دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

تهدیدها و فرصت‌های محصول مشترک سینمایی در یک نگاه/ وقتی از هول «بازیگر خارجی» در دیگ «ابتذال» می‌افتیم!

با وجود تولید آثار قابل توجه سینمایی و تلویزیونی با کشورهای منطقه هنوز در این بخش ضعف‌های جدی دیده می‌شود.
کد خبر : 409951
454545.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه سینمای گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، تولید مشترک سینمایی و تلویزیونی میان دو یا چند کشور از جمله قالب‌هایی است که می‌تواند علاوه بر جذابیت برای مخاطبان کارکردهای بلندمدت و میان‌مدت فرهنگی و سیاسی را نیز به دنبال داشته باشد. این تولیدات مشترک گاه ناشی از الزامات فیلمنامه و قصه است و گاهی بدون وابستگی به جغرافیا و موضوعیت داستان رقم می‌خورد. در شکل اول، بن‌مایه داستان و یا شخصیت‌ها و جغرافیای اثر به گونه‌ای است که لازم است از لوکیشن یا بازیگرانی غیر از کشور اصلی سازنده فیلم استفاده شود.


شکل دیگر تعامل در این حوزه حضور بازیگران ایرانی در آثار خارجی و بالعکس است. این شکل از همکاری نیز اگر چه در سطح تولید مشترک نیست، اما خواسته یا ناخواسته بیانگر سطح قابل توجهی از مراودات فرهنگی خواهد بود.


وقتی از «تولید مشترک» می‌گوییم از چه حرف می‌زنیم؟


نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که تولید مشترک سینمایی یا تلویزیونی از نگاه فنی تعاریف خاص خود را دارد. همان‌گونه که در بالا اشاره شد، این که لوکیشن یک فیلم در خارج از کشور باشد یا چند نفر از عوامل سازنده از کشور دیگری باشند را نمی‌توان معیار تولید مشترک دانست!


امیر اسفندیاری معاون بین‌الملل جشنواره جهانی فیلم فجر در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، ضمن تأکید بر این نکته که صرف حضور بازیگر و نیروی فنی در یک اثر سینمایی یا تلویزیونی، «تولید مشترک» به حساب نمی‌آید، می‌گوید: ما دو بحث متفاوت داریم؛ در یک تولید مشترک سینمایی و تلویزیونی، دو یا چند تهیه‌کننده از کشورهای مختلف از زمان نگارش فیلمنامه و از پایه‌ریزی یک پروژه با برنامه‌ریزی وارد عمل می‌شوند؛ طبق یک طرح مشخص که مورد توافق طرفین است برآورد هزینه، زمان‌بندی و انتخاب عوامل صورت می‌گیرد. همه این‌ها بر مبنای گفتگو و تفاهم پیش می‌رود.


امیر اسفندیاری


اسفندیاری شروع مشترک یک پروژه از مرحله فیلمنامه و انتخاب عوامل را در این زمینه مهم ارزیابی می‌کند و معتقد است: ممکن است درصد سرمایه‌گذاری‌ها متفاوت باشد که آن هم مهم نیست و باز هم در همین قالب قرار می‌گیرد.


عضو شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران شکل دیگری از همکاری‌های سینمایی و تلویزیونی را این گونه بیان می‌کند: در این محور، موضوع دیگری هم داریم که اگرچه تولید مشترک محسوب نمی‌شود، اما اگر به درستی مدیریت شود اقدام مثبتی است. آن هم تعامل با کشورهای دیگر در ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی است. از امتیازات سینمای ما این است که خیلی از نیروهای متخصص در حوزه‌های مختلف از جمله فیلمبرداری، صدابرداری و جلوه‌های ویژه خدماتی به فیلمسازان کشورهای همسایه ارائه می‌دهند. بسیاری از کشورهای منطقه برای این که فیلم‌های باکیفیتی بسازند از عوامل فنی و بازیگران ما استفاده می‌کنند؛ این برای سینمای ایران یک آورده است و نشان می‌دهد که سینمای ما به آن درجه از پویایی و پیشرفت در حوزه‌های گوناگون تخصصی رسیده است که به سایر کشور‌ها خدمات بدهد.


