ژست باورنکردنی اصلاحطلبان در دفاع از مرجعیت
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، وقتی که آیتالله شبیریزنجانی به دیدار سیدمحمد خاتمی و عبدالله نوری رفت، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به وی نامه نوشت و از اقدام وی انتقاد کرد، فعالان سیاسی و رسانهای جریان اصلاحطلب و نزدیکان آنها در اقدامی هماهنگشده تلاش کردند نامه آیتالله محمد یزدی را بهعنوان هتکحرمت یکی از مراجع تقلید جا بزنند. هرچند برای بسیاری از کسانی که حتی از دور دستی به آتش داشتند و از تحولات سیاسی سالیان اخیر کشور مطلع بودند، روشن بود که این اقدام نه از جایگاه دفاع از آیتالله شبیریزنجانی بهعنوان یک مرجع تقلید که تلاش برای تخریب و حذف یک رقیب سیاسی است، اما به هر حال اصلاحطلبان کوشیدند تمام توان خود را بر سر یک نامه جمع کنند و به آیتالله یزدی بهعنوان نمادی از جریان سیاسی مقابل خود بتازند. این رفتار اما در روزهای اخیر برای اقشار مختلف مردم بهویژه نخبگان قابل توجه بوده؛ چراکه به هر حال جامعه فراموش نکرده که جریانی که امروز مدافع آیتالله شبیریزنجانی شده خود طی قریب به 40 سال گذشته مخصوصاً در برههای که قدرت تام و تمام را در کشور به دست داشته یعنی از اواسط دهه 70 تا اواسط دهه 80، چه نسبتی با دین و مرجعیت و مراجع داشته و در مقاطع مختلف چه کرده است.
به همین مناسبت بازخوانی بخشی از رفتارهای اصلاحطلبان با اسلام و مراجع را در شماره امروز خود منتشر میکنیم.
توضیحات ضروری
پیشاپیش بابت انتشار مطالب ذیل از مخاطبان خود عذرخواهی میکنیم. عناوین زیر تنها برای روشنگری و تنویر افکار عمومی از عملیات سیاسی یک جریان خاص منتشر میشود که البته پاسخ تمامی این شبهات طی سالهای اخیر و به دفعات از سوی مراجع، محققان و پژوهشگران داده شده است.
تظاهرات علیه خدا
از اظــهارنظرهـای مـعروف اصلاحطلبان در تقابل با دین، دو اظهارنظر معروف و مستند ابراهیم اصغرزاده در سالهای 77 و 78 است. او در این سالها بهعنوان یکی از فعالان سطح اول اصلاحات به شمار میآمد و با حضور در شورای شهر اول، یکطرف فعالیتهای سیاسی در آن شورا میشود. او که البته بعدها نیز به فعالیت سیاسی خود ادامه میدهد در گفتگوهایی سخنان متفاوت و خاصی را درخصوص دین و خدا بیان میکند که البته واکنش منفی قابلتوجهی از سوی همحزبیهای وی بهدنبال ندارد. اصغرزاده، نماینده شورای شهر اول در گفتگو با روزنامه «کیهان» در اردیبهشت 77 میگوید: «حتی علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد.» او این حرف را بعدها و در روزنامه «آفتاب امروز»، به تاریخ دوم شهریور سال 78 تکرار میکند و ابراز میدارد: «اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه براساس قانون داده شود اشکال ندارد، حتی علیه خدا.»
میمون تقلید میکند
سیدهاشم آغاجری از اصلاحطلبان دوآتشه است، کسی که عضویت در سازمان مجاهدین انقلاب را در کارنامه دارد. او در سخنرانی معروف خود در خردادماه سال ۱۳۸۱ موضوعی به نام «پروتستانتیسم اسلامی» را مطرح میکند و میگوید: «رابطه دینشناسان با مردم رابطه معلم و متعلم است، نه رابطه مراد و مرید و نه رابطه مقلد و مقلد. مگر مردم میمون هستند که تقلید کنند؟» هاشم آغاجری البته پیش از این نیز به بیان چنین نظراتی مشهور بود ولی اصلاحطلبان او را در زمره اساتید و متفکران اصلی خود قرار میدادند. آغاجری چهار سال قبل از این، در بهمنماه سال 1387 در منزل عبدالله نوری در مراسمی به سخنرانی میپردازد و رسماً مراجع تقلید را به تمسخر میگیرد. او در این سخنرانی با موضوع «اخلاق سلطه و اخلاقی رهایی» میگوید: «در حکومت ما از هیچ فقیهی، حکمی پیرامون مسائل اخلاقی و کرامت انسانی ندیدیم و تمامی موارد در جهت خرد کردن انسانیت و سلطهپذیری بوده است.»
