سرنوشت رتبههای برتر کنکور ۱۰ سال اخیر
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، از بسته شدن پرونده كنكور 98 چند روز بیشتر نمیگذرد. حالا آمال و آرزوهای بسیاری از داوطلبان كنكور به نیمه مرداد خلاصهشده است. كنكور اما در سالهای قبل، ده، 12 سال پیش شكل و شمایل دیگری داشت. پیروزی بر غول كنكور سختتر بوده و شكست هفتخوان به این آسانیها نبود. یعنی در سالهایی كه كتب كمكدرسی و آزمونهای آمادگی تا این حد مد نبود و برای هر داوطلبی هم یك صندلی در دانشگاه وجود نداشت و رقابت سرسختانه بود. از بسیاری از كسانی كه جزو رتبههای برتر بودند حالا، خبری نیست. امروز سهیل عشقی، رتبه یك زبان خارجی در سال 85، سلمان فرجی، رتبه سوم در سال 86، فرزان فرنیا، رتبه پنجم علوم ریاضی سال 87 و آذرنگ گلمحمدی رتبه ششم رشته علوم ریاضی مهاجرت كردهاند و در آمریكا و سوئیس درس میخوانند. سالهایی كه انحصار رتبههای برتر در دستان پایتختنشینها بود. حالا اما شرایط به شكل دیگری تغییر كرده است.
ماندگار در شیراز
فرهنگ دانشفرد؛ رتبه یك كنكور زبانهای خارجی- سال 87
فرهنگ در دبیرستان رشته علوم ریاضی خوانده بود و اتفاقاً در سال 87 هم با رتبه 500، در همین رشته قبول شد. در ابتدا هم رشته مكانیك را انتخاب كرد. خیلی زود اما انصراف داد و به رشتهای كه رتبه نخست را كسب كرده بود، برگشت. او دراینباره به ما میگوید: «محیط آموزشی در زبان انگلیسی شكل دیگری است. همه خوشحالترند و همه دانشجویان هم صمیمی هستند.» هم علاقه به رشته زبان انگلیسی و هم محیط آموزشی جذاب باعث شد دانشفرد در این رشته بماند و حتی تا دكتری پیش برود. نكته جالب درباره او اما ماندن در شهرش، شیراز است. او معتقد است شهرش دانشگاههای خوبی دارد و ماندن در شهری كه هم زندگی میكند و هم اینکه شرایط آموزشی خوبی دارد، چه ایرادی دارد. درخشش او اما در رشتهای كه به آن علاقه داشت تنها به كسب رتبه یكی در كنكور سراسری ختم نشد. در آزمون كارشناسی ارشد هم در سال 94، به رتبه یك كشوری رسید و برای دكتری از طرف بنیاد ملی نخبگان، بورسیه شهید احدی شد. فرهنگ حالا دانشجوی دكترای رشته آموزش زبان انگلیسی است و در دانشگاه محل تحصیلش هم بهعنوان استاد تدریس میكند. فرهنگ از انتخابش ناراضی نیست. چند سال دیگر او فارغالتحصیل میشود و امیدوار است كرسی هیئتعلمی در یك دانشگاه را به دست بیاورد.
بیخیال ادامه تحصیل
مژگان قاسمی؛ رتبه سوم كنكور ریاضی فیزیك سال 87
مژگان قاسمی در دسترس نبود و نشد با او گپ بزنیم. اما پدر او حسین قاسمی به ما میگوید: «چهار سال درس خواند و بعد به زندگیاش برگشت.» مژگان در رشته ریاضی فیزیك و در دانشگاه صنعتی شریف درس خوانده است. ادامه تحصیل نداد و اتفاقاً همین هم گویا برای پدرش خوشآیند نیست. او میگوید: «ادامه تحصیل نداد ولی مگر همه كه رتبه برتر كنكور دارند و در دانشگاه شریف درس میخوانند باید استاد دانشگاه و مدیر شوند و پست سازمانی بگیرند؟» به گفته قاسمی، مژگان از زندگیاش راضی است و حالا در یك شركت خصوصی كه در زمینه خدمات رایانه كار میكند، بهعنوان كارمند مشغول به كار است.
