مرتضی الویری: یک اقلیت ١١ درصدی مقابل دولت و توافق هستند
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد نوشت: حسن روحانی توانست یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتیاش را عملی کند؛ وعدهای که البته منتقدان و مخالفانی نیز دارد، مخالفانی که این روزها در جلسات کمیسیون ویژه برجام تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا این توافق را که از نظر بسیاری پیروزی حسن روحانی است را یک شکست یا به تعبیر بهتر کلاهی گشاد بر سر مردم جلوه دهند اما به اعتقاد بسیاری پاسخهای تیم مذاکرهکننده به منتقدان توافق خود به خوبی گویای همه واقعیتهاست و همهچیز را به خوبی برای جامعه ایران روشن کرده است چرا که بسیاری از چهرههای شاخص اصولگرا هم به حمایت از توافق برخاستهاند. حال سوال اینجاست با حصول این توافق بدنه اجتماعی حسن روحانی در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت و آیا منتقدان پر سر و صدای توافق میتوانند بر سبد رای حسن روحانی در انتخابات آینده تاثیرگذار باشند یا خیر؟ مرتضی الویری، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که اگر پرونده هستهای به سرانجام نمیرسید دولت پایگاه اجتماعیاش را از دست میداد. او منتقدان توافق هستهای را اقلیتی ١٠، ١١ درصدی میداند که در انتخابات سال ٩٢ شکست خوردند و تا امروز هم دولت با منطق با آنها روبه رو شده است. نماینده مجلس بهترین پاسخ به منتقدان را روشنگری نسبت به گذشته میداند و بر یک نکته تاکید دارد اینکه مردم ایران تصمیم خود را گرفتهاند. مشروح گفتوگو با مرتضی الویری را در ادامه بخوانید.
همان طور که میدانید این روزها جلسات بررسی برجام در مجلس برقرار است و این جلسات از تلویزیون هم پخش میشود. با توجه به اینکه برخی از این جلسات با تنشهایی همراه است و بعضا گروهی در حال متهم کردن گروهی دیگرند، فکر میکنید این جلسات چه تاثیری برجامعه ایران خواهد گذاشت؟ بسیاری بر این باورند که این مساله میتواند جامعه را به سوی دو قطبی شدن ببرد و این مساله در آستانه انتخابات میتواند تاثیرات بدی در جامعه داشته باشد.
به اعتقاد من جامعه تصمیم خودش را گرفته است. واقعیت این است که روش تیم گذشته نتوانست مطلوب واقع شود. به نحوی که نهتنها در بخش هستهای به نتیجه نرسید بلکه در بخشهای دیگر مشکلات زیادی به وجود آورد. باید توجه داشته باشیم در بخش هستهای مساله «غنیسازی اورانیوم» قسمت کوچکی از تکنولوژی هستهای است که ما توفیقات خوبی داشتیم که آن هم به دلیل محدود بودن ذخایر اورانیوم در کشورقابل تداوم نبود، امادر زمینه پزشکی و نیروگاهسازی که یکی از مهمترین ابعاد تکنولوژی هستهای است نیز به دلیل وجود تحریمها دچار مشکلات جدی شدیم که نمونهاش راهاندازی ناقص نیروگاه بوشهر است. در حوزه اقتصادی، گردشگری و سیاست خارجی هم فشار زیادی به کشور وارد شد زیرا در دولت قبلی به جای اینکه با زبان تعامل با دنیا سخن بگوییم و حقانیت خود را به اثبات برسانیم تلاش شد تا با به وجود آوردن تقابل به اهدافمان دست پیدا کنیم اما عملا تنها نتیجهاش اعمال محدودیت بر کشور در حوزههای مختلف از جمله تکنولوژی هستهای بود. به اعتقاد من جامعه ایران به خوبی این مسائل را درک و به نوعی آنها را در زندگی خود نیز لمس کرده است و بنابر همین موضوع تصمیم خود را گرفته است. اگر همین امروز یک نظرسنجی سراسری در کشور در مورد این موضوع برگزار شود درصد بالایی از مردم مدافع تصمیم و مسیری است که تیم هستهای دولت روحانی اتخاذ کرده است چرا که تیم جدید با توافقی که به دست آورد هم تکنولوژی هستهای و هم اقتصاد کشور را از محدودیت خارج کرده است.
فکر میکنید این اتفاقات و این بحثها چه تاثیری بر پایگاه اجتماعی دولت خواهد گذاشت؟ به ویژه که بسیاری بر این باورند با وجود توافق هستهای هم باز خطر ریزش پایگاه اجتماعی دولت را تهدید میکند زیرا دولت نمیتواند به خوبی با پایگاه اجتماعی خودش ارتباط برقرار کند.
اگر دولت نمیتوانست پرونده هستهای را به نقطه روشن و قطعی برساند قطعا پایگاه اجتماعی خود را از دست میداد ولی به اعتقاد من هر چند هم که دولت در ارتباط با پایگاه اجتماعیاش ضعیف باشد اما دولت توانسته این پرونده را به نقطه روشن برساند و جامعه امروز در مورد باز شدن گره از مشکلات کشور خوشبین است و میتوان این انتظار مثبت را در جامعه به روشنی دید. امروز شاهد هستیم که همه چهرههای شاخص داخلی و خارجی با نگرش مثبت به این ماجرا نگاه میکنند اما از سوی دیگر شاهد هستیم جریانهایی هم مقابل توافق ایستادهاند، از اسراییل تا جمهوریخواهان تندرو در امریکا و در داخل کشور هم جریانهایی که هزینههای سنگینی را در دوره هشت ساله بر کشور وارد کردند و اقتصاد کشور را زمینگیر کردند امروز با شدیدترین لحن بر توافق میتازند و با آن مخالفت میکنند. اما واقعیت است که اکثریت قاطع صاحبنظران در سراسر جهان با نگرش مثبت به این موضوع نگاه میکنند. از سوی دیگر با توجه به اینکه این توافق دستاورد دولت حسن روحانی است پس هیچ یک از این مسائل بر پایگاه اجتماعیاش تاثیر منفی نخواهد داشت بلکه با اجرایی شدن برجام و ملموس شدن نتیجههایش بر پایگاه اجتماعی دولت افزوده هم خواهد شد.
