چهل سال تقابل اروپا با انقلاب اسلامی/ تضمین عملی اروپا یا کمای برجام
گروه سیاسی خبرگزاری آنا-معصومه رضاییان؛ هجدهم اردیبهشت 97، توافقنامه برجام از طرف آمریکاییها باطل شد و به قولی 1+5، یکش را از دست داد. با خروج آمریکا از توافقنامه بینالمللی برنامه جامع اقدام مشترک، چشمها به سمت 5 کشور حاضر در برجام چرخید و تعهد اروپاییها در عمل به نمایش گذاشته شد که چگونه خواست و حق ملت ایران در برجام را تحقق خواهند بخشید.
روابط اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره دچار افت و خیز و تحت تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و سایر کشورهای غرب آسیا بوده است. موضوعاتی نظیر حقوق بشر، مبارزه با تروریسم بعد از برجام جزو موضوعات مناقشه انگیزی اتحادیه اروپا علیه نظام جمهوری اسلامی است.
مقامهای اروپایی در طول این بیش از دو سالی که از امضای توافقنامه برجام میگذرد، همواره در کلام بر حفظ برجام تاکید داشتهاند و برخلاف طرف آمریکایی، آنها حاضر نیستند ریسک خروج از برجام را بپذیرند.
فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در توصیف انگیزه حمایت اروپا از برجام میگوید: «جهان امنتر میماند و از رخداد مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه جلوگیری می کند.»
وزیر خارجه پیشین آلمان، زیگمار گابریل نیز گفته است: «ما میخواهیم از برجام در مقابل هر گونه تصمیمی که ممکن است باعث تخریب آن شود، محافظت کنیم. چرا که لغو آن ارسال یک پیام بسیار خطرناک برای بقیه جهان خواهد بود و بر منع گسترش تسلیحات هستهای تاثیر منفی خواهد گذاشت.»
اما واقعیت این است که اروپا بهانهای برای زیر پا گذاشتن برجام نداشته است. نکتهای که وزیر امور خارجه فرانسه، ژان ایو لودریان، اخیرا بر آن تاکید کرده و میگوید: «امروز هیچ نشانهای مبنی بر تخطی ایران از برجام وجود ندارد.»
وزیر امور خارجه بریتانیا، بوریس جانسون هم در این زمینه میگوید: «بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این روش موفقی برای متوقف ساختن ایران از دستیابی به سلاح های هسته ای بوده و ایران نیز به این توافق احترام گذاشته است.»
رهبران اروپا با چنین اعترافاتی باید نشان دهند چقدر اراده عمل به تعهدات برجامی خود را دارند و با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران تاکنون بهرهای از این توافق نبرده است، تضمین عملی اروپا در قبال تعهد به برجام چه خواهد بود.
سوابق اروپا در تقابل با ایران
برگهای تاریخ را که ورق میزنیم و ماههای اولیه استقرار نظام جمهوری اسلامی پس از سقوط دیکتاتوری پهلوی را رصد میکنیم، زمانی که صدام حسین با حمله به ایران صدها هزار کشته و زخمی و صدها میلیارد دلار خسارت به ایران تحمیل کرد و با سلاحهای شیمیایی دهها هزار ایرانی را به شهادت رساند و عده زیادی هم هنوز با جراحات ناشی از سلاحهای شیمیایی رنج میکشند! چه کسانی با حمایت بیقید و شرط از دیکتاتور بعثی بر عملکرد جنایتکارانه او در قبال ملت ایران صحه گذاشتند.
کشورهایی که به طور علنی و یا ضمنی به نفع عراق موضع گیری کرده و در طول جنگ از کمکهای نظامی، سیاسی و اقتصادی به عراق دریغ نورزیدند. دو کشور اروپایی فرانسه و انگلیس که از طرفی روابط عمیق و منافع قابل توجهی در همکاری با عراق داشتند و از سوی دیگر از انقلاب اسلامی نیز شدیدا ضربه خورده بودند، از ماشین جنگی صدام برای حمله به ایران اسلامی حمایت کردند. در این میان آلمان نیز خود را ملزم به تأسی از بلوک سرمایهداری میدید و در معاملههای نظامی و اقتصادی با ایران سختگیری و محدودیتهایی را اعمال میکرد. فروش تسلیحات نظامی پیشرفته غرب و اروپا به عراق طی هشت سال جنگ تحمیلی، نقش تأثیرگذار این کشورها در جنگ را به خوبی نمایان میسازد.
