بحران زبالههای لبنان و «سکوت سیاسی» ایران/ خطر وقوع انتفاضه بیخ گوش بیروت
مجتبی اسماعیلی، گروه بینالملل: برخلاف طایفهگریهای کنونی در لبنان، آنچه این روزها در بیروت مشاهده میشود اعتراض نسبت به بیمبالاتی طبقه مرفه و حاکم لبنان است که نگرانی درباره رواج فساد را در میان غالب لبنانیها افزایش داده است.
هزاران لبنانی به دعوت فعالان این کشور و در اعتراض به فساد و عملکرد نامناسب دولت در خیابانهای پایتخت دست به تظاهرات گسترده زدهاند. همزمان نیز اتباع لبنانی در برخی کشورهای جهان از جمله انگلیس، بلژیک و آمریکا تظاهراتی را در همبستگی با هموطنان خود برگزار کردهاند.
اکنون در بیروت بحرانی ایجاد شده است که نتیجه ناتوانی طبقه نخبه سیاسی در حل و فصل مشکلات جامعه و کشور بهویژه از زمان آغاز بحران سوریه است. ماجرا تا آنجا پیش رفته است که دهها تن زباله، خیابانهای بیروت و دیگر شهرها را پوشاند، بوی تعفن آن در گرمای تابستان، به همه جای شهر نفوذ کرده است و بیماریهای بیسابقهای برای شهروندان به وجود آورده و این در حالی است که هیچ مکانی وجود ندارد تا این زبالهها را از معابر به آنجا منتقل کنند.
باوجود این، هیچکس گمان نمیکرد که زباله، عاملی برای تغییر صحنه سیاسی در این کشور توریستی زیبا باشد، ولی فاصله میان آن زیبایی و این زباله، بسیاری را به این باور رسانده است که «تعفن»، ساختار قدرت در لبنان را فراگرفته است تا جاییکه اصطلاح «زبالههای سیاسی» بر زبان همگان از جمله «تمام سلام» نخستوزیر این کشور رانده شده است.
بازگشت به دهه نود
لبنان کنونی میراث دورانی است که در آن «رفیق حریری» در عرصههای مختلف آتش اختلاف و تحریک جنبشهای معارض را نسبت به طایفهگری مذهبی برافروخت و حال میبینیم که اعتراضات داخلی لبنان پای سیاستمدار، استاد دانشگاه و توده مردم را به خیابانها باز کرده است. دیگر بدون استثناء همه احزاب سیاسی لبنان (حال به هر بهانهای) شعار «لبنان من دون الفساد» سر میدهند و خواستار بهبود وضعیت کشورشان شدهاند.
کمی به قبل بازگردیم. در دهه نود و پیش از آنکه حزب حاکم (با حمایت پادشاهی سعودی) یکهتاز عرصه سیاسی لبنان شود، حزب کارگران موفقیتهایی در صحنه سیاسی لبنان به دست آورده بود. در آن بازه زمانی «حریری» از نفوذ حزب کارگران احساس وحشت کرد تا جایی که از کشورهای همپیمان منطقهای و بینالمللی خود کمک خواست تا زمینههای قلع و قمع این حزب فراهم شود. وی در این راستا، اقدام به تحریک مناطقی کرد که در ان طایفهگری بسیار نمود داشت.
بیروت در آستانه حالت «شبه انتفاضه»
بحران زبالهها که در حال حاضر بیروت را فراگرفته است، میتواند تبدیل به شبهانتفاصهای در قلب لبنان شود، موضوعی که میتواند امور را از کنترل دولت و نیروهای نظامی (و حتی ارتش لبنان) خارج کند. شعارهای اولیه مردم محدود، آرام و غیرمستقیم بود و نمیتوانست دال بر ناآرامی باشد ولی بهتدریج با اهمال دولت لبنان در مرتفع کردن خواستههای مردمی، این شعارهای آرام جای خود را به شعارهایی تندتر همچون «بوی گندتان درآمد» داد که باعث شد مردم بیشتری برای احقاق حقوق خود وارد میدان مبارزه شوند.
از مطالبات بدیهی مردم لبنان (همچون اهتمام بیشتر به اوضاع شهری) که بگذریم، لبنانیها موضوع زبالهها را دستاویزی برای درخواست خود که همان برکناری «محمد مشنوق» وزیر محیط زیست است قرار دادهاند. علاوه بر این، فعالان لبنانی که فراخوان برگزاری تظاهرات را صادر کرده بودند، تاکید کردند هدفشان از برگزاری تظاهرات، محاکمه همه کسانی است که به سمت تظاهرکنندگان تیراندازی کردهاند.
آنها همچنین تاکیدکردهاند که هدف این تظاهرات علاوه بر استعفای «محمد مشنوق» وزیر محیط زیست بهدلیل شکست در حل بحران زباله، استعفای «نهاد مشنوق» وزیر کشور بهدلیل اقدامات خشونتآمیز پلیس است.