وی می‌افزاید: فراتر از این موضوع، در سال‌های اخیر شاهد هستیم که در برخی از فیلم‌هایی که در کشورهای منطقه ساخته می‌شود کارگردان و گروه خلاقه فیلم از ایران بودند، اما کشور تولیدکننده ایرانی نیست؛ این را هم نمی‌توان تولید مشترک دانست، اگر چه روند مثبتی برای سینما است. مواردی داشته‌ایم که کشورهای همسایه ما فیلمی را که متخصصان یا هنرمندان سینمایی ما در آن مشارکت مؤثر داشته‌اند حتی به عنوان نماینده خود به اسکار معرفی کرده‌اند.



نباید از هول حلاوت همکاری مشترک، به دیگ ابتذال افتاد



معاون بین‌الملل جشنواره فیلم فجر عنوان می‌کند: حضور بازیگران و عوامل غیرایرانی در سریال‌ها و فیلم‌های ایران هم در همین مقوله می‌گنجد که اگرچه تولید مشترک محسوب نمی‌شد، اما هر دو در یک مسیر هستند.


اسفندیاری برای روشن شدن موضوع به فیلمی ماندگار برای خاطر سینما‌دوستان ایرانی اشاره می‌کند که شاید از نگاه بسیاری از مخاطبان یک تولید مشترک سینمایی به حساب بیاید، اما در واقع این‌گونه نیست: مثلاً فیلم «بازمانده» زنده‌یاد سیف‌الله داد، تولید مشترک محسوب نمی‌شود چون تهیه‌کننده، کارگردان، سرمایه‌گذار و عوامل فنی همه ایرانی بودند و تنها شاهد حضور بازیگران سوری و فیلمبرداری در لوکیشن سوریه بودیم، اما برای مثال «فرش باد» کمال تبریزی که از ابتدا با مشارکت طرف ژاپنی طراحی شد، کلید خورد و پخش شد را می‌توان یک اثر مشترک دانست یا فیلم «مهمانخانه ماه نو» به کارگردانی «تاکفومی تسوتسویی» و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی یک تولید مشترک است. 


معاون سابق بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی می‌افزاید: در بنیاد سینمای فارابی مواردی را هم داشتیم که با وجود پیگیری‌های فراوان به سرانجام نرسید. مثلاً فیلم «قطار زمستانی» خسرو سینایی که قرار بود با یک شرکت لهستانی به صورت مشترک تولید شود و یک پروداکشن بزرگ بود. توافق و برآورد مالی هم انجام شد، اما هنوز به نتیجه نرسیده است.


«شکرانه» و مسیری که ناتمام ماند


منصور سهراب‌پور از تهیه‌کنندگان شناخته‌شده سینما و تلویزیون است. وی تهیه‌کننده سریال‌هایی همچون «وفا» و «شکرانه» است که اولی در سال 1384 در لبنان و دومی دو سال بعد از این تاریخ در کشور تاجیکستان تولید شد.


سهراب‌پور همچنین سریال «ساخت ایران 1 و 2» را برای شبکه نمایش خانگی تهیه کرده است که بخش عمده تصویربرداری آن در کشورهایی همچون لبنان و چین انجام گرفت. فیلم سینمایی «من سالوادور نیستم» به کارگردانی منوچهر هادی که در کشور برزیل فیلمبرداری شده، از دیگر آثاری که نام منصور سهراب‌پور به عنوان تهیه‌کننده را در کنار خود می‌بیند.



این تهیه‌کننده سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، بی‌اعتنایی مسئولان رده بالای فرهنگی را مهم‌ترین مانع تولیدات مشترک سینمایی و تلویزیونی یا تبادل بازیگران در این گونه آثار می‌داند و معتقد است: بین کشور ما و بسیاری از کشورهای منطقه توافقنامه‌هایی در حوزه فرهنگ وجود دارد. اگر وزیران فرهنگ دو کشور بر مبنای این توافق‌نامه‌ها اقدام نکنند و مسیر پیش‌رو هموار نشود، قاعدتاً تولید مشترک هم خیلی معنا پیدا نمی‌کند. متأسفانه در بحث توافق‌نامه‌ها بین ایران و کشورهای منطقه تا الان اتفاق شایسته‌ای نیفتاده و اگر هم اقدامی بوده در سطح مدیران رقم خورده است که آن هم هیچ‌گاه نتوانسته به شکلی مطلوب رسانه‌ای و تفهیم شود. کم‌کاری و فقر آثار پرمخاطب در این حوزه کاملاً مشهود است.


