حال ناخوش «ورزش مادر» در ایران/ راه پُر پیچ و خم دوومیدانی برای المپیک
به گزارش خبرنگار حوزه دوومیدانی گروه ورزشی خبرگزاری آنا، ستون ورزش ایران در رشتههای پایه شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک بسیار لرزان است. رشتههای پایه ایران تا به امروز سهم ناچیزی در موفقیت و مدالآوری ایران در میدانهای مختلف ورزشی بهخصوص المپیک داشتهاند، درحالیکه بخش قابل توجهی از موفقیت کشورهای پیشرفته در رشتههای پایه خلاصه میشود.
دوومیدانی مادر تمام رشتههای ورزشی است، رشتهای که بالاترین مدال را در المپیک به خود اختصاص داده اما سهم ایران در آوردگاههای جهانی و المپیک به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد!
نخستین مدال دوومیدانی ایران در المپیک در سال 2012 بهدست آمد. احسان حدادی در المپیک لندن توانست گردنآویز نقره را از آن خود کند، البته موفقیت او چندان دوام نداشت و حدادی که تنها مدالآور المپیک لندن بود، در المپیک ریو در همان دور نخست حذف شد. نتایجی که دوومیدانیکاران در ادوار مختلف المپیک بهدست آوردهاند، نشان از حال ناخوش این رشته دارد و بدون شک اگر این روند ادامه پیدا کند ما تقریباً در هیچ دوره و زمانی نمیتوانیم به مدالآوری در رشتههای پایه در المپیک امیدوار باشیم.
برخلاف ایران که سهمی خیلی ناچیزی در کسب مدال جهانی و المپیک در رشته دوومیدانی دارد، کشورهای دیگر بیشترین مدال خود را در المپیک از رشته دوومیدانی بهدست میآورند، بهعنوان مثال کشور استرالیا تاکنون 495 مدال در رشته دوومیدانی در المپیک بهدست آورده است، در انگلیس این عدد به 577 رسیده و همچنین کشور کانادا با کسب 316 مدال، سه کشور مدالآور رشته دوومیدانی در المپیک بودند. این آمار و رقمها در برابر کشور ایران که تنها یک مدال المپیک در سال 2012 دارد، مانند قطرهای در برابر دریاست و نشان میدهد دوومیدانی ایران برای رسیدن به جایگاهی که مورد اقبال مردم و مسئولان است راه طولانی در پیش دارد.
سابقه حضور دوومیدانیکاران در المپیک
درست 67 سال پیش، در المپیک 1952 هلسينكی برای نخستین بار پای دوومیدانیکاران ایران به المپیک باز شد. از همان زمان به بعد رشته دوومیدانی پای ثابت رشتههای حاضر در المپیک شد، رشتهای که البته تنها سهمیه میگیرد و در ادوار المپیک به غیر از المپیک لندن سابقه مدالآوری نداشته است. در همین المپیک ریو 34 کشور توانستند از مادههای دوومیدانی به مدال برسند که البته سهم ایران در برابر آنها صفر بود، این در حالی بود که 10 ورزشکار ایرانی جواز حضور در المپیک بهدست آورده بودند. در المپیک لندن هم 36 کشور در رشته دوومیدانی به مدال رسیدند و سهم ایران در برابر آنها تنها یک مدال بود.
در سال 2020، سیودومین دوره رقابتهای المپیک به میزبانی توکیو پیش رو است، کمتر از یک سال دیگر ورزشکاران ایران باید برای آوردگاه مهم و حساس به میدان بروند. دوومیدانی ایران تاکنون پانزده دوره در المپیک حضور داشته اما عملکرد ملیپوشان در هر دوره نشان میدهد این رشته در کشور ما مظلوم است و عوامل متعددی در ناکامی این رشته ورزشی مؤثر است.
استعداد داریم اما فقیریم!
