قصد ترامپ از تشویق نامهنگاری رهبر کره شمالی، راکد نگهداشتن توان موشکی و هستهای این کشور است
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا ماههاست که برای حلوفصل تنش سنتی کاخ سفید با کره شمالی تلاش فراوانی میکند. بعد از سه دور دیدار ترامپ و «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی، اما هنوز موانع مختلفی برای بهبود روابط این دو دشمن قدیمی وجود دارد. مقامات آمریکایی برای اعلام تداوم تحریمها بر پیونگیانگ علیرغم دیدارها و مغازلههای مکتوب رهبران دو کشور، تردید نمیکنند و شخص ترامپ نیز بر همین رویه تأکید دارد. بهعنوان نمونه، تنها 10 روز پس از دیدار نخست ترامپ و اون در سنگاپور، رئیسجمهور آمریکا با صدور یک فرمان اجرایی حالت فوقالعاده ملی در خصوص کره شمالی و تحریمهای اقتصادی علیه پیونگیانگ را به مدت یک سال دیگر تمدید کرد. نشست دوم این دو رهبر در ویتنام نیز به دلیل اصرار آمریکا به برداشتن گامهای بلند کره شمالی برای خلع سلاح هستهای بیآنکه واشنگتن قدمی برای رفع تحریمها بردارد، بینتیجه پایان یافت. دیدار سوم نیز با حضور ترامپ در منطقه غیرنظامی بین دو کره با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی برگزار شد و بیشتر جنبه نمایشی داشت.
در تمام این مدت، کره شمالی بر دو نکته تأکید داشته، اول: اجرای راهبرد تعهد در برابر تعهد و دوم، پایان یافتن هرگونه اقدام مخاصمه آمیز و تحریککننده ازجمله مانورهای مشترک کره جنوبی و آمریکا؛ مطالباتی که هیچکدام از آنها تاکنون محقق نشده است. آمریکا کماکان بر تحریمها اصرار دارد و رفع آنها را به «اقدامات معنادار» پیونگیانگ برای خلع سلاح هستهای منوط کرده و از طرفی، هفته گذشته مانوری به مدت 15 روز را با مشارکت کره جنوبی آغاز کرد که با واکنش موشکی کره شمالی و آزمایش تسلیحات جدید این کشور روبهرو شد.
در همین رابطه، گفتگویی با دکتر جواد منصوری، سفیر سابق جمهوری اسلامی در چین ترتیب دادهایم که مشروح آن در ادامه تقدیم میشود.
آنا: آمریکا تلاش کرده است که وانمود کند بحران شبهجزیره کره پس از امضای توافق ترک مخاصمه در ژوئیه 1953، برای اولین رو به کاهش است و وضعیت «نه جنگ نه صلح»، به سمت صلح متمایل شده. به این معنا که نهفقط مشکل پیونگیانگ با کره جنوبی بلکه با آمریکا نیز رو به مرتفع شدن است اما آنچه میبینیم، چیزی فراتر از تعارفات دیپلماتیک نیست و در عمل، نه کره شمالی برنامه هستهای خود را متوقف کرده و نه از تحریمهای آمریکا کاسته شده. فرایند پیش رو ازنظر حضرتعالی چه تفسیری دارد؟
منصوری: واقعیت این است که آمریکا برای حل معضلات جهانی، یک نسخه واحد میپیچید و این یک اشتباه راهبردی است. هر کشوری مختصات و ویژگیهای خود را دارد و راهکارهای دیپلماتیک و اهرمهای سیاسی باید هرکدام به نحوی کاملاً سنجیده همچون یک ارکستر در کنار هم قرار بگیرند تا نتیجه مطلوب حاصل شود. واشنگتن همیشه کوشیده دست بگیر داشته باشد و عادت ندارد که به سیاست گامبهگام تن دهد. این راهبرد، به جهت خودبرترپنداری کاخ سفید است و چون آمریکا خود را برترین و قویترین کشور جهان میپندارد، به این شیوه خو گرفته و حاضر نیست آن را تغییر دهد. درباره کره شمالی نیز همین سبک و سیاق را در سیاست خارجی کاخ سفید میبینیم. علیرغم اینکه کره شمالی گامهای مثبتی برداشت و حتی بخشی از تأسیسات هستهای خود را در مقابل دوربین رسانههای جهانی تخریب کرد، اما آمریکا همچنان اصرار دارد که تا زمان غیراتمی شدن کامل پیونگیانگ، رژیم تحریمی این کشور را حفظ کند. این در حالی است که توافقی شبیه برجام با کره شمالی صورت گرفت و آمریکا وعدههایی داد اما پیونگیانگ هنوز از اقداماتی که انجام داده، ثمری برداشت نکرده است. لذا پیونگیانگ با تکیه به امکانات داخلی، توان موشکی خود را تا جایی که بتواند بخشهایی از آمریکا را هدف قرار دهد، حفظ کرده و همچنان به واشنگتن هشدار میدهد.
