ظرفیتهای توسعه روابط جمهوری اسلامی با شرق کدامند؟
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان با تأکید بر «ضرورت ارتباط علمی با کشورهایی که در مسیر رشد جهشی قرار دارند» فرمودند: اینگونه کشورها عمدتاً در آسیا هستند، بنابراین باید نگاهمان به شرق باشد نه به غرب، ضمن اینکه نگاه به غرب و اروپا جز معطل ماندن، منت کشیدن و کوچک شدن فایدهای ندارد. این سخنان درواقع، بخشی از رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که بر اساس واقعیات نظام بینالملل و تلاش کشورهای مختلف در سرمایهگذاری و ارتباط راهبردی با منطقه شرق آسیا به شمار میآید. لذا این نوشتار به بررسی ظرفیتهای شرق برای جمهوری اسلامی ایران میپردازد.
آسیای شرقی
آسیای شرقی یا شرق آسیا منطقهای از آسیا است که بر پایه جغرافیا یا فرهنگ تعریف میشود. از دید جغرافیایی، این منطقه شامل کشورهای چین، مغولستان، کره شمالی و جنوبی، تایوان، ژاپن و مناطق خودمختار هنگ کنگ و ماکائو با ۱۲ میلیون کیلومترمربع یا ۲۶ درصد از خاک قاره آسیا را شامل میشود که تقریباً ۱۴ درصد بزرگتر از مساحت کل قاره اروپا است. بیش از 1.5 میلیارد نفر در این منطقه از جهان زندگی میکنند که حدود ۳۸ درصد جمعیت آسیا و ۲۲ درصد یا بیش از یکپنجم جمعیت جهان است. در ادبیات رسانهای و اقتصادی، مقصود از شرق، این منطقه است.
شرق از دیدگاه ایران
از دیدگاه ایران، شرق، به همه کشورهای توسعهیافته از هند تا چین و ژاپن گفته میشود که قدرت اقتصادی و سرعت رشد بالایی دارند و علت این نگاه، بیشتر توجه به مسئله رشد اقتصادی کشورهایی آسیایی است که معمولاً در شرق ایران هستند و منطقه جغرافیایی اهمیت کمتری دارد.
در همین راستا، دکتر ولایتی در نشست تبیین استراتژی نگاه به شرق ایران میگوید: «منظور ما از نگاه به شرق، هند هم هست. از سوی دیگر امروز بخش اعظم نفت ما را هند و چین خریداری میکنند و میدانید که هند کمونیست نبوده است، با ما هم رابطه خوبی دارد و اولین کشوری است که ۲۰۰ میلیون دلار در چابهار سرمایهگذاری کرده است. ضمن اینکه تلاش زیادی برای کانال شمال - جنوب که از چابهار تا پترزبورگ ادامه دارد، انجام میدهد. در این دیدگاه، پاکستان هم موردنظرمان است که یکی از مهمترین یا به تعبیری بعد از اندونزی و بنگلادش پرجمعیتترین کشور اسلامی است.»
شرق از منظر سیاست خارجی ایران
اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در نظام بینالملل، همکاری و توسعه روابط با همه کشورهای دنیا است که بنا بر نص قانون اساسی و سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری است. لذا تفاوتی بین شرق و غرب وجود ندارد اما منافع ملی که قطب نمای سیاست خارجی کشورهاست، تعیینکننده حدود ارتباط و تعامل است. بااینحال، تاریخ روابط خارجی ایران مملو از گرایشهای غرب و شرقگرایانه است که زمینههای دخالت، نفوذ، استعمار و گاهی نسلکشی را فراهم آورده است.
در عصر قاجار، وادادگی محض به دولت شمالی و استعمار جنوبی دیده میشود. در عصر پهلوی وابستگی به غرب به چشم میخورد و حوادثی مثل کودتای 28 مرداد و برکناری نخستوزیر نشاندهنده عمق نفوذ آنان است. سیاست نه شرقی و نه غربی پس از انقلاب نیز که توانسته بود اثرگذاری قدرتهای شرقی و غربی را در کشور محدود کند، سیاستی مبتنی بر اعتقادات، تجارب تاریخی و رویکرد ضد امپریالیستی است که ریشههای اعتقادی در آن موج میزند.