ادامه تحصیل در كانادا
سارا عامری، رتبه 2 كنكور زبان سال 90
سارا عامری هم مثل خیلی از دانشجویان برتر دیگر، برای ادامه تحصیل به كانادا رفته است. پدر سارا میگوید او كارشناسی و كارشناسی ارشدش را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران خواند و برای مقطع دكترا، تصمیم به مهاجرت گرفت: «بههرحال دانشگاههایی مانند دانشگاه تورنتو امكانات و شرایط بهتری دارد كه سارا ترجیح داد مقطع دكترایش را آنجا بگذراند. من هم با تصمیمش موافق بودم. به نظر من خیلی خوب است انسان تجربههای مختلفی داشته باشد و حضور در موقعیتهای مختلف و شاید بهتری را تجربه كند. درواقع من راضی بودم دخترم دیگر جاهای دنیا را هم ببیند و چیزهای زیادی یاد بگیرد.» وقتی درباره قصد بازگشت خانم عامری به كشور میپرسیم، پدرش كمی مكث میكند و میگوید: «فعلاً قصدی برای برگشت ندارد مگر اینكه شرایط بهگونهای دیگر پیش برود.»
دبیرستان بهتر بود
هانیه زراعتكار؛ رتبه نهم كنكور انسانی سال 87
هانیه ازدواج كرده است و حالا یك فرزند خردسال دارد. آن زمان كه همه داوطلبینی كه عاشق رشته وكالت بودند و دوست داشتند از قانون دفاع كنند و از حق حرف بزنند، او به این رشته پرطرفدار پشت كرد و رشته روانشناسی را انتخاب كرد و در شهر محل زندگیاش یعنی تهران و در دانشگاه تهران درس خواند. حالا او، دانشجوی دكتری در رشته روانشناسی سلامت است و یكی دو سال دیگر فارغالتحصیل میشود. او اما با محیط كار، بیگانه نیست، هرچند كه حالا در كنار خواندن درس، خانهدار است، چند سالی را قبل از اینکه فرزند خردسالش به دنیا بیاید، در یك كلینیك، به كار روانشناسی مشغول بوده است. برای هانیه هم مانند بسیاری از هم نسلانش، انتظارات برآورده نشده است. ورود به دانشگاه آنطور كه فكر میكرده، نبوده است. او به ما میگوید: «در همان ترمهای اول متوجه شدم كه سطح علمی و نظم برنامههای درسی در دانشگاه، نسبت به دبیرستان خیلی متفاوت است. در دبیرستان همهچیز بهتر بود.» این اما تنها مشكلاتی نیست كه در رشته زراعتكار وجود دارد. دانشجوی دكتری رشته روانشناسی سلامت معتقد است كه جایگاه رشتهای كه در آن در حال تحصیل است، آنطور كه بایدوشاید ارج نهاده نمیشود. او میگوید: «در رشتهای كه من درس خواندم، بسیاری از داوطلبین رشته تجربی وارد شدند، كسانی كه انتظار داشتند پزشكی قبول شوند اما وارد این رشته شدند.» هانیه معتقد است كه انحصار رشته تحصیلیاش در دستان روانشناسان و پزشكان است. با همه اینها اما او امید دارد كه بعد از فارغالتحصیلی، در رشته رواندرمانی مشغول به كار شود.
قاضی دادگستری در شیراز
فاطمه زبرجد؛ رتبه3 كنكور علوم انسانی سال 89
فاطمه زبرجد، در همان روز اول یك انتخاب كرده و تا امروز پای همان انتخابش ایستاده است. او برای لیسانس، در رشته حقوق دانشگاه شهر خودش یعنی شیراز قبولشده است و فوقلیسانس و دكترایش را هم در همان دانشگاه و همان رشته و البته با معدل بسیار بالا و بدون كنكور ادامه داده است؛ حالا هم دانشجوی دكتراست و در همه سالها دانشجوی برتر دانشگاهشان بوده است.
رزومه فاطمه زبرجد برای این سالهای بعد از كنكور بسیار پربار است: «سال 93 مدال برنز المپیاد دانشجویی كشوری در رشته حقوق را گرفتم. چندمقاله علمی و پژوهشی نوشتهام. در حال حاضر قاضی دادگستری هستم و بهطور همزمان هم در دانشگاه شیراز تدریس میكنم. ضمن اینكه در حال كار روی رسالهام هستم.»
