فرانسه در آستانه جمهوری ششم
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا-محسن احدی؛ روزی که مکرون بهعنوان جوانترین رئیسجمهور فرانسه انتخاب شد، هیچگاه در مخیلهاش هم نمیگنجید که اعتراضات علیه وی 18 ماه بعد از ادای سوگند ریاستجمهوریاش سراسر این کشور را در بر گیرد. محبوبیت وی بر اساس آخرین نظرسنجیها به زیر 26 درصد رسیده است و حالا به چالشی برای مشروعیت مکرون جوان تبدیل شده است.
مکرون اکنون در کنار بحران کاهش محبوبیت باید در کف خیابانهای پاریس نیز با هزاران معترضی که در مخالفت با سیاستهای اقتصادیاش دست به راهپیمایی زدهاند، روبهرو شود. موج اعتراضی به سیاستهای دولت فرانسه که به «جلیقه زردها» مشهور شده از حد و اندازه یک اعتراض معمولی فراتر رفته و رنگ و بوی یک انقلاب تمام عیار را به خود گرفته است.
معترضین، پرچمهای فرانسه را در دست گرفته و سرود ملی این کشور را میخوانند و با حرکت در خیابانهای پاریس در مقابل پلیس صفآرایی میکنند. خیابانهای پاریس این روزها بیشتر به یک میدان جنگ واقعی تبدیل شده است که در آن پلیس با شلیک گاز اشکآور و خودروهای آبپاش با معترضین برخورد میکند.
افزون بر این، شدت درگیریها که در برخی از نقاط با ضرب و شتم نیروهای امنیتی همراه بود سبب شده تا رئیسجمهور فرانسه از هزاران کیلومتر دورتر و در محل نشست سران گروه 20 نسبت به آن واکنش نشان دهد. امانوئل مکرون که پیشازاین از سیاستهای خود درباره افزایش مالیات دفاع کرده بود روز گذشته گفت: آنچه امروز در پاریس روی داد هیچ ارتباطی با بیان مسالمتآمیز یک خشم مشروع ندارد.
وی ادامه داد: عاملان این خشونتها نه خواهان تغییر هستند و نه بهبود اوضاع. آنها تنها به دنبال آشوب و بر هم زدن نظم هستند.
این در حالی است که واشنگتنپست اعتراضات «جلیقه زردها» در فرانسه را اینگونه تحلیل کرد: تمام احزاب، چه چپ و چه راست از این اعتراضات حمایت میکنند. هرچند کاهش محبوبیت یک رئیسجمهور در این مقطع از زمامدارش امری طبیعی است ولی جامعهشناسان، جلیقه زردها را برآمده از چندین دهه شکاف طبقاتی در فرانسه میدانند.
این نکته را نیز باید مدنظر داشت که جلیقه زردها خود را وابسته به هیچ طیف سیاسی خاصی نمیدانند ولی تمامی احزاب و گروههای فعال در این کشور، فارغ از تفکر خود تلاش میکنند تا از ظرفیت این اعتراضات برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کنند.
مقامات فرانسوی اما نسبت به انگیزههای این بحران بسیار مشکوک هستند. وزیر کشور فرانسه خشونتهای اعمالشده در جریان اعتراضات را از قبل طراحیشده و توسط گروههای خرابکار که در حال سوءاستفاده از شرایط موجود هستند دانسته است. کریستوف کاستانر معتقد است که عدهای تنها برای غارت، شکستن، دزدی، مجروح کردن و حتی کشتن به خیابان آمدهاند! طبق اعلام وزارت کشور فرانسه بیش از 75 هزار نفر در سراسر این کشور در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت فرانسه در روزهای گذشته دست به تظاهرات زدهاند.
تاریخچه جلیقه زردها
اواخر سال 2017 میلادی بود که قانونی برای افزایش مالیات بر سوخت در دولت فرانسه تصویب شد. بر اساس این قانون که از اوایل سال 2019 آغاز خواهد شد، قیمت گازوئیل 6.5 سنت و بنزین 2.9 سنت افزایش خواهد یافت.
شکلگیری جلیقه زردها به ماه می (اردیبهشت) بازمیگردد که در جریان آن، یک تارنمای اینترنتی، طوماری در اعتراض به افزایش مالیات سوخت و درخواست برای کاهش قیمت حاملهای انرژی را روی خروجی خود قرار داد؛ اما تا حدود ماه یعنی اکتبر (مهر) کسی از آن حمایت نکرد تا اینکه روزنامه لوپاریزین به آن پرداخت و عملاً این جنبش مجازی نمود خارجی پیدا کرد.
جنبش جلیقه زردها که در ابتدا در اعتراض به وضع مالیات بر سوختهای فسیلی آغاز شده بود، حالا دامنه گستردهای به خود گرفته و با اقبال عمومی بسیاری از مردم مواجه شده است. طبقه متوسط فرانسه که با تداوم سیاستهای اقتصادی و اصلاحات اعمالی مکرون هر روز شاهد کوچکتر شدن سفرههای خود هستند از این جنبش حمایت کرده و در سراسر کشور به آن پیوستهاند.