سهراب‌پور با اشاره به تولید سریال «شکرانه» در کشور تاجیکستان که در سال 1386 از شبکه پنج سیما پخش شد، می‌گوید: این سریال می‌توانست اتفاقات فرهنگی خوبی را بین دو کشور فارسی‌زبان منطقه رقم بزند. در آن زمان هنوز سریالی با حضور بازیگران تاجیکی به زبان فارسی تولید نشده بود. هنگامی که این سریال از تلویزیون تاجیکستان پخش شد به اصطلاح خودمان «خیابان خلوت کن» بود و برای مردم جذابیت داشت. کشورهای تازه استقلال یافته شوروی و به‌ویژه تاجیکستان تشنه همکاری فرهنگی بودند. بعد از پخش سریال، سفیر وقت تاجیکستان به من گفت کاری که سریال شکرانه برای شناخت دو کشور کرد، شاید من در عرض 10 سال نتوانم انجام دهم.



تهیه‌کننده سریال شکرانه عنوان می‌کند: متأسفانه دغدغه حضور سینمایی و تلویزیونی پررنگ در منطقه جدی گرفته نشده است. نمی‌دانم شاید هم این موضوع در سیاست‌های متولیان فرهنگی ما کم‌رنگ شده و یا این که به جهت مالی در مضیقه بودند که این اتفاق نیفتاد و این خلأ بزرگ همچنان وجود دارد.


سهراب‌پور می‌افزاید: در زمان تولید سریال شکرانه، آمفی‌تئاتری را در تاجیکستان هماهنگ کرده بودم تا برای تمرین و کارهای مربوط به فیلمبرداری از آن استفاده کنیم. مدتی بعد از بعد از اتمام کار، دیدم در همان آمفی‌تئاتر، یک گروه آمریکایی فراخوان داده‌اند و از علاقه‌مندان تست بازی می‌گیرند؛ حتی بعدها متوجه شدم که یک گروه هنری از رژیم صهیونیستی هم در آنجا مشغول فعالیت بودند. خب وقتی اینها را می‌بینم متأثر می‌شوم که چرا همکاری ما با تاجیکستان ادامه پیدا نکرد؟


این تهیه‌کننده سینما و تلویزیون معتقد است: می‌توانستیم این مسیر را با پروژه‌های ویژه ادامه دهیم و به‌روزتر باشیم، اما متأسفانه یک‌دفعه این فعالیت کم‌رنگ شد. نتیجه‌اش هم این است که الان برخی ذهنیت‌های نامطلوب در کشورهای منطقه ناشی از حضور کسانی است که بدخواه ملت ایران هستند و روابط حسنه میان کشور ما و همسایگان برایشان خطر است؛ امیدوارم این کوتاهی‌ها را بتوان با یک برنامه‌ریزی درست و سرمایه‌گذاری مناسب، جبران کرد.


پیشرفت همزمان صنعت سینما و سریال در ایران و ترکیه


اما این فقط تاجیکستان به عنوان کشوری فارسی‌زبان نیست که ظرفیت تولید آثار مشترک سینمایی و تلویزیونی با ایران را دارد. جمهوری اسلامی ایران با همسایه شمال غربی خود یعنی ترکیه نیز مشترکات فرهنگی و تاریخی فراوانی دارد که می‌تواند بسترساز این‌گونه همکاری‌ها شود. 


در همین راستا، رایزن فرهنگی و گردشگری سفارت ترکیه در جمهوری اسلامی ایران درباره همکاری سینمایی و تلویزیونی ایران و ترکیه به خبرنگار خبرگزاری آنا می‌گوید: همکاری سینمای ایران و ترکیه و همین‌طور سازندگان سریال در دو کشور قطعاً نتایج مثبت فرهنگی به همراه خواهد داشت؛ چراکه ایران و ترکیه دارای قرابت‌های فرهنگی و تاریخی هستند.



