ساختار موجود انتخابات ظرفیت لازم برای استفاده از جمهوریت را ندارد
به گزارش خبرنگار حوزه تشکلهای دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لایحه قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی به این نهاد تقدیم و از سوی شورای نگهبان نیز بیش از 10 ایراد به این قانون وارد شده است؛ این قانون حواشی زیادی داشته است، از بحث محدودیت سه دورهای برای نمایندگان تا بحث استانی و شهرستانی شدن. برای بررسی ابعاد بیشتر این لایحه، پیشنهادات جایگزین و نسبت آن با جنبش دانشجویی گفتگویی با دانیال یادگاری عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی داشتیم که مشروح آن در ادامه آمده است.
آنا: تحلیل کلی خود را از قانون انتخابات ارائه کرده و توضیح دهید آیا نیاز به اصلاح قانون انتخابات دیده میشود؟ وظیفه جنبش دانشجویی در این بین چیست؟
یادگاری: اولین مسئلهای که در مورد آن باید توضیح بدهیم این است که آیا ساختار موجود انتخاباتی کشور ساختار مناسبی است یا خیر؟ که به نظر بنده با توجه به شواهد بسیار زیادی که بیان شده است ساختار انتخاباتی کشور ساختار مناسبی نیست. اما باید در وهله اول و مهمتر به دو نکته توجه کنیم؛ اولین نکته این است که ساختار موجود انتخابات ظرفیت لازم برای استفاده از جمهوریت و فضای عمومی مردمی را ندارد؛ به این صورت که به وسیله این ساختار انتخابات یقیناً نمایندههای ملت، یقیناً رئیس جمهور ملت، یقیناً نمایندههای شورای شهر عصاره فضایل ملت نیستند و علت این امر این است که ساختار انتخاباتی مناسب برای به دست آوردن عصاره فضایل ملت را پایهریزی نکرده و دچار یک مشکل ساختاری اساسی در این موضوع هستیم. ساختار انتخاباتی مشکل دارد و باید اصلاح شود؛ اما جایگزینش به نظر بنده طرح استانی شدن انتخابات نیست و استانی شدن انتخابات بیشتر از اینکه کمک کند به فضای جمهوریتی و فضای عمومی، بیشتر سبب افزایش نگاههای لیستی و ذبح شدن مفهوم جمهوریت به معنای واقعی میشود و مشکلات عدیدهای ایجاد میکند.
نکته بعدی که به نظرم باید در جریان دانشجویی بیشتر رجوع کنیم یک بازنگری دوباره و مطالبهگری درست تخصصی از روند تأیید صلاحیتها در شورای نگهبان است. یعنی ما تنها با عوض کردن ساختار انتخابات نمیتوانیم بسیاری از موضوعات که در فضای نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حوزه ریاست جمهوری وجود دارد را حل کنیم بلکه باید خیلی از موضوعاتی که در حوزه شورای نگهبان روی زمین مانده، جریان آنها را هم مطالعه کنیم تا ببینیم که روند تأیید صلاحیتهایی که اتفاق میافتد به چه نحوی است. مطالباتی که مقام معظم رهبری در حوزه شورای نگهبان، تفسیر واژه رجل سیاسی و موضوعات دیگر روی زمین مانده باید قابل بحث باشد.
اما در مورد استانی شدن انتخابات، موضوعی که مدتی است در فضای عمومی طرح میشود و کارشناسان نگاههای مختلف دارند و درباره طرح بحث میکنند، من خودم هر جایی که میخوانم و مطالعه میکنم، وقتی میپرسیم چرا باید استانی شود انتخابات با یک جواب مواجه میشویم آن هم این است که استانی شدن انتخابات سبب کم توجه شدن نمایندهها به موضوعات محلی و توجه بیشترشان به موضوعات ملی میشود.