دوومیدانی یکی از رشتههای پُرمدال المپیک محسوب میشود، رشتهای که کشورهای پیشرفته دنیا مدالهای آن را در المپیک درو میکنند اما در دوومیدانی ایران که به اعتقاد کارشناسان و پیشکسوتان، به دلیل شرایط اقلیمی باید شرایط مناسبی در این رشته داشته باشیم؛ در فقر کامل به سر میبریم. در تمامی سالهای حضور این رشته در المپیک، تنها احسان حدادی توانسته در المپیک 2012 لندن به مدال برسد.
در این گزارش قصد داریم نگاهی علمی به راههای پیشرفت ورزش دوومیدانی بیندازیم تا بهتر بتوانیم در مورد دلایل ناکامی دوومیدانی ایران در کسب مدال المپیک قضاوت کنیم.
قطعاً موفقیت یک رشته ورزشی در گرو شناسایی مستعدین این رشته و در اختیار قرار دادن امکانات سختافزاری آن است، موضوعی که در ایران هیچ زمانی در اولویت مسئولان ورزش کشور نبوده و به نظر میرسد در آینده هم در اولویت قرار نمیگیرد.
تیمور غیاثی پدر دوومیدانی ایران در گفتگو با آنا درباره وضعیت دوومیدانی در ایران میگوید: ساختار ورزشی ما به خصوص در ورزشهای پایه بیمار است به این دلیل که هیچزمانی یک برنامه بلندمدت در ورزش ایران از سوی مسئولان طراحی نشد. کشور ایران به دلیل شرایط اقلیمی استعدادهای زیادی در رشته دوومیدانی دارد اما هیچزمانی مستعدین در مسیر درست قرار نگرفتند.
پدر دوومیدانی ایران میگوید: علم ورزش در کشور ما حلقه گمشده است، کشور استرالیا بالاترین آمار کسب مدال در رشته دوومیدانی را دارد، به این خاطر است که آنها بر اساس ساختار ورزشی پیش میروند. مسئولان ورزش این کشور از رده سنی پایین آموزشهای صحیح به کودکان میدهند، دوومیدانی هیچ زمانی جدی گرفته نشد و حتی بودجهای جداگانه بهعنوان ورزش مادر برای آن در نظر نگرفتند.
از نظر غیاثی آموزش حرف اول را در رشتههای پایه میزند و این امر مهم باید بهصورت فراگیر در کشور احیا شود.
وی در اینباره میگوید: در حال حاضر هیچکدام از آموزشگاههای کشور، رشته دوومیدانی را آموزش نمیدهند، در حالیکه در گذشته آموزشگاهها مسابقاتی را در رشته دوومیدانی بهصورت المپیاد و هر ساله برگزار میکردند. این مسابقات باعث میشد که یک شور و شعف خاصی بین جوانان ایجاد شود و از طرفی کارشناسان و مربیان ورزشی هم با حضور در این رقابتها، استعدادها را شناسایی میکردند. اما هماکنون در آموزشگاههای کشور، رشتهای به اسم دوومیدانی وجود خارجی ندارد. این موضوع باعث شده که به مرور زمان ورزش آموزشگاهها و دانشگاهها افت کند. بهعنوان مثال وقتی دانشجویان به مسابقات یونیورسیاد اعزام میشوند، همه از قهرمانانی هستند که فدراسیون متولی آنها است یا بهصورت خودرو، روی کار آمدهاند. دانشگاهها و آموزش و پرورش برای شناسایی مستعدین در یک رشته ورزشی کاری انجام نمیدهند.
