اراده شهرداری زنجان برای شکستن طلسم پروژه سبزهمیدان
مسیحالله معصومی بیش از یک سال است که سکان شهرداری زنجان در دستان اوست. مردی که اهل زنجان نیست؛ اما به مباحث توسعه شهری با نگاه علمی واقف است. وی درباره مباحث توسعهای شهری و پروژههای در دست اجرای شهرداری زنجان با خبرنگار خبرگزاری آنا در زنجان به گفتگو نشسته است که ماحصل آن را در متن زیر میخوانیم.
روزی که شهردار زنجان شدید، چه مشکلاتی داشتید؟
زمانی که این پست را در شهرداری زنجان قبول کردم تا پنج ماه حقوق کارکنان عقب افتاده بود؛ اما الان این حقوق بهروز است. انجام این کار سخت بود؛ اما برای تحقق آن بهدنبال وصول مطالبات رفتیم.
دنبال این هستیم که بخشهای مختلف اعم از دولتی و خصوصی، هزینههای شهری خود را بهموقع پرداخت کنند؛ زیرا شهرداری که بودجه دولتی ندارد؛ بنابراین با پرداخت حق شارژ خود شهرداری را در اجرای برنامهها کمک کنند و اگر دوستان عوارض را بهموقع پرداخت کنند، میتوانیم بهترین خدمت را به شهر ارائه دهیم، بهویژه با اوضاعی که اکنون شاهد هستیم و دستمزدها بالا رفته و مصالح گران شده است.
مدتها قبل نصب تابلوهای روزشمار در نقاط مختلف شهر آغاز شد. این اقدام با چه هدفی بود؟
اگر میگوییم تابلوی روزشمار برای پروژهها بگذاریم، برای این است که مطالبهگری را بین مردم بیاوریم و شهردار بعدی هم که آمد، بداند مردم شهر مطالبهگر هستند؛ پس باید تابلوی روزشمار نصب شود. این اقدام را در پروژه تقاطع گلشهر هم اجرا کردیم و با هدف خاتمه در موعد مقرر پیش میرود.
پایان پروژه تقاطع گلشهر را در زمان مقرر چگونه پیشبینی میکنید؟
اگر به این سرعت در پروژه گلشهر پیش رویم، از زمانبندی جلوتر هستیم و قبل از یک سال پروژه تمام خواهد شد.
انتظار اولیه بنده از اصحاب رسانه و مسئولان این بود که حمایت و کمک کنند؛ اما گاهی در برخی موارد طعنه و کنایه زدند و افرادی که میتوانستند در تسریع پروژه کمک کنند، نه تنها کمک نکردند؛ بلکه اگر میتوانستند، موانعی بر سر راه میآوردند؛ اما عزم ما انجام این کار بود.
کار طراحی تقاطع مدرس هم انجام شده است؛ اما با توجه به شرایط اقتصادی و مسائل خاص، شورای شهر پیشنهاد داد، مقداری پل گلشهر پیشرفت کند و در ادامه پروژههای بعدی را آغاز کنیم؛ بنابراین اصلاحات هندسی از جمله میدان جهاد و تقاطع تربیت را در دستور کار قرار دادیم.
یکی از شهرداران سابق دغدغه ورود به موضوع چابکسازی شهرداری را داشت. شما در این باره چه تدبیری دارید؟
راه برونرفت از بروکراسیهای پیچیده اداری و بالابردن رضایت مردم در امور اداری، در گرو چابکسازی شهرداری است. اکنون در شهرداری 2400 نیرو داریم که حجم عمدهای از توان مالی، انرژی و برنامهریزی شهرداری را این نیروها میگیرند. دوره، دورهای است که باید دنبال برونسپاری باشیم تا بتوانیم توان و تخصص خود را در حوزههای مردمی مدیریت کنیم.
اعتقادم این است که صرفه و صلاح شهرداری بر این است که بخش عمدهای از نیروی انسانی خود را برونسپاری کند. اکنون شهرداری نقش نظارهگر و نظارت عالیه داشته باشد و نباید خودش درگیر قرارداد با هزار و 500 نفر نیروی فضای امور سبز داشته باشد. اعتقادم این است یکی از جاهایی که روزنه و رخنهای برای اعمال نظر است، همین حوزههاست.