آنا: یکی از دغدغههای موجود در باره مجلس شورای اسلامی سطح منطقهای دغدغههای نمایندگان مجلس است؛ راهکار حل این مشکل چیست؟
یادگاری: خب به نظرم خیلی ساده است، وقتی یک نماینده میخواهد به موضوعات ملی توجه کند و به موضوعات محلی توجه نکند، شما باید قبل آن را ببینید؛ چرا نماینده مجلس شورای اسلامی باید به موضوعات محلی توجه کند و پیگیر حل مسائل و مشکلات مردم باشد و چرا مردم آنقدری که از نماینده مجلس توقع دارند، از امام جمعه، از فرماندار توقع ندارند؟
به نظرم دلیل خیلی مشخصی دارد. متأسفانه به دلیل نظام اداری متمرکزی که در فضای کشور وجود دارد و تمام تصمیمگیریها و تصمیمسازیهایی که در کشور صورت میگیرد در مرکزیت کشور و در پایتخت اتفاق میافتد، تنها فردی که میتواند حرف مردم را بزند، حتی حرف امام جمعه را بزند، نماینده مجلس شورای اسلامی است، به دلیل اینکه ارتباطی با وزیر و معاونهای وزیر دارد، ارتباطی با مسئولان عالیرتبه کشور دارد و این سبب میشود که بسیاری از موضوعات محلی را نماینده مجلس مجبور باشد بررسی و پیگیری کند.
باز در پاسخ به این سؤال که بیان میکنند که استانی شدن انتخابات سبب میشود نمایندگان موضوعات ملی را پیگیری کرده و موضوعات محلی را پیگیری نکنند، به نظر میرسد با افزایش اختیارات استانداریها، افزایش اختیارات شوراهای اسلامی شهر، مسائل مختلف در همان سطح استان حل و فصل شود نه اینکه ما بیاییم رابطه مردم با نمایندگانشان را قطع کنیم؛ یعنی الان این اتفاقی که در طرح استانی شدن انتخابات میافتد، رابطه بخشی از مردم با نمایندگانشان دارد قطع میشود و مردم دچار این موضوع میشوند که تریبونی در فضای کشور و در آن مدیریت متمرکز ندارند چون ما مدیریت متمرکزمان را که اصلاح نمیکنیم، فقط داریم یک روند انتخاباتی را آن هم فقط در حوزه مجلس شورای اسلامی اصلاح میکنیم.
آنا: از دیگر اشکالات وارد بر استانی یا منطقهای شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی چه مواردی را میتوان نام برد؟
یادگاری: در رابطه با اهمیت استانی شدن انتخابات ساختار کیفی و کمّی آن موضوع است. قرار است که با استانی شدن انتخابات تعیینکننده اصلی آرای نمایندگان رأی مرکز استان باشد؛ با وجودی که هر نماینده باید 15 درصد رأی حوزه انتخاباتی خودش را هم داشته باشد اما مطمئن است که پیروز شده؛ پیروز انتخابات پس از استانی شدن انتخابات کسی است که بیشترین تعداد رأی را در مرکز استان آورده باشد. از آن سو وقتی نگاه میکنیم میبینیم که بیشتر مرکز استانها جز کلانشهرها هستند که مثلاً 50 درصد جمعیت استان را داریم. یعنی فرد اگر رأی مرکز استان را بگیرد، پیروز انتخابات خواهد بود و اصلاً نیاز به رأی حوزه انتخابیاش ندارد. حالا آن 15 درصد محسوب شدهای که برحسب انتظار کیفیاش هست، یعنی مرکز رأی استان یا گرایش سیاسی و مذهبی مرکز استان تعیینکننده کل نمایندگان استان است؛ یعنی متأسفانه به دلیل نگاههای لیستی نادرستی که در فضای انتخاباتی وجود دارد، لیست مرکز استان تعیینکننده رأی تمام نمایندگان استان است، این موضوع سبب میشود که اقلیتی که در آن منطقه وجود دارد، آن فضای سیاسی، آن فضای جمهوریتی که در شهرستانی روز انتخابات دیده شده، دیگر در همان اندازه هم نقشی برایش تعریف نشود.
