دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 آبان 1397 - 20:56
دل‌نوشته‌ای از یک دیدار:

کنار قدم‌های جابر

هدیه متبرک یک دانشجو به رهبر معظم انقلاب و درخواست سخنرانی چند دقیقه‌ای از ایشان از نکات قابل توجه دیدار امروز دانشجویان با مقام معظم رهبری است.
کد خبر : 321980
61134_573.jpg

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ قرار دانشجویان ساعت 6 صبح در دانشگاه تهران بود نوای یاحسین‌شان خیابان‌های اطراف دانشگاه را درنوردیده بود اگر آن لحظه  عرش زبان باز می‌کرد خود اعتراف می‌کرد که «باز این چه شورش است که در خلق عالم است».
دور هم که جمع شدند، آرام آرام گام بر می‌دارند به نیت جابر و به نیت قدم‌زدن در مسیر نجف و کربلا. شور و حال این جمع جوان نگاه هر رهگذری را به سمت خود می‌کشاند.
امروز اربعین حسین (ع) است و دل‌سوختگان جامانده از سفر کرب‌وبلای معشوق، گام در راه خانه دوست برمی‌دارند تا کنار یار در سوز دل زینب شریک باشند و گرد شمع عشق حسین، پروانه‌وار طواف کنند.
دانشجویان عضو هیئت‌های دانشجویی امروز طبق قرار هر ساله، صف کشیده‌اند برای دیدار یار. همه نگاهشان به اول صف است و منتظر باز شدن درها برای پذیرش دانشجویان. 
در صف که می‌نگری شوق دیدار در چشم همه پیداست. یکی چفیه دوستش را مرتب می‌کند و دیگری سربند رفیقش را به پیشانیش می‌بندد. اگر از دور نگاه کنی صحنه‌های آشنای دفاع مقدس را اینجا می‌بینی و می‌فهمی که امید رهبر انقلاب به جوانان بیراه نیست.آن‌ها آرام با هم زمزمه‌‌ می‌کنند؛«امان از دل زینب»
درها باز می‌شوند و بچه‌ها آماده دیدار رهبر انقلاب. پشت سرم یکی از دانشجوها با استادش از نحوه حضورش می‌گوید: «وقتی به من اطلاع دادند که اربعین به ملاقات خواهی رفت همه کارها را تعطیل کردم. دیدن نور چهره ولی از همه چیز واجب‌تر است»
از یک دانشجو پرسیدم که از کجا آمده است با لبخندی جواب داد: «دیشب از خمینی‌شهر اصفهان راه افتادم تا صبح به دیدار آقا برسم»
تا چشم کار می‌کند دانشجویان گرد هم آمده‌اند. عده‌ای دم گرفته‌اند و عده‌ای مشغول صحبت از سفر کربلا و اربعین. در همین مسیر تا ورود به داخل حسینه نیز موکب هیئت دانشجویی برپاست.
وارد حسینیه که شدیم شوق دانشجوها دو چندان شده بود. مداحی می‌کردند و شعار می‌دادند. آقا که وارد حسینیه شد همه به پا خواستند و با شعار لبیک یا خامنه‌ای لبیک یا حسین است به پیشواز ایشان رفتند.
دانشجویان، ذوق‌زده از حضور رهبر معظم انقلاب، ارادت خود را با شعار «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» و «ابالفضل علمدار خامنه‌ای نگهدار» نشان می‌دادند.
قرائت قرآن شروع شد و بعد از سخنرانی نوبت عزاداری رسید. دانشجویان با صلواتی از میثم مطیعی استقبال کردند. او مداحی خود را با نام امام عصر (عج) شروع کرد. دانشجویان در حسینیه حلقه زدند صدای سینه‌زنی‌شان ستون‌های حسینیه را به لرزه درآورده بود.
پیش از شروع مداحی یکی از دانشجویان بلند شد و از آقا اجازه خواست تا سخنی بگوید او گفت تازه امروز از مسیر کربلا رسیده و شال متبرکی را برای ایشان آورده است که آقا اشاره می‌کنند بعد از برنامه آن را تحویل بگیرند.
مطیعی چند دقیقه پیش از اذان ظهر مداحی خود را تمام کرد و گفت: «به من گفته بودند تا اذان نوحه‌سرایی کنم اما به همین مقدار بسنده می‌کنم تا حضرت آقا در صورت صلاحدید ما را دعا کنند». همین جمله میثم مطیعی کافی بود تا شوق دانشجویان چند برابر شود. آنها از جای خود بلند شدند و تکبیرگویان از آقا خواستند تا چند کلمه‌ای ایراد سخنرانی بفرمایند. بعد از اصرار دانشجویان آقا اشاره می‌کنند تا میکروفون را بیاورند. ذوق دانشجویان بیشتر شد و یک‌صدا فریاد می‌زدند «ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم».
میکرفون‌ که آماده شد آقا در سخنان کوتاهی، دل‌های پاک، احساسات صادقانه و ایمان زلال جوانان مؤمن را زمینه‌ساز جلب تفضلات الهی خواندند و برای دستیابی ملت ایران به همه‌ اهداف بزرگ و آرمان‌های بلند اسلام و انقلاب اسلامی دعا کردند.
بعد از پایان سخنرانی کوتاه ایشان وقت نماز شد، در بین‌الصلاتین یکی از طلبه‌های حاضر در جلسه از آقا چفیه ایشان را خواستند که ایشان نیز چفیه را به وی دادند.
از حسینیه که خارج شدیم دانشجو ها همه از دیدار می‌گفتند و بخشی از سروده‌های میثم مطیعی را زمزمه می‌کردند. از خیابان که می‌گذشتم دانشجویان را با همان ذوق و شوق می‌دیدم و همچنان این سوال محتشم در ذهنم مرور می‌شد؛ «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
انتهای پیام/
 


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
چهارشنبه ۰۹ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۲
۰
عالی بود. خیلی زیبا بود
قالیشویی ادیب