ترافیک، همچنان گره کور شهری است. بهخصوص با اجرای پیادهراه مرکز شهر، این معضل دوچندان شده است. در این باره چه تدبیری دارید؟
اعتقادمان در حوزه ترافیک به دو محور اصلی است؛ نخست اینکه تا میتوانیم، باید حاکمیت پیاده را بر سواره ترجیح دهیم؛ یعنی ضرورتی ندارد از هر نقطه شهر به نقطه دیگر با ماشین شخصی خود برویم. برای نمونه داخل راسته بازار با ماشین نمیرویم؛ زیرا باور کردیم و پذیرفتیم شکل این معماری طوری طراحی شده که باید پیاده رفت تا از فضای فیزیکی استفاده بهتری داشته باشیم.
فضای شهری ترکیبی از معماریهای متفاوت نظیر مسجد، بازار، کاروانسرا و غیره است. اگر من میخواهم در هسته مرکزی شهر آرامش داشته باشم، گریزی ندارم که تا میتوانم وسیله شخصی را کمتر استفاده کنم.
عنوان پایاننامه دکتری بنده «احیای معابر پیاده شهری» بود و این را بر اساس تخصص میگویم. در برخی نقاط دنیا بیش از 100 سال است که در حوزه پیادهمحوری کار میکنند. اینجا ما برای اجرای یک خیابان350 متری چه مشکلات، مشقات، شکایتها و تحصنها را کشیدیم تا این محور را انجام دهیم. در این خصوص سه ماه را برای پایان اتمام پروژه مشخص کردیم و فاز باقیمانده خیلی کمتر از یک ماه تمام خواهد شد؛ زیرا فقط نیاز به یک سنگفرش دارد و کار خاص دیگری ندارد. این نه از باب 350 متر سنگفرش کردن است؛ ما هر چقدر پول بدهیم خیابان بسازیم، حریف این تعداد ماشین نمیشویم. تا یک خیابان را بخواهیم باز کنیم یا عقبنشینی کنیم، 30 سال طول میکشد.
یک خیابان اصلی عقبنشینی کند، در این مدت ماشینی که وارد محدوده شهری خواهد شد؛ 10 برابر شده است؛ پس از طریق تعریض خیابان و خیابانکشی نمیتوان ترافیک را مهار کرد؛ باید مدیریت کنیم. مدیریت یعنی لایهبندی شهرها که لایه نخست پیاده، لایه دوم حمل و نقل عمومی و لایه سوم حمل و نقل شهری است.
با این حساب باید تمرکز حمل و نقل عمومی از مرکز شهر به نقاط مختلف کشیده شود؟
بله. در کنار بحث پیاده بهسمت حمل و نقل عمومی رفتیم و اعتقادمان بر این است حمل و نقل عمومی در این شهر بسیار ضعیف است و بسیار سنتی اداره میشود. نمود عینی اتوبوسهایی هستند که از همه نقاط شهر به سمت سبزهمیدان میروند.
این تجربه را من در قم هم انجام دادم و تجربه موفقی بود که انجام شد. اطراف حرم حضرت معصومه(س) توقفگاه اتوبوسها بود؛ اما اکنون بهصورت عبوری رد میشوند و قرار نیست آنجا توقف کنند. در زنجان هم تمرکز را از مرکز شهر به نقاط مختلف کشیدیم. متأسفانه اکنون در خیابان سعدی 10 اتوبوس هست؛ اما در هر اتوبوس فقط پنج مسافر حضور دارند.
اتوبوسها به سیستم «ای بی ال» مجهز است، یعنی روی همه اتوبوسها «جی پی اس» گذاشتهایم و در مرکز کنترل که در دوره بنده افتتاح شد، مانیتورینگی وجود دارد که زمان حرکت تمام اتوبوسها و انحراف از خط بلافاصله کنترل شده و جریمه میشود.