آنا: گفتیم که ساختار درست نیست، طرح فعلی هم اشکالات فراوانی دارد، راههای جایگزین را برای این طرح چه میبینید؟
یادگاری: مطمئناً جریان دانشجویی باید راهکار بهتری ارائه کند. بهصورت تخصصی پیگیری کند، نظر کارشناسها را بگیرد. با توجه به موضوع اتفاق افتاده در وضعیت فعلی یقیناً استانی شدن انتخابات راهکار درستی نیست و سبب مشکلات بسیار زیادی خواهد شد. شاید بتوانیم با بهتر کردن فضای انتخاباتیمان از نظر جمهوریت، بسیاری از موضوعات در حوزه مشکلاتی که یک نماینده مجلس شورای اسلامی برای موضوعات محلیاش دارد، اختیارات شوراها و استانداریها را افزایش دهیم؛ نقش ائمه جمعه در فضای پیگیری موضوعات محلی را زیادتر کنیم، موضوعاتی که در حوزه مسائل کشوری دنبال کند، یقیناً جریان دانشجویی باید برود و روی آن طرح بریزد و بررسی کند چه راهکاری میتواند در موضوع فعلی بدهد.
آنا: معمولاً جریان دانشجویی معروف شده به انتقاد کردن و در مقابل، راهکارهای کمتری ارائه میکند. وظیفه جریان دانشجویی و اساتید و دانشگاهها را چه میبینید؟ یعنی معتقدید جریان دانشجویی صرفاً رصدگر و مطالبهگر است یا بخشهای دیگر باید انجام دهند؟
یادگاری: چنین نگاهی به جریان دانشجویی ندارم اما مسئله اساساً این است که جریان دانشجویی رسالتش باید مطالبهگری باشد، رسالتش باید بررسی و دیدهبانی آرمانهای انقلاب اسلامی باشد اما مشکل ساختاری در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؛ یعنی اینکه مرکز پژوهشهای مجلس چقدر ظرفیت نخبگانی و دانشجویی دارد؟ مجمع تشخیص مصلحت نظام چقدر ظرفیت دانشجویی و نخبگانی دارد؟ چقدر گردش فضای نخبگانی و دانشجویی در آن اتفاق افتاده؟ صرف اصالت نقد برای جریان دانشجویی یقیناً سبب ذبح جریان دانشجویی میشود و آن را بسیار ناکارآمد نشان خواهد داد.
اما قائل به این موضوع هم نیستم که جریان دانشجویی اگر دغدغهای یا برنامهای برای اصلاح این موضوع ندارد، انتقاد هم نکند. امروز خیلی از کارشناسها، خیلی از جریانهای دانشجویی به این نتیجه رسیدهاند که بالاخره ساختار انتخاباتی دچار مشکل است، این یعنی یک قدم به جلو آمدهایم. یعنی شاید در گذشته به این موضوع هم نرسیده بودیم که امروزه میتوانیم بگوییم که در نهایت روند شورای نگهبان برای تأیید صلاحیتها روند درستی نیست. روندی نیست که پاسخگوی درست جمهوریتی باشد، استدلال درست نخبگانی داشته باشد، این یک قدم را جلو آمدهایم که میتواند هم نتیجه انتقادهای دانشجوها بوده باشد، استدلالهای اساتید بوده، ظرفیتهایی که دانشگاه گذاشته و موضوعات و ضعفهایی که در فضای ساختاری ایجاد کرده که ما میبینیم نمایندگان مجلس در حوزه منافع ملی دغدغه لازم را ندارند و صرفاً در حوزه انتخاباتیشان، در حوزه موضوعات محلیشان در حال فعالیت هستند اما این قدم اولی که گذاشته شده باید منتج شود به یک قدم دوم محکمتری که جریان دانشجویی بیاید و مطالبه کند و برنامهریزیهای خودش را برای اصلاح این موضوع ارائه کند.