بیانیه تهران و پاریس
درباره جزئیات توافق تهران و پاریس باید گفت که در سال 82 تیمهای مذاکرهکننده غربی به ایران آمدند و دور اول گفتوگوها در تهران آغاز شد. جک استراو، دومینیک دوویلپن و یوشکا فیشر وزرای خارجه سه کشور اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان بیست و نهم مهر 82 -بیست و یک اکتبر 2003- به دعوت دولت اصلاحات به تهران آمدند و با هیات ایرانی به ریاست حسن روحانی و کمال خرازی بر سر میز مذاکره نشستند. حاصل این مذاکرات، که در کاخ سعدآباد برگزار شد، صدور بیانیه مشترکی با عنوان بیانیه تهران بود. در بیانیه تهران، بنیان تعلیق فعالیت غنیسازی ایران گذاشته شد و تهران داوطلبانه متعهد شد همه فعالیتهای هستهای خود را پیش از تصویب چنین طرحی در شورای حکام، به صورت داوطلبانه تعلیق کند و پروتکل الحاقی را نیز بلافاصله به امضای بالاترین مقامات قوه مجریه درآورد.
چهار ماه پس از توافق تهران چهارم اسفند ۱۳۸۲، توافقنامه دیگری در بروکسل بین ایران و سه کشور اروپایی منعقد شد که به توافقنامه بروکسل مشهور شد. در این مذاکرات ریاست هیات ایرانی به عهده حسن روحانی و ریاست هیات اروپایی بر عهده خاویر سولانا بود. براساس این موافقتنامه، ایران باید طبق پروتکل الحاقی اظهارنامههایی به آژانس درباره فعالیتهای خود ارائه میکرد تا مورد راستیآزمایی آژانس قرار گیرد. همچنین در این مقطع، تعلیق مونتاژ و آزمایش سانتریفیوژها، ساخت داخلی قطعات سانتریفیوژ و اعمال تعلیق فعالیتهای غنیسازی نسبت به همه تاسیسات موجود در ایران به تعلیق غنیسازی و بازفرآوری اورانیوم افزوده شد. با وجود این نرمشها از سوی ایران اجلاس تابستانی شورای حکام آژانس در وین بیست و دو شهریور 1383 شدیدترین قطعنامه را علیه ایران صادر کرد.
دو ماه پس از صدور این قطعنامه پانزده آبان 83، حسن روحانی با سفر به فرانسه مذاکرات تازه و جدیای را با وزرای خارجه فرانسه، آلمان و انگلیس شروع کرد. در این مذاکرات سیروس ناصری همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین نیز حضور داشتند. ده روز پس از این سفر که مصادف بود با پانزده نوامبر 2004، سفرای سه کشور اروپایی راهی تهران شدند تا پاسخ ایران درباره مذاکرات پاریس را از حسن روحانی دریافت کنند و پس از این دیدارها که در کاخ سعدآباد انجام شد، دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی متن توافقنامه جدید دیگری با نام توافقنامه پاریس را منتشر کرد که براساس توافقنامه پاریس، ایران تعلیق کامل غنیسازی اورانیوم را پذیرفت.
