قدرت نظامی ایران، آمریکا را از مواجهه با انقلاب اسلامی به وحشت انداخت/ عبور از تحریمها با تبعیت از امام خامنهای
گروه بینالملل خبرگزاری آنا-مجتبی اسماعیلی: به اذعان بسیاری از تحلیلگران بینالمللی جمهوری اسلامی ایران توانسته است با مقاومت در برابر تحریم شدید اقتصادی آمریکا از شدت تأثیرگذاری آن بر اقتصاد خود بکاهد و در مقابل، در حوزه نظامی نهتنها ضعیف شود، بلکه اقتدار خود را با ساقط کردن پهپاد پبشرفته جاسوسی گلوبال هاوک آمریکا و توقیف نفتکش متخلف انگلیسی اثبات کند.
مجموع این عوامل باعث شده است تا آمریکاییها روی متحد منطقهای خود یعنی عربستان را زمین بیندازند و آنها را در مواجهه علیه ایران تنها بگذارند؛ اقدامی که توازن قوا را در منطقه به سود ایران و جبهه مقاومت تغییر داده و باعث شده است تا اماراتیها از باتلاق یمن خارج و به ایران نزدیکتر شوند.
ناکامی آمریکا و غرب در تقابل با ایران به علاوه تحولات فلسطین و اوضاع منطقه باعث شد تا گفتگویی تفصیلی با راشد الراشد، رئیس جنبش عمل اسلامی بحرین داشته باشیم که در ادامه تقدیم میشود.
آنا: آمریکا مدتهاست با روی آوردن به تحریم اقتصادی علیه ایران به دنبال تضعیف جبهه مقاومت است. قدرت بازدارندگی ایران را در مقابل این حربه آمریکا تا چه حد تأثیرگذار میدانید؟
راشد: امروز ما قدرت را در اختیار خود گرفتهایم و آمریکا و غربیها نتوانستهاند با خلق داعش، نقشه خود را برای تخریب و نابودی عراق، یمن، سوریه، لبنان، افغانستان و حتی فلسطین عملیاتی کنند، زیرا این کشورها دارای استقلال و دموکراسی هستند ولی آنها همچنان دنبال طرحریزی نقشههای خود برای ضربه زدن به ایران هستند و محاصره اقتصادی ملت ایران، یکی از ابزارهای فشار آنهاست. آمریکا فکر میکند با این ابزار میتواند مردم را علیه دولت و حکومت بشوراند در حالی که محاصره اقتصادی ایران موضوع جدیدی نیست و ایرانیها 40 سال است آن را تجربه کردهاند و خلاف تلاش غربیها، این محاصره بر توان و قدرت ملت ایران افزوده است.
غلبه بر تحریم اقتصادی قدرت ایران را در شکستن همه حصارها نشان میدهد. محاصره اقتصادی از ایران کشوری ساخت که روی پای خود ایستاده است. این فشار بر مردم تأثیر گذاشته ولی همه چیز همچنان وجود دارد و در حوزههای مختلف همچون کشاورزی، دامداری، منابع طبیعی و غیره شاهد پیشرفت بودهایم و تحریمها تأثیر محدودی داشتهاند.
غربیها میخواستند ایران را برای خرید نان محتاج خارج کنند ولی ایران در تولید گندم به خودکفایی رسید. آنها میخواستند ایران را برای دریافت دارو محتاج انگلیسیها کنند ولی ایران در تولید بسیاری از نیازهای دارویی خود مستقل شد. آمریکا میخواست تنفس کردن، نان خوردن و استفاده از دارو و پوشاک را از ایران بگیرد ولی ایرانیها آنقدر قوی عمل کردند که در این زمینهها هیچ نیازی به خارج ندارند. تأکید میکنم تحریمها تأثیر گذاشته ولی تأثیر آن محدود بوده است. آنها با جنگ و محاصره شدید اقتصادی نتوانستند ایران را از پای درآورند و این ثمره گوش به فرمانی به شخصیتی همچون امام خامنهای است که در برابر یاوهگویی همچون ترامپ ایستاد و او را دروغگو خواند.
