بابا، مامان! بیایید با هم بازی کنیم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، همه ما لذت و شور و هیجان بعد از یک بازی خوب را چشیدهایم، انرژیای که برای انجام یک بازی پر از تحرک گذاشتهایم و سرحالی بعد از آن را مزه مزه کردهایم. قطعاً بازی یکی از ابزارهای ارتباطی با یکدیگر است. بسیاری از دوستیها در بازیهای گروهی شکل گرفته و تداوم هم داشته است. صمیمیتی که در پس بازی دو یا چند نفره ایجاد میشود میتواند روابط را استحکام بخشد. بالطبع بازی با کودکان میتواند به ایجاد روابط صمیمانه بین والدین و فرزندانشان هم کمک بسیاری داشته باشد. بازی میتواند خلاقیت را در افراد چه کوچک و چه بزرگ شکوفا کند. در حین بازی میتوان درسهای بسیاری برای زندگی آموخت. بازی کردن را دست کم نگیریم و از هر فرصتی برای بازی کردن استفاده کنیم. کودک درون خود را با بازی کردن همیشه زنده نگه داریم. همبازی شدن با بچهها در شکلگیری یک خانواده شاد و سالم معجزه میکند.
کودکان را از دنیای شیرین و سازنده بازی محروم نکنیم
بازی شاید از نگاه برخی والدین صرفاً یک سرگرمی و تفریح برای کودکان باشد. البته این نگاه قطعاً برای والدینی است که فقط برای دور نگه داشتن فرزندانشان از خود، ترجیح میدهند کودکانشان به کار و بازی سرگرم باشند تا کمتر به دست و پای آنها بپیچند، اما درواقع بازی کردن کودکان خود بهتنهايي به رشد جسمانی و روانی و شخصیتی بچهها کمک شایانی میکند. کودکان در حین بازی خوب گوش کردن، تمرکز داشتن، به هدف زدن، درست تصمیمگرفتن و همچنین قدرت رؤیاپردازی و تخیل خود را تقویت میکنند.
کودکان به وسیله بازی کردن با اطرافیان خود ارتباط برقرار میکنند. بسیاری از بازیهایی که کودکان در طول رشد خود انجام میدهند، تأثیر زیادی بر تجارب بزرگسالی آنها دارد. کودکان در جریان بازی احساسات خود را بیان میکنند، آرزوهایشان را به واقعیت نزدیک و بر نگرانیها و اضطراب خود غلبه میکنند. بازی کردن به کودکان، کشف دنیا، قوانین طبیعت و تفکر در پیرامون زندگی را میآموزد. آنها تواناییهای خود را در بازیها میسنجند که هیچ علمی آن را به کودکان نخواهد آموخت. کودکی که به اجبار والدین به جای بازی و تحرک و شادی پشت میز انواع کلاسها مینشیند، کودکی که به جای گرفتن مدادرنگی برای نقاشی و خطخطی کردن، الفبا را میآموزد، رشد سالم روانی را که بین یک تا 6 سالگی اول زندگی باید اتفاق بیفتد از دست میدهد.
کودک دانشمند امروز، انسان مضطرب فرداست که شانس پیشرفت در بسیاری از زمینههای احساسی را از دست خواهد داد. در زمانهای نه چندان دور یکی از دلواپسیهای والدینی که پسربچهای داشتند این بود که هر روز با شلوارهای پاره و سر و دست و پای زخمی مواجه بودند. در همان دوران بچهها در بازیهای گروهی میدویدند و بازی میکردند، آواز میخواندند و با هم سرگرم آموختن زندگی بودند، اما امروز با فرهنگ آپارتماننشینی و دغدغههای روزمره زندگی، کودکان هم تنها شدهاند و تمام دغدغه والدین هم خریدن بهترین وسایل بازیهای دیجیتالی برای فرزندانشان است. اسباببازیهای مدرن و گران امروزی تنهایی و بیتحرکی را برای کودکان نسل امروز به ارمغان آورده است، در حالی که بهترین بازی برای کودکان، ساختن و خراب کردن است مثل پازل و خانهسازی و.... کودکان باید بازیهای هیجانی انجام دهند؛ مثل زمان کودکی خود ما طناببازی، گرگم به هوا، توپبازی، آببازی و ... را انجام دهند. در هر کدام از این بازیهای گروهی کودکان یکی از مهارتهای زندگی را میآموزند. ما والدین باید برای کودکان خود فضای بازی را فراهم کنیم تا آنها هم مثل خود ما از کودکی خود لذت ببرند.