آنا: اصلاح قانون انتخابات پیشترها شروع شده ولی هر دوره شاهدیم که این قانون تصویب نمیشود. آیا به نظر شما مجلس ارادهای دارد برای اصلاح آن یا نگه میدارد همیشه برای سال آخر و این اصلاحات را پیشنهاد میدهد. به نظرتان خیلی تأخیر نیفتاده در این امر؟
یادگاری: تحلیل من این است که اصلاحی که دارد صورت میگیرد اصلاحی است که در آن تراز منافع نمایندههای همان سال، همان چهار سال، همان سال آخر، سالهای آینده، ترکیبی که قرار است در سالهای آینده اتفاق بیفتد و این مسئله سبب این شده است که این موضوع همیشه برحسب منفعت یک نگاه سیاسی یا یک نگاه سیاسی دیگر اتفاق بیفتد. جامعیتی برای اصلاح ساختاری وجود ندارد. یعنی ما میبینیم که گاهی این موضوع هنوز در مجلس تصویب نشده، سخنگوی شورای نگهبان از سمت خودش اعلام موضع میکند. بعد میبینیم پس اصلاً این روند، روند اشتباهی است. یعنی اصلاً اقدام، اقدام اصلاحی نیست، گاهی اقدام سیاسی جناحی میبینید برای روند اصلاح انتخابات یا موضوعات دیگری که الان من دیدم جدیداً در مورد شورای شهر، در مورد شورایاریها خیلی دارند بحث میکنند که این هم باز یک نگاه سیاسی است، چرا؟ چون نگاه بلندمدت برای روند اصلاح انتخابات صورت نگرفته است؛ الان بعد از مدتها به این نتیجه رسیدهایم که قانون انتخابات باید اصلاح بشود، این از سمت نمایندهها منظورم نبود، بهنظرم نمایندهها هنوز به آن بلوغ لازم نرسیدهاند که این اعتقاد را پیدا کرده باشند، حداقل نماینده این دوره فعلی، بیشتر تحلیل من بر این است که همان نگاه سیاسی و جناحی، بیشتر همان منفعت و تراز منافع است که دارند این موضوع را دنبال میکنند. حالا دیر یا زود اتفاق میافتد یا ماجرا عقب میافتد.
آنا: بحث دیگر قانون فعلی که موافقان تغییرات در قانون انتخابات محلس شورای اسلامی به دنبالش بودند این است که تحزب را در کشور جا بیندازند، آیا شما هم قائل به این هستید یا اینکه نه، معتقدید ابتدا ساختار چارچوب قانون انتخابات درست شود و تحزب تقویت شود، بعد ما این را اقدام بکنیم یا نه، با این قانون هم میشود تحزب را بهبود بخشید.
یادگاری: به نظر من با این قانون نمیشود تحزب را اجرایی کرد. صرفاً شوی نمایشی است اگر اسمش بحث تحزب گذاشته شود. یقیناً با بحث تحزب مشکلی نداریم، بحث مفهوم تحزب به معنای واقعی خودش است؛ یعنی در تمامی موضوعات، در تمامی مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حزب شکل بگیرد و مستقل عمل کند و حرفی برای گفتن در حوزه سیاست یا اجتماعی کشور داشته باشد. استانی شدن انتخابات صرفاً یک پلانی است برای تراز منافع برخی از نمایندهها، برخی از یک جریان فکری کشور که بیشتر از اینکه کمک کند به فضای مستضعفین، کمک کند به عدالت در حوزه سیاسی، بیشتر کمک خواهد کرد به ناعدالتی. یعنی نهتنها توسعه اتفاق نخواهد افتاد، بلکه عقبگردی در حوزه جمهوریت خواهیم داشت که مشکلات عدیدهتری را برای فضای مردم ایجاد خواهد کرد؛ ساختار فعلی یقیناً اجازه تحزب نخواهد داد. استانی شدن هم اجازه تحزب نخواهد داد. به نظر من صرفاً همان نگاه لیستی است.