از سوی دیگر ادامه اعتراضات نسبت به ناتوانی شهرداری بیروت در جمعآوری زبالههایی که در سطح شهر رها شده است، لبنان را با خطر انحلال دولت مواجه کرده است تا جایی که «تمام سلام» نخستوزیر در واکنش به حضور هزاران معترضی که به خیابانها ریختهاند تهدید به کنارهگیری از مقام خود کرد. «سلام» در پیامی تلویزیونی به مردم لبنان هشدار داد که ادامه اعتراض آنها به فروپاشی دولت خواهد انجامید.
ریشه بحران داخلی لبنان در چیست؟
با بررسی اوضاع کنونی لبنان میتوان ریشه بحران داخلی لبنان را که باعنوان «بحران زباله» شناخته میشود، در سه بعد ارزیابی و تشریح کرد:
نخست؛ نکته قابل توجه در بطن حوادث کنونی در لبنان این است که آنچه مایه تزلزل دولت بیروت شده است، ناتوانی آنها برای حل معضل زبالههایی است که چهره شهری را که زمانی «عروس خاورمیانه» نامیده میشد، آلوده کرده است.
در هر صورت وضعیت لبنان را نمیتوانیم وضعیت باثباتی بدانیم و در صورتی مشکلات لبنان کمتر خواهد شد که دولت آینده، دولتی 100 درصد توافقی باشد. در این صورت دولت توافقی میتواند به حل مشکلات بپردازد و خلأهای موجود در سطح تبلیغات و سیاسی را پر کند. با وجود این، دولت کنونی از پشتیبانی همهجانبه برخوردار نیست.
باتوجه به موارد فوق میتوان دریافت که مشکلات داخلی موجب بیثباتی شده است که این موضوع امکان ارائه خدمات به مردم را از دولت میگیرد. اوضاع مذکور شرایطی را فراهم کرده است تا مردم از وعده و وعیدهای دولت خسته و وارد فاز اعتراضات خیابانی شوند.
دوم؛ تحولات داخلی لبنان را باید از بعد دیگری نیز نگریست و آن تحولات منطقهای از جمله جنگ در سوریه است. لبنانیها تاکنون توانستهاند مانع نفوذ جنگ به داخل کشورشان و تبدیل شدن بیروت به دمشق دیگری شوند که این در نوع خود موفقیت بزرگی برای این کشور بهشمار میآید.
تاکنون محور مقاومت تلاش زیادی را برای جلوگیری از اقدامات تروریستها با هدف نفوذ جنگ و آشوب به لبنان انجام داده است و البته همکاری دیگر جریانها و نخستوزیر در این زمینه بسیار موثر بوده است. با وجود این، موضوع سوریه اوضاع را برای توافق داخلی در لبنان دشوار کرده است. بنابراین، تا زمانی که مشکل سوریه وجود دارد، ثبات در لبنان به شکلی که در گذشته وجود داشت، غیرممکن خواهد بود.
سوم؛ تعدد و تقابل عوامل خارجی ازجمله فرانسه، عربستان و همینطور اسرائیل در لبنان عرصه را بر ثبات داخلی این کشور تنگ کرده است.
نقشآفرینی مکرر ایران در حل بحرانهای لبنان/ سکوت معنادار تهران در قبال «بحران زباله»
ایران در سالهای اخیر همواره با هدف ثبات و برقراری امنیت در لبنان در عرصههای سیاسی، نظامی و اجتماعی به بیروت کمکهای فراوانی کرده است.
در اردیبهشت سال 1387 بود که شهرداری تهران اقدام به ارائه کمک 30 میلیارد ریالی به بیروت در قالب حمایتهای نرم افزاری، مدیریتی و آموزش نیروهای متخصص کرد. این تصمیم پس از آن گرفته شد که «مهدی چمران» رئیس شورای اسلامی شهر تهران به لبنان سفر کرد و در آنجا رایزنیهایی با مقامهای لبنانی انجام داد.
از سوی دیگر سپاه در مسیر بازسازی لبنان پس از جنگ 33 روزه یکی از فزماندهان خود به نام «حسام خوشنویس» (حسن شاطری) رئیس ستاد بازسازی ایران در لبنان را در 24 بهمن 1391 از دست داد. گرچه شهید «شاطری» در میان ایرانیان شخصیتی شناخته شده نبود، در میان شیعیان لبنان محبوبیت و نفوذ منحصر بهفردی داشت. وی توانست با تکیه بر تجربیات جهادی خود در سالهای دفاع مقدس، منشأ خدمات بینظیری برای شیعیان لبنانی شود و بخش عمدهای از بازسازی مناطق تخریبشده در جنگ 33 روزه را انجام دهد.
