دیپلماسی هیدروپلیتیکی در غرب آسیا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، باید قبول کرد که منطقه غرب آسیا یکی از مناطق خشک و کمبارش جهان است و جز چند منطقه، متوسط بارش در اکثر مناطق آن از متوسط جهانی کمتر است. رقابتها میان کشورها بر سر منابع آبی مشترک و عدم برنامهریزی صحیح در استفاده از منابع آب سطحی و زیرسطحی موجب شده که کشورهای این منطقه شاهد تنشهای زیادی باشند.
بهعنوان نمونه میتوان به اشغال بلندیهای جولان توسط رژیم صهیونیستی در سال 1967 اشاره کرد. رژیم صهیونیستی برای تسلط بر منابع آبی و حفظ امنیت هیدروپلیتیکی خود در کنار جاهطلبیهای ارضی، با اشغال این منطقه اولین جنگ آبی در خاورمیانه را کلید زد؛ چراکه اگر هدفش صرفاً اشغال سرزمین بود میتوانست اراضی جنوبی جولان را نیز اشغال کند. ولی منطقه شمالی را به دلیل داشتن منابع آبی و توان ایجاد استقلال هیدروپلیتیکی برای این رژیم به اشغال درآورد.
در حال حاضر ترکیه نیز با اجرای برنامه گاپ در منطقه آناتولی شرقی و احداث بیش از 20 سد، در حال محروم کردن سوریه و عراق از حقابه طبیعی دجله و فرات است. بسیاری از کارشناسان حضور پشت پرده رژیم صهیونیستی در این پروژه را نیز خاطرنشان کردهاند. این کارشناسان معتقدند که این رژیم با محروم کردن دو کشور پرقدرت و صاحب نفوذ تاریخی در منطقه از منابع آبی عملاً آنها را دچار بحرانهای داخلی میکند و این مسئله برای پیشبرد اهداف این رژیم مناسب است. اینگونه اقدامهای رژیم صهیونیستی را میتوان در راستای پروژه بحر تا نهر در نظر گرفت.
اما مشکل دیگر، مشکلات داخلی بر سر تنشهای آبی در درون کشورهاست. بسیاری از کشورهای منطقه به دلیل مدیریت سنتی بر منابع آبی و خشکسالی دهههای اخیر بهشدت دچار مشکلات و تنشهای آبی شدهاند. خشکی رودها، دریاچهها، تالابها و کاهش عمق آبهای زیرزمینی را میتوان بهعنوان نمونه ذکر کرد. بهطور مثال پروژههای جاهطلبانه رژیم صهیونیستی در بالا بردن اراضی کشاورزی موجب شده دریاچه بحرالمیت در مرز اردن با خطر خشکسالی کامل روبهرو شود و بحرانهای فزایندهای را به مردم خاورمیانه به دلیل ریزگردهای نمکی آن تحمیل کند. بهتازگی بنیامین نتانیاهو با ایجاد شانتاژ رسانهای سعی کرده خود را خیرخواه مردم ایران بداند. وی در حالی از ارائه راهحل برای حل مشکلات آبی در ایران صحبت میکند که خود رژیم صهیونیستی با بحران خشکی دریاچه بحرالمیت و استفاده بیشازحد از منابع آبی و زورگویی به همسایگانش روبهروست و بهعنوان عامل ایجاد بحران در منطقه شناخته میشود.
بهطورکلی باوجود اختلافات گسترده میان کشورها در منطقه غرب آسیا میتوان گفت اگر کشورهای این منطقه بر سر مسائلی که نسبت به آنها حس مشترک تهدید وجود دارد به توافق برسند، میتوانند این توافق را به سطوح گسترده سیاسی نیز تسری دهند. در حال حاضر بحران آب و مشکلات ناشی از آن، کشورهای منطقه را تهدید میکند و هر کشوری را بهنحوی درگیر خود کرده است. کشورهای غرب آسیا میتوانند با گردهمایی در قالب اجلاسهای تخصصی محیط زیستی بر سر حل این معضلات به توافقهایی برسند و با موفقیت آن را به سطوح کلان سیاسی گسترش دهند. کاری که اتحادیه اروپا در دهه 60 میلادی و با توافق بر سر معاهده زغال و فولاد شروع کرد و حالا به اتحادیهای 28 عضوی با دومین رتبه تولید ناخالص داخلی در جهان رسیده است.
دکتر محمدرضا حافظنیا استاد ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس، لزوم توجه به دیپلماسی آب در منطقه را نیاز حال حاضر میداند و تأکید میکند استفاده از واژه جنگ آب بهآرامی کشورهای منطقه را بهسوی تنش پیش میبرد. اما اگر سیاست دیپلماسی آب را بتوان در منطقه به پیش برد، منطقه وارد سطح همکاری در مسائل مضیق و تسری آن به سطوح کلان سیاسی و امنیتی میشود.
معاون وزارت امور خارجه کشورمان نیز، دیپلماسی آب را مهمترین ضرورت منطقه غرب آسیا میداند. سید عباس عراقچی در همایش مخاطرات زیستمحیطی و امنیت منطقهای در غرب آسیا اظهار کرد: «باید به مقوله آب و مسائل زیستمحیطی در چارچوب امنیتی در منطقه غرب آسیا نگاه کنیم و این مقوله موضوعی برای دیپلماسی شود.»
بهطورکلی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در نیمقرن گذشته سیاست روشن و واضحی در قبال مسائل هیدروپلیتیکی نداشتهایم. اگر تاکنون به این سیاست در این منطقه اهمیت داده میشد، امروز شاهد پدیدههای دامنهداری چون خشکسالی، ریزگرد، بحران مهاجرت و حتی نزاعهای قومی نبودیم.
در صورت آغاز فرایند دیپلماسی هیدروپلیتیکی در غرب آسیا میتوان به چالشهای این زمینه غلبه کرد و با موفقیت در آن، الگوی حل مشکلات امنیتی-سیاسی منطقه را پیش برد.
انتهای پیام/4077/ن
انتهای پیام/