مطالبه مردمی، محبوبیت یا محجوبیت
محبوبیت میتواند از راههای مختلفی ایجاد شود که به دو نوع محبوبیت واقعی یا غیرواقعی منجر میشود. با نگاهی گذرا به فرآیندهای اجرایی، اموری مشاهده میشود که بهنوعی مکانیسم دفاعی بعضی از مسئولان است.
آنچه اما مهم است؛ محبوبیت فرد در جامعه نمیتواند همیشه ملاک قضاوت عملکردها باشد. شاید این تعاریف در ساختارهای مدیریتی کمیاب یا نایاب باشد اما در واقعیت وجود دارد؛ بنابراین توجه به این تعاریف میتواند بسیار راهگشا باشد.
آشنایی عمومی با راههای ایجاد محبوبیتهای غیرواقعی ضروری است؛ بنابراین در این تحلیل به بعضی از عوامل مؤثر در ایجاد محبوبیت غیرواقعی در جامعه اشاره میشود.
محبوبیت تحریفی
انحراف افکار عمومی، نوعی سازوکار محبوبیت غیرواقعی است که فردی مسئولیت دارد؛ اما توانمندی اجرا ندارد و به همین دلیل با ترفندهای مختلفی، مطالبهگریها را به انحراف میکشاند و در جامعه هم محبوب میماند.
یکی از دلایل این امر، اطلاعنداشتن از نوع و چگونگی مطالبه خدمتگیرندگان است و به همین دلیل نوعی محبوبیت تحریفی میتواند با سوء استفاده از این ناآگاهی خدمتگیرندگان رخ دهد.
محبوبیت جناحی
گاهی جناحها و گروهها محبوبیت را برای افکار عمومی تعریف و فردی را بهعنوان محبوب و متعالی به جامعه تحمیل میکنند و این نیز یکی از اشکالات جناحها و گروههاست. یک جناح یا گروه خاص برای حصول به اهداف خود با تعریفهای غیرواقعی، نوعی محبوبیت را به فرد خاصی نسبت میدهد و با استفاده از توان تبلیغاتی یا حمایتی، این محبوبیت را توسعه میدهند؛ بهطوریکه در نبود صلاحیتهای لازم در استانداردهای مدیریتی و عملکردی، باز هم آن فرد محبوب خواهد ماند.
محبوبیت پیشینهای
پیشینه مثبت خانوادگی یا قومی یا جناحی در مواردی بدون دارابودن صلاحیت شغلی، فردی را بر جامعه تحمیل میکند؛ بنابراین برای دوری از ایجاد این نوع محبوبیت، داشتن پیشینه مثبت باید یکی از عوامل صلاحیت باشد، نه همه آن.
اعتنای صرف به این نوع گزینش، نوعی محبوبیت ایجاد و فرد را از مطالبهگری جامعه تا حدودی مبرا میکند و نوعی محبوبیت پیشینهای ایجاد خواهد شد که بسیار هم خطرناک است؛ چراکه با فعالیتهای غیراصولی، چنین فردی هم خود فرد و هم پیشینه فرد که شاید بهعنوان ذخیره یک جریان باشد، مورد تاخت و تاز و شبههافکنی قرار خواهد گرفت.
محبوبیت پوششی
قابل مشاهده است که مثلاً بازیگر یا ورزشکاری که در تخصص خود هم آنچنان متمایز نیست؛ اما در امور سیاسی جریانات، حضوری فعال پیدا میکند و به نوعی به محبوبیت پوششی دست مییابد. خروجی حاصل از این نوع محبوبیت، باعث میشود که حتی پستهای مدیریتی به این افراد پیشنهاد داده شود، درحالیکه حتی در حیطه تخصصی خود آنچنان عملکرد بالغی نداشتهاند؛ بنابراین در ایجاد محبوبیت پوششی، فرد جدا از حیطه تخصصی خود، به حوزههای حساسیتزا ورود میکند که خود را در پوشش جدید، به جامعه بقبولاند که عموماً این اتفاق هم خواهد افتاد.
محبوبیت توصیفی
استکبار همواره سعی بر آن داشته است که عوامل نفوذی خود را در جامعه محبوب کند و این محبوبیت را با قدرت مالی و رسانهای، همواره برای عامل نفوذی خود حفظ کند؛ بنابراین ایجاد محبوبیت تزریقی از بیرون مرزها اتفاقی است که در حال اجراست که شخصی بدون دارابودن شاخصهای مختلف کارآمدی، در جامعه محبوب است.
محبوبیت تعهدی
این نوع محبوبیت بیشتر در انتخابات کلید زده میشود که افرادی با یک خواستگاه و از جریان یا گروههای مشترک، بهطور همزمان نامزد انتخابات میشوند و در لحظات پایانی به نفع دیگری انصراف میدهند. به عبارتی بهتر، این نوع رفتار، افکار را به سمت محبوبیت تعهدی که همان ایجاد تعهد برای رجوع به محبوبیت جدید است، سوق میدهد.
بنابراین محبوبیتی که میتواند از طرق مختلف انحرافی نیز ایجاد شود، نمیتواند نوعی امتیاز برای مسئولان باشد؛ اما در مقابل محبوبیت، فرایندی دیگر تعریفپذیر است که اگر اتفاق بیفتد، تحولی در نظام مدیریت اجرایی خواهد بود که این فرایند، چیزی نیست جز محجوبیت.
محجوبیت یعنی مسئول بداند که وظیفهاش چیست و در مقابل امتیازاتی که سازمان به او میدهد، به وظایف خود خالصانه عمل کند. در محجوبیت، نوعی وجدان کاری در رأس امور حاکم میشود که فرد ذاتاً بهدنبال انجام وظایف خود بهنحو بهینه است؛ اگر این محجوبیت ایجاد شود، ناخودآگاه نوعی محبوبیت واقعی نیز ایجاد میشود؛ بنابراین محجوبیت، کانال ورود به محبوبیت واقعی است.
برای جلوگیری از آسیبهای مختلف فکری، به نظر میرسد تعاریف مختلف در جامعه باید اصلاح شوند که با اصلاح این تعاریف، مطالبهگریها روشنتر و شفافتر و عملکردها در مقابل آنان نیز واقعی شود.
آنچه که امروزه در جامعه بهعنوان مشکل و چالش مطرح میشود، به عوامل مختلفی بستگی دارد که با شناسایی تکتک این عوامل و ایجاد بصیرت عمومی در قبال آنان، میتوان امید داشت که جامعه در برخورد با موضوعات مختلف در حیطه کلان، به نواندیشی جدید سوق پیدا کند.
* دکتری مدیریت رفتار سازمانی و منابع انسانی و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد قروه
انتهای پیام/4062/خ
انتهای پیام/