گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا: چه بسا از بسیاری از شیعه که بپرسید در یک خط شخصیت امام سجاد (ع) را تعریف کن میگوید: امامی که پس از عاشورا به صورت دائمی رنجور و بیمار و در حال گریه بود و کنج خانه دست به دعا داشت! اندک صحیفه دعایی هم دارد خدا اجرش دهد!
به واقع چه بلایی در فکر ما بر سر جانشین عاشورایی حسین(ع) آوردهاند؟
باید تاریخ را درست بخوانیم! پس از شهادت امام حسین (ع) در سال 64 و 65 هجری قمری عدهای به صورت تّوابین تحت تأثیر فشار وجدانی حادثه عاشورا حرکت و قیام کردند و تماماً قتل عام شدند. حتی یک نفر از توابین زنده نماند. به این ترتیب دنیای اسلام یکسره شد بنیامیه!
دیگر علمای آن زمان و محدثین بزرگ شجاعت و جرأت نداشتند لیکن بسیاریشان وابسته میشدند و در اختیار دستگاه جور در میآمدند. لذا سیاست این بود کانون اسلام واقعی را به کلی از بین ببرند و کسانی را که ممکن است ادعای جانشینی پیغمبر (ص) را داشته باشند و مردم بپذیرند اینها جانشین بهحق پیغمبرند، به کلی نابود یا منزوی کنند.
در این شرائط امام سجاد (ع) کار امامت را شروع کرد. سختتر از دوران امامت چهارمین امام شیعیان هیچ روزگاری را نداریم. زندگی دوران امام جواد (ع)، امام هادی (ع)، امام حسن عسگری (ع)، آن سه امام آخر که آنها هم در دوران اختناق بودند یا دیگر امامان (علیهمالسلام) هر کدام از اینها را که نگاه کنید خواهید دید به تلخی و سختی و محنت دوران امام سجاد (ع) - یعنی سالهای اول امامت ایشان - در تمام 250 سال زندگی ائمه هیچ سالهای دیگری را ما نمیشناسیم. بهگونهای که در روایت از امام صادق (ع) آمده است: اِرْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ قَتْلِ الْحُسَیْنِ (علیهالسلام)اِلاّ ثَلاثَةٌ؛ بـعـد از شـهادت امام حسین (علیه السلام)مردم مرتد شدند و تنها سه نفر ماندند.
در این دوران این قهرمان اهلبیت (ع)، امام صبور و مقاوم، سیاستمدار به سیاست الهی، بزرگمرد حقیقی اسلام کمرش را برای ادای رسالت بست و سه هدف عمده در ذهن آن حضرت بود. هدف اول و مهمتر اینکه نگذارد حقایق اسلام و اصول اسلام زیر دست و پای سلاطین جور و عواملشان، غرضها و جهلها از بین برود. چون در چنین اوضاع و احوال سیاسی که بر ضدمکتب در کشوری یا در جامعهای به وجود میآید، از اصول مکتب چیزی باقی نمیماند.
هدف اول امام سجاد (ع) این بود که اصول اسلامی و قرآنی را حفظ کند و نگذارد که اینها فراموش شده و از بین بروند. هدف دوم این بود که یکی از این اصول را که اصل امامت و ولایت هست، برای مردم تبیین کند، مردم بفهمند امامت جامعهی اسلامی یعنی چه و خلیفه پیغمبر (ص) یعنی چه کسی و شرائطش چیست؟ چه وظائفی بر عهده دارد و مردم با او چه رابطهای دارند و چگونه چنین شخصی بر مسند خلافت مینشیند؟ مسائل مربوط به امامت مسلمین و خلافت پیغمبر (ص) را امام برای مردم تبیین کند تا در ذهن مردم این باور به وجود نیاید که حقیقتاً امامت یعنی همین که عبدالملک مروانی یا یزید ملعون یا دیگر خلفای جور عهدهدار او هست.
این مسأله بسیار کار مهم و حساسی بود، چون در طول زمان اگر ائمه (ع) نبودند و اگر امام سجاد (ع) نبود، آرام آرام مردم باورشان میشد که امامت و خلافت اسلامی یعنی منشی که سلسله بنیامیه داشتند. چون خلیفه اسلامی آن روز که نمیگفت من دین ندارم یا برخلاف اسلام حرکت میکنم، همه فسق و فجورها، ظلمها، عناد و کفرها را به نام اسلام داشت. مردم خیال میکردند خلیفه یعنی همین و اصلاً همین است که واجبالاطاعه است.
امام سجاد (ع) باور مردم نسبت به امامت را تصحیح کرد و این کاری بود که تمام ائمه (ع) در دوران خودشان بعد از ایشان مقید بودند آن را انجام دهند.
هدف سوم اینکه امام سجاد (ع) اعلام و تفهیم کند که امام اوست و نه آن کسی که امروز در رأس کار است. هدف سوم هدف سیاسی محض بود، هدف دوم هدف نیمه سیاسی و نیمه اعتقادی بود و هدف اول هم که هدف اعتقادی خالص و محض بود، که البته به یک معنا همه اینها سیاسی بوده و هست.
چهره مظلوم بیصدای سر به زیرِ منفعلی که از امام سجاد (ع) درست کردند به کلی برخلاف واقع است. چهره حقیقی ایشان، چهره یک مبارز قهرمان خستگیناپذیر آشتیناپذیر پیگیری است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راهها را میشناسد، انتخاب میکند و به سمت هدف این راهها را میپیماید، خودش خسته نمیشود و دشمن را خسته میکند و نتیجه هم این شد که بالأخره دشمن خسته شکستخورده -دستگاه اموی- وقتی مایوس و ناتوان شد، آن حضرت را مسموم کرد و امام بزرگوار و عزیز بعد از یک عمر پربرکت پرمبارزه پرتلاش مقدس سر تا پا نورانی جوار پروردگار را زیارت کرد و به عالم قدس و رضوان الهی پرواز کرد. این خلاصه زندگی امام سجاد (ع) است. مبارز قهرمان خستگیناپذیر.
انتهای پیام/
انتهای پیام/