اما آنچه موجب تغییر عقربه سیاست خارجی به شرق شده است، تاریخ روابط ایران و غرب است که تصویری غیر دموکراتیک و استعماری را از غرب تداعی میکند؛ تصویری که از تاراج نفت ایران توسط کمپانیهای انگلیسی، نسلکشی در جنگ تا بدعهدیها در سعدآباد، برجام و تحریمهای 40 ساله و ... را نشان میدهد. این تصویر غیرانسانی غرب، مختص ایرانیان نیست بلکه از منظر دیگر کشورها نیز غرب در مظان بدبینی و سوءظن به غرب است که تجربه مهم دیگری است.
رهبر معظم انقلاب ضمن تأکید بر غیرقابلاعتماد بودن غرب، با بیان خاطرهای فرمودند: «آقای ماهاتیر محمد بعد از آن واقعه اقتصادی شرق آسیای چند سال پیش، اینجا آمده بود و به بنده گفت: «ما در یک شب به مردمی گدا تبدیل شدیم!» البته کمی مبالغه میکرد؛ اما واقعیت قضیه این بود. علت این بود که دست بیگانه بر پول و بر مراکز اصلی پول آنها مسلط بود. بیگانگان یکوقت مصلحت دانستند و در ظرف چند ساعت کل موازنه و تعادل پولی آن کشور و اندونزی و کشورهای دیگر را به هم زدند. درواقع به یک معنا بخشی از آن منطقه را نابود کردند. این در زمان خود ما برای ما عبرتآموز و درسآموز است.» نتیجه آنکه منافع ملی کشور ایجاب میکند از اعتماد به غرب خودداری و برای حرکت به سمت اهداف انقلاب از ظرفیت مناطق دیگر دنیا استفاده شود.
چرا شرق؟
رویکرد شرقگرایی ایران، یک استراتژی هوشمندانه و بلندمدت است که با بررسی ظرفیتهای عظیم شرق آسیا در حوزههای اقتصادی، سیاسی در نظر گرفتهشده است. براین اساس، چالشهای منطقهای و فرا منطقهای و لزوم بازیگری فعال در عرصه بینالملل نیاز به ارتباط با قدرتهای نوظهور را دوچندان کرده و فشارهای دول غربی و تلاش در راستای تغییر مسیر انقلاب اسلامی و بازگشت به دوره وابستگی، اهمیت این موضوع را بیشتر کرده است. این رویکرد به دلایل مختلف قابلتحلیل است که ازجمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
*عدممداخله کشورهای شرقی در امور کشور
*انتقال آسان فنّاوری به کشور
*رشد سریع اقتصادی و علمی کشورهای شرق و قابلیت رقابت با تکنولوژیهای غربی
*ضرورتهای همکاری سیاسی، امنیتی در منطقه خاورمیانه به دلیل همسایگی
*اتحاد کشورهای شرق وعدم اختلافات بحرانساز در منطقه شرق
ظرفیتهای توسعه روابط ایران و شرق
در بررسی وضعیت ارتباط ایران و شرق باید به ظرفیتهای افزایش مناسبات توجه کرد و در استراتژیهای بلندمدت آن را لحاظ کرد که بهاختصار به برخی از آنها اشاره میشود:
ظرفیتهای فرهنگی - تمدنی
تاریخ ارتباط تمدنهای شرقی و خدمات متقابل به یکدیگر، قدمتی هزاران ساله دارد که بستر مناسبی برای ایجاد مؤلفههای فرهنگی و تمدنی مشترک را داراست و بهقدری درهم تنیدگی فرهنگی در بین آنها وجود دارد که گویی جزیی از هم هستند. بهعنوان نمونه، ابنبطوطه، سیاح تونسی اشاره میکند که شاهد بوده که ماهیگیران چینی اشعار سعدی شیرازی را بهصورت دستهجمعی، آوازخوانی میکردند که نشانهای از عمق نفوذ فرهنگ ایرانی در تمدن چینی است.
این تاریخ مشترک، در تمدنهای ایرانی، هندی، چینی و ژاپنی باعث تسهیل ارتباطات فرهنگی ازجمله در حوزه گردشگری، صنایعدستی، ارتباطات اجتماعی، رسانهها، آداب و مناسک و...شده است.