یک پله هم جلو رفتیم؛ حرکت بهموقع اتوبوسها یکی دیگر از مزایای این سیستم است که به ازای ارائه خدمت رانندگان، قرارداد بسته شده و بهصورت خرید خدمت، حقوق کافی به آنها پرداخت خواهد شد. اکنون قراردادها آماده بوده و تقریباً 70 اتوبوس از 140 اتوبوس قرارداد انجام دادهاند و مصوبه شورای شهر را هم گرفتهایم که این یک تحول در سامانه حمل و نقل عمومی شهری است.
مدیریت تفکیت زباله یکی از چالشهای حوزه خدمات شهری از مدتها قبل بوده است. این پروژه بالأخره به کجا ختم میشود؟
در حوزه جمعآوری زباله، طرح تفکیک از مبدأ را آغاز کردیم و در چند نقطه شهر، کانکس تفکیک زباله گذاشتیم و با چند NGO و سمن قرارداد بستیم که خانه به خانه شهروندان را برای تفکیک زباله از مبدأ آموزش دهند و هر چقدر از این محل درآمد داشتند، برای خود این سمنها باشد.
دنبال سود و درآمد از زباله نیستیم؛ بلکه هدف این است که نخست، میزان زباله تولید شده در شهر را به حداقل برسانیم؛ زیرا بیش از میانگین دنیا زباله تولید میکنیم و دوم اینکه زبالههایی که قابلیت بازیافت دارند، جدا شوند. بازیافت به نفع مملکت است. اینکه به جیب شهرداری یا سمن برود برای ما خیلی مهم نیست.
برای راهاندازی میدانهای خرید میوه در نقاط مختلف با توجه به گستردگی شهری چه اقدامی انجام دادهاید؟
چند میدان ترهبار را ایجاد کردهایم. یک میدان ترهبار در پونک روبهروی مجتمع رضوان و دیگری در منطقه الهیه و یک بازار نیمهکاره در پارک شهید رجایی در حال انجام داریم و همینطور در خیابان نواب صفوی کار کردهایم. همانطور که ترافیک را باید در شهر پخش کنیم، خدمات هم باید در شهر توزیع شود تا از تردد بیش از حد و غیرضروری شهروندان جلوگیری و در وقت و زمان آنها صرفهجویی شود. حتی مشاغلی که در شهر مزاحم بودند را به فضاهای خارج از شهر بردیم؛ مانند سایت کارگاهی و راهاندازی مرکز خرید خودرو که در پونک بلوار نینوا بعد از عید افتتاح شد و بهخوبی هم مشغول به فعالیت است.
پارک بانوان در زنجان از پروژههایی بود که بسیار با استقبال بانون همراه شد. برای توزیع خدمات در نقاط مختلف شهری چه برنامهای دارید؟
زنجان، نخستین شهر بعد از تهران بود که پارکی برای بانوان در آن احداث شد؛ اما اولبودن در همان حد متوقف شد و اکنون شاهد ترافیک عمده بانوان برای استفاده از این مجموعه هستیم و از چهار ماه گذشته و با مطالعات صورت گرفته، احداث یک پارک بانوان در غرب زنجان و در جاده فرودگاه آغاز شده که تاکنون بیش از 60 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
البته یه این نکته هم اشاره کنم که شهر زنجان، سال 88 دارای سه منطقه بود و بعد از 10 سال همان سه منطقه را داریم. بحث چهار منطقه را پیگیری کردیم و مطالعات لازم انجام شد و اکنون به وزارت کشور رفته است و بهزودی منطقه چهار برای کار ابلاغ خواهد شد.
آیا راهاندازی آرامستان جدید با توجه به نبود جای دفن در سایر قبور در دستور کار شهرداری هست؟
دو آرامستان شهر زنجان دیگر جای دفن نداشت و به نظر بنده دیگر دفن صورت نمیگرفت، بلکه نبش قبر اتفاق میافتاد و بر همین اساس، تکمیل بهشت زهرای زنجان را در دستور کار قرار دادیم و علاوه بر احداث زیرساختهای لازم ازجمله نمازخانه، غسالخانه، سرویس بهداشتی و محل مناسب دفن اموات با اعلام موافقت مسئولان مربوط ازجمله امام جمعه و در نظرگرفتن مسائل شرعی و اجتماعی، بهزودی آمادگی دفن اموات در بهشت زهرای زنجان را خواهیم داشت و دیگر در دو آرامستان موجود، دفن صورت نخواهد گرفت.
