درباره سند ملی – راهبردی ایران و عراق
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، سفر تاریخی رئیسجمهور کشورمان به عراق، ازجمله نقاط عطف بسیار مهم روابط و مناسبات دو کشور به شمار میآید، چراکه این سفر در ابعاد مختلف، منحصربهفرد است و سنگ بنای تحولات سرنوشتساز و تغییردهنده معادلات منطقهای و حتی جهانی به شمار میآید. دراینباره گفتنیهایی هست.
نکته اول در خصوص این سفر، به بستر و شرایط زمانی آن بازمیگردد. هم عراق و هم ایران، هر دو در مراحل استثنایی و منحصربهفردی قرار دارند. خیزش عظیم ملت و دولت عراق برای منکوب کردن شجره خبیثه تروریسم تکفیری پس از آن روی داد که آمریکاییها بسیار کوشیدند که تروریستهای اجارهای شکست نخورند و در این مقطع که این پیروزی شگرف، ذائقه همسایه شرقی ایران اسلامی را شیرین کرده است، یانکیها فاز جنگ نرم و نبرد اقتصادی را برای تحتالشعاع قرار دادن این فتح الفتوح کلید زدهاند. ازاینرو، تطوراتی در موضعگیری آمریکاییها و تغییراتی در رفتار امنیتی – نظامی آنها بهویژه در غرب عراق و در امتداد مرز این کشور با سوریه را شاهدیم. به این مفهوم که میکوشند حشد الشعبی را از آن مناطق دور کنند، نیروهای خود را به نقطه صفر مرزی برسانند و مجدداً مسیر مواصلاتی بغداد- دمشق را مسدود کنند که تاکتیکی بسیار خطرناک به شمار میآید و نباید اجازه وقوع آن را داد.
از منظر اقتصادی، کشورهای حوزه خلیجفارس بهخصوص سه کشور عربستان، امارات و بحرین با هدف به حاشیه راندن جمهوری اسلامی بهشدت مشغول رقابت با کشورمان برای ورود به بازار عراق هستند.
در معرکه رسانهای نیز چند شبکه تلویزیونی به نام عراق که اتاق فرمان آن خارج از مرزهای این کشور قرار دارد، از رهگذر پخش برنامههای تلویزیونی هدفمند میکوشند تا ذهن مردم و جوانان عراقی را از موضوعات کلیدی منحرف سازند. این کشور در دالان بازسازی قرار دارد، با ارتشی ضعیف مواجه است، اقتصادی رنجور و تکیده را تجربه میکند، بیکاری در آن بیداد میکند، خدمات نامناسبی در اقدامات ضروری ازجمله انتقال آب و برق دارد و در کشاکش این بحرانها، شبکههایی نظیر «mbc العراق» بهجای پرداختن به موضوعات مبتلابه کشور، مشغول لجن پراکنی از طریق پخش برنامههای مخرب، نازل و مصرفی هستند و متأسفانه تغییر فرهنگ بخشی از جوانان عراقی را هم موجب شدهاند. موارد ذکرشده امهات معضلاتی است که این روزها عراق با آنها دستوپنجه نرم میکند و نگارش شایسته و بایسته مشکلات این کشور، قطعاً مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.
از سوی دیگر، ایران اسلامی نیز در میانه یک نبرد نفسگیر اقتصادی قرار دارد و سینه خود را در برابر آخرین تیر ترکش آمریکا در این هماورد تاریخی سپر کرده تا طعم تلخ شکست را با تدابیر انقلابی به حریف بچشاند. لذا سفر رئیسجمهور کشورمان به عراق در این برهه حساس و در رأس هیئتی از متخصصان خبره در حوزههای مختلف، سیگنال پرقدرتی از طریق صفآرایی دو ملت ایران و عراق به زرسالاران بینالمللی ارسال کرده است.
با عنایت به شرایط موجود، نگارنده این سطور پیشنهاد میکند که بهجای امضای چند توافقنامه و یادداشت تفاهم، همکاریهای فیما بین از سطوح موجود فراتر رفته و به یک «سند ملی» تبدیل شوند تا راهبرد دو کشور را حداقل برای دو الی سه دهه آینده پایهگذاری کند. این «سند ملی» قطعاً شمول بیشتری نسبت به چند توافق و تفاهم دوجانبه دارد و با نگاهی دوراندیشانه میتواند ملاک عمل و تضمینکننده همکاریهای درازمدت استراتژیک قرار گیرد. گفتنی است که جمهوری اسلامی مشابه این سند را در قبال سوریه تجربه کرده و به دنبال امضای یک سند ملی با دمشق است.