موضوع جالب برای ما این بود که خانم زبرجد بهواسطه رتبه برتر در كنكور و این موفقیتهایی كه در این سالها بهدست آورده است، هیچ وقت تصمیم به مهاجرت از شیراز به تهران یا حتی از ایران به دیگر كشورها نداشته است: «راستش را بخواهید، قصد من از درسخواندن و رتبه آوردن در كنكور هیچ وقت آمدن به تهران نبود. البته كه بههرحال در پرتو این رتبه، اتفاقهای خوبی برایم افتاد، اما بیشتر از همهچیز میخواستم تواناییهایم را به خودم اثبات كنم و توانستم این كار را بكنم و به هدفهایم برسم و موفق باشم. ضمن اینكه شیراز هم شهر بدون امكاناتی نیست و برای خودش کلانشهری محسوب میشود. در دانشگاه شیراز فرصت برای رشد من زیاد بود و من از موقعیت فعلیام راضی هستم.»
به مهاجرت نمیاندیشم
بابك اسعدپور بهزادی؛ رتبه 7 کنکور تجربی و رتبه یک زبان سال 89
با اینكه رتبه اول گروه زبان انگلیسی بوده است اما سراغ رتبه هفتم علوم تجربیاش رفته و پزشكی دانشگاه تهران انتخاب اول و آخرش بوده است. آقای اسعدپور حالا بعد از 9 سال، تخصص رادیولوژی در دانشگاه شهید بهشتی میخواند و اینطور كه خودش میگوید از راهی كه انتخاب كرده است تقریباً راضی است: «اگر میگویم تقریباً چون از پزشكی خواندن خیلی راضی هستم اما روی انتخاب رادیولوژی بهعنوان تخصص كمی شك داشتم و البته هنوز هم دارم. گاهی وقتها فكر میكنم میتوانستم انتخابهای بهتری داشته باشم ولی بههرحال، امروز من در این موقعیت هستم و ناشكری نمیكنم.»
اینطور كه به نظر میرسید، بابك اسعدپور هیچوقت به ادامه تحصیل درجایی غیر از ایران فكر نكرده است: «من از راهی كه آمدهام راضی هستم و از اول هم به دنبال چنین چیزی بودم. ادامه تحصیل در خارج از كشور و مهاجرت تحصیلی هیچوقت آن چیزی نبود كه فكر من را درگیر خودش كند و برایش تلاش كنم.»
آماده اعزام به خدمت
محمدرضا لمسهچی، رتبه یک كنكور علوم انسانی سال 90
انتخاب رتبه اول علوم انسانی سال 90، رشته روانشناسی در دانشگاه تهران بوده است. محمدرضا لمسهچی، كارشناسی ارشدش را هم در همان رشته و همان دانشگاه و با گرایش روانشناسی عمومی ادامه داده است، اما فعلاً درس خواندنش در همینجا متوقف شده است: «در آزمون دكترا شركت كردهام اما چون خیلی آماده نبودم، آن چیزی كه میخواستم قبول نشدم. برای همین در مصاحبه دانشگاههای دیگر شركت نكردم و فعلاً هم دیگر زمانی برای شركت دوباره در آزمون دكترا ندارم. این روزها منتظر هستم تا كارهای اداری دوره كارشناسی ارشدم تمام شود كه مرحله جدید سربازی را شروع كنم.»
این روزها، آقای لمسهچی معلمی را انتخاب كرده است و در مدارس مختلف تدریس میكند: «ادبیات تخصصی، درسی است كه در مدارس مختلف بهخصوص مدرسه دوران تحصیل خودم تدریس میكنم. بههرحال ادبیات رشتهای عمومیتر است و فرصت تدریس بیشتری نسبت به روانشناسی دارد.»
ادامه تحصیل در آلمان
یاسمن فرازان، رتبه یک كنكور هنر سال 90
یاسمن فرازان با رتبه یك كنكور هنر، رشته طراحی صنعتی در دانشگاه تهران خوانده و دوره كارشناسیاش را با نمرات خیلی خوب گذرانده است و حالا دوره كارشناسی ارشد را در یكی از دانشگاههای آلمان میگذراند. مادر یاسمن میگوید نزدیك به دو سال است او همراه همسرش به آلمان رفته و رشته طراحی رایانه میخواند: «با یاسمن كه حرف میزنم، از جایی كه هست و درسی كه میخواند خیلی راضی است. هر دو آنها در دانشگاه دولتی درس میخوانند، حقوق خوبی از دانشگاه میگیرند و بیمه هم هستند و از زندگیشان خیلی راضی هستند.»