مهمت تاشکین با اشاره به فیلم «جن زیبا» که با حضور یک بازیگر ترکیه‌ای و با عوامل ایرانی ساخته شد و در سال 1397 در سینماهای ایران به نمایش درآمد، می‌افزاید: این فیلم مدت زیادی روی پرده بود. متأسفانه من هنوز موفق نشده‌ام این فیلم را ببینم. الآن هم فیلم «کار کثیف» به کارگردانی خسرو معصومی در حال اکران است. این فیلم در ترکیه فیلم‌برداری شده است و من هم به دعوت کارگردان این اثر در مراسم افتتاحیه که بسیار هم شلوغ بود حضور داشتم. فیلم جذابی بود و باید به کارگردان آن تبریک بگویم و دوست دارم با او جلسه‌ای داشته باشیم چون در روز افتتاحیه فیلم این امکان مهیا نشد.


وی در ادامه بیان می‌کند: صنعت سینما و سریال چه در ترکیه و چه در ایران پیشرفت خوبی داشته است. من قدرت تخیل ایرانیان را خیلی دوست دارم؛ خیلی خوب است که فعالان سینما و تلویزیون ایران و ترکیه با هم در تعامل باشند. امسال «مظفر اوزدمیر» کارگردان و فیلمنامه‌نویس ترکیه‌ای داور سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود و سینماگران ایران هم حضور پررنگی در جشنواره‌ها هنری ترکیه دارند. پیشرفت و تداوم این روابط بسیار خوب و مؤثر است.


سرزمین بکر سوژه‌ها چشم به راه اعتماد فیلمسازان


«حاج احمد عطایی» فیلمنامه‌نویس افغانستانی ساکن ایران و کارشناس حوزه سینما است. وی دبیر «کانون سینما تئاتر مام میهن» است؛ نهادی که علاوه بر فعالیت‌های آموزشی و هنری همچون بازیگری، کارگردانی، دوبله، گویندگی و فن بیان، بازیگران افغانستانی مورد نیاز فیلم‌ها و سریال‌های ایران را تأمین می‌کند. مشارکتی که در آثاری همچون فیلم‌های «مزار شریف»، «چند متر مکعب عشق» و «به وقت شام» رقم خورده است.


عطایی درباره موانع تولید مشترک بین ایران و افغانستان به خبرنگار خبرگزاری آنا می‌گوید: ظرفیت سینمای افغانستان چه از نظر سوژه‌ها و ظرفیت‌های داستانی و توانمندی هنرمندان و چه از نظر مخاطبان بسیار بکر است، اما به نظر می‌رسد هنوز اعتماد دوستان ایرانی ما برای حضور پررنگ در این حوزه جلب نشده است. بخشی از این موضوع به مسائل مالی و بخش دیگری هم به نگرانی‌های امنیتی باز می‌گردد. ما تجربه‌های بسیار خوبی داشته‌ایم که نمونه آخر آن فیلم سینمایی «خاک و مرجان» به کارگردانی مسعود اطیابی بود. 85 درصد لوکیشن این فیلم در خاک افغانستان بود و بازیگران اصلی آن همچون «لینا علم» و «مارینا گلبهاری» افغانستانی بودند. فیلم خوش‌ساختی که هم سازندگان ایرانی و هم کمپانی افغانستانی فیلم به عنوان طرف مقابل از آن راضی بودند.



وی می‌افزاید: به جرئت می‌گویم این ظرفیت به اندازه‌ای است که چه کارگردان‌های افغانستانی و چه دوستان ایرانی ما اگر سالانه 100 فیلم هم بسازند، بازهم سوژه‌های بکر در هر ژانری وجود دارد. متأسفانه در مجموع کارگردان‌های افغانستان به جز تعدادی اندک، از سوژه‌های پیش پا افتاده هندی کپی می‌کنند و کارهای ضعیفی ساخته می‌شود. فیلم‌های ایرانی هم به درستی اکران نمی‌شود و در نتیجه مخاطبان به فیلم‌های کم‌ارزش بالیوودی عادت کرده‌اند.