غیاثی معتقد است مسئولان در رشتههای پایه و به خصوص دوومیدانی بهصورت گلخانهای عمل میکنند و در اینباره میگوید: وضعیت ورزشهای پایه در ایران اسفبار است. در حال حاضر اگر برخی از ورزشکاران در دوومیدانی حرفی برای گفتن دارند، به این خاطر است که آنها محصول قدیم هستند و از گذشته روی آنها کار شده تا به این مرحله رسیدهاند. من با توجه به شرایطی که دوومیدانیمان دارد با قاطعیت میگویم که آینده این رشته سیاه است. البته دوومیدانی کمی شرایطش بهتر است؛ دو رشته ژیمناستیک و شنا حتی در آسیا هم سهم ناچیزی در مدالآوری دارند. از 1951 تا الآن تقریباً دوومیدانی سهمی در مدالآوری در آسیا داشته است، اما باز هم رضایتبخش نیست. متأسفانه مسئولان ورزش بهصورت گلخانهای کار را پیش بردهاند و تنها بر روی چند ورزشکار که شانس مدالآوری داشتهاند سرمایهگذاری کردهاند.
پیشکسوت دوومیدانی ایران با انتقاد از عملکرد وزارت ورزش در حمایت از رشتههای پایه میگوید: وزارت ورزش خودش بهعنوان یک متولی ورزش، آیا ساختار ورزشی پایه دارد؟ کمیتههایی برای رشتههای پایه در این وزارتخانه وجود دارد؟ استعداد ورزشی زیادی در کشور ما وجود دارد، اما آموزش ندیدهاند و یک نهاد بالادستی به نام وزارت ورزش و جوانان هم برای احیای آموزش رشتههای پایه تلاشی نمیکند.
از نظر اهالی دوومیدانی یکی از دلایل ضعف این رشته ورزشی نبود مدیر متخصص است. در اینباره پیشکسوت دوومیدانی میگوید: یکی از معضلات ورزش ایران، نداشتن مدیران متخصص است. متأسفانه هیچکدام از مدیران، ورزشی نیستند. در فدراسیون دوومیدانی، کیهانی بهعنوان رئیس این فدراسیون از بانک آمده است و حتی تحصیلاتش هم مرتبط با بانکداری است و ربطی به ورزش دوومیدانی ندارد.
غیاثی همچنین مدیریت در فدراسیونهای پایه را اصلیترین موضوع پیشرفت این رشته میداند و میگوید: رشته دوومیدانی بهعنوان رشته مادر در تمام رشتههای ورزشی از جمله فوتبال، والیبال، بسکتبال و ... تأثیرگذار است و کسی که بهعنوان رئیس در این مجموعه قرار میگیرد، باید تصمیماتی را بگیرد که برای همه رشتهها مثمرثمر باشد. متأسفانه در ایران به هیچکدام از این مسائل توجهی نمیکنند. قطعاً اگر چنین مدیریتی نهتنها در دوومیدانی بلکه در دیگر رشتههای پایه ادامه پیدا کند، ما پیشرفتی نخواهیم کرد و روز به روز هم شرایط سختتر خواهد شد. کار در رشتههای پایه خیلی سخت است، به این خاطر که باید از کودکی به آنها آموزش داده شود و امکانات و مربی داشته باشد تا شکوفا شوند. در کشور آلمان از رده سنی پایین به کودکان آموزشهای دبستانی داده میشود تا بدن آنها فرم بگیرد و در ردههای بالاتر شکوفا شوند اما در ایران تازه از رده نوجوانی به آنها آموزش میدهند!
غیاثی آموزش را رکن اصلی موفقیت رشتههای پایه دانست و گفت: در کشورهای پیشرفته دنیا در اثر آموزش صحیح، رسیدگی، غیاثی صحیح و علم ورزش، هم مربیان و هم ورزشکاران به جایگاه قابل قبولی میرسیدند و بعد از آن به مدال المپیک دست پیدا میکردند، اما در ایران هیچکدام از این برنامهها اجرا نمیشود و ورزش ما کاملاً آشفته است.
مسائلی مانند نبود امکانات سختافزاری و همچنین نداشتن مربی تخصصی و مدیرانی که با علم ورزش بیگانه هستند از نظر برخی اهالی دوومیدانی علت ضعف این رشته محسوب میشود.
