این «چرند و پرند»ها از کجا میآیند؟!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، «کتاب متاب چی خوندی؟»، «پول مول داری؟»، «خرت و پرت خریدم»، «با اخم و تَخم بهم نگاه کرد»، «آس و پاس شدم» و... . این ترکیبها بخشی از زبان روزمرهمان هستند و انگار بدون آنها نمیتوانیم منظورمان را به خوبی بیان کنیم. درباره این که این ترکیبها چه هستند و از کجا آمدهاند؟ در ادامه میخوانید.
به امثالِ «ریزه میزه» چه میگویند؟
به ترکیبهایی مانند «ریزه میزه»، «رخت و پخت»، «شیله و پیله»، «چرت و پرت»، «کاغذ ماغذ» و... در زبان فارسی ترکیبهای اِتباعی میگویند؛ یعنی جزء دومشان تابع جزء اول است و اگر تنها به کار رود، بیمعنا یا مهمل است. واژه دوم تنها در صورتی معنا پیدا میکند که همراه با واژه اول به کار رود. این ترکیبها نقش مهمی در زبان محاوره و روزمره ما دارند و روز به روز هم به تعدادشان اضافه میشود. به این دلیل که هر کسی در حین حرف زدن میتواند یکی از این ترکیبها بسازد و فهرستشان را بلندبالاتر کند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید این نوع ترکیبها تنها مربوط به عصر و روزگار ما نیستند و سابقهای طولانی دارند. رودکی، پدر شعر فارسی در بیتی از ترکیب مهمل «خاک و ماک» استفاده کرده: «تا به خاک اندرت نگرداند/ خاک و ماک از تو برندارد کار». رد پای «رخت و پخت» در شعر حافظ هم دیده میشود: «وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون/ آتش در افکنم به همه رخت و پخت خویش». همچنین «کند و مند» در شعر فردوسی، «خان و مان» در شعر سعدی، «تار و مار» و «کژ و مژ» در شعر سنایی، «شور مور» و «شار مار» در شعر خاقانی و «لوت و پوت» در شعر مولوی نشان میدهد که شاعران فارسی زبان هم به ساخت این ترکیبها علاقه داشتهاند و در شعرشان هم از آنها استفاده کردهاند. این نوع ترکیبها از قرن سیزدهم به بعد در محاوره ایرانیها بیشتر رواج پیدا کرد.
اصول «پول مول»سازی چیست؟
یک نکتۀ مهم درباره ترکیبهای اتباعی این است که نباید آنها را با ترکیبهای مترادف و هممعنا اشتباه گرفت مانند «دار و درخت»، «چک و چونه»، «سوراخ سنبه» و... . بیشتر واژههای مهمل همان واژه اصلی هستند و فقط حرف اولشان تغییر کرده مانند «رخت و پخت». بعضی از واژهها ممکن است چند تابع مهمل داشته باشند مانند «پول» که به دو شکل «پول و پله» و «پول مول» به کار میرود. خیلی از این ترکیبها با حرف ربط «و» به هم وصل میشوند و بعضیهایشان هم بدون آن به کار میروند. همیشه هم اینطور نیست که واژه دوم این ترکیبها بیمعنا باشد. گاهی هم ممکن است این واژه بیمعنا اول بیاید مانند «پت و پهن» و «کَت و کلفت». نکتۀ آخر هم این که دو واژۀ این ترکیبها همیشه هم پشت سر هم نمیآیند و گاهی بینشان فاصله میافتد. مثلا در این دو بیت مولوی واژۀ «کژ» و تابع آن یعنی «مژ» با فاصله از هم آمدهاند: «چون کشتی بیلنگر کژ میشد و مژ میشد/ وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه».
منبع:خراسان
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/