عاشورا نتیجه خشونت پیامبر
اکبر گنجی از همان شخصیتهای پرسر و صدای اصلاحطلب است. او در ابتدای انقلاب خود را جزء انقلابیون معرفی میکند و کارنامهای از خود بهجا میگذارد که بهواقع روی داعش و منافقین را سفید میکند. او بعدها 180 درجه در مقابل نظرات خود قرار میگیرد و از سردمداران دوم خرداد 78 میشود. او در خرداد همان سال در مقالهای با عنوان «خون به خون شستن محال آمد محال» در روزنامه «صبح امروز» قیام عاشورا را نتیجه خشونت رسولالله معرفی میکند و مینویسد: «پیامبر در بدر و حنین و... شمشیر زد... اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه بهدنبال ندارد؟... خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوههایی جز خشونت به بار نمیآورد. هیچکس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل میداند، دست به خشونت بزند و درصدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.»این اما تنها اظهارنظر مهم اکبر گنجی نیست؛ او بعدها با ارتقا در جبهه اصلاحات و در فروردین 79 همراه با حمیدرضا جلاییپور، علیرضا علویتبار، جمیله کدیور و... عازم نشستی جنجالی در برلین آلمانی میشود؛ نشستی ضدایرانی و ضداسلامی. او در حاشیه این کنفرانس در گفتگو با نشریه «تاگساشپیگل» میگوید: «ما تلاش میکنیم [امام] خمینی را بهگونهای تفسیر کنیم که مخالف دموکراسی نباشد. خمینی دیگر وجود ندارد، آنچه وجود دارد فقط برداشتهای ما از سخنان اوست. او به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت و هیچکس نمیتواند جلوگیری کند. این یک تکامل تاریخی است.»
شباهت حکومت حضرت علی (ع) و معاویه
رجبعلی مزروعی در کنار دیگر اصلاحطلبان ازجمله کسانی است که همواره و در بسیاری از امور اظهارنظر میکند. او که از نمایندگان جنجالی مجلس ششم هم هست و عضویت در هیأت مؤسس حزب منحله مشارکت را نیز در کارنامه دارد بهواسطه اظهارنظرهای شاذ خود در فضای رسانهای و مطبوعاتی بهخوبی شناخته شده است. مزروعی علاوه بر آنچه درمورد فعالیتهای هستهای ایران در مجلس ششم بیان داشته در همان سالها با اظهارنظر درخصوص اسلام و مقدسات آن معروف میشود. او در بهمنماه سال 78 به تاریخ اسلام ورود میکند و درباره حکومت امیرالمؤمنین (ع) میگوید: «حضرت علی مشروعیت خود را از مردم گرفته همانطور که معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است.»
امروز خدا در جامعه هیچکاره است
محسن کدیور از دیگر سران اصلاحطلب که در دوم خرداد 76 نقش ویژهای داشت، پس از پیروزی کمکم آن روی سکه خود را نشان داد و در مرکزیت جریان اصلاحات اظهارنظرهای حاشیهسازی را بیان کرد. او در بهمنماه سال 1377 در سلسله مباحثی تحت عنوان «پژوهشهای قرآنی» میگوید: «زمانی مردم میگفتند چون عیسی (ع) این سخن را گفته پس درست است اما امروز عیسی که سهل است خود خدا هم اگر حرفی بزند و آن حرف با عقل مردم منطبق نباشد، نخواهد پذیرفت. امروز خدا در جامعه هیچکاره است. همهکاره مردمند.» او البته این اظهارنظرها را ادامه هم میدهد و برای مثال در سال 93 در سخنرانی خود در بنیاد سهروردی در تورنتو میگوید: «در حوزه دینی انتقاد خطقرمز ندارد. هرکسی مجاز است از خدای من انتقاد کند. به شما عرض کنم که هیچ مجازات شرعی برای اهانت به خدای اسلام هم نداریم.»
مردم خداجو و عاشورای 88؟
قطعا اگر همه تضادهای اصلاحطلبان با اسلام و دین از یاد مردم برود، قطعاً رفتارهای آنها در سال 88 و بهویژه آنچه در روز تاسوعا و عاشورای آن سال اتفاق افتاد از اذهان جامعه فراموش نخواهد شد. در سال 88 و حوالی ظهر عاشورا حامیان میرحسین موسوی، یکی از نامزدهای جریان اصلاحطلب که مردم را برای تظاهرات به خیابانها کشانده بودند، با اهانت به مقدسات دینی جامعه ضمن تخریب اموال عمومی، بیرق، پرچم و دیگر نمادهای عاشورایی شهر را تخریب کردند، آتش زدند و سپس با سوت و کف، به هنجارشکنیهای خود ادامه دادند. این اقدام ساعاتی بعد با بیانیه میرحسین موسوی که این افراد را مردم خداجوی خوانده بود تأیید و البته تکمیل شد و نشان داد که جبههای منسجم مقابل اسلام در میان بخشی از اصلاحطلبان شکل گرفته است. این اقدام البته سوای تظاهرات مدافعان میرحسین موسوی در حاشیه مراسم روز قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان بود، جایی که اصلاحطلبان با بطریهای آب به خیابان آمدند و شعار «نه غره، نه لبنان، جانم فدای ایران» سر دادند.