این کمکهای مادی و تاسیساتی، سال گذشته بعد نظامی به خود گرفت و ایران در اقدامی که بازتاب زیادی در رسانههای جهان داشت از هدیه نظامی به ارتش لبنان پرده براشت. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان روزهای 7 و 8 مهر سال گذشته در راس هیاتی سیاسی و امنیتی به لبنان سفر و بر اعلام آمادگی کامل جمهوری اسلامی ایران برای همکاریهای دفاعی با لبنان و تجهیز ارتش این کشور به سلاح ایرانی بر اساس درخواست بیروت تاکید کرد.
«شمخانی» با مطرح کردن موضوع هدیه نظامی به ارتش لبنان گفت: تحویل سلاح ایرانی مورد نیاز ارتش لبنان برای مبارزه با تروریسم خیلی طول نخواهد کشید و ایران حاضر است این هدیه را بدون پیششرط و به صورت فوری به لبنان تحویل دهد تا ارتش این کشور بتواند در برابر تروریستها از خود و لبنان دفاع کنند.
در مقابل، واکنش طرف لبنانی به پیشنهاد ایران تعجببرانگیز بود. در موضوع هدیه نظامی به بیروت، طرف لبنانی پس از مدتها مکث، رایزنی و تردید در نهایت دست به دامن عربستان و فرانسه شد و برای تامین سلاح خود، با پرداخت هزینههایی گزاف، قرارداد خرید تسلیحاتی را امضا کرد که هنوز بخش عمدهای از آنها به ارتش لبنان واگذار نشده است.
واکنش نظام لبنان به بحران زبالهها نیز دستکمی از واکنش به هدیه نظامی ایران نداشت. پس از آنکه دولت لبنان در مهار اعتراضهای مدنی ناکام ماند، «تمام سلام» در تماس تلفنی با «احمد داود اوغلو» همتای ترک خود، خواستار ارائه کمک به این کشور برای حل بحران شد.
«داود اوغلو» نیز آمادگی کشورش را برای کمک به لبنان با هدف عبور از بحران کنونی اعلام کرد و گفت: ترکیه در اینباره از تجربه و تجهیزات مناسب برخوردار است.
پیشنهاد کمک ایران بهطور متوالی با واکنشهای به دور از حسننیت دولت لبنان که بهنوعی همپیمان ایران در تحولات منطقهای بهشمار میرود مواجه شده است. این واکنشها کار را به جایی رسانده است که تهران باوجود اینکه از قدرت نفوذ بالایی برای رایزنی در منطقه برخوردار است و حتی میتواند با صرف کمترین هزینهای به بحران زبالههای بیروت خاتمه دهد، «سکوت سیاسی» اختیار کرده است و تنها شاهد دست و پا زدن مقامهای سیاسی لبنان در بحران زبالههای بیروت است.
بحران حاکمیت در لبنان
پارلمان لبنان در بیش از یک سال اخیر، ۲۶ جلسه برای انتخاب رئیسجمهوری برگزار کرد. اما این جلسات بهدلیل غیبت اکثر اعضای پارلمان به ویژه نمایندگان وابسته به ائتلاف ۸ مارس (حزبالله و متحدانش) به حدنصاب نرسیدند.
بهنظر میآید دلیل این غیبتها این باشد که ائتلاف ۸ مارس احتمال میدهد در صورت رایگیری در پارلمان، «سمیر جعجع» نامزد ائتلاف ۱۴ مارس (مخالفان حزبالله متشکل از جریان «المستقبل» به رهبری «سعد حریری» و متحدانش) رای نصف به علاوه یک برای دستیابی به پست رئیسجمهوری را به دست خواهد آورد.
این در حالی است که ائتلاف ۸ مارس، خواهان ریاستجمهوری ژنرال «میشل عون» رهبر سابق جریان آزاد ملی متحد حزبالله است.
این خلأ قدرت در لبنان به دولت «تمام سلام» نیز سرایت و این دولت را از تصمیمگیری در بسیاری از موضوعات مهم از جمله بحران زباله، ناتوان کرده است. دولت لبنان در بیش از پنج جلسه نتوانسته است بر سر موضوع بحران زباله به توافق دست یابد.
نبود رئیسجمهوری، مشروعیت پارلمان را نیز زیر سوال برده است و این پارلمان به بهانه نبود اوضاع امنیتی مناسب برای برگزاری انتخابات، دوره خود را برای دو سال یعنی تا نیمههای سال ۲۰۱۷ تمدید کرده است.
در هر صورت، بیثباتی کنونی در لبنان با هر عنوانی که بخواهیم آن را بنامیم، تاثیر زیادی از بحرانهای فراگیر منطقهای پذیرفته است که بحران سوریه در راس آن قرار دارد. طبعا تداوم این بحرانها پیامدهای تخریبی زیادی برای لبنان خواهد داشت. سیاسی شدن بحرانی اجتماعی همچون «جمعآوری نشدن زبالهها در بیروت» نشانه مهمی از پیامدهای بیان شده است.
انتهای پیام/