ایران اکنون به قدرتی در منطقه تبدیل شده است که قابل چشمپوشی و نادیده گرفتن نیست و نمیتوان آن را مورد تعرض قرار داد. آمریکاییها همه گزینههای خود را چه نظامی و چه غیرنظامی آزمودهاند ولی نتوانستند مقابل قدرت ایران ایستادگی کنند. آنها ادعا کردند ایران ناقض توافق هستهای است ولی خودشان از آن خارج شدند و بعد جنگ تحریمی به راه انداختند. حال پاسخ دهید چه کسی خواهان نقض توافق و بحرانآفرین است؟ ایران یا آمریکایی که از عهدنامهها خارج میشود و با اقداماتش تنش به راه میاندازد؟
این اتفاق نه به وسیله ادوات نظامی بلکه از ناحیه اقتدار نظامی ایران حادث شده و باعث شده راه تنگه هرمز به روی برخی کشتیها بسته شود و از نگرانی واکنش احتمالی ایران ترجیح دهند راه خود را از منطقه کج کنند. راه باز است ولی میبینید حتی انگلیسیها اعلام کردهاند ترجیح میدهند کشتیهای خود را از آن منطقه عبور ندهند. بنابراین امروز آمریکاییها چارهای جز این ندارند که اعتراف کنند در برابر ایران شکست خورده و پروژههایشان ناکام مانده است. آنها حتی دیگر توان این را ندارند که از آل سعود و آل زاید به عنوان ابزارهای نفوذ خود در منطقه استفاده کنند، زیرا آنها از حوثیها (جنبش انصارالله) شکست خوردهاند و قادر به مقابله با آنها نیستند. حوثیها ارتش و قدرت نظامی چندانی ندارند ولی توانستهاند سعودیها را به عقبنشینی وادار کنند. با این اوصاف آمریکا چگونه میتواند با یک کشور بزرگ و قدرتمند همچون ایران مقابله کند چراکه ارتش و ایدئولوژی این کار را ندارد.
آنا: چه تحولاتی باعث شد تا امارات راه خود را از عربستان در یمن جدا کند؟ شاهد بودیم که هیئتی نظامی از این کشور به تهران سفر کرد. این تغییر و تحولات چه پیامی میتواند داشته باشد؟
راشد: امارات در چند هفته اخیر قصد و نیت خود را برای خروج از جنگ یمن نشان داده و حتی هیئتی از امارات به ایران سفر کردند تا درباره امنیت ناوبری دریایی رایزنی کنند. به نظرم اماراتیها میخواستند با این اقدام خود یک کانال دیپلماتیک با ایران باز کنند تا به این وسیله گامهای بعدی را برای حل مشکلاتشان در سوریه، لبنان، بحرین و یمن بردارند، مشکلاتی که البته کوچک نیستند. آنها تحت پوشش امنیت دریایی وارد تعامل با ایران شدند، ولی به دنبال راهی برای خروج از باتلاق یمن میگردند. به نظرم در روزها یا ماههای آینده اماراتیها بار دیگر در سطوح عالی به تهران سفر میکنند تا درباره موضوعات نظامی و بحران یمن تبادل نظر کنند. فکر میکنم وزیر امور خارجه امارات این سفر را انجام دهد.
امارات و عربستان در حال تغییر موضع خود در قبال ایران هستند و از موضع تهاجمی گذشته به موضع مذاکره و گفتگو روی آوردهاند، زیرا ایران سیاست دیپلماسی و گفتگو را در پیش گرفته است و ضرب شست ایران در ساقط کردن پهپاد آمریکایی و نیز توقیف کشتی انگلیسی متخلف، باعث شد که آنها متوجه شوند در مقابل ایران ضعیف هستند و آمریکا نیز کمکشان نمیکند.
علاوه بر این شنیدهام که آل سعود در حال رایزنی بر سر این موضوع هستند که چگونه وارد مذاکره با ایران شوند، زیرا آنها از آمریکاییها ناامید شدهاند. سعودیها در رؤیاهای خود میدیدند که با صرف میلیاردها دلار آمریکا را وارد جنگ با ایران میکنند، ولی الان آنچه واقعیت دارد، بیمیلی آمریکا برای جنگ با ایران است. آنها البته دنبال راههای دیگری برای مقابله با ایران میگردند، زیرا بهتنهایی قادر به مبارزه با ایران نیستند و توان نظامی لازم را ندارند، بنابراین در حال بررسی راهکارهای خروج از بحران هستند و ارزیابی میشود که رایزنیهایشان را با امارات ادامه دهند. آنها از امارات شاکی هستند، زیرا به سمت ایران گرایش یافته، جنگ یمن را ترک کرده و عربستان را تنها گذاشته است. آنها حتی از آمریکاییها شاکی هستند که چرا وارد جنگ با ایران نشدند.
آنا: البته آمریکاییها به دنبال دوشیدن سعودیها هستند تا اینکه بخواهند به یک جنگ بزرگ وارد شوند.