هادی سپهرزاد در گفتگو با خبرنگار آنا، درباره وضعیت دوومیدانی میگوید: این موضوع به بحث کلان مدیریت جامعه برمیگردد. متأسفانه در رشتههای پایه مدیرانی که روی کار میآیند، اکثراً تخصص ورزشی ندارند و شناخت لازم را از کل ورزش ندارند و صرفاً به خاطر علاقهمندی جذب این رشتهها میشوند. برخی رشتههای پر سروصدا مانند فوتبال و والیبال علاقهمندان زیادی دارند و بعد از آن رشتههای مدالآور المپیکی مثل شنا، ژیمناستیک و دوومیدانی که از رشتههای مادر محسوب میشوند، چنین شرایطی را دارند. البته رشتههای مانند تکواندو، وزنهبرداری یا کشتی نیز که ورزش اول ما محسوب میشود با چنین مسئلهای روبهرو هستند.
این مربی سازنده دوومیدانی عامل اصلی ناکامی دوومیدانی در راه رسیدن به مدال المپیک را نبود امکانات سختافزاری میداند و میگوید: بخش دیگری از ناکامی ما در رشتههای پایه، بحث سختافزاری است. شرایط اقلیمی کشور ما بهگونهای است که استعدادهای زیادی در رشته دوومیدانی وجود دارد اما متأسفانه هیچکدام از آنها شناسایی نمیشود. این عدم شناسایی تنها به یک دلیل است و آن این است که مربی و امکانات لازم در شهرستانها وجود ندارد. مربی تخصصی در رشته دوومیدانی در مادههای مختلف که بتواند افراد مستعد را شناسایی کند، نیست. همچنین باشگاهها و استادیومهایی که مستعدین در آن بتوانند تمرینات خود را پیگیری کنند وجود ندارد. با چنین شرایطی چطور میتوان افراد مستعد را شناسایی و روی آنها سرمایهگذاری کرد.
سپهرزاد میگوید: در خیلی از شهرهای ایران ما حتی یک پیست خاکی برای تمرینات دوومیدانی نداریم. وقتی مربی و امکانات سختافزاری وجود نداشته باشد، طبیعی است که دوومیدانی چنین حال و روزی پیدا میکند. از طرفی مشکل بعدی دوومیدانی به نظرم فدراسیون است. در این چند ساله تعداد نفراتی که جذب این رشته پُر مدال المپیکی شدهاند، یک تعداد مشخصی هستند، اما فدراسیون توانایی نگهداری همین نفرات را هم ندارد. در واقع امکاناتی را که برای این ورزشکاران باید در نظر گرفته شود، وجود ندارد و اصلاً به آنها اهمیتی داده نمیشود. همین موضوع باعث میشود که کمکم دوومیدانی اقبال عمومی را از دست بدهد و حتی ورزشکاران این رشته هم از ادامه کار خسته شوند.
سپهرزاد به راهکارهای احیای دوومیدانی و امیدواری به کسب مدال در المپیک اشاره کرد و میگوید: اگر بخواهیم دوومیدانی ایران مانند سایر کشورها حرفی برای گفتن داشته باشد، باید ابتدا از نظر مدیریتی آن را اصلاح کنیم و در کنار آن مابقی مشکلات حل شود. در واقع باید مدیری روی کار بیاید که تحصیلات مدیریت ورزشی داشته باشد و در کنار آن دولت، امکانات سختافزاری در اختیار فدراسیون و ورزشکاران این رشته قرار دهد. در واقع برای احیای رشتههای پایه باید قانونی نوشته شود که باشگاهها و بهخصوص دولتیها در این رشته تیمداری کنند. من چند وقت پیش در کشور آلمان که بودم، دیدم تمام باشگاههای معروف این کشور در رشته دوومیدانی هم تیمداری میکنند و امکانات وسیعی داشتهاند که حتی فدراسیون دوومیدانی ما از آن محروم است!