مادر خانم فرازان میگوید:«فعلاً از شرایطی كه دارد راضی است و اگر قصد خواندن دكترا هم داشته باشد، ماندنش در آلمان حدود سه چهار سال دیگر طول میكشد، اما اینكه بخواهد بعد از تمام شدن درسش دوباره به ایران برگردد یا نه، بستگی به خودش و به شرایط زندگیاش دارد كه هنوز درباره آن تصمیم نگرفته است. بههرحال موقعیت فعلی دخترم، موقعیت خوب و مناسبی است. یادم هست بنیاد ملی نخبگان ماهی 130 هزار تومان به یاسمن حقوق میداد كه هزینه كتاب و كرایه تاكسیاش هم نبود. این شرایط باعث شد یاسمن به مهاجرت تحصیلی فكركند و به هدفش برسد.»
یك قدم تا فارغالتحصیلی
فرخ حیدری؛ رتبه 6 كنكور تجربی سال 86
12 سال پیش كه فرخ 30 ساله در كنكور سراسری شركت كرد، شكل دیگری فكر میكرد. آن زمان، او فكر میكرد كه با قبولی در كنكور و ورود به دانشگاه قرار است كه مرزهای دانش بشری جابهجا شود. فكری كه با ورود به دانشگاه به شكل دیگری خود را نشان داد. او به ما میگوید: «دانشگاه آنطور كه فكر میكردم پیش نمیرفت. آن زمان آرمانگرایانه فكر میكردم.» او رشته پزشكی دانشگاه تهران را انتخاب كرد. ورود به دانشگاه تهران به او نشان داد كه كسب رتبه ششمی در كشور چیز عجیبی هم نیست: «بسیاری از همكلاسیهایم جزو رتبههای برتر بودند و بین من و آنها تفاوتی وجود نداشت.» انتظارات او، آنچه فكر میكرد در دانشگاه قرار است تأمین شود، برآورده نشد. او انتظار داشت با برنامههای منسجم، مسیر علامتگذاری شده كه با اهداف مشخص نظام آموزشی همراه است، پیش خواهد رفت. اتفاقی كه نیفتاد. هرچند در كنار تدریس در پزشكی، رتبه ششم رشته تجربی سال 86، در دو رشته دیگر هم تحصیل كرد، اما از آنچه به او گذشته راضی نیست. چند ماه دیگر، فرخ از رشته گوش و حلق و بینی فارغالتحصیل میشود و باید خود را برای ورود به محیط كار آماده كند. او دلیل نارضایتیاش را این طور عنوان میكند: «در تمام این سالها، ماهانه حدود یك میلیون و 500 هزار تومان از وزارتخانه دریافت كردم.» گلایهای كه مختص بسیاری از دانشجویان دكتری است.
به شهرم برنمیگردم!
آرش غضنفری؛ رتبه 7كنكور تجربی سال 86
سال 86، زمانی كه آرش 18 سال سن داشت، از دوگنبدان شهرستان گچساران استان محروم كهگیلویه و بویراحمد راهی تهران شد و هفت سال از عمرش را در دانشگاه تهران، پزشكی خواند. بعدازآن اما برای تحصیل در تخصص چشمپزشكی راهی شیراز شد و حالا بعد از چند ماه باید برای گذراندن طرح به شهرهای محروم برود. آرش در پاسخ به این سؤال كه به شهر كوچكش برخواهد گشت یا نه میگوید: «هیچوقت به شهرم برنمیگردم.» او دلیل این پاسخ را امكانات كم شهرش و شرایط اقتصادی بدی كه در شهرش وجود دارد عنوان میکند. هرچند كه غضنفری معتقد است با شرایط موجود، با اشباع رشته پزشكی در شهرها و انحصار مطبها در دستان پزشكان قدیمی در شهرهای بزرگ، امیدی به كار در شهرهای بزرگ نیست. او توضیح میدهد كه انتظاراتش برآورده نشده است: «در 18 سالگی فكر میكردم به بهترین دانشگاه با بالاترین سطح علمی وارد میشوم.» این انتظار اما در سالهای اول خیلی زود، از بین رفت. او معتقد است شرایط دانشگاه هم ازنظر اقتصادی و هم از نظر فرهنگی با آن چیزی كه فكر میكرده، متفاوت است. او میگوید: «اگر به گذشته برگردم، درس نمیخواندم و همان زمان مهاجرت میكردم، اما آن زمان امكان مهاجرت نداشتم.»
منبع:جامجم
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/