رئیس جمهور آینده آمریکا از ایران امتیاز بگیرد و به برجام بازگردد
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از فارین پالسی، «ایلان گلدنبرگ» در مقالهای که به همراه «اریک بریور»، کارشناس خاورمیانه اندیشکده آمریکای نوین نوشته است به تشریح وضعیت خروج آمریکا از برجام پرداخت.
مشاور جان کری در این مقاله نوشت: یکی از مهمترین اقداماتی که رئیس جمهور منتخب آمریکا در 2020 باید انجام دهد، بازگشت به توافق هستهای موسوم به برجام است.
گلدنبرگ افزود: برجام توافق بسیار مستحکمی بوده که سالها برای آن زحمت کشیده شد و خروج آمریکا از آن، تمامی زحمات سیاسی را به باد داده است. توافق هستهای با ایران توسط شرکای اروپایی آمریکا و همچنین چین، روسیه و سازمان ملل متحد مورد تأیید قرار گرفته که از آن، یک توافق بینالمللی ساخته است. خروج از برجام نقش آمریکا بهعنوان رهبری بینالمللی را تهدید میکند.
وی ادامه داد: بازگشت به برجام همانند گذشته کاری اشتباه است و رئیس جمهور آینده آمریکا باید بتواند امتیازاتی از ایران بگیرد تا به آن بازگردد.
این دو کارشناس سیاسی آمریکایی معتقدند که خروج ترامپ از برجام تبدیل به یک اهرم فشار شده است که آمریکا میتواند از آن برای کسب امتیاز بیشتر استفاده کند. به این معنی که آمریکا میتواند به ایران بگوید که ما به برجام بازخواهیم گشت ولی قبل از آن باید دوباره گفتگو کنیم. با توجه به پایبندی کامل ایران به برجام، در صورتی که آمریکا بدون کسب امتیازی به آن بازگردد، شکستی برای ما خواهد بود.
گلدنبرگ تصریح کرد: برجام در حالت کنونی، قابلیت برگشتپذیری ایران به توان هستهای خود بعد از پایان مدت محدودیتها را دارد. دولت آینده باید با گفتگو محدودیتهای جدیدی در توان هستهای ایران ایجاد کند و بعد به برجام بازگردد.
وی در مقاله خود مدعی شد که در حال حاضر به نظر میرسد دولت، رهبری ایران را متقاعد به باقی ماندن در برجام و تحمل فشار اقتصادی تا پایان دوره ترامپ کردهاند. پایبندی ایران به برجام و فشارهای آمریکا باعث ایجاد شکاف سیاسی میان واشنگتن و متحدان اروپاییاش شده است.
مشاور جان کری تصریح کرد: بازگشت به برجام ضروری است. واشنگتن این توانایی را دارد که امتیازات بیشتری بخواهد، اما این درخواستها باید واقعگرایانه بوده و آنقدر زیاد نباشد که ایران آن را پس بزند.
گلدنبرگ و بریور نوشتند: گروههای سیاسی میتوانند فرمتی برای رسیدن به توافقی جدید با ایران را برای اکتبر 2023 (مهر 1402) تهیه کنند. این دقیقاً زمانی است که بر اساس برجام، پرونده هستهای حالت عادی پیدا میکند.
این مقاله ادامه داده: از موارد گفتگو میتواند تصویب پروتکل الحاقی از سوی تهران برای دسترسی بیشتر و دائمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به فعالیتهای هستهای ایران باشد تا در مقابل، آمریکا نیز تحریمها علیه این کشور- بهخصوص تحریمهای تصویبشده در کنگره- را لغو کند. باید به این نکته توجه داشت که کنگره بدون پیشرفت در مذاکرات به لغو تحریمها رأی نخواهد داد ولی اگر زمانی مشخص برای حصول توافق وجود داشته باشد، میتوان به تصویب آن نیز از سوی نمایندگان امیدوار بود. باید خاطرنشان کرد که تا این تاریخ، تحریمهای موشکی ایران نیز برچیده خواهد شد.
مفاد توافق جدید موضوع دیگر این مقاله بود که در آن آمده است: در توافق جدید ایران باید بهوضوح مشخص شود که با برداشته شدن محدودیتها و تحریمها با برنامه اتمی خود چه کاری انجام خواهد داد و در مقابل، آمریکا باید روشن کند که نمیخواهد درباره آینده برنامه اتمی ایران حق وتو داشته باشد. برای حصول به این توافق دو طرف احتیاج به اعتمادسازی متقابل دارند.
این مقاله با اشاره به برنامه موشکی افزود: برنامه موشکی ایران ستون فقرات بازدارندگی نظامی در ایران است و مقامهای سیاسی و نظامی ایرانی بارها تأکید کردهاند که درباره آن هیچ مذاکرهای نخواهند کرد. نقطه ورود به این موضوع میتواند ایجاد محدودیت در بُرد موشکهای ایرانی باشد. آمریکا میتواند از ایران بخواهد که بُرد موشکهای خود را از 2 هزار کیلومتر بیشتر نکند.
مناقشات منطقهای دیگر موضوع مورد اشاره این مقاله بوده که در آن آمده است: ایران و آمریکا باید گفتگوهایی درباره خاورمیانه ازجمله یمن و سوریه را آغاز کنند و حتی این گفتگوها میتواند در چارچوبی فراتر از موضوع هستهای قرار گرفته و به امضای کشورهای عرب نیز برسد.
در خاتمه این مقاله تصریح شده که ایران برای ارسال پیام روشن سیاسی به کاندیداهای ریاست جمهوری 2020 بهاحتمال زیاد برخی تعهدات خود را کاهش خواهد داد و از این رو تمامی کسانی که سودای رسیدن به کاخ سفید را دارند، باید موضع خود را در قبال برنامه هستهای ایران و توافق برجام مشخص کنند. باید همه در آمریکا بر همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید کرده و سیاست را در این چارچوب ترسیم کنند. وقتی در موضوع هستهای مذاکرات آغاز شد، دو طرف از برخی خواستههای خود چشم پوشیدند و همین موضوع یک پویایی را در روند گفتگوها ایجاد کرد. حالا که موضوع هستهای از حساسیت و پیچیدگی کمتری برخوردار است، میتوان از همین چارچوب برای مذاکره در زمینههای دیگر استفاده کرد.
به گزارش آنا، این مقاله پیشفرض خود را بر این موضوع قرار داده است که رئیس جمهور آینده آمریکا فردی به غیر از دونالد ترامپ باشد.
انتهای پیام/4106/4093/
انتهای پیام/