دبیر کانون سینما تئاتر مام میهن به تلاش‌های خود برای برقراری تعامل بین شرکت‌های فیلمسازی ایران و افغانستان اشاره کرده و می‌گوید: اخیراً هم با برادران شایسته در هدایت فیلم صحبت‌هایی داشتم که هنوز به نتیجه نرسیده است و همان گونه که گفتم نیاز به تقویت اعتماد دارد. از سوی دیگر با آموزش هنرجویان افغانستانی زمینه را برای تولید آثار باارزش در این زمینه فراهم می‌کنیم تا در صورت حرکت به سوی تولیدات مشترک از نظر نیروی انسانی ضعفی نداشته باشیم. 


 دوبله فیلم‌های ایرانی، معضل اصلی مخاطبان عراقی


«فؤاد المصمم» مدیر روابط عمومی انجمن هنرمندان عراق نیز پیش از این در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، با اشاره به این که پیاده‌روی اربعین به‌عنوان یک آیین حماسی و مذهبی می‌تواند علاوه بر سینمای مستند در حوزه سینمای داستانی هم سوژه‌ای جذابی برای فیلمسازان ایرانی داشته باشد، می‌گوید: در اکران فیلم‌های خارجی در عراق همچون بسیاری از نقاط دنیا فیلم‌های هالیوودی حرف اول را می‌زنند؛ بعد از آن فیلم‌های سینمای هند است است. از فیلم‌های ایرانی فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» ساخته مجید مجیدی اکران خوبی در عراق داشته است. فقط در یک سالن، این فیلم در طول اکرانش ۴۰ هزار تماشاگر را به خود دید.



وی می‌افزاید: مشکل اصلی در اکران فیلم‌های ایرانی این دوبله فیلم‌ها است؛ چون زیرنویس نمی‌تواند برای همه قابل‌ استفاده باشد. فیلم‌ها باید به عربی با لهجه لبنانی یا سوری دوبله شود که مردم آن را قبول دارند. مردم عراق نمی‌توانند با زبان فارسی یا ترکی به‌خوبی ارتباط برقرار کنند حتی اگر ترجمه‌شده باشد، بازهم فایده ندارد و فیلم دوبله‌ شده برای آن‌ها مطلوب‌تر است.


جنجال‌هایی که بازیگران خارجی در سینمای ایران به‌راه انداختند!


اما بازیگران را می‌توان مهمترین افرادی نامید که در کنار سایر عوامل به ساخت و تولید یک محصول مشترک کمک نمایند. به عنوان مثال مدتی است که خبر حضور احتمالی «کیوانچ تاتلیتوغ» در سریال «آقازاده»، به تهیه‌کنندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی در رسانه‌ها منتشر شده است. سریالی که قرار است برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید شود. در صورت تحقق این موضوع، می‌توان «کیوانچ تاتلیتوغ» را مشهورترین بازیگر ترکیه‌ای دانست که قرار است در یک مجموعه ایرانی به ایفای نقش بپردازد؛ هر چند این همکاری نیز نه در قالب یک تولید مشترک سینمایی که بیشتر در قالب استفاده موردی از ستاره‌ها یا شبه ستاره‌های خارجی رقم می‌خورد!


در دو دهه اخیر تجربه همکاری فیلمسازان ایرانی با هنرمندان کشورهایی نظیر لبنان و سوریه به خلق آثاری همچون فیلم‌های «بازمانده»، «کتاب قانون»، «سی و سه روز»، «شکارچی شنبه» و «به وقت شام» انجامیده است. به‌ویژه دو فیلم «بازمانده» ساخته زنده‌یاد سیف‌الله داد و «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا که اولی با حضور عوامل و بازیگران درجه یک سینمای سوریه به اثری ماندگار در حوزه سینمای مقاومت و مسئله فلسطین تبدیل شد و دومی نیز اثری تأثیرگذار در افشای جنایات داعش و حامیان آن بود.



سهراب‌پور: بعد از پخش سریال «شکرانه»، سفیر وقت تاجیکستان به من گفت کاری که این سریال برای شناخت دو کشور کرد، من در 10 سال نمی‌توانم انجام دهم



در حوزه سریال‌سازی هم سریال‌هایی همچون «مدار صفر درجه»، «وفا» و «پایتخت» در این دایره قرار می‌گیرند. مجموعه‌هایی که اتفاقاً هر سه در ژانرهای مختلف، موضوعاتی راهبردی همچون نحوه ایجاد رژیم صهیونیستی، فعالیت‌های تروریستی این رژیم در لبنان و ایران و پدیده داعش را محور داستان خود قرار دادند.