راشد: آمریکاییها نهتنها عربستان بلکه زیر بار حفظ امنیت اروپا به عنوان متحد خود نرفتهاند. آنها میگویند هر کس باید وظیفه حفظ امنیت خودش را برعهده داشته باشد و پر واضح است که لحن آنها برای دریافت پول است. آنها از دوشیدن عربستان سیر نشدهاند و طبعاً عربستان را در خلیج فارس نیز تنها گذاشتند. این یک پیام بزرگ برای آل سعود، آل نهیان و همه شیخنشینهای خلیج فارس بود که بگویند رویکردشان مانند قبل نیست و نمیخواهند با اقدامات بچهگانه آنها وارد جنگ شوند. بنابراین پیشبینی میشود در هفتههای آینده تحولات زیادی رخ دهد و جنگ یمن متوقف شود. همچنین در بحرین چندین تصمیم مهم برای بهبود و اصلاح اوضاع گرفته میشود و آل خلیفه در سیاست گذشته خود در قلع و قمع و سرکوب مردم تجدید نظر کند.
آنا: به نظر شما دیپلماسی یا قدرت نظامی ایران باعث شد که امارات و عربستان نسبت به ادامه جنگ در یمن متنبه شوند؟
راشد: قدرت نظامی ایران؛ زیرا آنها از سوی آمریکا سیگنالی در زمینه تمایل برای جنگ علیه ایران ندیدند و بهتدریج شاهد نشانههای ضعف آمریکا بودند. آنها نهتنها از سوی آمریکا تمایلی برای جنگ با ایران مشاهده نکردند، بلکه تاکنون نه یکبار بلکه چندین بار رئیسجمهور آمریکا درخواست مذاکره با ایران را مطرح کرده و برای این کار در اقدامی خفتبار شماره تلفن خود را در سفارت سوئیس گذاشت و گفت که منتظر تماس مقامات ایرانی است. در تاریخ آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم سابقه نداشته که یک رئیسجمهور برای تماس با مقام کشوری دیگر، اینگونه خفتبار رفتار کند.
این پیغامی قوی برای آل سعود بود که همه تلاش خود را بر محور جنگ آمریکا با ایران گذاشته بودند. آمریکا به خاطر قدرت ایران به چنین روزی افتاده است؛ کشوری که وقتی انگلیس یک نفتکش آن را (در جبلالطارق) توقیف میکند، در مقابل، دو کشتی آنها را توقیف میکند. آیا هیچ کشور دیگری توانایی این را دارد که حتی در حد رسانهای اقدام ایران را در برابر آمریکا و انگلیس انجام دهد؟ اینها به خاطر قدرت نظامی ایران است که امید آل سعود را برای جنگ آمریکا علیه ایران نقش بر آب میکند.
اروپاییها از ابتدا درباره جنگ با ایران موافق نبودند. فرماندهان نظامی ایران هر روز از موضع قدرت در حال به رخ کشیدن آمادگی خود در برابر غربیها هستند و میگویند که برای مقابله با دشمن، آماده تنها یک اشاره از سوی رهبر معظم انقلاب هستند. در پنج سال اخیر خون خیلیها در یمن، عراق، سوریه، لبنان و بحرین ریخته شد و نشان میدهد در اینگونه مواقع دیپلماسی پاسخگو نیست؛ حتی آنهایی که مدعی امنیت دریایی هستند و زیر این پرچم جمع شدهاند، اقداماتشان ظاهرسازی و رسانهای است. کدام امنیت دریایی؟ شما در این هفت سال برای امنیت منطقه چه کار کردهاید؟
آنا: در چارچوب رابطه مستقیم حکومت آل خلیفه با رژیم صهیونیستی بهناگاه شاهد بودیم که در موضوع فلسطین، بحرین سیگنال منفی ارسال و معامله قرن را تأیید کرد. منامه کارگاه اقتصادی دیکته شده از سوی آمریکا را میزبانی کرد و بهتازگی نقش منفی خود را در حاشیه جنوبی خلیج فارس با میزبانی نشست موسوم به امنیت دریایی ادامه داد. این تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
راشد: مقام معظم رهبری بهتازگی در سخنرانی خود بر اینکه فلسطین باید موضوع محوری و اصلی باشد و کنفرانس منامه محلی برای فروش فلسطین است، تأکید کردند و فرمودند که معامله قرن هرگز موفق نخواهد شد و درنهایت همه مخالفان بحرینی این موضوع را روی چشم خود نهادند. ملت بحرین با همه قوای سیاسی و اجتماعی خود به مقابله با عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی برخاستهاند و کنفرانس منامه را محکوم کردند و آل خلیفه چیزی در چنته ندارد. جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به بحرین آمد، سخنانی در کنفرانس مطرح کرد و بدون هیچ نتیجهای به کشورش بازگشت.