این مربی سازنده دوومیدانی میگوید: باید در مجلس یک لایحه گذاشته شود مبنی بر اینکه برخی باشگاههای صنعتی فوتبالی موظف شوند تا در کنار تیمداری در فوتبال به رشتههای پایه هم یک توجه ویژهای کنند. چند سال پیش باشگاه پاس علاوه بر رشته فوتبال در دوومیدانی هم تیمداری کرد و حتی یک استادیوم برای رشته دوومیدانی ساخته شد. دو سال بعد این باشگاه منحل شد ولی امکانات لازم برای حمایت از دوومیدانی هنوز وجود دارد اما متأسفانه کسی نیست که آن را دوباره احیا کند.
وی میگوید: سال گذشته فدراسیون با همکاری باشگاه استقلال، یک تیم در رشته دوومیدانی احیا کردند و من خودم بهعنوان سرمربی هدایت این تیم را بر عهده داشتم. متأسفانه باشگاه استقلال به تعهدات خود عمل نکرد و رئیس فدراسیون هم که تعهد کرده بود پول ورزشکاران را پرداخت خواهد کرد، این کار را انجام نداد. ضمن اینکه اگر این باشگاه در رشته دوومیدانی تیمداری نمیکرد، بهتر بود؛ چرا که کل مبلغ قرارداد این تیم برای یک سال، نزدیک به 180 میلیون تومان بود که 25 ورزشکار که همگی عنواندار بودند در این تیم حضور داشتند اما عدم تعهد مالی باعث شد که آنها بیانگیزه شوند و در واقع حضور این تیم از سوی باشگاه استقلال هم بهنوعی رفع تکلیف از سوی فدراسیون بود.
این مربی دوومیدانی در پایان گفت: تا زمانی که وزارت ورزش دنبال جواب از رئیس فدراسیون نباشد، من فکر میکنم این نتایج در سالهای آینده هم رقم میخورد و حتی شاید وضعیت بدتر از این هم شود. زمانی که از ناکامیها و عدم موفقیتها در عرصههای جهانی، المپیک و آسیایی راحت بگذریم و یک مسئول بالادستی به دنبال پیگیری آن نباشد، همین وضع ادامه خواهد داشت.
بهطور حتم موضوعی که ورزشکاران یک رشته را به تلاش بیوقفه و رسیدن به مدالها رنگارنگ در میدانهای مختلف ترغیب میکند، بحث مسائل مالی است. بر هیچکس پوشیده نیست، زمانی یک ورزشکار در یک رشته ورزشی میتواند موفق باشد که از نظر مالی و در اختیار داشتن امکانات کمبودی احساس نکند. موضوعی که خیلی از دوومیدانیکاران ما دلیل اصلی ناکامی خود را به آن ربط میدهند و عنوان میکنند حمایتی از آنها نمیشود.
رضا قاسمی در گفتگو با خبرنگار آنا، علت ضعف دوو میدانی را نبود بودجه کافی این فدراسیون میداند و میگوید: به نظر من اصلیترین موضوع کمبود منابع مالی در فدراسیون دوومیدانی است. این رشته ۲۴ ماده دارد که به اعتقاد من هر24 ماده یک فدراسیون است و باید از نظر امکانات سختافزاری به آن توجه ویژهای کرد. برخی میگویند دو میدانی هزینه ندارد در صورتی که به نظرم بیشتر این هزینه به خصوص در بخش انفرادی مربوط به رشته دومیدانی است.