این نمونه‌ها هرچند اندک‌اند، اما به خوبی بیانگر ظرفیت بالای همکاری مشترک برای تولید آثار راهبردی در سینما و تلویزیون هستند.


با این وجود، همین آثار نیز از حاشیه به دور نبودند. حضور بازیگر زن لبنانی فیلم «کتاب قانون» در یک فیلم دارای صحنه‌های غیراخلاقی، نقش‌آفرینی یکی از عوامل شبکه‌های ماهواره‌ای در سریال «پایتخت»، انتشار تصاویر نامناسب «ماری سلامه» بازیگر لبنانی سریال «حوالی پاییز» در فضای مجازی و حتی حضور «سینتیا کرم» (بازیگر و خواننده لبنانی باسابقه حضور در فیلم‌های تبلیغاتی) در فیلم «به وقت شام» از جمله این حواشی هستند. هرچند بخشی از این حواشی ناشی از معیارهای متفاوت بازیگری تفاوت قوانین تولید آثار سینمایی است، اما این موضوع هم نمی‌تواند مجوزی برای استفاده از بازیگران چهره به منظور جذب مخاطب و تأثیرگذاری بیشتر باشد.



امیر اسفندیاری در همین زمینه معتقد است: شما به‌عنوان سازنده فیلم نمی‌توانید اتفاقاتی را که بازیگر یا یکی از عوامل فیلم شما در آینده رقم می‌زند پیش‌بینی کنید. در این شرایط طبیعتاً کنترل اوضاع کمی سخت می‌شود. اگر استفاده از بازیگران خارجی در جهت بهبود کیفی فیلم باشد قابل دفاع است، اما وقتی بخواهیم فقط برای جذابیت و جلب مخاطب با عناصر ظاهری چنین کاری بکنیم باید منتظر آسیب‌های احتمالی آن هم باشیم.


معاون سابق بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی عنوان می‌کند: به هر حال باید برای استفاده از بازیگران غیرایرانی یک دلیل منطقی و موجه داشت و به همه جوانب تولید فیلم از جمله هزینه‌های تولید، کیفیت فیلم و مسائل فرهنگی و قوانین کشور توجه کرد. نمی‌توان از پیش قضاوت کرد، اما مشخص است که صرف جذابیت بازیگر به عنوان بهانه همکاری، نتیجه قابل توجهی نخواهد داشت.


سهراب‌پور نیز درباره احتمال حاشیه‌سازی بازیگران خارجی در آثار ایرانی می‌گوید: همه ما بارها فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» مصطفی عقاد را دیده‌ایم. این فیلم این‌قدر در اذهان مردم تأثیر گذاشته که شاید خیلی از شخصیت‌های تاریخ اسلام را با کاراکترهای آن فیلم به یاد بیاوریم. در نظر بگیرید که ممکن است بازیگران اصلی این فیلم به جهت فرهنگی و اخلاقی با ما سنخیتی نداشته باشند. مهم این است که هنرمندی که شاید به جهت فرهنگی با ما همراه نیست در کلیت یک اثر هنری در خدمت کار قرار بگیرد.



شهید رکن‌آبادی از بازیگر مسیحی لبنانی سریال ساخت ایران دلجویی کرد



این تهیه‌کننده سینما و تلویزیون می‌افزاید: دقیقاً این قضیه برای خود ما هم در سریال «ساخت ایران 1» پیش آمد. در شروع این پروژه یکی از خبرگزاری‌ها، خبری را منتشر کرد که یکی از بازیگران سریال ساخت ایران در کشور خودش به خوانندگی و رقاصی می‌پردازد! البته اصلاً این گونه هم نبود، این خانم یک شهروند لبنانی بود و در یک فضا و فرهنگ دیگر رشد کرده بود. در تحقیقات ما به هیچ وجه مشهور به بدی نبود.