موضوع فلسطین در مقابل توطئه «خاورمیانه جدید» قرار دارد که جمهوری اسلامی ایران و فلسطین آن را محکوم کردهاند و در تعارض با آزادی قدس و آزادی سرزمین فلسطین قرار دارد. «خاورمیانه جدید» پروژهای بود که در زمان جرج بوش پسر شکل گرفت و کاندولیزا رایس مأمور پیادهسازی آن شد. این پروژه در واقع همان عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و خارج کردن ایران و محور مقاومت در لبنان و سوریه از نقشه منطقه و قدرت بخشیدن به رژیم صهیونیستی است. این تمام ماهیت پروژه بود که در راستای آن داعش را ایجاد کردند تا به زعم خود سوریه، عراق و لبنان را نابود کنند و وارد فاز مقابله با ایران و مقاومت شوند. آنها در مرحله بعد، نقشه اشغال لبنان را در سر میپروراندند و ابتدا قصد هدف قرار دادن ایران را داشتند تا بتوانند به این وسیله به دیگر کشورهای محور مقاومت دسترسی پیدا کنند، ولی درنهایت این پروژه با شکست مواجه شد.
کنفرانس منامه نوعی خرید و فروش موضوع فلسطین بود که دولت بحرین با آن، محور مقاومت را هدف قرار داده بود، در حالی که ملتهای بحرین، فلسطین، لبنان، سوریه و همه ملتهای آزادیخواه آن را رد کرده بودند.
آنا: در عراق نیروهای حشدالشعبی توانستند مقابل داعش بایستند و قدرت جبهه مقاومت را ارتقا دهند. این مقاومت چه تأثیری بر صحنه سیاسی منطقه داشت؟
راشد: ما اکنون از جنگ سخت وارد فضای جنگ نرم شدهایم. جنگ نرم در عراق با ورود حشدالشعبی به میدان آغاز شد و زمانی بود که دیپلماسی نتوانست کارآیی لازم را داشته باشد. آنها با حزبالله و انصارالله همپوشانی کردند و یک درگیری بزرگ سیاسی ایجاد شد و مقابل فتنههای داخلی ایستادند. من معتقدم که محور مقاومت بهتنهایی توانست در برابر همه نقشههای نظامی آمریکا و دشمن صهیونیستی بایستد و توانستند جنگ نرم و سخت را به سود خود پایان دهند.
رهبر انقلاب اسلامی نیز بارها درباره جنگ نرم و اهمیت آن سخن گفتند و آن را خطرناکتر از جنگ نظامی ارزیابی کردند. در عراق چه کسی توانست داعش را خنثی کرده و شکست دهد؟ در حوزه سیاسی، حشدالشعبی توانست از حوزه مقاومت، بهخوبی حوزه سیاسی را پاسداری کند. شکر خدا ما یک رهبر انقلابی و بصیر داریم که ماهیت و پیچ و تابهای درگیریها را بهخوبی میشناسد و با راهنماییهایش، ایران را به سوی پیروزی و موفقیت رهنمون میشود.
آنا: آینده منطقه و بحرین را چگونه ارزیابی میکنید؟
راشد: به نظر من آینده خوبی در انتظار منطقه است. هرچه در منطقه میگذرد تحت تأثیر تحولات روابط آمریکا با ایران قرار دارد و در پنج، 6 ماه گذشته تحولات به سود ایران و محور مقاومت بوده است که آیندهای به سود کشورهای منطقه را نوید میدهد.
ما در بحرین انشاءالله تا پیروزی کامل ایستادهایم. پادشاهی مشروطیت ضد فرهنگ سلطه است، زیرا امام خمینی(ره) پادشاهی مشروطیت را قبول نداشتند. ما هم معتقدیم که آل خلیفه مشروعیت لازم را برای اینکه درباره آزادی ملت بحرین صحبت کند، ندارد. ما این فرهنگ را اصلاً قبول نمیکنیم و مبارزه میکنیم، حال در راه مبارزه پیروز شویم یا نه، با خداست. ما حکومت آل خلیفه را حتی یک درصد هم قبول نداریم. این فرهنگ ماست حتی اگر در راه خود همچون ابوذر غفاری یا امام حسین(ع) در کربلا تنها شویم، در این راه به پیش میرویم. این راهی است که ما از امام خمینی(ره) آموختیم.
انتهای پیام/4106/4033/پ
انتهای پیام/