جلیقه زردها را بیشتر شهروندان طبقه متوسط اعم از کارمندان و کارگران تشکیل دادهاند که برای گذران زندگی به خودروهای شخصی احتیاج دارند اما افزایش مالیات سوخت و درنهایت افزایش قیمت حاملهای انرژی، سایه تردید و ناامیدی را بر زندگی روزمره آنان گسترده است؛ امری که از 17 نوامبر (26 آبان) عملاً در خیابانهای پاریس بازتاب گستردهای داشت و دارد.
«پیروز ایزدی»، تحلیلگر مسائل اروپا در گفتگو با آنا درباره اعتراضات این روزهای فرانسه معتقد است که امانوئل مکرون در حال حاضر یکی از چالشیترین ادوار ریاستجمهوری خود را میگذراند و امیدوار است که مانند اعتصابات کارگری که در گذشته رخ داده بود، بتواند از این مقطع نیز عبور کند. ولی تاکنون از تصمیم خود عقبنشینی نکرده و تلاش کرده با ارائه وعدههای کوچک از شدت و حدّت اعتراضات بکاهد.
وی افزود: نخستوزیر فرانسه چند روز قبل اعلام کرد که در صورت افزایش قیمت جهانی نفت، دیگر لزومی بر افزایش مالیات بر سوخت وجود ندارد که این نشانهای روشن از مصالحه با معترضان خیابانی است.
ایزدی ادامه داد: بسیاری از تحلیلگران فرانسه جلیقه زردها را با تحولات فرانسه در 1968 و اعتراض اتحادیههای کارگری و دانشجویی مقایسه میکنند. هرچند ازلحاظ وسعت ما شاهد گستردگی جغرافیایی و فراگیری عمومی هستیم ولی مهمترین تفاوت این دو رویداد در این موضوع است که تحولات 1968 حمایتهای سیاسی احزاب فرانسه را در پی داشت ولی امروز شاهدیم که هیچ حزب سیاسی مشخصی از این اعتراضات حمایت نمیکند و بیشتر توسط شبکههای اجتماعی و بدون رهبر در حال پیشروی است.
پیروز ایزدی تأکید کرد: مکرون ادعا میکند که بههیچوجه اهل عقبنشینی نیست؛ ولی باید به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که اگر دامنه اعتراضات در همین سطح ادامه یابد، احتمال قربانی شدن نخستوزیر، برخی از وزرا و یا حتی خود دولت فرانسه وجود دارد و گزینه دیگر این است که درنهایت، بحث افزایش مالیات سوخت بهکلی کنار گذاشته شود.
ایزدی در خاتمه تصریح کرد: از دوران انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال گذشته میلادی «ژان لوک ملانشن»، کاندیدای حزب چپ از لزوم آغاز جمهوری ششم در این کشور حمایت کرده بود؛ ولی در حال حاضر که احزاب سنتی در فرانسه بسیار تضعیف شدهاند و احزاب افراطی هم از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار نیستند، این قبیل اعتراضات که از پتانسیل بالایی برای به خشونت کشیده شدن دارند، ممکن است به این سناریو رنگ واقعیت ببخشند. بسیاری از تحلیلگران برنده واقعی این اعتراضات را مارین لوپن رهبر حزب دست راست افراطی جبهه ملی میدانند ولی باید به این موضوع توجه داشت که با توجه به شعار محوری این حزب که حفظ امنیت و ثبات فرانسه است و با لحاظ این واقعیت که جلیقه زردها با خشونت سبب برهم خوردن نظم فرانسه شدهاند، لوپن هم جرأت نخواهد کرد از آن حمایت کند، چراکه احتمال تبدیل آن به یک شمشیر دو لبه بسیار بالاست.
سرکوب در سکوت مرگبار مدعیان حقوق بشر
در کنار بررسی وضعیت سیاسی امانوئل مکرون و فرانسه، باید به خشونت پلیس در قبال معترضین نیز اشاره کرد که در سکوت مرگبار نهادهای حقوق بشری، معترضین را زیر چکمههای خود سرکوب میکنند.
اعتراضات در فرانسه تاکنون جان دو نفر را گرفته، 133 نفر زخمی و 412 نفر هم دستگیر شدند. ولی هنوز دولت و پلیس فرانسه نتوانستهاند صدای معترضان را خاموش کنند.
توحش پلیس فرانسه و سیاست مشت آهنین نیروهای امنیتی این کشور در حالی در مقابل انظار عمومی جهان رخ میدهد که کوچکترین اعتراضی در کشورمان موردانتقاد جوامع بهاصطلاح حقوق بشری قرار میگیرد و شبکههای تلویزیونی و نشریات غربی با آبوتاب به آن میپردازند؛ ولی شاهدیم که درباره ناآرامیهای فرانسه و سرکوب معترضان سکوت کاملاً معناداری پیشه کردهاند.