درباره راهاندازی پارکینگ بهخصوص در هسته مرکزی شهر چه برنامههایی دارید؟
در بحث احداث پارکینگها، چند پروژه سرمایهگذاری و پیمانکاری داریم؛ ازجمله پارکینگ سعدی که حدود 100 متر از چهارراه انقلاب بالاتر است و تاکنون پیشرفت خوبی داشته است. چند پروژه مشارکتی ازجمله پارکینگ ابتدای خیابان دلجویی، میدان ارک و پونک را هم در دست اجرا داریم.
نیمنگاهی هم به توسعه فضای سبز شهری بیندازید.
در حوزه فضای سبز، مردم استقبال فراوانی از فضای سبز، بهویژه از پارکها در فصل تابستان دارند و با توجه به نقطه ضعف پارکها اعم از نامناسب بودن فضای سبز، مبلمان و تجهیزات، نور ناکافی و نامناسب بودن ست ورزشی کودکان، تابستان گذشته طرح جهادی 25 تا 25 را اعلام کردیم که از 25 تیر آغاز شد و تا 25 مرداد با حرکتی جهادی ادامه داشت و لیست همه پارکهایی که در این طرح بهسازی شدهاند، موجود است.
داستان اجرای پروژه تراموا در زنجان به کجا رسید؟
یک کار دیگر که باز مانند انجام پروژه گلشهر در یک سال، ما را به سخره گرفتند، بحث تراموا بود که حتی آمادگی برای مناظره در این خصوص را اعلام کردم. مشاور ما در این زمینه مطالعات لازم را انجام داد و با دکتر نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیس جمهور، در تهران جلسهای داشتیم. این طرح برای تصویب به شورای شهر رفته است و پیشنهادی که برای تراموا در شهر زنجان شد، از میدان15 خرداد به سمت انقلاب و سپس به سمت اتوبان 22 بهمن تا گلشهر خواهد بود که اکنون مد نظر ما خیابان امام(ره) است و در طراحی پیادهراه نیز پیشبینی این کار شده است.
هزینه ساخت و نگهداری منوریل بسیار بالاست و چون در ارتفاع انجام میشود، به لحاظ منظر شهری و اشراف به خانهها، بهویژه اینکه ما مسلمان هستیم و نسبت به اشراف به منازل حساسیت داریم، مشکلساز است. پس جریان منوریل در شهر زنجان منتفی است.
شهرداری زنجان برای رسیدن به یک درآمد پایدار، چه راهکاری را در پیش گرفته است؟
برای رسیدن به درآمد پایدار، یک محور اصلی که تقریباً غفلت شده بود، بحث ممیزی املاک است. ممیزی املاک یعنی اینکه تک تک خانههای شهر را برداشت کرده و تشکیل پرونده دهیم و سطح و سطوح کاربری آن را مشخص کنیم. آیا میدانید چند مغازه و واحد تجاری در سیستم شهرداری هست که بهعنوان پارکینگ یا منزل مسکونی است؟ بر اساس متراژ و کاربری سالانه، عوارضی از مردم میگیریم. عوارض یک خانه 100 متری با یک خانه 150 متری متفاوت است، همانطور که عوارض یک منزل 100 متری با یک مغازه 100 متری تفاوت دارد.
از آغاز فعالیت در زنجان تقریباً 120 هزار کد نوسازی یا همان پلاک دادهایم که قبل از عید 30 هزار ممیزی املاک انجام گرفته و از ابتدای سال جاری نیز 90 هزار ممیزی املاک در سه منطقه، توسط سه پیمانکار آغاز شده است. ممیزی املاک یعنی یک چاه نفت ثابت برای شهرداری و از حالا هر کدام از افراد این شهر که دارای خانه، مغازه، مطب و یا دفتر کاری هستند، این املاک با متراژ در سیستم شهرداری ثبت است و برای آنها سالانه فیش نوسازی صادر میشود و اهرم قانونی برای وصول مطالبات داریم. پلمب مکانهایی که محل پارکینگ بوده و به مغازه تغییر کاربری داده و کسب و کار و تجارت میکند؛ اما هزینه و عوارض تغییر کاربری را به شهرداری پرداخت نکردهاند، یکی از راههایی بوده که با جدیت بهدنبال آن هستیم و خوب هم پاسخ داده است.