ظرفیتهای سیاسی
ظرفیت سیاسی کشورهای شرق، یک امتیاز ویژه برای کشورهایی که خواهان استقلال و مقابله با جبهه غربی هستند، به شمار میآید. دارا بودن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، استفاده از ابزارهای اقتصادی در پیشبرد اهداف سیاسی، عدممداخله و تلاش برای تغییر نظامهای حاکم در کشورهای جهان سوم و وجود سازمانهای قدرتمند سیاسی همچون سازمان ملل جنوب شرق آسیا (ASEAN) یا سازمان بین دولتی شانگهای (Shanghai) و امکان عضویت کشورهای دیگر، نمونه دیگری از ظرفیتهای سیاسی شرق است که موجب همگرایی منطقهای و توسعه مناسبات سیاسی شده است.
این ظرفیت در بحران هستهٔ ایران، قدرت شرق و بهویژه چین در حمایت سیاسی و کند کردن چرخ تحریمهای بهاصطلاح فلجکننده و توانایی تغییر معادله در فشار حداکثری را نشان داد. از طرفی، گره خوردن منافع سیاسی کشورهای شرقی با کشور ما به دلیل همسایگی و اثرپذیری همه از شرایط منطقه، بستری مناسب برای توسعه همکاری سیاسی است.
ظرفیتهای علمی
ضرورت پیشرفت در حوزههای مختلف در گرو گسترش روابط علمی و انجام پروژههای مشترک کاربردی است تا سرعت حرکت علمی کشور کاهش پیدا نکند. ایران در حوزههایی مثل نانو جزء ۱۰ کشور برتر جهان به شمار میرود، در بخش ژنتیک در رتبه اول و 16 کشور جهان قرار دارد و حائز رتبه اول منطقه و در زمره 15 کشور دنیا در حوزه هوا – فضاست و از هماکنون آمادگی خود را برای توسعه همکاریها با کشورهای شرقی اعلام کرده است.
ظرفیتهای اقتصادی
بیتردید مزیت رقابتی که باعث تمایل کشورهای مختلف به شرق شده است، رشد سریع اقتصادی و طی کردن مسیر پیشرفت در یکزمان اندک است.
بر اساس آمار صندوق جهانی پول، رشد اقتصاد بخش آسیایی درحالتوسعه و نوظهور از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ حدود 6.7 درصد و بالاترین نرخ در بین مناطق و بخشهای جهان بوده است و تا سال ۲۰۲۰ میلادی ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای درحالتوسعه جنوب شرق آسیا به ۴ هزار میلیارد دلار و تا سال ۲۰۳۰ میلادی به ۹ هزار میلیارد دلار میرسد. در صورت تحقق این پیشبینی، ارزش اقتصادی کشورهای جنوب شرق آسیا تا سال ۲۰۲۰ میلادی از انگلیس و تا سال ۲۰۲۵ میلادی از ارزش اقتصادی ژاپن بیشتر خواهد شد.
اگر هند را در زمره نگاه به شرق ایران حساب کنیم، شاهد ظرفیت بسیار عظیمی از بازار 4 میلیاردی، صنعت پیشرفته، تولید ناخالص و رشد اقتصادی مستمر در این مناطق هستیم که میتواند بحرانهای اقتصادی کشور را از طریق صادرات و واردات تکنولوژی حل کند.
خرید روزانه بیش از یکمیلیون بشکه نفت ایران از سوی چین و تلاش برای رسیدن به تجارت 100 میلیاردی ایران و چین، سرمایهگذاری 200 میلیون دلاری هند در بندر چابهار، بخشی از ظرفیتهای اقتصادی شرق در شرایط تحریمی بود.
از سوی دیگر، به دلیل درحالتوسعه بودن کشورهای آسیایی، رقابت و ایجاد توازن تجاری با محصولات آنان آسانتر از کشورهای غربی است زیرا به علت ریشهدار بودن و تجارب بلندمدت صنایع غربی، کشور در موضع مصرفکننده قرار میگیرد و امکان رقابت وجود ندارد که این امر درنهایت، منجر به بیکاری و فقر میشود.
نتیجه اینکه با توجه به ظرفیتها و ویژگیهای منحصربهفردی که در نگاه شرقی ایران وجود دارد، اولویت عقلانی در طرحریزی یک استراتژی بلندمدت همکاری در سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی، علمی و حاکمیتی است که ضمن حفظ استقلال و آزادی کشور، جریان رشد کشور را سرعت ببخشد و تبعات بحرانهای اقتصادی یا تحریمهای ظالمانه را به حداقل برساند.
محمود شفیعی، کارشناس ارشد علوم سیاسی
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/