پشت پرده بندبازی ترامپ در بلندیهای جولان
گروه بینالملل خبرگزاری آنا- پویا میرزایی؛ تصمیم رئیسجمهور آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بلندیهای جولان که اهمیت بسیار بالای استراتژیک برای دولت سوریه دارد، باعث واکنشهای منفی بسیار زیادی در اکثر کشورهای جهان شده است. این اقدام نهتنها توسط کشورهایی همچون ایران، روسیه و ترکیه بلکه توسط متحدین اروپایی آمریکا نیز که عموماً سیاست خارجی مستقلی ندارند، محکوم شد.
وزارت خارجه روسیه نیز صراحتاً این اقدام دونالد ترامپ را غیرمسئولانه و باعث افزایش تنش و بیثباتی در منطقه خاورمیانه خواند. همچنین اتحادیه اروپا اعلام کرد که از این تصمیم حمایت نخواهد کرد، زیرا این اقدام را در راستای تمرکز جدید تنشها در سوریه بهصورت ویژه و در کل غرب آسیا میداند.
بلندیهای جولان که بهصورت تاریخی به سوریه تعلق داشته است، در سال 1967 و با نقض قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل به تصرف رژیم صهیونیستی در آمد. برای سالهای متمادی، نهادهای بینالمللی بهصورت جبههای واحد خواستار پایان دادن به اشغال این بخش از خاک سوریه بودند که در همین راستا میتوان تصمیم رئیسجمهور آمریکا را شاهد دیگری بر نقض قوانین بینالمللی و نادیده گرفتن سازمان ملل متحد توسط تیم رهبری ایالاتمتحده دانست. این تصمیم ترامپ که بیشتر به بندبازی شباهت دارد، توسط کارشناسان به داشتن اهداف مشخص داخلی در صحنه سیاست آمریکا، اهداف ژئواستراتژیک در غرب آسیا و اهداف اقتصادی تفسیر شده است.
اولاً تیم رهبری آمریکا با این تصمیم میتواند توجه ویژه لابی یهودیان آمریکا را به خود جلب کرده و از این موضوع جهت تضعیف جایگاه سیاسی مخالفان داخلی استفاده کند. همچنان که تصمیم تحریکآمیز ترامپ در تاریخ ششم دسامبر 2018 (15 آذر 97) در انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس (اورشلیم) موقعیت ترامپ در کاخ سفید را تقویت کرد و از دیگر روی باعث تشدید برخورد و رویارویی میان فلسطینیان و صهیونیستها شد که طی این برخوردها تعداد قابلتوجهی از فلسطینیها به شهادت رسیدند.
ثانیاً این تصمیم ترامپ در زمانی اتخاذ شد که رژیم صهیونیستی در حال آماده شدن برای انتخابات پارلمانی بود و وضعیت بسیار شکننده نتانیاهو که بارها بهصورت علنی مورد حمایت ترامپ قرار گرفته بود، بیم شکست وی و حزبش را افزایش میداد. این تصمیم ترامپ توانست تأثیر موردنیاز را بر انتخابات بگذارد و نتانیاهو را هرچند با اختلاف بسیار جزئی، برنده انتخابات کنست کند.
ثالثاً، به رسمیت شناختن بلندیهای جولان بهعنوان بخشی از خاک رژیم صهیونیستی و همچنین انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، از طرف کلیددار کاخ سفید بهعنوان بخشی از راهحل مسئله فلسطین و صهیونیستها (معامله قرن) اعلامشده است و در همین راستا سکوت برخی از دولتهای عربی و تبعیت از این تصمیمات باعث تضعیف اتحاد اعراب در مواجهه با موضوع فلسطین میشود. البته بدیهی است که معامله قرن لایههای نفوذ بیشتری دارد، چراکه این تلاش با هدف تشکیل "ناتوی خاورمیانه"، همراه کردن تعدادی از کشورهای عربی و صهیونیستها برای مقابله با سیاستهای منطقهای ایران و "محور مقاومت" و همچنین محدود کردن نفوذ روسیه در خاورمیانه کلید خورده است.
اگرچه آمریکا از ابتدای ریاست جمهوری ترامپ در حال تدارک معامله بهاصطلاح قرن جهت حل مناقشه اصلی خاورمیانه بوده است اما در مقابل، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه و دیگر مقامات منطقه بارها بیان داشتهاند که کسی تاکنون معاملهای ندیده است و آمریکاییها تحت این عنوان در تلاش هستند تا وضعیت آشوب و هرجومرج کنترلشده در خاورمیانه را بهمنظور توجیه حضور نظامی بلندمدت و پیشبرد منافع و اهداف یکطرفه خود، حفظ کنند. شایانذکر است که تلاشهای آمریکا در راستای اجرایی کردن معامله قرن، بهصورت همزمان با مذاکره با ترکها و کردها همراه است تا بتواند حضور خود را در شرق فرات ادامه دهد.
این رفتار همچنین با هدف مقابله با ایران و روسیه با به خطر انداختن تمامیت ارضی سوریه صورت گرفته و بهطورکلی مجموعه این اقدامات مرحله دیگری از تنش و تجاوز علیه سوریه و نابودی این کشور با مدلی مشابه مدل لیبی به شمار میآید.
رابعاً بهتر است که تبعات و نتایج اقتصادی تصمیم دولت آمریکا فراموش نشود. آمریکاییها هیچگاه خواهان صلح در غرب آسیا نیستند بلکه به دنبال جنگ و آشوب هستند چراکه این امر امکان فروش تسلیحات آنها را به کشورهای عربی در خاورمیانه فراهم خواهد کرد.
مواضع تحریکآمیز رئیسجمهور آمریکا، شرایط تعادل در خاورمیانه را هرچه بیشتر تضعیف و همزمان واشنگتن و متحدان اروپاییاش، ایران و محور مقاومت را بهعنوان عامل این تضعیف و بیثباتی معرفی خواهند کرد و این موضوع بهنوبه خود، فروش تسلیحات میلیون دلاری آمریکا را به کشورهای منطقه تحمیل خواهد کرد.
و بالاخره اینکه تصمیم ترامپ در خصوص به رسمیت شناختن بلندیهای جولان بهعنوان بخشی از خاک رژیم صهیونیستی، تصمیمی بسیار خطرناک و در مقابله با ایجاد صلح در سوریه و کل منطقه قابل تفسیر است. این اقدام، بسیاری از دستاوردهای اخیر در سوریه که بهویژه توسط ایران و روسیه ازجمله در قالب مذاکرات آستانه انجامشده است را تضعیف میکند و میتواند به پیامدهای غیرقابلرپیشبینی و بسیار خطرناکی منجر شود.
انتهای پیام/4106/ن
انتهای پیام/