توافق بروکسل
طرفهای مذاکره کننده در 4 اسفند ماه 82 در بروکسل گرد هم آمدند و در آنجا نیز ایران بار دیگر به صورت یک طرفه امتیازات متعددی را به سه کشور اروپایی داد. در این توافق ایران با عنوان اقدامی اعتمادساز متعهد شد در قبال عادی شدن پرونده هستهای در شورای حکام آژانس و پایان رسیدگی به پرونده هستهای ایران در شورای حکام آژانس، سه ماه بعد یعنی در خرداد 83 مصادف با ژوئن 2004 مونتاژ قطعات دستگاه مرکز گریز را متوقف کند و بدین وسیله تعلیق غنی سازی را از تزریق نکردن گاز به توقف قطعه سازی و مونتاژ دستگاههای مرکزگریز گسترش دهد.
در این توافقنامه نیز ایران پذیرفته بود در زمینه هستهای قصورهایی داشته است. حسن روحانی در گزارش عملکرد خود به رئیس جمهور وقت در این خصوص نوشت: «هم اظهار موارد قصور و هم عدم اظهار آنها میتوانست بهانهای برای ارجاع پرونده به شورای امنیت شود. هدف آمریکا، تکرار مصوبات عراق در مورد ایران بود تا بازرسان دسترسیهای نامحدود به امکانات، تجهیزات و افراد پیدا کنند و با عدم پذیرش مصوبات شورای امنیت توسط ایران، مراحل بعدی تهدید تا عملیات نظامی در دستورکار قرار گیرد تا نهایتا آمریکا بتواند نیت اصلی خود را که مقابله با نظام است، پی بگیرد.»
کشورهای اروپایی اما به این راضی نبودند و هر قدر جمهوری اسلامی ایران از مواضع به حق خود عقب مینشست، بهانهگیریها بیشتر میشد. به گونهای که با فاصله چند روز از توافقنامه بروکسل قطعنامه شورای حکام علیه ایران رسما صادر شد.
اقدامات حقوق بشری اتحادیه اروپا ضد ایران
با اینکه برجام در وهله اول یک توافق اعتمادساز میان کشورها بود، غرب و اتحادیه اروپا همواره حقوق بشر اسلامی را حربهای برای اجرای تحریمهای گوناگون علیه ملت ایران قرار دادند. آنچه در ظاهر گفته میشود بر اساس منشور اتحادیه اروپا، حقوق بشر سنگ بنای سیاست خارجی مشترک در روابط بین الملل این اتحادیه با سایر کشورها محسوب میشود. در این راستا، اعضای اتحادیه اروپا همواره در مذاکرات سیاسی - حقوق بشری با مقامات ایرانی، در راستای نیل به اهداف و اغراض سیاسیشان از وضعیت حقوق بشر در ایران انتقاد کرده و مبتنی بر قوانین داخلی خودشان و با توجه وضعیت نابسامان حقوق بشری خود خواستار بهبود این وضعیت در ایران شدهاند.
اعضای اتحادیه اروپا بارها اقدام به انتشار بیانیه و اعلامیهها و صدور قطعنامههای مختلف حقوق بشری در مجامع بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران کردهاند. یک روز به بهانه حقوق بشر، روزی به بهانه هستهای و موشکی و روزهای دیگر نیز به بهانههای دیگر!
تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران
اروپا در یک دهه اخیر همراستا با سیاستهای آمریکایی، تحریمها علیه ملت ایران را شدت بخشید. حتی با حضور ایران در عرصه مذاکرات هم در عمل نتیجهای برای کشور ما حاصل نشد. «تحریم های مربوط به سرمایه گذاری مشترک در حوزه های صنایع نفت و گاز طبیعی»، «ممنوعیت تامین بیمه و بیمه اتکایی کشورها به دولت ایران»، «واردات و صادرات تسلیحات و تجهیزات که می توانست در کمک به غنی سازی اورانیوم به ایران کمک کند»، «تحریم منع فروش عرضه یا انتقال تجهیزات انرژی و فنآوری مورد استفاده ایران برای پالایش، میعان سازی گاز طبیعی، اکتشاف و تولید»، «افزودن نام اشخاص در لیست تحریمی شرکتها به بهانه نقض حقوق بشر، از جمله کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران»، «مسدود کردن داراییها و اعمال ممنوعیت سفر برای افراد در رابطه با برنامههای هستهای ایران»، «ممنوعیت عقد هر گونه قراردادهای جدید واردات، خرید و یا حمل و نقل نفت خام و فراورده های نفتی ایران»، «مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی و ممنوعیت تجارت طلا و سایر فلزات گرانبها با بانک و نهادهای دولتی ایران» و در این سالهای اخیر «تحریمهای موشکی و هستهای علیه جمهوری اسلامی ایران» همگی جزو مواردی هستند که پایبندی اروپا به تعهداتش را با شبهه مواجه میکند. فهرستی تحریمی که توافقنامه برجام هم گشایشی در آن نداشت و بعد از آن نیز با بهانههای گوناگون یا اضافه شد یا تمدید!