آنا: یک بخشی از ایرادهایی که ما در مجلسمان داریم و باعث میشود که قانون انتخابات هم دیر اصلاح شود، قدرت بیش از حد نمایندههاست. عده خاصی نمیتوانند به این شکل بر مجلس حکومت کنند و نظراتشان را اعمال کنند. نظر شما چیست؟ آیا میشود تعداد نمایندگان را دو برابر کرد؟
یادگاری: نکتهای که هست وقتی تعداد نمایندگان کمتر است، وسعت حوزه انتخاباتی بیشتر میشود. وقتی حوزه وسیعتر شد باید برایش یک ترکیبی بگذاریم. مثلاً در همین استانی شدن انتخابات گفتهاند وسعت حوزه انتخابی را بیشتر میکنیم، مرکزیت استان. خب آنموقع نماینده به مرکزیت استان مطمئناً توجه میکند چرا که رأی خودش را مدیون آن مرکز استان است و فلان شهرستان و فلان شهری که در آن استان قرار دارد دچار تضعیف قرار میگیرد در حوزه دینی، در حوزه پیگیریها و خیلی از موضوعات دیگر. برای این ترکیب که حالا تعدادش میتواند کمتر یا بیشتر شود کارشناسان باید نظر بدهند؛ ولی قدرت یک نماینده امروزه در فضای کشور متأسفانه قدرت بسیار زیادی است و به نظرم باید نظارت بر قدرت و نظارت بر عملکرد نماینده صورت بگیرد و نظارت بر عملکرد و برخورد با نماینده صرفاً کم کردن حقوق ماهانهاش نباشد. از طرفی نظارتی که قوه قضائیه میتواند بر روی عملکرد نماینده داشته باشد و نماینده در حوزه قضائی پاسخگو باشد در مورد خطاها و جرایمی که دارد، زیاد موافق محدود کردن قدرت نماینده مجلی شورای اسلامی نیستم؛ اگر ساختاری خوب وجود داشته باشد که بتواند توازن بین قدرت نماینده با قوه قضائیه باید ایجاد کند؛ قدرت قوه مجریه، به نظرم کار درستی است ولی با توجه به وضعیت فعلی بیشتر معتقد به کنترل و نظارت بر قدرت نماینده هستم که بتواند در آینده این کنترل و نظارت به پیشرفت کمک کند.
آنا: در قانون فعلی هم که بخش نظارت حین دوران نمایندگی حذف شده، در این مورد نظر شما چیست؟
یادگاری: این هم جزئی از همان بخش تراز منافع است. متأسفانه یک بخش اساسی که امروزه در حوزه عدالت سیاسی دچار مشکل هستیم آگاهیهاست که مردم اصلاً اطلاع ندارند که همین بحث نظارت در حین نمایندگی برداشته شده است؛ هیچ کس اطلاعی ندارد، جریان دانشجویی هم گاهی صدای خودش را بلند میکند و بیان میکند اما همین بخشها میتواند لازمه تأیید صلاحیت شورای نگهبان شود که مثلاً نظارت یک نماینده به طور مداوم نباشد و بتواند به صورت نسبی و تناسبی این نظارت صورت بگیرد. الان بسیاری از موضوعات نظارت یک نماینده میتواند مجلس از آن صلاحیتش را بگیرد. اما این صلاحیت، میتواند صلاحیتی صورت بگیرد که شورای نگهبان با الزامات بیشتر، مثلاً همان گفتهای که آقای رئیسی هم یک بار طرح و بحث کرده بود.
آنا: بحث آخری که در مورد قانون انتخابات است بحث مشارکت است. آیا این طرح منجر به مشارکت کمتر مردم خواهد شد؟
یادگاری: یقیناً. نماینده فلان اقلیتی که اسمش را نمیتوانیم صرف اقلیت بگذاریم، فلان شهرستان که تأثیر رأی خودش را در حوزه انتخاب شدن یک نماینده کم میبیند، مطمئناً مشارکتش هم کاهش پیدا میکند؛ چون یکی از آسیبهای استانی شدن انتخابات این است که مردم باید چگونه اطلاع داشته باشند که لیستی که در استان بحثش شده است، آن لیست، لیستِ دارای صلاحیت است. چگونه مردم آن نماینده را میشناسند. یک چنین سازوکاری در استانی شدن انتخابات برایش قرار دادیم و کنار گذاشتهایم؟ خیر. پس مشارکت با توجه به موضوعات عدیده، اینکه طرف رأی خودش را نمیبیند یا دچار اختلافهای اساسی در حوزه قومی و قبیلهای میشود مخصوصاً در حوزه مذهبی، در حوزه فضاهای سیاسی و نگاههای سیاسی در شهرستان و مناطق استان، سبب کم شدن انگیزه برای مشارکت در موضوع انتخابات هم خواهد شد.
آنا: اگر مطلب خاصی ناگفته مانده بفرمایید.
یادگاری: به نظرم مشکل ما این است که در بسیاری از حوزهها در کشور دچار مشکلات ساختاری هستیم و قانون انتخابات تنها یک بخش از آن مسئله است و به نظرم نیاز است که در حوزه قانون انتخابات یک بازنگری اساسی در مورد روند نظارتی شورای نگهبان هم حتماً در نظر گرفته شود.
انتهای پیام/4115/ن
انتهای پیام/