اگر مادر یک خانواده زنی شاد و پرانرژی باشد زندگی در فضای آن خانه همیشه در جریان است. مادری که هنوز کودک درونش زنده و فعال است بهراحتی با فرزندان خود بازی میکند بدون اینکه هیچ واهمهای از نگاه دیگران داشته باشد. مادر خانواده اگر شاد و پر انرژی باشد بهراحتی میخندد، شادی میکند، بازی میکند و این همه انرژی را به اهل خانه هم سرایت میدهد حتی اگر در یک آپارتمان زندگی کنند. انتقال شادی از پدران و مادران به کودکان بسیار تأثیرگذار و انرژیبخش است. کودکان همین چند سال را برای شادی و بازی وقت دارند. کودک شاد امروز، انسان موفق و خوشبخت فرداست. هیچ وقت و زمانی را برای بازی و تفریح با فرزندان خود از دست ندهید. بگذارید کودک درون شما والدین، با همراهی فرزندانتان همیشه سرحال و شاد بماند.
رفع مشکلات ارتباطی والدین با فرزندان از طریق بازی
بسیاری از والدین تصور میکنند نباید با فرزندانشان وقت بگذرانند یا با آنها بازی کنند. آنها انگیزهای برای بازی همدلانه با کودک خود ندارند و ترجیح میدهند حتی لحظهای از دنیای بزرگسالان مرخصی نگیرند. برخی احساس پیری و خستگی بسیاری در مقابل فرزندانشان دارند. برخی دیگر تصور میکنند که اگر با فرزندانشان صمیمی باشند و با آنها بازی کنند از ابهت پدر و مادری آنها کاسته شده و دیگر فرزندشان از آنها حساب نمیبرند، در حالی که اشتباه میکنند. یکی از لذتبخشترین کارها برای کودکان این است که با والدین خود غرق در یک بازی کودکانه شوند. والدین در حین بازی با فرزندان خود نه تنها بخشهای مهمی از مهارتهای زندگی را به فرزندانشان آموزش میدهند، بلکه به روابط خود با فرزندانشان هم استحکام میبخشند. زمانی که با فرزندان خود وقت میگذرانید و با هم برای یک بازی، انرژی مصرف میکنید خیلی به خود و فرزندتان برای دوست بودن و همراه بودن کمک کردهاید. این نکته را نباید فراموش کنیم که کودکان با بزرگترهایی که با آنها وقت میگذرانند و با قواعد و قانون آنها بازی میکنند خیلی بهتر ارتباط برقرار میکنند و با آنها احساس صمیمیت بیشتری میکنند. در همین ارتباطات صمیمی و دوستانه با فرزندانمان است که میتوانیم مسائل و مشکلات پیش آمده برای آنها در مراحل مختلف زندگی را بفهمیم و در حل آن مشکلات به فرزندانمان کمک کنیم. شاید برای برخی از والدین سخت باشد که یک شبه کودک درونشان را بیدار کنند و همراه کودکشان به بازی مشغول شوند. یکی از راههایی که میتواند به شما والدینی که در این دسته قرار دارید کمککند، مرور خاطرات کودکی خودتان است. گاهی خاطرات کودکیتان را مرور کنید. سعی کنید به عمق احساساتتان در آن زمان سرک بکشید، آلبومهای کودکی را نگاه کنید، شور و نشاط کودکی و خواستههای عجیب و غریب آن دوران را به یاد بیاورید، از پدر و مادرتان و بزرگترهای فامیل بخواهید خاطرات و ویژگیهای شما در کودکی را برایتان تعریف کنند. از بالا رفتنهایتان از درخت، از پرحرفیهایتان، از آتشبازیهایتان، از کاردستیهای خلاقانهتان و... گاهی با همسن و سالهای اکنونتان که همبازیهای دیروز شما بودند، بازیهای آن دوران را یادآوری کنید و از خاطراتتان برای هم بگویید. مثل قایمباشک بازی، گرگم به هوا، بادبادکبازی، خالهبازی و...؛ این کار احساسات همدلانه شما را برمیانگیزد و بهتر میتوانید با دنیای کودکانه فرزندتان ارتباط برقرار کنید. با هریک از کارهایی که برای بیدار کردن کودک درون خود انجام میدهیم، در واقع به همراه شدن با کودک خود کمک میکنیم و این تلاش ما باعث میشود کودک و دنیای او را درک کنیم و موضوعات را از دریچه او نگاه و آنها را بررسیکنیم.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/4028/خ
انتهای پیام/