نکته دیگر اینکه حضور رئیسجمهور ایران اسلامی در عراق، افزون بر مواردی همچون برنامه دیدارهای رسمی ازجمله ملاقات با رئیسجمهور، رئیس مجلس، نخستوزیر و سران برخی جریانهای سیاسی سنی و شیعی این کشور و گفتگو پیرامون موضوعات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، گردشگری و زیارت عتبات عالیات، بخش سومی هم دارد که اثرات ویژهای بر آن مترتب خواهد بود.
دیدار تاریخی ایشان با آیتالله سیستانی، مرجعیت محبوب و بزرگ شیعیان در عراق بهاحتمالزیاد برای ابلاغ پیام مقام معظم رهبری به معظم له انجام میشود. این در حالی است که بهطور حتم، توصیهها و ارشادات این مرجع عالیقدر به آقای روحانی و هیئت همراه که با صدور فتوای جهاد علیه تروریسم تکفیری، طومار داعش و عقبههای آن در عراق درهمپیچیده شد و مقدرات این کشور را در مسیر آرامش و پیروزی هدایت کرد، راهگشا و مؤثر بوده و روابط دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو کشور را وارد فاز جدیدی خواهد کرد.
از سوی دیگر، توپخانه رسانههای عربی همسو با بلوک غرب تقلای زیادی را آغاز کرده است تا از هر طریق ممکن، مخاطبان خود را متقاعد کنند که جمهوری اسلامی درصدد دخالت مستقیم، سیطره، یارگیری و اخراج دیگر رقبا از معرکه عراق است و شانتاژ رسانهای گستردهای را برای القای این ادعای کذب آغاز کردهاند؛ حالآنکه بر اساس منویات رهبر حکیم انقلاب، ایران اسلامی نمیخواهد عراق را صحنه تسویهحساب خود با آمریکا قرار دهد. این آمریکاییها هستند که سیادت و تمامیت ارضی عراق را لگدمال کرده و از آن سکویی برای تهدید جمهوری اسلامی ساختهاند. هجمه آمریکا به عراق در سال 2003 غیرقانونی و بدون کسب مجوز شورای امنیت بود که نهایتاً در سال 2011 منجر به اخراج آنها شد اما توافقنامه امنیتی بغداد- واشنگتن برای بهاصطلاح مسلح کردن ارتش عراق و آموزش نظامیان این کشور پوششی شده است برای دخالتها، گسترش پایگاههای نظامی و بدتر از همه زیر نظر گرفتن تحرکات جمهوری اسلامی.
ترامپ در این توهم بود که با فراری دادن نظامیانش از سوریه و متمرکز شدن بر ایران از منفذ عراق، قادر است که برگ برنده جدیدی در غرب آسیا به دست آورد، غافل از اینکه مقامات عراقی با واکنشهای صریح و بعضاً تند، در عمل، در جبهه ایران در برابر آمریکا قرار گرفتند. «برهم صالح»، رئیسجمهور عراق در همان مقطع، طی یک سخنرانی با قاطعیت اعلام کرد که عراق نه با این رویکرد آمریکا به مفاهمه رسیده و نه توافقی بر سر خیالپردازی مستأجر کاخ سفید بهمنظور تهدید همسایگان ازجمله ایران صورت گرفته است. دو روز بعد از سخنرانی برهم صالح، نماینده عراق در سازمان ملل با آیتالله سیستانی دیدار کرد و این مرجع عالیقدر نیز صراحتاً فرمودند که اجازه نمیدهیم عراق به پایگاهی جهت نظارت و مراقبت از همسایگان خود تبدیل شود. فراکسیونهای سیاسی و چهرههای مطرح عراقی نیز نظیر همین مواضع را به انحای دیگر اتخاذ کردند.
و بالاخره اینکه روابط و مناسبات دو کشور دوست، همسایه و برادر و فضای صمیمی بین دو خانواده بزرگ ایران و عراق که نتایج درخشان آن در مراسم اربعین حسینی تجلی کرد، مقدمات را به بهترین شکل و در عالیترین مقیاس خود فراهم آورده است تا یک «سند ملی و راهبردی» بین تهران و بغداد امضاء شود. این سند، در حقیقت منشوری خواهد بود برای خارج کردن عراق از دامی که آمریکاییها برای این کشور گستراندهاند، برداشتن ماسک فریبکارانهای که عربستان، امارات و بحرین – حامیان اصلی تروریستهای تکفیری داعش- بهصورت زدهاند و نمایاندن تابلوی برجسته و روشن صلاح و منفعت برای عراق که درنهایت میتواند این کشور را بهجای گاه تأمینکننده امنیت منطقه ارتقاء دهد و زمینه مصالحه و مفاهمه بین ایران و کشورهای عربی را فراهم کند.
منبع: روزنامه حمایت
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/