آنا: با این حساب، نامههایی که رهبر کره شمالی هر از گاهی به ترامپ میدهد و مستأجر کاخ سفید از آنها تمجید میکند، چه جایگاهی دارند؟ اگر کیم جونگ اون به آمریکا بدبین است، چرا همچنان با ترامپ در ارتباط است و با وی مکاتبه میکند؟
منصوری: بیش از اینکه چشمبادامیهای کره شمالی به نامهنگاری و عادیسازی روابط با آمریکا و جهان نیاز داشته باشند، این آمریکاست که به بهبود روابط با کره شمالی نیازمند است. ترامپ گرچه وانمود میکند که به دنبال صلح در شرق آسیاست ولی در پس این ادعا، اهداف انتخاباتی و اقتصادی را دنبال میکند. آمریکا از یکسو میخواهد هژمونی خود را در شرق آسیا به چین و اقمارش غلبه دهد و از سوی دیگر مایل است که با هموار شدن مانع بزرگ کره شمالی، منافع اقتصادی کشورش را در این منطقه راهبردی به حداکثر برساند. ازاینرو میکوشد که با ارسال سیگنالهای مثبت به پیونگیانگ ازجمله اینکه «نامه بسیار زیبایی از رهبر کره شمالی دریافت کردم» یا «مطمئنم کیم به تعهدی که به من داده پایبند است»، کره شمالی را به ادامه مسیر تا به سرانجام رسیدن گفتگوها – بخوانید تسلیم شدن – در برابر آمریکا تشویق کند. اما گام سوم ترامپ بسیار مهمتر است.
در «سند سال 2018 امنیت ملی آمریکا»، ایران ذیل پنج مؤلفه بیثباتی، تهدید موشکی، برنامه هستهای، تروریسم و حملات سایبری، ازجمله تهدیدات آمریکا برشمرده شده است. کاخ سفید به این جمعبندی رسیده که همزمان نمیتواند علیه کره شمالی و ایران به تنش دیپلماتیک و تهدید نظامی دامن بزند چون ائتلاف بین متحدین ایران و چین مستحکمتر میشود. منطق این استدلال نیز این است که تنش در یک جبهه را کاهش دهند و جبهه ضد ایرانی را تقویت و فعال کنند. ایران از منظر امنیت ملی آمریکا نقطه اتکای جنبشهای مقاومت در غرب آسیاست درحالیکه کره شمالی، چنین نقشی ندارد و پرچمدار گروههای ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی نیست. ازاینرو، برای به چالش کشیدن نقش منطقهای و تحدید توان موشکی جمهوری اسلامی، فعلاً بر کاهش تنش با کره شمالی میل پیدا کردهاند و فرایند دیپلماتیک را تشویق میکنند اما این بدان معنا نیست که کره شمالی از فتح باب مراوده با آمریکا استقبال نمیکند و اقداماتش نمایشی است. کره شمالی سالهاست که تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار دارد و طبعاً میخواهد مثل هر کشور دیگری از زیر بار فشارها رها شود. ولی نکته اینجاست که حتی اگر واشنگتن به سیاست فعلی خود در قبال پیونگیانگ ادامه دهد و تحریمها کماکان برقرار بماند، کره شمالی چیز زیادی از دست نداده چون ساختار سیاسی – اقتصادی این کشور به تحریمها عادت کرده و اینکه میگوییم آمریکا بیش از این کشور به مصالحه نیازمند است، دقیقاً ناظر به بینیازی پیونگیانگ و نیاز واشنگتن در چارچوب معادلات منطقهای است.
آنا: آمریکا سیاست تشویق به مذاکره را تا کجا ادامه خواهد داد؟ بالاخره کره شمالی هم انتظاراتی از توافقات و گفتگوهای قبلی دارد و روشن است که نمیتواند تا ابد چشمانتظار واشنگتن بماند.
منصوری: آمریکا دقیقاً به دنبال معطل کردن کره شمالی است و میخواهد آستانه امید به انجام تعهدات، رفع تحریمها و تهدیدات را در پیونگیانگ بسنجد. درصورتیکه پیونگیانگ، کمتحمل شود و دست به ارتقاء توان هستهای خود بزند، ممکن است آمریکا آبنباتی را پیش پای کیم جونگ اون بیندازد و او را مدتی سرگرم کند. بهاینترتیب که قول قاطع و محکمی برای رفع تحریمها بدهد یا حتی بهصورت کاملاً موقت، بخش بسیار ناچیزی از تحریم را بردارد اما همه اینها فریب است تا بخش موشکی و هستهای این کشور را راکد نگه دارد. همچنان که شاهدیم این سیاست مؤثر افتاده و کرهایها موشک دوربرد آزمایش نمیکنند یا خبری از موفقیتهای اتمی خود در حوزه تسلیحات، نمیدهند. اما همانطور که اشاره کردید، صبر پیونگیانگ هم حدی دارد و برخلاف آنچه واشنگتن تصور میکند، زمان به ضرر کاخ سفید در حرکت است. طبیعی است که اگر تحرک قابلتوجهی در رفتار ترامپ دیده نشود، احتمال بازگشت کره شمالی به نقطه صفر هستهای - پیش از ژوئن 2018 (اولین دیدار ترامپ و اون)- بسیار زیاد است چراکه این کشور با چراغ سبز چین وارد مذاکره با آمریکا شد و اگر پکن و پیونگیانگ به این نتیجه برسند که ترامپ بنای بازی دادن و وقتکشی دارد، خروج از توافقات پیشین، یکی از گزینههای بسیار جدی کره شمالی به شمار میآید.