نکته طنز ماجرا اینجاست که در جریان اغتشاشات هدایت شده دیماه سال گذشته، رئیسجمهور فرانسه در خصوص نحوه برخورد با معترضین برای جمهوری اسلامی نسخه پیچید و به رئیسجمهور کشورمان توصیه کرد که «باید به آزادیهای اساسی، به خصوص آزادی بیان و تجمعات، احترام گذاشته شود.» وی همچنین با گستاخی، نگرانی خود را نسبت به تعداد قربانیان اعتراضات ابراز و همتای ایرانی خود را به خویشتنداری و آرامش دعوت کرد! بد نیست که در این اوضاع، مقامات کشورمان با رئیسجمهوری 25 درصدی فرانسه تماس بگیرند، توصیههای اتوکشیده وی را فقط برایش بازخوانی و تلفن را قطع کنند!
محمدحسن قدیری ابیانه تحلیلگر مسائل سیاسی نیز در گفتگو با آنا در این خصوص گفت: این نوع ناآرامیها در تاریخ کشورهای غربی به کرات رخ داده است. از ایتالیا و انگلستان گرفته تا آمریکا و حالا فرانسه همیشه شاهد این قبیل اعتراضات ضد دولتی بودهایم، اما دولتهای غربی تلاش کردهاند که با تبلیغات نرم و فریبکاری آن را خنثی کرده و اگر این حربه عمل نکند از ابزار سخت و سرکوب استفاده میکنند.
وی ادامه داد: در غرب، کشورها تلاش میکنند تا القای حس آزادی را در جامعه ترویج دهند؛ اما این احساس آزادی تا جایی است که خود حکومت احساس خطر نکند. بهمحض اینکه این خطر احساس شود، دولتها به شدیدترین وجه ممکن آن را سرکوب میکنند. در آمریکا سرکوب جنبش «اشغال والاستریت» و در فرانسه سرکوب جلیقه زردها را در همین راستا شاهد هستیم.
قدیری ابیانه افزود: با وجود سرکوب شدید در غرب اما اروپا و آمریکا، کوچکترین اعتراضی در ایران را که از منظر ابعاد و اهمیت ابداً قابلمقایسه با اعتراضات در غرب نیست، مهم جلوه میدهند و به شانتاژ رسانهای درباره آن میپردازند. نهادهای حقوق بشری نیز که ساختهوپرداخته خود غربیها هستند نیز کاملاً در همین خط سیر عمل کرده و در قبال تحولات روزهای جاری در فرانسه سکوت میکنند.
وی تأکید کرد: نهادهای حقوق بشری بهطورکلی دو دسته هستند. یک دسته، نهادهای حکومتی مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و دسته دیگر هم اصطلاحاً غیردولتی هستند. در نهادهای حقوق بشری حاکمیتی، دولتها تصمیمگیر هستند و باید این موضوع را موردتوجه داشته باشیم که حقوق بشر، موضوع اصلی دولتها نیست، مناسبات خود را در اولویت قرار میدهند و ازاینرو فرانسه هم هیچ حس خطری نسبت به واکنش این نهادها ندارد. درباره نهادهای غیردولتی هم باید گفت که ظاهر آنها غیردولتی است و در اصل، ابزاری در دست دولتهای استعمارگر غربی برای فشار علیه کشورهای مستقل هستند که علیه خودشان بههیچوجه استفاده نمیشود.
آغازی بر پایان ناپلئون جوان
و بالاخره اینکه فرانسه این روزها آبستن حوادث سرنوشتسازی است و مکرون بهخوبی میداند که اگر نتواند از این بحران موفق بیرون بیاید، باید ابزار قدرت را همچون ناپلئون تسلیم مردم فرانسه کرده و آغاز جمهوری ششم را به نظاره بنشیند. به بیان دیگر، اعتراض جلیقه زردهای خشمگین به افزایش قیمت سوخت در فرانسه، این کشور را در آستانه انقلابی با تغییراتی سریع به سمت جمهوری جدید قرار داده است. تبعات سیاسی این اتفاق برای کشوری که از نظر سیاسی داعیه رهبری اتحادیه اروپا را در زمانی که انگلستان درگیر ماجرای برگزیت بوده و آنگلا مرکل در یک بحران سیاسی در آلمان به سر میبرد دارد، بسیار سنگین خواهد بود. ازاینرو است که رهبران بروکسل با نگرانی به وضعیت خیابانهای پاریس نگاه میکنند و آرزو میکنند که سقوط ناپلئون جوان در فرانسه درنهایت به فروپاشی اتحادیه اروپا منتهی نشود.
انتهای پیام/4106/4093/
انتهای پیام/