این دونده کشورمان به نبود علم ورزش در رشته دوومیدانی اشاره میکند و میگوید: غیر از بحث امکانات سختافزاری که نیاز اصلی هر ورزشکار است، به نظرم نبود علم ورزش در کنار تمرینات تخصصی یکی دیگر از مشکلات اساسی ماست. هر دومیدانیکار برای رسیدن به پیشرفت نیاز به مربی خارجی با علم روز دنیا و همچنین اردوهای برون مرزی دارد. موضوعی که در ایران اصلاً تعریف نشده است. من در سال ۲۰۱۵، در رقابتهای قهرمانی آسیا و در دو 100 متر، با رکورد 10.19 ثانیه بهعنوان سومی رسیدم در همان مسابقه یک دونده ژاپنی با رکورد ۱۰.۲۵ ثانیه بهعنوان چهارمی رسید. بعد از آن مسابقات، همان دونده در کمپ آمریکایی حضور پیدا کرد و تمریناتش را در آنجا ادامه داد و بعد از آن در مسابقات قهرمانی آسیا که امسال برگزار شد، این دونده رکورد آسیا را در این ماده شکست. این یک نمونه کوچک است برای اینکه نشان دهیم سطح دوومیدانی ایران با دیگر کشورها چقدر متفاوت است.
بدون شک داشتن لیگ پویا و فعال ویترین موفقیت هر فدراسیون ورزشی محسوب میشود. در فدراسیون دوومیدانی با وجود اینکه لیگهای متعددی هر ساله برگزار میشود اما اقبال ورزشکاران از آن ناچیز است و حتی همین چند وقت پیش بود که در مسابقات قهرمانی کشور، رکوردهای که ملیپوشان ثبت کردند به قدری ضعیف بود که به گفته غیاثی، 40 سال پیش این رکوردها در لیگ ایران ثبت شده بودند!
دونده دوومیدانی ایران به نبود لیگ پویا و فعال در شته دوومیدانی اشاره میکند و معتقد است که علت ضعف این رشته نبود لیگ است و در مورد آن میگوید: به نظرم نبود یک لیگ پویا در ناکامی دوومیدانی تأثیر بهسزایی دارد. ما در گذشته لیگ جوانان داشتیم و از همین لیگ جوانان بود که امثال من و دیگر دوومیدانیکاران توانستیم در رده بزرگسالان در مسابقات مختلف، عنوانهای قابل قبولی بهدست بیاوریم. در حال حاضر لیگ جوانان تعطیل شده است، با تعطیلی این لیگ قطعاً کار استعدادیابی هم صورت نمیگیرد. البته لیگ پویا، لیگ طلایی در کشور برگزار میشود اما زمانی که جایزهای ندارند چه انگیزهای برای دوومیدانیکار به وجود میآید تا در این مسابقات حضور پیدا کنند؟ در المپیک ریو ۱۰ دوومیدانیکار سهمیه المپیک را بهدست آوردند، اما حالا یک سال مانده به المپیک توکیو از همان 10 نفر، تنها دو نفر توانستند سهمیه المپیک توکیو را تکرار کنند و از مابقی ورزشکاران هیچ خبری نیست.
قاسمی در مورد بیانگیزگی ورزشکاران دوومیدانیکار میگوید: فدراسیون ورزشکاران اندکی را که در این رشته فعالیت میکردند را بهقدری بیانگیزه کرده است که دیگر سراغی از این رشته نمیگیرند و یا اگر همچنان تمرین میکنند بهصورت شخصی و برای دل خودشان است. نمونه آنها من هستم که خودم با هزینه شخصی تمرین میکنم. برای سهمیه المپیک هم ورودیها امسال خیلی سخت شده است. در دوی 100 متر سهمیه ورود به المپیک رکورد 10.05 ثانیه است که باید در مسابقات مختلف حضور پیدا کنم تا بتوانم به این رکورد برسم.
برای اینکه بتوانیم دوومیدانی ایران را در لیست کشورهای مدالآور المپیکی قرار دهیم، از نظر رئیس اسبق فدراسیون دوومیدانی اعضای خانواده دوومیدانی باید کنار هم قرار بگیرند. تأمین منابع مالی و فعال شدن حوزه اقتصادی فدراسیون و به طبع هیئتهای استانی میتواند به پیشرفت این رشته ورزشی کمک بزرگی کند.