تاکنون چند درصد مردم بهموقع عوارض شهری را پرداخت کردهاند؟
سال گذشته 25 درصد مردم عوارض سالانه خود را به شهرداری پرداخت کردند؛ این در حالی است که 75 درصد مردم عوارض سالانه خود را به شهرداری پرداخت نمیکنند و در این زمینه نیاز به فرهنگسازی داریم که بخشی از آن را اصحاب رسانه میتوانند انجام دهند و بخش دیگر آن را با اقدامات قانونی انجام میدهیم. وقتی شهروندان اقدامات شهرداری را در سطح شهر مشاهده میکنند، میدانند عوارضی که پرداخت میکنند، دور ریخته نمیشود و برای خودشان هزینه میشود؛ در نتیجه با میل و رغبت بهتری اقدام به پرداخت عوارض میکنند.
یک روش هم استفاده از قوه قهریه شهرداری است که مناطق را الزام به برخورد با پرداخت نکردن عوارض کردیم. بهعنوان نخستین شهرداری و از حدود دو ماه قبل، یک شرکت از بخش خصوصی را برای وصول مطالبات خود به همکاری گرفتهایم که در بخشهای مختلف ازجمله جریمه کمیسیون ماده 100، عوارض صنفی و چکهای برگشتی، پیگیریهای لازم را انجام دهد. در خصوص دستگاههای اجرایی و ادارات دولتی نیز در زمینه پرداخت عوارض بهصورت جدی وارد پیگیری و با برخی از دستگاهها نیز بهشیوه تهاتر وارد عمل شدیم.
بالأخره در دوره شما پروژه چند دهه اخیر سبزهمیدان به آخر خط میرسد؟
باید گفت که پروژه سبزهمیدان که طلسم شده و 35 سال برای یک نسل و یک شهر خاطراتی از خاک و زباله و نخالههای بنایی به یادگار گذاشته بود و مشکل آن هم در اینجا بود که اجرای این پروژه واقعی دیده نمیشد و در رؤیا سیر میکردند. هر بار برای آن زیربنایی با متراژ متفاوت در نظر میگرفتند؛ زیرا نگاه در سبزهمیدان، نگاه درآمدزایی بود. درست است که ما یک نهاد درآمد و هزینه هستیم و باید به موضوعات اقتصادی فکر کنیم؛ اما باید دید کجا و چگونه؟ نباید همه جا را پول و اقتصاد دید. در بعضی از موارد باید خرج کرد و بعضی جاها درو کنیم.
سبزهمیدان بهعنوان مرکز و قلب زنجان نقطهای بود که بیش از نگاه اقتصادی، باید نگاه فرهنگی -اجتماعی به آن داشت. به همین دلیل اعتقادی به احداث 40 و در طرح قبلی80 هزار متر زیربنای تجاری در آنجا نداشتیم. از باب اقتصادی خودزنی کردیم؛ یعنی شهرداری قید هزار میلیارد تومان پول را زد و در این اوضاع اقتصادی به خود ضرر زد، در عوض چیزهایی هم بهدست آوردیم؛ نخست اینکه این پروژه به بازار زنجان لطمه نمیزند و محیطی است که اتفاقاً موجب تقویت بازار زنجان میشود؛ درحالیکه در مجتمعهای تجاری اطراف این منطقه، تعداد زیادی از واحدهای بزرگ تجاری راکد مانده است، دوباره 40 هزار متر مجتمع تجاری جدید بسازیم؟ عیب دوم این بود که میگفتیم مرکز شهر شلوغ است و کشش ندارد و با این کار و با احداث مجتمع تجاری باز جذب سفر میشد و شلوغی بیشتر! و سوم اینکه بافت مرکزی شهر دارای ارزش خاصی است و حتی اگر شیکترین مجتمع تجاری را احداث کنیم، برای توریست اروپایی ارزش خاصی نخواهد داشت؛ چراکه شیکتر از این را خودشان دارند؛ اما بافت تاریخی ما را آنها ندارند. پس چرا به بهانه ساخت باید این بافت باارزش را تخریب کرد. بنابراین طرح در حد تملک شده فعلی کافی است و بنایی برای احداث تجاری نداریم و به گودبرداری فعلی قناعت کردیم.