وی در ادامه خاطره‌ای در همین زمینه را بیان می‌کند: در آن زمان شهید غضنفر رکن‌آبادی که در فاجعه منا به شهادت رسید، سفیر ایران در لبنان بود. ایشان خیلی به موضوعات اشراف داشت و به شدت حساس بود که مبادا به لحاظ فرهنگی اتفاقاتی بیفتد که دلخوری فرهنگی بین جامعه لبنان و ایران به وجود بیاید. وقتی از این موضوع مطلع شد که در ایران چنین خبری منتشر شده، همان شب کل گروه سازنده ساخت ایران را دعوت کرد، آن خانم هم در بین مدعوین بود و بسیار محترمانه با وی برخورد شد. آقای رکن‌آبادی از این بازیگر مسیحی لبنانی دلجویی کرد. بلافاصله عکس‌های این مهمانی را هم در اختیار ما گذاشت و گفت این عکس‌ها را خبری کنید و اعلام کنید که سفیر جمهوری اسلامی ایران این افراد را دعوت کرده و این بازیگر هم حضور دارد. این شهید بزرگوار با این تدبیر به موقع این مشکل را حل کرد و نگذاشت یک پروژه فرهنگی تحت تأثیر این حواشی قرار بگیرد.



سهراب‌پور عنوان می‌کند: البته انکار نمی‌کنم که گاهی برخی بدخواهان شیطنت می‌کنند و بعد از اینکه برخی از بازیگران خارجی در کارهای ما حضور پیدا کردند می‌آیند و از آنها در آثاری استفاده می‌کنند که غیرقابل پذیرش است.


وی می‌افزاید: تهیه‌کننده و کارگردان حتماً باید با چشم باز دست به انتخاب بزنند. به‌هرحال نظام ما یک چارچوبی دارد که باید به آن احترام گذاشت. وقتی پذیرفتیم که در این چارچوب زندگی کنیم باید حواسمان به خیلی چیزها باشد و مواظب باشیم، اما نکته اینجاست که گاهی شما این مراقبت‌ها را داشته‌اید ولی باز هم ممکن است مشکلی پیش بیاید که به نظر من باید به آن به دیده اغماض نگریست به این خاطر که ما به هدفی بزرگ‌تر می‌اندیشیم و با نگاه بزرگ‌تر و کلان‌تر داریم به موضوع نگاه می‌کنیم. اینها حواشی است که به نظر من برخی برای جلب توجه آن را پررنگ می‌کنند.


تهیه‌کننده سریال وفا معتقد است: خیلی از آثار تولیدی ما در سال‌های اخیر فیلم‌های ارزشی و پرمحتوایی بوده که چنین بازیگرانی در آن بازی کرده‌اند. مهم این است که در زمان تولید یک اثر، تیم سازنده تصمیم درستی بگیرد و آدم‌هایی را انتخاب کند که مشهور به بدی و فساد نباشند. اگر به این موضوع توجه کنند، بعید می‌دانم مشکلی پیش بیاید. یک مقدار هم در داخل کسانی که سخت‌گیری بیش از حد دارند و معمولاً همیشه ساز مخالف می‌زنند باید این موضوعات را در نظر بگیرند.



سهراب‌پور خاطرنشان می‌کند: این موضوع تنها به بازیگران خارجی هم اختصاص ندارد شما نمی‌تواند تضمین کنید که آن بازیگر ایرانی که در فیلم شما بازی کرده در آینده چه رفتاری خواهد داشت و در چه آثاری حضور پیدا می‌کند. از سوی دیگر، شما اگر می‌خواهید مخاطبان کشورهای منطقه را درگیر کنید باید هنرمند محبوب آنها را هم در کار داشته باشید تا با اثر شما همزادپنداری کنند و یک کار فرهنگی مشترک بین دو کشور به وجود آید. تا زمانی که کاری را با نگاه صرفاً ایرانی بسازم این اتفاق به سختی رخ خواهد داد.


استفاده از بازیگرانی که اصل جنس هستند!


اما عطایی کارشناس حوزه سینما به نکته‌ای دیگر درباره حضور بازیگران غیرایرانی اشاره دارد و آن استفاده از بازیگرانی است که در اصطلاح «اصل جنس» هستند و نه نسخه بدلی.