مصطفی کریمی در گفتگو با خبرنگار آنا، دلایل ناکامی رشته دوومیدانی در کسب مدالالمپیک را چندین مورد میداند و در اینباره میگوید: به نظرم در وهله اول وزارتخانه باید شرایط را برای دوومیدانی بهتر از گذشته کند، به این صورت که کسی را بهعنوان سرپرست این فدراسیون انتخاب کند که در بین اهالی دوومیدانی دارای مقبولیت باشد و مشروعیت لازم را هم برای انجام کار داشته باشد. موضوع بعدی که ممکن است شرایط دوومیدانی را بهبود بخشد، قرار گرفتن خانواده دوومیدانی در کنار هم است. باید افراد قدیم و جدید دوومیدانی در کنار هم قرار بگیرند تا برای پیشرفت این رشته تصمیمگیری کنند. متأسفانه خیلی از اهالی دوومیدانی در این چند سال اخیر خارج از گود قرار گرفتهاند و این به ضرر این رشته پرمدال المپیکی است.
وی با بیان اینکه مهمترین ضعف دوومیدانی این است که افراد در کنار هم نیستند، در این باره میگوید: رشته دوومیدانی مادههای مختلفی دارد و همانطور افراد کاربلد هم در این رشته خیلی زیاد هستند، بنابراین ما کمبود نیروی انسانی نداریم و اگر بتوانند همه افراد را بهخوبی سازماندهی کنند و آنها را بهکار بگیرند، شرایط تغییر خواهد کرد. متأسفانه فدراسیون دوومیدانی اقبال عمومی ندارد و خیلی از اهالی این رشته کنار رفتهاند.
با توجه به شرایط اقتصادی که در جامعه حاکم است بدون شک تأمین منابع مالی اصلیترین نیاز هر فدراسیون محسوب میشود به خصوص در رشته دوومیدانی که 24 ماده دارد و ورزشکاران تنها در سایه اعتبارات قابل قبول میتوانند به رشد و پیشرفت خود فکر کنند.
رئیس اسبق فدراسیون دوومیدانی در این خصوص میگوید: بحث اعتبارات در هر فدراسیون اصلیترین موضوع است. هر فردی که در هر فدراسیون روی کار میآید باید هم از وزارتخانه منابع مالی بگیرد و هم از بیرون اعتبارات را تأمین کند. من زمانی که بهعنوان رئیس فدراسیون ناشنوایان مشغول به کار بودم، 5 میلیارد منابع مالی برای این فدراسیون از بیرون تهیه کردم. باید حوزه اقتصادی فدراسیون دوومیدانی فعال شود تا بهتوان به پبشرفت این رشته و کسب مدال المپیک آن امیدوار شد. زمانی که ورزشکار و مربی با کمبود اعتبار روبهرو میشود، خواهناخواه دچار بیانگیزگی میشود و نمیتواند برای رسیدن به مدال تلاش کند. در رشته دوومیدانی ورزشکاران دو گروه هستند. یک گروه مانند حدادی و تفتیان که توانستند سهمیه المپیک توکیو را بگیرند. این ورزشکاران، حرفهای هستند و نیاز به مدیریت ندارند. در واقع هر ورزشکاری که به بلوغ ورزشی رسیده باشد و در کار خودش حرفهای عمل کند، به نظارت نیاز دارد نه مدیریت.
رئیس اسبق فدراسیون دوومیدانی همچنین فعال بودن هیئتهای استانی را اصلیترین موضوع میداند و میگوید: به نظرم فدراسیون برای کارهای استعدادیابی و پشتوانهسازی، باید هیئتهای استانی را فعال کند و این کار را به آنها بسپارد. اگر با اعتبارات مکفی و همچنین شرح وظایف، هیئتهای استانی را فعال کنند، بهطور حتم در آینده در بحث پشتوانهسازی مشکلی وجود نخواهد داشت. از نظر من دوومیدانی نیاز به یک بازنگری و آشتی ملی دارد. افراد زیادی در این هستند که همگی از خانواده این رشته هستند و در کنار هم میتوانند به یک نقطه مطلوب برسند.