امام حسین اصلاً قصد انقلاب نداشته و از جایی که جانش را تهدید میکردند دور میشد
محمد شعلهسعدی، یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب است، کسی که نظرات جالبی درباره امام حسین (ع) دارد. او در شهریور 94 و در جلسهای با شاخه جوانان حزب ندای ایرانیان شعبه فارس در شیراز قیام سید و سالار شهیدان را انکار و ابراز میکند: «میگویند امام حسین انقلاب کرد و من چنین چیزی را باور ندارم بهدلیل اینکه امام حسین اصلا قصد انقلاب نداشته است و داشت از جایی که جانش را تهدید میکردند دور میشد، اما به او اجازه ندادند و او نیز تسلیم نشد!» این اظهارنظر اما با حداقلیترین واکنشهای اصلاحطلبان هم مواجه نشد!
مبلی از مقدسات و جام شراب
شادی صدر، از روزنامهنگاران قدیمی اصلاحطلبان است، کسی که سابقه همکاری با افرادی چون فائزه هاشمی را هم در کارنامه دارد. صدر که پس از وقایع سال 88 از کشور گریخت در خرداد 95 با انتشار تصاویری موهن از خود اقدام به توهین به مقدسات مسلمانان ازجمله مقام امام حسین (ع) کرد. وی در تصویری که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده روی مبلی طراحیشده از پرچمهای عزاداری و منقش به اسامی مطهر ائمهاطهار نشسته و جامی از شراب را به دست دارد.
2 شب گریه میکنند و بعد میروند
در مرداد سال 93 یکی از چهرههای معروف و مشهور جریان اصلاحطلب میهمان برنامهای در صداوسیما بود. نجفقلی حبیبی، عضو حزب مشارکت در برنامه «دیروز، امروز، فردا» حاضر شد و با اظهارات عجیب و غریب خود بهت جامعه را برانگیخت. او با ورود و به اصطلاح تحلیل رفتار مذهبی جامعه ایران درخصوص عزاداریهای مردم ایران برای امام حسین (ع) میگوید: «شما سالانه برای بعضی چیزها چقدر خرج میکنید؟ در همین ایام عاشورا چقدر پول خرج میشود؟ بازده فرهنگیاش چقدر است؟ دو شب گریه میکنند و بعد میروند!»
محمود صادقی و اتهام به مراجع
محمود صادقی عضو فراکسیون امید مجلس در اظهارنظری با وارد کردن اتهام به آیتالله مکارمشیرازی تلاش کرد وی و اعضای بیت ایشان را با اتهام به رانتخواری، فاسد قلمداد کند و لذا در توئیتر خود نوشت: «خوب است جناب ایشان [آیتالله مکارمشیرازی] درباره بدهیهای کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح بدهند.» محمود صادقی پس این اظهارنظر خود که البته هرگز نتوانست آن را ثابت کند، هیچ استدلال منطقی و قابل دفاعی مطرح نکرد و نهایتاً مجبور شد ادعای خود را پس بگیرد. در این جریان اصلاحطلبان بدون درخواست از محمود صادقی برای ارائه اسناد و مدارک معتبر از وی حمایت کردند و نهایتاً در جریان پس گرفتن این ادعا از سوی وی، سکوت اختیار کردند.
میتوان بر امام معصوم هم خرده گرفت، هم انتقاد کرد
عبدالکریم سروش که همواره بهعنوان یکی از تئوریپردازان جریان اصلاحطلب شناخته میشده در آبان 77 در ماهنامه «کیان» مینویسد: «حتی ائمه هم وجوب اطاعت ندارند، چه برسد به فقیه. مردم میتوانند بر امام معصوم هم خرده بگیرند، انتقاد کنند و در جایی فرمانش را اطاعت نکنند.» او اما به همین اکتفا نمیکند و بعدها ابراز میکند: «تئوری ولایتفقیه، عین استبداد دینی است و با این تئوری اصولا نمیتوان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچکس نمیتواند در ذیل تئوری ولایتفقیه، عدالت بورزد چون همانگونه که فیلسوفان قدیمی گفتهاند، قدرت مطلقه، فساد مطلق میآورد. تئوری ولایتفقیه آیتالله خمینی از همان آغاز یک تئوری غیراخلاقی بود.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/