اجماع درباره نهاییشدن طرح سبزه میدان وجود داشت؟
حدود 6 ماه بر سر این موضوع بحث کردیم که طرح قدیم را کنار بگذاریم و سراغ طرح جدید رفتیم که دو بار به فراخوان گذاشتیم و بار نخست در سالن اجتماعات اداره راه و شهرسازی با حضور برخی از NGOها، هیأت امنای بازار و استادان دانشگاه، این جلسه برگزار و طرح ارائه شد و برخی از ایرادات منطقی که به طرح وارد شد، از سوی مشاور طرح مورد بررسی قرار گرفت و اصلاح کردیم و بار دوم این جلسه در محل کارخانه کبریت زنجان و با حضور تعداد بیشتری از اهالی فن و علاقهمندان و صاحبنظران این عرصه برگزار شد و طرح را ارائه دادیم.
اگر در برخی از پروژهها مخالفتهایی وجود، دارد ناشی از بیاطلاعی است که در مورد پیادهراه شاهد بودیم که با سماجت و توضیح طرح مورد قبول واقع شد؛ اما در مورد طرح سبزهمیدان که بار دوم ارائه شد، همه موافق بودند. اکنون این طرح بر اساس طرح مشاور در حال اجراست و بهدنبال پیمانکار هستیم و قطع به یقین قبل از عید 98 کار قسمت نخست (سبزهمیدان موجود و یک خیابان غربی و بخشی از گودال) را آغاز میکنیم و اراده ما مبنی بر شکستن طلسم پروژه سبزهمیدان است. حتی برنامهریزی ما این بود پیادهراه از چهارراه انقلاب که تمام میشود، همزمان سبزه میدان آغاز شود و بعد به سمت بالا و طرف عمارت دارایی و عمارت ذوالفقاری برود.
کاربریهای موجود در داخل طرح و بدنه سبزهمیدان چگونه تعریف شدهاند؟
در داخل طرح سبزهمیدان اصلاً حجمگذاری زیادی را در نظر نداریم. موزه، گالری، نمایشگاه و سرویس بهداشتی را در نظر داریم؛ اما بدنه که یک طرف آن پاساژ سبزهمیدان و بیمه ایران و خانههای اطراف هستند.
صدور مجوزها و برخورد با مطبهایی که بدون مجوز فعالیت میکنند، چگونه است؟
متأسفانه هیچ کدام از مطبهایی که در هسته مرکزی شهر هستند، مجوز مطب ندارند و با عنوان مسکونی یا اداری هستند و هیچ مجوزی در بایگانی شهرداری با عنوان مطب نداریم و خدمات ما در قالب خدماتی، درمانی و پزشکی که شامل بیمارستان است تعریف شده و طبق قانون حتی نمیتوانیم مطب یک پزشک را پلمب کنیم. حتی اگر این فعالیت در یک منزل باشد، شهرداری نمیتواند گیر بدهد که این اتفاق غیرمرتبط با کاربری تعریف شده در طرح تفصیلی است؛ اما آیا دانشگاه علوم پزشکی نمیتواند این مسأله را مورد رسیدگی قرار دهد؟ راهاندازی داروخانه، فعالیت مدارس غیر انتفاعی حتی آغاز کار یک آرایشگاه زنانه نیاز به اخذ مجوز از نهاد مربوط دارد؛ اما یک مطب ارتوپدی که در طبقه سوم یک ساختمان اقدام به فعالیت میکند، آیا مجوز دارد و یا حتی از شهرداری استعلام میکند؟
همان طور که خودمان در هسته شهر مرکز تجاری نمیسازیم، موافق وجود مراکز طبی و بهداشتی در هسته شهر نیستیم و در رابطه با بحثی که در مورد بیمارستان ولیعصر مطرح شده است، قرار بر این بود که در صورت تعهد آنها، یک تخفیف برای بیمارستان بگیریم؛ اما به شرط اینکه به ازای هر مطبی که در آنجا افتتاح میشود، یک مطب در مرکز شهر بسته شود تا مرکز شهر را خلوت کنیم.
