرزمینی/ به لطفش گفت رندی ره نشینی
که ای سالک چه در انبانه داری/ بیا دامی بنه گر دانه داری
جوابش داد گفتا دام دارم/ ولی سیمرغ میباید شکارم
ببینید تمام زندگی و سختیها و غمهای ما به خاطر همنشینی با فرودستها و اندیشیدن به فرودستی است. افرادی که شما را پر از غم و خسران کنند باعث میشوند شما از افقهای بلند محروم شوید.
آذر عنوان کرد: روزی خبرنگاران در حافظیه و در حاشیه مراسم روز حافظ از من پرسیدند که بهترین غزل حافظ از نگاه شما چیست؟ من در آنجا فراتر از اشاره به یک غزل، به مصرعی از شعر حافظ اشاره کردم که واقعاً تصویرسازی را به اوج رسانده و میتواند الهامبخش هنرمندان و نگارگران ما باشد. این مصرع زیبا این است: «شاهنشین چشم من تکیه گه خیال توست» واقعاً این مصرع در اوج زیبایی و لطافت و البته پر از معناست.
وی اظهار کرد: علاوه بر این مصرع بیت دیگری هم هست که واقعاً سرشار از حکت است و آن را بهترین بیت حافظ میدانم: «بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی/ فرصتی دان که ز لب تا به دهان اینهمه نیست». فاصله لب و دهان چقدر است؟ هیچ! حافظ میگوید همه ما در ساحل زندگی بر لب دریای مرگ ایستادهایم. فرجام زندگی ما مرگ است اما با کارهای روزمره خودمان را سرگرم کردهایم.
این مجری برنامههای ادبی تلویزیون گفت: لسانالغیب در جای دیگری میگوید: «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد». بیگانه در اینجا یعنی هر آنچه در بیرون از روح بلند انسانها وجود دارد. آنچه از محسوسات و مادیات در بیرون از ما وجود دارد، نمیتواند ما را شاد کند. اینگونه است که میتوان گفت حافظ در اشعار خود راز چگونه زیستن و زندگی خوب را به ما میآموزد.
محمدباقر آقامیری هم در صحبتهای خود ضمن بیان خاطراتی از دوران یادگیری هنر نگارگری نزد استادانی همچون زندهیاد محمدعلی زاویه و استاد محمود فرشچیان گفت: متأسفانه امروزه در دانشگاههای هنر رابطه استاد و دانشجو فقط بر پایه امور اداری و آموزشی است. اساتید ما علاوه بر جنبههای آموزشی و هنری، پدر معنوی محسوب میشدند. من و همنسلان من اوقات خوشی با اساتید خود داشتیم و آنها نیز اندوختههای خود را بیدریغ در اختیار ما قرار میدادند.
وی اظهار کرد: حافظ شخصیتی بیهمتا در پهنه شعر و ادب است و نیاز به توصیف امثال من ندارد. وقتی مشاهیر فرهنگی جهان غرب همچون گوته و نیچه از حافظ میگویند عظمت این شاعر بزرگ روشن میشود.
این استاد نگارگری افزود: من خیلی از حافظ آموختم و وامدار او هستم. دیوانهای متعددی از حافظ برای ناشران مختلف کار کردم. فردوسی و حافظ شاعران محبوب من هستند. چون به ورزش و حماسه علاقهمند بودم، فردوسی را دوست داشتم. از سوی دیگر، روحیات لطیف خود را نیز در اندیشه و اشعار حافظ جستجو میکردم؛ بنابراین حافظ همواره راهگشای من بوده است. من درباره لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، خیام، شاهنامه فردوسی و... تحقیقات و کارهای زیادی انجام دادهام؛ اما حافظ فضایی رؤیایی و جهانی فراتر از جهان زمینی را به ما نشان داد.
وی عنوان کرد: یکی از اساتیدی که درباره اشعار حافظ خوب کار کرده، استاد فرشچیان است، وی اشعار حافظ را به زیباترین شکل ترسیم و تفسیر کرده است.
آقامیری در بخش دیگری از سخنان خود درباره اهمیت هنر نگارگری گفت: نگارگری یک نوع سیر و سلوک و مبتنی بر عشق است، کسی که در رشته هنری فعالیت میکند باید تحمل رنج و سختی را هم داشته باشد تا بتواند در فضای نگارگری بدرخشد.
این هنرمند نگارگر افزود: نقاشی نگارگری رشتهای از هنر بوده که از خلقیات انسانها بهوجود آمده است. متأسفانه ما قدر هنر خود را نمیدانیم و نگارگری را رها کرده و به مکاتب مدرن نقاشی پرداختهایم. البته پرداختن به هنر مدرن در جای خود خوب است اما نباید از داشتههای خود غافل شویم.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/