بدرفتاریهای اروپا به برجام ختم نمیشود
سوابق بدرفتارهای اروپا در برخورد با جمهوری اسلامی ایران به تحریم ختم نمیشود، حمایت از فتنهگران و اغتشاشهای خیابانی در سال 88 و بعد از آن، دخالت سفارتخانههای اروپایی در مسائل داخلی ایران، دیدار هیأت اروپایی با زندانیان سیاسی و بیانیههای صادر شده بعد از این دیدارها مبنی بر آزادی فتنه گران، حمایت تمام قد اروپا از گروهک ترویستی منافقین و پناه دادن به جانیانی که ترور 17 هزار ایرانی را در پرونده خود دارند و خروج نام این جنایتکاران از لیست گروهکهای تروریستی و کمک به برگزاری نشستهای سالانه گروهک منافقین، بیشک تصویری روشن از کج رفتاری رهبران اروپا با جمهوری اسلامی است.
انفعال اروپا در تعهدات برجام
ایالات متحده آمریکا هیچگاه بر تعهد خود نسبت به برجام پایبند نبود و این مسأله در عمل و گفتار سران آمریکایی از همان ابتدا مشهود بود. این در حالی است که اتحادیه اروپا خود را ضامن توافقنامه برجام میدانست. ضمانتی که هیچگاه کاربردی نشد و همواره به کلام فدریکا موگرینی ختم شد. در نهایت هم آمریکا بدون هیچ مشکلی توافق بینالمللی برنامه جامع اقدام مشترک را مقابل چشم جهانیان منسوخ کرد.
این انفعال اروپا در قبال برجام در حالی صورت میگیرد که آمریکا تمام تلاش خود را برای فشار و ایجاد تغییر در توافقنامه برجام کرد و چه بسا مأموریت اتحادیه اروپا در برجام پیگیری خواست آمریکا باشد. روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی مدعی شده است که طرفهای اروپایی برجام، با اعمال برخی تغییرات در این توافق موافقت کردهاند. این روزنامه، تهدید دونالد ترامپ برای خروج از توافق هستهای را موجب تلاش فوری پایتختهای اروپایی برای حفظ این توافق، نه از طریق بازنویسی آن، بلکه از راه ایجاد یک توافق دیگر عنوان میکند که برنامه موشکی بالستیک ایران را محدود و محدودیتها بر توانایی ایران برای تولید سوخت هستهای را دائمی خواهد کرد.
اتحادیه اروپا به این امر واقف است که با خروج آمریکا از برجام، بهرهمندی یک جانبه اروپا از آن بسیار دشوار خواهد بود. چرا که با برقراری دوباره تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران، ادامه همکاری اقتصادی و تجاری بسیار دشوار میشود و از طرف دیگر ظرفیت اقتصادی ایران توانایی آن را دارد که وسوسه ماندن و استفاده از این ظرفیتها را در کشورهای اروپایی زنده نگه دارد و با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران ضرب الأجلی دو ماهه را برای اتحادیه اروپا تعیین کرده تا تضمینی برای اعاده حقوق ملت ایران در برجام ارائه دهد، اتحادیه اروپا چه تصمیم در اینباره خواهد گرفت؟ و آیا اعتماد دوباره به اروپاییها در برجام خوشبینی است؟
انتهای پیام/