آنا: به نقش چین در این خصوص اشاره کردید. منفعت چین از عادیسازی روابط آمریکا و کره شمالی در چیست؟ آیا پکن به دنبال جلب نظر ترامپ برای حلوفصل مناقشات منطقهای موجود ازجمله دریای جنوبی است یا منافع اقتصادی را در نظر دارد؟
منصوری: چین و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ، بدترین دوران اقتصادی را تجربه کردهاند. ترامپ درعینحال که از مفاهمه و گفتگو با چین دم میزند ولی همزمان حاضر نیست که از منافع اقتصادی آمریکا چشمپوشی کند. وضع تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی چین به آمریکا باعث شده که رشد اقتصادی این کشور کند شود و شرکتهای آمریکایی نیز به دلیل آینده نامشخص، سرمایههای خود را از خطر ریسک دور کرده و به دیگر کشورها شامل تایوان، تایلند، فیلیپین و ... منتقل کنند. به همین دلیل، پکن تمایل فراوانی برای گپ و گفت سران آمریکا و کره شمالی داشت و میتوان این کشور را دلال مذاکره میان این دو به شمار آورد. از سوی دیگر، مصالحه واشنگتن و پیونگیانگ، میتواند به قطار حل اختلافات در مناطق مورد مناقشهای که اشاره کردید، سرعت ببخشد. بهبیاندیگر، سود اصلی دلالی چین از این مذاکرات، دست برتر پکن در مذاکرات تجاری با آمریکاست تا بتواند، ضمن حل اختلافات در جنگ تجاری، حتی امتیازاتی از کاخ سفید در این خصوص کسب کند.
از سوی دیگر، آمریکاییها نیز بهخوبی متوجه شدهاند که میتوانند از طریق کره شمالی، به چین فشار وارد کنند. آمریکا و چین در موضوع کره شمالی به یک تعامل دوسویه دست پیدا کردهاند، چراکه حل اختلافات با پیونگیانگ به نفع کاخ سفید و پکن است و ادامه تنشها، استخوانی لای زخم هر دو طرف ولی مشکل اینجاست که آمریکا نمیخواهد وارد یک بده بستان منطقی شود و با سوءاستفاده از موقعیت خود در تجارت جهانی، قصد اخاذی از چین و کره شمالی را دارد.
آنا: نقش کره جنوبی را در این میان چگونه میکنید؟ سئول علاوه بر روابط سیاسی، در تلاش است تا روابط اقتصادی خود را با همسایه شمالی خود تقویت کند. در خبرها آمده بود که رئیس شرکت سامسونگ قرار است که طی ماههای آینده سفری به کره شمالی داشته باشد و در اجلاسی تجاری شرکت کند. آیا با کارشکنیهای آمریکا موفق به این کار خواهد شد یا خیر؟
منصوری: کره جنوبی گرچه خواهان روابط با کره شمالی است ولی نمیتواند خارج از چارچوبی که آمریکا برای آن در نظر گرفته حرکت کند. لذا میبینیم که به مانور مشترک نظامی با آمریکا علیه تهدیدات کره شمالی تن میدهد و از آزمایشهای موشکی همسایه خود ابراز نگرانی میکند. از طرفی، واشنگتن نشان داده که تحریمهای آمریکا علیه کره شمالی حتی حوزه گردشگری را هدف قرار داده و اخیراً قوانین سختگیرانهای از سوی واشنگتن در این حوزه وضعشده است. بهعنوان نمونه، آمریکا به شهروندان ۳۸ کشور ازجمله کره جنوبی، ژاپن و فرانسه اجازه ورود بدون ویزا به مدت ۹۰ روز را داده است اما کسانی که از اول مارس ۲۰۱۱ به کره شمالی سفر کرده باشند، دیگر برای سفر به آمریکا «واجد شرایط» نیستند و باید درخواست ویزای توریستی یا کاری بدهند. در واقع این قانون مانعی است برای طرح رئیسجمهور کره جنوبی بهمنظور تسهیل بازدید شهروندان این کشور از کره شمالی، ضمن اینکه هزاران نفری را که طی سالهای گذشته برای گردشگری و سایر مقاصد به کره شمالی سفرکردهاند با مشکل مواجه میکند. با این حساب، سفر مدیران تجاری کره جنوبی ازجمله «لی جائه یونگ»، رئیس شرکت سامسونگ به کره شمالی در ماه سپتامبر برای شرکت در یک نشست تجاری تحتالشعاع قرار خواهد گرفت. بنابراین، نقش کره جنوبی در مذاکره پیونگیانگ و واشنگتن را نمیتوان بدون مجوز و محدوده مشخصی که آمریکا برای این کشور تعیین میکند، تعریف کرد.
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/