فکر میکنید بهترین روشی که دولت در مقابل منتقدانش میتواند در پیش بگیرد، چیست؟ برخی میگویند باید نسبت به آنها بیتوجه بود و در مقابل برخی هم معتقدند باید پاسخ آنها را صریح و روشن داد. نظر شما چیست؟
به اعتقاد من تبیین مسائل و روشنگری در مورد اتفاقاتی که در گذشته و دوره هشت ساله دولت احمدینژاد رخ داده است در حوزههای مختلف اعم از حوزه اقتصادی، سیاست داخلی و حوزه بینالملل میتواند بهترین پاسخ به منقدان افراطی دولت باشد و واقعیتها را نیز برای مردم روشنتر کند. معتقدم مسیری که دولت در مقابل منتقدانش تا امروز در پیش گرفته است مسیری منطقی است، اگرچه بسیاری از تریبونها به روی دولت بسته است به ویژه صدا و سیمایی که بیشتر تریبون خود را در اختیار کسانی قرار داده است که نظر مثبتی نسبت به این اتفاق مهم و تاریخی یعنی توافق هستهای ندارند.
پس با این حساب میتوان گفت پخش جلسه برجام از تلویزیون شاید بیشتر از آنکه به ضرر دولت باشد شاید به نفعش تمام شود زیرا در هر صورت تیم مذاکرهکننده هم تمام تلاششان این است که برای دفاع از خود در مورد حال و گذشته برجام و تاثیرات آن روشنگری کنند؟
راستش را بخواهید همانطور که قبلا هم اشاره کردم این ماجرا آنقدر عیان است که دیگر حاجت به بیان نیست. مردم تاثیرات روش تیم قبل را به خوبی در زندگی خود حس کردهاند و مشکلات ناشی از محدودیتهایی را که حاصل دولت پیشین بوده است را به خوبی درک کردهاند. در کلیه نظرسنجیها مردم از تیم مذاکرهکننده و روشی که اتخاذ کردهاند، حمایت میکنند. تنها همان اقلیت ١٠، ١١ درصدی که در انتخابات سال ٩٢ خودش را به خوبی نشان داد و شکستخورده انتخابات شد مقابل توافق و سیاستهای دولت ایستاده است. اما نکته مهم این است که بسیاری از تریبونها در اختیار جریان تندروی مخالف دولت است و همین مساله باعث شده است که صدای بلندی داشته باشند وگرنه در اقلیت محض هستند.
فکر میکنید با همه مشکلاتی که پیش رو است دولت چقدر میتواند در آینده و در اجرایی کردن برجام موفق باشد؟
بزرگترین نگرانی که وجود دارد این است که مبادا باز شدن این فضای جدید راه را برای واردات بیرویه کالا و رونق غیرپایدار باز بکند. من امیدوارم دولت این نکته مهم را مدنظر داشته باشد و برنامهای جامع و مفید که از دل یک تیم قوی اقتصادی بیرون آمده باشد را در دستور کار قرار دهد تا مبادا گرفتار مشکلاتی شویم که در گذشته تجربه کردهایم. بیشک تنها راه جلوگیری از تکرار تجربههای تلخ گذشته برنامهریزی دقیق است تا منابعی که آزاد میشود و فضای بینالمللی مثبتی که ایجاد میشود در جهت ساماندهی پایدار استفاده شود تا اقتصاد کشور از ضربهپذیریهایی که در اثر نوسان منابع ارزی ایجاد میشود، مصون بماند.
حسن روحانی سیاستهای انتخاباتیاش را به روشنی بیان کرده است. فکر میکنید چگونه میتواند این سیاستها را اجرایی کند؟
انتخابات سه رکن دارد. رکن اول مردم هستند که امیدوار هستم نهادهای مدنی و مردمی با نشاط به صحنه بیایند چه در زمینه معرفی نامزدهای کارآمد و چه در زمینه حضور پای صندوقهای رای. رکن دوم دولت است که مجری انتخابات است که میتواند با توصیه به عوامل اجرایی خود یعنی فرمانداران و هیاتهای اجرایی این بخش مهم یعنی اجرای سالم و بیمناقشه انتخابات را به انجام رساند. رکن سوم شورای نگهبان و هیاتهای نظارت است. با تفسیر استصوابی که شورای نگهبان از اصل ٩٩ قانون اساسی کرده (که من به عنوان یک شهروند با این تفسیر مخالفم اما چون حق قانونی شورای نگهبان است به آن تمکین میکنم) حوزه مسوولیت و اختیارات شورای نگهبان و هیات نظارت در فرآیند انتخابات بسیار گسترده و وسیع است. امیدوارم تایید یا رد صلاحیت داوطلبان همانطور که در قانون آمده مراجع چهارگانه باشد و گزارشهای بیپایه که منشأ تسویهحسابهای شخصی یا جناحی دارد مبنای تصمیمگیری قرار نگیرد.
انتهای پیام/