کریمی بحث نبود امکانات و نداشتن پیست را رد میکند و میگوید: من اعتقادی ندارم که دوومیدانی ایران از نظر امکانات سختافزاری در شرایط نامناسبی است. همین چند روز گذشته یک سالن سرپوشیده در استان لرستان افتتاح شد، البته نمیگویم تمام این امکانات در تمامی استانها فراهم است، اما بهطور تقریبی در هر شهری امکاناتی فراهم است و رشته دوومیدانی از نظر بحث زیرساختی و داشتن تجهیزات و امکانات جزء کشورهای چهارم یا پنجم آسیا محسوب میشود. مهمترین موضوعی که آفت دوومیدانی شده است و باعث شده سهم ایران از این رشته پُرمدال در المپیک بسیار ناچیز باشد، بیبرنامگی است. اگر نظارت انجام شود و بحث منابع مالی و اعتبارات هم فراهم شود، بهطور حتم این رشته در آینده مدالآور خواهد بود. من اعتقاد دارم کسی که مسئولیت فدراسیون را قبول میکند، باید بتواند به هر طریقی که شده با جذب اسپانسر، منابع مالی را هم فراهم کند. به هر حال بودجه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک ناچیز است و نمیتوان به آن اکتفا کرد.
کریمی در پایان به بحث مدیر ورزشی برای اداره یک فدراسیون اشاره میکند و میگوید: به نظرم یک مدیر باید بهصورت تلفیقی علم و تجربه را با هم داشته باشد. البته که یک مدیر ورزشی موفقتر خواهد بود چرا که اشراف کامل دارد اما مهمتر از علم ورزش، درست تصمیمگیری یک مدیر ورزشی است که بتواند از بهترین فرصتها استفاده کند.
با مجموع صحبتهایی که با اهالی خانواده دوومیدانی داشتیم و با بررسیهای انجام شده به این نتیجه میرسیم که دوومیدانی ایران برای رسیدن به مدال المپیک راهی طولانی پیشرو دارد، اگرچه چراغ اول کسب مدال المپیک در رشته دوومیدانی در سال 2012 توسط احسان حدادی روشن شد، اما اگر قرار باشد این راه در آینده ادامه پیدا کند به اعتقاد کارشناسان این رشته، تا زمانی که بحث آموزش از سنین پایه در رشته دوومیدانی انجام نشود و مستعدین این رشته شناسایی نشوند نمیتوان امیدوار بود که در آینده دوومیدانیکارانی داشته باشیم که از بابت حضورشان در المپیک یا جهانی و کسب مدال خیالمان راحت باشد.
البته مستعدین این رشته ورزشی باید از سوی وزارت آموزش و پرورش شناسایی شوند. موضوعی که کمتر در مدارس ما به آن پرداخت میشود. در ادامه نبود امکانات سختافزاری، نبود بودجه و انگیزه لازم برای دوومیدانیکاران و همچنین نداشتن علم روز ورزش دنیا و نبود اردوهای برون مرزی همه و همه دست به دست هم میدهند تا دوومیدانی ایران از قافله مدالآوران المپیکی عقب بماند. دوومیدانی ایران در شرایطی از قافله کشورهای مدالآور عقب است که به اعتقاد اهالی این خانواده، کشور ایران از نظر شرایط اقلیمی و نژادی، در رشته دوومیدانی استعدادهای بیشماری دارد. امید است که دوومیدانی ایران و مستعدین این رشته با نگاه ویژه مسئولان ورزش کشور حال و روز خوشی پیدا کند.
انتهای پیام/4051/4057/
گزارش از فرزانه شریفی
انتهای پیام/