دبیر کانون سینما تئاتر مام میهن در این باره می‌گوید: ما برای بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی که نیاز به بازیگر افغانستانی دارند بازیگران توانمندی را از میان هنرجویان خودمان معرفی می‌کنیم. دوستان فیلمساز ایرانی گاهی به ما اعتماد می‌کنند و گاهی هم این اعتماد وجود ندارد. به عنوان نمونه در سریال «بوی باران» که مدتی است از شبکه یک سیما پخش می‌شود ما به عوامل بازیگر بسیار توانمندی را معرفی کردیم که به لهجه شیرین دری مسلط بود، اما در آخرین روزها اعلام شد که خانم سپیده خداوردی این نقش را ایفا می‌کنند و نیازی به بازیگر افغانستانی نیست.


وی ادامه داد: ما حتی یک مشاور لهجه را هم به این پروژه معرفی کردیم که متأسفانه آن هم نتیجه‌ای نداشت و خروجی کار به هیچ‌عنوان قابل دفاع نیست و لهجه شخصیت افغانستانی این سریال اصلاً خوب از کار در نبامده است؛ البته این سریال نکات مثبتی هم دارد که نباید از آن گذشت. در مجموع باید بگویم دوستان ایرانی ما هنوز اعتماد لازم را به بازیگران افغانستانی ساکن ایران ندارند.



عطایی می‌گوید: از سوی دیگر ما خانم حسیبا ابراهیمی را برای فیلم «چند متر مکعب عشق» معرفی کردیم که فیلم بسیار موفقی شد و مورد توجه قرار گرفت، چون بازیگر لهجه مادری خود را داشت. این گونه آثار می‌تواند هم برای مخاطبان در ایران و هم در افغانستان جذاب باشد.


«مهمت تاشکین» رایزن فرهنگی سفارت ترکیه نیز با اشاره به‌احتمال حضور سایر بازیگران مشهور ترکیه‌ای در فیلم‌ها و سریال‌ها ایرانی نیز می‌گوید: این تعامل‌ها می‌توان راه برای همکاری‌های گسترده‌تر و تولیدات مشترک باز کند. با برقراری گفتگو میان هنرمندان ایرانی و ترکیه‌ای می‌توانیم زمینه تولیدات مشترک بین این دو کشور همسایه را فراهم کنیم. این آمادگی از سوی سفارت ترکیه وجود دارد تا بستر این همکاری‌های فرهنگی را مهیا کند.



عطایی: سازندگان سریال «بوی باران» برای استفاده از بازیگر افغانستانی به ما اعتماد نکردند؛ در نتیجه لهجه شخصیت افغانستانی سریال اصلاً خوب از کار درنیامد



با مرور این اظهارات و تجارب عملی می‌توان گفت که اگرچه تعامل فرهنگی و حضور بازیگران خارجی در آثار ایرانی امری مطلوب و زمینه‌ساز تولیدات مشترک سینمایی و تلویزیونی است، اما نباید از هول حلاوت همکاری مشترک، به دیگ ابتذال افتاد. استفاده از بازیگران خارجی نیاز به دقت نظر و ظرایفی دارد که تنها از عهده تهیه‌کنندگان با تجربه که سابقه همکاری با تلویزیون دارند بر می‌آید. در این میان لازم است علاوه بر دقت در چگونگی استفاده از این بازیگران، فیلمنامه‌هایی مستحکم و پرمحتوا را به میدان آورد.


از سوی دیگر، استفاده از بازیگران خارجی نباید تنها در جذب مخاطب و پررنگ شدن ظواهر خلاصه شود. فراهم کردن زمینه همکاری برای تولیدات راهبردی سینمایی و تلویزیونی با همکاری کشورهای منطقه، هدف بلندمدت است؛ حرکتی که می‌تواند علاوه بر تقویت محورهای مشترک فرهنگی و سیاسی، جبهه‌ای جدید در مواجهه با هجمه سنگین فرهنگی غرب باشد.


انتهای پیام/4072/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
ناشناس
United States of America
دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۴
۰
واقعا در این حوزه غفلت کرده ایم.دستگاه فرهنگی ما چه پاسخی دارد؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
جمعه ۰۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۱
۰
گزارش جالبی بود.به نظر من باید از بازیگران درجه یک کشورهای همسایه استفاده شودو نه صرفا از سوپر استارها یا کسانی که به چهره خودشان تکیه دارند.
قالیشویی ادیب