آزادگان، اسوههای صبوری و اعتدال
عناصر حزب بعث که مسئولیت اسرا را به عهده داشتند. هر از چند گاهی تعدادی از اسرا را از اردوگاهی به اردوگاه دیگر میبردند تا به خیال خود بتوانند فضای اردوگاه ها را یکدست و در کنترل خود داشته باشند. علت این بود که آنان فکر میکردند در هر اردوگاهی که جمعیت نظامیها، به ویژه نیروهای بسیجی بیشتر باشد، آن اردوگاه مستعد شورش و مقاومت است. لذا دائم به دنبال بر هم زدن ترکیب زندانها بودند. اسرای ایرانی نیز با توجه به اینکه شرایط جدیدی را تجربه میکردند و هیچ گونه آشنایی با شرایط خاص اسارت و احکام شرعی و سیاسی آن نداشتند در هر اردوگاهی رفتارهای خاصی با ماموران عراق داشتند.
در برخی اردوگاه ها به دلیل مقاوت اسرای ایرانی در برابر شرایط سخت و غیرقابل تحمل زندان و یا ممانعت زندانبانها از انجام مراسم عبادی مانند نماز جماعت و عزاداری درگیریهایی رخ داد که منجر به مصدومیت و در برخی موارد به شهادت مظلومانه اسرا انجامید. همچنین در چند اردوگاه طیفبندی های سیاسی و عقیدتی و فرهنگی موجب شده بود در بین اسرا تفرقه و چند دستگی بهوجود آید و البته عراقیها از این شرایط به نفع خود بهرهبرداری می کردند. لیکن با آمدن مرحوم حجتالاسلام ابوترابی به اردوگاه و بر عهده گرفتن رهبری و هدایت اسرا، به ناگاه فضای اردوگاهها یکی پس از دیگری تغییر یافت. نسیم آرامش وزیدن گرفت و بارقه امید در دل اسرای مظلوم روشن شد. حقیقتاً اسارت مرحوم ابوترابی که به حق «سید آزادگان» نام گرفت، یکی از الطاف خفیه الهی بود. او همانند ناخدایی دریا دل، فرمان کشتی طوفان زده اسرای ایرانی را در دست گرفت و با امید و تدبیر به ساحل نجات رسانید.
اما رمز موفقیت حاج آقا ابوترابی چه بود؟ و چرا اسرای مظلوم ایرانی علیرغم اینکه روحانیون و فرماندهان بسیاری در اردوگاهها حضور داشتند، کشتی سرنوشت خود را به دست او سپردند؟
شاهبیت اندیشههای مرحوم ابوترابی که در زمان کوتاهی تمامی اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق را فرا گرفت، «مشی اعتدال» بود. سید آزادگان از ابتدا همگان را به اعتدال و دوری از افراط و تفریط دعوت کرد. او اجازه نداد مسایل سیاسی، مذهبی، قومیتی و ... باعت تفرقه و دوری اسرا از هم شود. وی بساط تفرقه و نزاع را برچید و بذر محبت و مهربانی را در دلها افشاند.
روش مدیریتی ابوترابی اخلاق مدارانه و بر محور کرامت انسانی بود. او میگفت: باید به همه انسانها فارغ از تعلقات و گرایش های فکری، عقیدتی، سیاسی و نژادی احترام گذاشت و کرامت آنها را پاس داشت، حتی مأموران عراقی!! بله، حتی ماموران سنگدل و خشن و بیرحم عراقی!! او میگفت: آنها هم مانند ما انسان و قربانی تجاوز صدام هستند. لذا باید با آنها با مهربانی و محبت رفتار کرد تا بتوان آنها را جذب نموده و از خشونت بازداشت.
آری! اسرای مظلوم ایرانی که صبر و استقامت آنها در برابر قساوت و ددمنشی دژخیمان بعثی، عزت و افتخار جاودانهای برای ملت ایران به ارمغان آورد، در سختترین شرایط زندانهای رژیم بعث عراق که به اعتراف صلیب سرخ فاقد ابتداییترین شرایط زندگی انسانی بود، با مدیریت همراه با تدبیر و رهبری آکنده از امید سید آزادگان، مکتبی را عرضه کردند که میتواند پیامآور اعتدال، مدارا و مهربانی باشد. اسرای خداباور ایرانی در دوران نفسگیر و طاقت فرسای اسارت آموختند که باید به همه انسانها احترام بگذارند، حتی کسانی که متهم به جاسوسی بودند! آموختند و اینگونه زیستند که یکدیگر را به دلیل تفاوتها و اختلافهای فکری، عقیدتی و سیاسی طرد و منزوی نکنند. تجربه کردند که میتوان با همه اختلافها و حتی مغایرتهای فکری و سیاسی در کنار هم یک زندگی همراه با منطق و تحمل و محبت داشته باشند. یاد گرفتند به مخالفان خود تندی نکنند، دشنام ندهند و آنان را تکفیر کنند. و بیگمان اصلیترین علت بازگشت افتخارآفرین و غرورآمیز آزادگان به آغوش میهن به کار بستن راه و رسم «اعتدال» بود. پس از آزادی هم مرحوم ابوترابی همواره منادی وحدت، اعتدال و مدارا بین تمامی جناحها و گرایشهای سیاسی بود. و امروز جای خالی او و فریاد اعتدالطلبانه او بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
یادش گرامی
*مدیرکل امور شاهد و ایثارگران دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/