چقدر به سیاست توسعه مبتنی بر فرهنگ در شهر معتقد هستید؟
اگرچه مجموعه شهرداری هنوز نتوانسته برای همه پروژههای خود پیوست فرهنگی داشته باشد؛ اما مثالی که از اکو زدم نمونه بارز این بود که ما در شهرداری به دنبال توسعه مبتنی بر فرهنگ هستیم. زمانی که میخواستیم در سبزهمیدان پیادهراه را آغاز کنیم، برای چند روز متوالی پنل تخصصی در اهمیت پیادهروی و اینکه پیادهراهها فضای مطلوب برای تبادل نظر و گپ و گفت اجتماعی هستند، برگزار کردیم و این نخستین باری بود که یک پروژه عمرانی که در پس آن فرهنگی بود، انجام شد.
از همان زمان نیز پشت شیشه اتوبوسها در مورد پیادهروی در پیادهراه تبلیغ کردیم. نمایشگاه زدیم و از انواع پیادهراههای دنیا در مناطق مختلف از جمله خیابان امام، دروازه ارک و کارخانه کبریت نمایشگاه برگزار شد. اعتقاد داریم همه پروژهها باید پیوست فرهنگی داشته باشد و یا زمانی که در مورد سبزهمیدان با اعضای هیأت علمی و صاحبنظران صحبت میکنیم؛ یعنی به دنبال کار فرهنگی هستیم و عقیده بر پروژه مبتنی بر فرهنگ داریم؛ اما واقعیت است که در همه پروژهها ازجمله پل گلشهر و میدان جهاد نتوانستیم پیوست فرهنگی را رعایت کنیم؛ اما اعتقادم این است که اگر بخواهیم پشتوانه مردمی و اجتماعی داشته باشیم، حتماً باید یک پیوست فرهنگی داشته باشیم.
درباره محور داوود قلی- دلجویی شهرداری تا چه میزان مشارکت دارد؟
محور دلجویی که طرح آن توسط کمیسیون ماده 5 مصوب شد، طرح مشارکتی بین راه و شهرسازی، شهرداری و سرمایهگذار است که شهرداری خیلی دخیل نیست و شریک بخشی از قسمتهاست. هر چند اعتراضاتی از سوی مردم به طرح بوده که مثلاً عقبنشینی طبقه همکف که با اجرای آن موافق نیستند.
چقدر به خروجی جلسات اعتقاد دارید؟ آیا شهردار ستادی هستید یا عملیاتی؟
شهردار در ابتدا باید شهروند شهر باشد تا مسائل مربوط به آن شهر را لمس بکند. این موضوع را مطرح کردم چون گاهی میشنوم گفته میشود که شهردار نیست! نبود من به این دلیل است که خیلی اعتقادی به این نشستها و جلسات که خیلی خروجی ندارد، نیستم. معتقدم در این دفتر و در بازدید از پروژهها کارهایی انجام میشود که از چندین جلسه مؤثرتر است.
به عنوان شهردار زنجان تا چه میزان نقدها را می پذیرید؟
عضو هیأت علمی دانشگاه بوده و بهعنوان مأمور، حقوق خود را از وزارت علوم به وزارت کشور دریافت میکنم و با مردم خیلی راحت هستم؛ اما در مورد انتقادپذیری در روزهای نخست ورود به زنجان خیلی راحتتر انتقاد را میپذیرفتم؛ اما قدری نگاهم عوض شده و دلیل آن هم این است که در این شهر افرادی هستند که زیاد معتقد به تغییر و تحول در شهر نیستند و هر کاری خواستیم بکنیم، مخالفت کردند.
اگر قرار باشد شب به شب زبالهها را جمع و فضای سبز را آبیاری کنیم، نیازی به مدیر نبود و یک آدم معمولی هم می تواند انجام بدهد. مدیریت این است که تحولی ایجاد کنیم و تحول مثبت از نگاه شهروندان است که ما را راضی میکند.
انتهای پیام/4062/خ
انتهای پیام/